🔆متن بیانات منتشر نشده رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای حفظه الله در منزل آیت الله مصباح یزدی حفظه الله که در جریان سفر ایشان به قم در سال ۱۳۸۹ انجام گرفت +صوت
🏷تاریخ: اواخر مهر یا اوایل آبان ماه ۱۳۸۹
🔅این لطفی که ابراز میشود، این محبتی که ابراز میشود، اولا این نکته وجود دارد که این، برمیگردد به لطف حضرتعالی؛ سرچشمهی جوشان محبت و التفات شما نسبت به ما سرریز میشود در همه خانواده و در مجموعهی فرزندان و اهل و همه، این یک جهت
🔆جهت دوم این که این هم مربوط به شخص من قطعا نیست؛ این مربوط به معیارها، مربوط به اسلام، مربوط به انقلاب، مربوط به این راه است.
این را ما الحمدلله من این را میدانم و خدای متعال نگذاشته که من اشتباه کنم در این مورد، و تصور کنم که اینها مربوط به شخص من است. میدانم که مربوط به خداست و مربوط به این راه است؛ کما اینکه نسبت به شخص امام با همهی عظمتی که امام داشت، با همهی جذابیتی که امام داشت همین بود؛ یعنی مردم برای خاطر خدا امام را دوست میداشتند و دنبال او حرکت میکردند؛ خود ایشان هم این را کاملا میدانست و بنابراین توقع ما از این مجموعهی محترم و عزیز این است که دعا کنند که منشأ این محبتها که توجه به خدا و پیمودن راه خداست در ما استمرار پیدا کند و باقی بماند، ما بفهمیم، بدانیم که باید چه کار کنیم، باید به کدام طرف حرکت کنیم و خداوند متعال ما را هدایت کند و دستگیری کند.
🔆واقعا احتیاج داریم به دستگیری لحظه به لحظهی پروردگار که اگر این نباشد مطمئنا کار مشکل خواهد بود.
🔆بنده هم به سهم خودم قدر جناب آقای مصباح را میدانم. واقعا میدانم که ایشان چه وزنهای هستند در کشور و در اسلام؛
🔅و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را -حالا به این تعبیر بگوییم- خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است که وجود داشته باشد
🔆با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و با این صفا.
این سه جهت در ایشان جمع شده است؛
🔆هم علم هست، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه هست و هم صفا هست.
🔆این سه تا با هم دیگر در ایشان خیلی ارزشمند است.
🔆و خدای متعال وجود ایشان را برای ما، برای انقلاب نگه دارد انشاءالله وجود ایشان را سالم بدارد که همه بتوانند از برکات ایشان استفاده کنند.
و خداوند کسان ایشان، آقازادههای محترمشان، دامادهای محترمشان، همسر محترمشان و اولاد ایشان را، دیگه عروسها و دامادها، همه را انشاءالله خدای متعال مشمول رحمت و لطف و هدایت خودش قرار بدهد.
🔅آیتالله مصباح یزدی: ما که زبانمان الکن است که از قدر شکرگزاری این نعمت عظیم الهی
🔅همین اندازه عرض می کنم که الله اعلم حیث یجعل رسالته
🔅ما شبانه روز در عمق دل دعا میکنیم که خدا برکات وجود حضرتعالی را روز افزون بکند و به همه امت اسلامی توفیق شکرگزاری نعمت مرحمت کند در سایه عنایت ولی عصر ارواحنا فداه
🔆رهبر انقلاب: بله! دعا بفرمایید خدا هدایت کند ما را
🔆یادتان هست من، یک وقت به شما عرض کردم - در زمان ریاست جمهوری - که من، الان احتیاجم به کمک معنوی خیلی بیشتر از سابق است
🔆و خدمت آقای بهجت - به وسیلهی جنابعالی - پیغام رساندم که کمکی کنند یه چیزی و بعد، دو تا نامه، ایشان فرستادند - دارم آن نامهها را که به خط جناب آقای مصباح هست - و الحمدلله این کمکها وجود داشته و ما قدر میدانیم.
🔆الان هم همینجور الان هم من خیلی احتیاج دارم به کمک معنوی و انشاءالله خدای متعال این دعاهای شما را به هدف اجابت برساند و ما را مشمول رحمت خودش و کمک خودش و هدایت خودش بکند انشاءالله
🔅آیتالله مصباح: البته هر کس ظرفیتش بیشتر است نیازش هم بیشترست حتی نیاز پیامبر و اولیای خدا هم بیش از ماهاست.
🔆رهبر معظم انقلاب: بله، همینجور است
🔅آیتالله مصباح: ان شاءالله که خدا وجود حضرت عالی را از همه بلیات حفظ بفرماید،
🔅به ما هم توفیق معرفت بیشتر به اولیای خودش و به شخص جنابعالی محبت و ولایت ما را روز افزون بفرماید
🔅حضرتعالی هم دعا بفرمایید که خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند.
🔆رهبر معظم انقلاب: انشاءالله؛ انشاءالله؛ خدا عاقبت شما را، ما را انشاءالله به خیر کند.
(۱) درس هفتگی جناب آقای مصباح در دفتر را هر چه از آن پخش شده و من گوش کردم، واقعا انسان استفاده میکند. در ماه مبارک رمضان که سخنرانی ایشان عصرها پخش میشد من غالبا گوش میکردم و بهره میبردم.
🔅آیتالله مصباح یزدی: از این که بزرگواری فرمودید و گوشهی چشمی به این خانه انداختید، تشکر میکنم.
امیدواریم که باز هم از این فرصتها داشته باشیم.
پی نوشت:
۱- از اینجا تا انتهای متن، در فایل صوتی موجود نمیباشد و از منبع رجانیوز نقل شده است
منابع:
۱- پیاده شده از فایل صوتی
۲- خبرگزاری رجانیوز
@salmanraoofi
1388Mesbah.mp3
1.45M
🔆بیانات منتشر نشده رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای حفظه الله در منزل آیت الله مصباح یزدی حفظه الله که در جریان سفر ایشان به قم در سال ۱۳۸۹ انجام گرفت
🏷تاریخ: اواخر مهر یا اوایل آبان ماه ۱۳۸۹
🔆بنده هم به سهم خودم قدر جناب آقای مصباح را میدانم. واقعا میدانم که ایشان چه وزنهای هستند در کشور و در اسلام
🔆و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را -حالا به این تعبیر بگوییم- خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است که وجود داشته باشد
🔆با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و با این صفا
🔆این سه جهت در ایشان جمع شده است؛ هم علم هست، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه هست و هم صفا هست، این سه تا با هم دیگر در ایشان خیلی ارزشمند است
🔆و خدای متعال وجود ایشان را برای ما، برای انقلاب نگه دارد انشاءالله وجود ایشان را سالم بدارد که همه بتوانند از برکات ایشان استفاده کنند
🔅آیتالله مصباح: ما که زبانمان الکن است که از قدر شکرگزاری این نعمت عظیم الهی
🔅همین اندازه عرض می کنم که الله اعلم حیث یجعل رسالته
🔅ما شبانه روز در عمق دل دعا میکنیم که خدا برکات وجود حضرتعالی را روز افزون بکند و به همه امت اسلامی توفیق شکرگزاری نعمت مرحمت کند در سایه عنایت ولی عصر ارواحنا فداه
🔆رهبر انقلاب: بله! دعا بفرمایید خدا هدایت کند ما را
🔅آیتالله مصباح: ان شاءالله که خدا وجود حضرت عالی را از همه بلیات حفظ بفرماید
🔅به ما هم توفیق معرفت بیشتر به اولیای خودش و به شخص جنابعالی محبت و ولایت ما را روز افزون بفرماید
🔅حضرتعالی هم دعا بفرمایید که خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند
@salmanraoofi
#براندازی22
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
📚 30- فی البحار بِإِسْنَادِهِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ عَبَّادٍ قَالَ لَمَّا أَنْ لَقِيَ الْحُسَيْنُ الْمُسَوِّدَةَ أَقْعَدَ رَجُلًا عَلَى جَمَلٍ مَعَهُ سَيْفٌ يَلُوحُ بِهِ وَ الْحُسَيْنُ يُمْلِي عَلَيْهِ حَرْفاً حَرْفاً يَقُولُ نَادِ فَنَادَى يَا مَعْشَرَ النَّاسِ يَا مَعْشَرَ الْمُسَوِّدَةِ هَذَا الْحُسَيْنُ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ وَ ابْنُ عَمِّهِ يَدْعُوكُمْ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله 42.»
▫ در بحار با سند خود از سليمان بن عباد نقل شده که گفت: وقتى حسين با سپاه بنى عباس روبرو گرديد مردى را روى شترى نشاند كه در دست شمشيرى داشت و آن را مي چرخانيد: حسين يك كلمه يك كلمه به او مي¬گفت، بگو، با صداى بلند فرياد مي¬زد: مردم، اى طرفداران بنى عباس! اين حسين پسر پيغمبر است و پسر عموى اوست شما را دعوت مي¬كند به پيروى از كتاب خدا و سنت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم.
🔅🔅🔅
📚 31- فی البحار بِإِسْنَادِهِ إِلَى أَرْطَاةَ قَالَ لَمَّا كَانَتْ بَيْعَةُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ صَاحِبِ فَخٍّ قَالَ أُبَايِعُكُمْ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلَى أَنْ يُطَاعَ اللَّهُ وَ لَا يُعْصَى وَ أَدْعُوكُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَنْ يُعْمَلَ فِيكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ ص وَ الْعَدْلِ فِي الرَّعِيَّةِ وَ الْقَسْمِ بِالسَّوِيَّةِ وَ عَلَى أَنْ تُقِيمُوا مَعَنَا وَ تُجَاهِدُوا عَدُوَّنَا فَإِنْ نَحْنُ وَفَيْنَا لَكُمْ وَفَيْتُمْ لَنَا وَ إِنْ نَحْنُ لَمْ نَفِ لَكُمْ فَلَا بَيْعَةَ لَنَا عَلَيْكُمْ 43.»
▫ در بحار با سند خود از ارطاة نقل ميكند: وقتى با حسين شهيد فخ بيعت كردند گفت: من با شما بيعت ميكنم مشروط بعمل كردن به كتاب خدا و سنت پيامبر و اينكه فرمانبردارى از خدا شود و معصيت انجام نگردد و قريش را دعوت ميكنم كه همداستان با شخصيتى شويد از آل محمّد كه مورد پسند باشد. شرط ميكنم در ميان از روى قرآن و سنت پيامبر رفتار كنم، بين مردم با عدالت عمل كنم و بيت- المال را مساوى تقسيم نمايم مشروط بر اينكه شما پايدارى كنيد و با دشمنان ما بجنگ پردازيد اگر ما وفا كرديم شما نيز وفا كنيد اگر ما وفا نكرديم بيعت ما از گردن شما برداشته است.
📝 پی نوشت:
42.بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج48/ 169 .
43.بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج48 / 169
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
#علوم_مقدماتی_اجتهاد
#نکته_های_نو_در_علوم_مقدماتی_اجتهاد 24
👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید.
⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد
🔅🔅🔅
1)علم لغت :
سه نکته راجع به علم لغت
نکته اول : زبان در طول زمان و مکان تطور پیدا میکند و به همین دلیل معانی لغات عوض میشوند آنچه مهم است این است که فقیه معنای آن زمان لغات را پیدا کند و با استفاده از کتب لغت قدیمی به تطور یا عدم تطور معنای لغت پی ببرد چرا که هر کتاب لغتی مسلما معنای رایج در زمان خود را نوشته لذا از این منظر کتب قدیمی تر لغت اهمیت بیشتری در فهم معانی لغات در زمان تشریع دارد .
نکته دوم : آنچه در این مقام برای مجتهد مهم است اطلاع از کتب لغوی و مذاقهای متفاوت آنان است چرا که بعضی از آنها فقیه ، بعضی فیلسوف ، بعضی مفسر و... هستند و در ارائه معنی از علوم خود بهره گرفته و بعضا متاثر شده اند حتی بعضی از لغویون مثل ابن فارس مبانی خاصی در تفسیر معانی دارند و کل کتاب خود را با توجه به مبنای خاص خود به نگارش در آورده اند ، لذا فقیه متبحر کسی است که به کتب لغت آشنا باشد تا بتواند بهترین آنها را انتخاب کند و با توجه به مطالب گفته شده معنای خالص را بدست آورد .نکته مهم دیگر اینکه
نکته سوم : در مورد علم لغت این استکه انس با این علم باعث تصحیح فهم فارسی از کلمات عربی میشود . کلمات بسیاری در زبان عربی وجود دارد که اگر معنای فارسی هم به جای آنها قرار داده شود به ظاهر معنای درستی دارند اما معنای عربی آنها متفاوت است مثلا کلمه « وزغ » در عربی به معنای مارمولک است و جالب اینکه در بعضی از رساله ها غسل مستحبی کشتن مارمولک برای وزغ ذکر شده ، یا کلمه « ملاک » در عربی به معنای ستون است حال اینکه متبادر به ذهن ما از روایت « التقوی ملاک الدین » چیز دیگریست و یا قهرمانه در روایت معروف « المراة ریحانة و لیست بقهرمانة » « قهرمانة » به معنی رئیس دخل و خرج است در حالیکه در بعضی از ترجمه های معروف کنونی نهج البلاغه «قهرمان» ترجمه شده لذا انس با این علم برای تصحیح فهم فارسی از کلمات عربی بسیار مهم است .
2)علم نحو :
نکته مهم راجع به این علم دانستن ظرائف مسائل نحوی مثل قاعده تضمین است و بعضی ابواب غیر مشهور مغنی که باعث درک ظرافت های بیشتری از کلام عرب میشود و در غنای فقه مجتهد موثر است .
3) علم معانی :
از آنجا که در اصل احتیاج به این علم تردید کرده اند ابتدا به اصل احتیاج به این علم و سپس به کار آیی آن رد جاهای مختلف میپردازیم صاحب انوار الاصول در مورد احتیاج به این علم برای اجتهاد میفرماید :
نهایت مطلبی که در مورد تاثیرش در استنباط و اجتهاد گفته شده اینستکه : مطمئنا از مرجحات در دو خبر متعارض بلاغت و فصاحت است گرچه درست این استکه این دو از مرجحات نیستند چرا که گفتارهای ائمه معصومین متفاوت است قسمتی از آنها عبارت از خطب و مواعظند که در آنها قواعد فصاحت و بلاغت و نوآوریهای آن اعمال میشود مثل خطب نهج البلاغه و ادعیه صحیفه سجادیه و نظایر آنها و قسم دیگری برای بیان احکام فرعی و مسائل عملی صادر شده اند و همانطور که بر فرد آ گاه پوشیده نیست در آنها نوآوریهای فصاحت و بلاغت بکار نرفته و در واقع قسم اول مثل آیات قرآنی هستند در حالیکه قسم دوم مثل احادیث قدسی میباشند این مطلب علاوه بر آنچه گذشت است که ؛ واجب است بر مرجحات منصوصه اکتفا شود و فصاحت و بلاغت از مرجحات منصوصه نیستند . البته در اینجا مباحثی از علم معانی بیان مثل مسئله تقدیم ما حقه تاخیر و بابهای حقیقت و مجاز و کنایات و استعارات وجود دارد که دخالتی در فهم احکام از ادله لفظی دارند البته این مباحث در علم اصول نیز مورد بررسی قرار میگیرند اما مسائل دیگر این علم اثری در استنباط ندارند البته گاهی گفته میشود اثر با واسطه در استنباط دارد چراکه روشن میکند که کتاب خدا معجزه ای جاودان است 22.
اما به نظر میرسد همانطور که متخصصان فن بلاغت گفته اند ، علم بلاغت یا معانی به اصطلاح امروز علم اسرار نحو و اهداف آن است و در آن از مدالیل ثانوی کلام و اهدافی که کلام به خاطر آنها خبری یا انشایی و... آورده شده و یا قیودی مثل مفعول ، حال یا تمیز در آن آمده بحث میکند لذا فهم دقیق کلام در گرو فهم این اهداف در کلام است و به وسیله این علم آنچه از دید نحوی پنهان مانده فهمیده میشود ، در نتیجه این علم در ظهور گیری و استظهار و فهم دقیق مقصود متکلم موثر خواهد بود.
📝 پی نوشت:
22.(انوار الاصول ج3ص628)
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
#براندازی23
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
📚 32- فی رجال الکشی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَرِيكٍ، قَالَ دَخَلْنَا عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ (ع) يَوْمَ النَّحْرِ وَ هُوَ مُتَّكِئٌ وَ قَدْ أُرْسِلَ إِلَى الْحَلَّاقِ، فَقَعَدْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ شَيْخٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ فَتَنَاوَلَ يَدَهُ لِيُقَبِّلَهَا فَمَنَعَهُ، ثُمَّ قَالَ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا أَبُو الْحَكَمِ بْنُ الْمُخْتَارِ بْنِ أَبِي عُبَيْدٍ الثَّقَفِيُّ، وَ كَانَ مُتَبَاعِداً مِنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) فَمَدَّ يَدَهُ إِلَيْهِ حَتَّى كَادَ يُقْعِدُهُ فِي حَجْرِهِ بَعْدَ مَنْعِهِ يَدَهُ، ثُمَّ قَالَ أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ أَكْثَرُوا فِي أَبِي وَ قَالُوا وَ الْقَوْلُ وَ اللَّهِ قَوْلُكَ قَالَ وَ أَيُّ شَيْءٍ يَقُولُونَ قَالَ يَقُولُونَ كَذَّابٌ، وَ لَا تَأْمُرُنِي بِشَيْءٍ إِلَّا قَبِلْتُهُ، فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَخْبَرَنِي أَبِي وَ اللَّهِ إِنَّ مَهْرَ أُمِّي كَانَ مِمَّا بَعَثَ بِهِ الْمُخْتَارُ أَ وَ لَمْ يَبْنِ دُورَنَا وَ قَتَلَ قَاتِلَنَا وَ طَلَبَ بِدِمَائِنَا فَرَحِمَهُ اللَّهُ، وَ أَخْبَرَنِي وَ اللَّهِ أَبِي أَنَّهُ كَانَ لَيَمُرُّ عِنْدَ فَاطِمَةَ بِنْتِ عَلِيٍّ يُمَهِّدُهَا الْفِرَاشَ وَ يُثْنِي لَهَا الْوَسَائِدَ وَ مِنْهَا أَصَابَ الْحَدِيثَ، رَحِمَ اللَّهُ أَبَاكَ رَحِمَ اللَّهُ أَبَاكَ مَا تَرَكَ لَنَا حَقّاً عِنْدَ أَحَدٍ إِلَّا طَلَبَهُ قَتَلَ قَتَلَتَنَا وَ طَلَبَ بِدِمَائِنَا .44»
▫ در كتاب رجال کشی با سند خود از عبد اللَّه بن شريك نقل مي¬كند كه گفت : روز عيد قربان ما به حضور امام محمّد باقر عليه السلام كه تكيه كرده بود مشرف شديم. حضرت باقر فرمود: يك را كه آرایشگر نزد من بياوريد. من در مقابل آن بزرگوار نشسته بودم كه ديدم پيرمردى از اهل كوفه به حضور آن حضرت آمد و دست امام باقر را گرفت كه ببوسد. ولى امام اجازه نداد. سپس حضرت باقر به او فرمود: تو كيستى؟ گفت: من حَكَم پسر مختار بن ابو عبيده ثقفى هستم. امام باقر عليه السلام دست خود را كشيد و او را كه با آن حضرت فاصله داشت آورد و نزديك خود جاى داد. وى به حضرت باقر گفت: خدا امور ترا اصلاح نمايد مردم در باره پدرم قيل و قالهائى دارند. ولى به خدا قسم آنچه كه تو بفرمائى حق همان است. امام باقر فرمود: چه مي¬گويند؟ گفت: مي¬گويند: مختار كذاب بود. ولى من هر چه شما بفرمائيد قبول دارم. امام محمّد باقر عليه السلام فرمود: سبحان اللَّه! به خدا قسم پدرم به من خبر داد كه مهر مادرم از آن چيزهائى بود كه مختار فرستاد. آيا نه چنين است كه مختار خانه هاى ما را بنا كرد؟ و دشمنان ما را كشت؟ خونهاى ما را مطالبه نمود؟ خدا او را رحمت كند. به خدا قسم پدرم به من خبر داد كه با فاطمه دختر حضرت امير شبانه سخن مي گفتند و پدرت رخت خواب براى فاطمه آماده مي¬كرد و متكا مي¬آورد. پدرم اين حديث را از فاطمه شنيد. خدا پدرت را رحمت كند! خدا پدرت را بيامرزد كه حق ما را نزد احدى نگذاشت. قاتلين ما را كشت و براى ما خون خواهى كرد.
📝 پی نوشت:
44.
رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال ؛ النص ؛ ص125 ص: 126
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
#علوم_مقدماتی_اجتهاد
#نکته_های_نو_در_علوم_مقدماتی_اجتهاد 24
👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید.
⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد
🔅🔅🔅
⏪ 4) اصول نحو :
مشهورترین کتاب در این زمینه کتاب الاقتراح سیوطی است ، این علم از آنچه دلیل بر قواعد نحویست بحث میکند و به منزله علم اصول برای فقه است به نظر میرسد اطلاع از این علم در تنقیح و تصحیح اکثر استدلالات و مسائل نحوی موثر باشد گرچه متاسفانه این علم بعد از سیوطی در حوزههای شیعه و سنی مهجور و متروک مانده اما روشن است که تنقیح مسائل یک علم بدون تصحیح و تنقیح مبادی آن میسر نیست و از اهم مبادی علم نحو علم اصول نحو است پس تبحر در این علم در تبحر در نحو و در نتیجه در اجتهاد موثر است .
⏪ 5) فلسفه نحو :
مباحث فلسفه نحو شامل تعریف علم نحو ، جایگاه آن ، تاریخ این علم ، فراز و فرود آن ، بزرگان این علم و تاثیر آنها در علم ، سرفصلهای مباحث علم نحو ، مکاتب نحوی ، ادله استنباط قواعد نحوی و جایگاه آنها ، ارتباط علم نحو با علوم دیگر ، و... را شامل میشود .
اطلاع از این علم به اشراف به علم نحو و پی بردن به علل استدلالات نحویون در مسائل مختلف و انتخاب صحیح قواعد نحوی و در نتیجه به استظهار صحیح کمک مینماید پس میتوان گفت این علم هم بواسطه در اجتهاد موثر است .
✅ چند نکته راجع به علوم ادبی :
⏪ 1- تفاوت قرآن و احادیث از حیث فصاحت و بلاغت امریست که همه محققین بر آن اتفاق دارند لذا اشراف بر علوم بلاغی خصوصا در فهم قرآن و ظرائف آن بسیار موثر است و فراگیری دقیق علوم ادبی خصوصا علوم بلاغی برای درک ظرائف قرآن بسیار مهم است البته جایگاه قرآن در فقاهت فرد نیز بسیار مهم است و امروزه گرچه قرآن در فقه و فقاهت مهجور است اما در بعضی مکاتب مثل مکتب اجتهادی محقق بروجردی جایگاه خاص خود را دارد لذا افرادیکه به این مکتب معتقدند باید بیش از پیش به مباحث بلاغی اهمیت دهند تا بتوانند استفاده بیشتری از این منبع فقاهت داشته باشند .
⏪ 2- گرچه ائمه علیهم السلام فرموده اند : ما قومی فصیح هستیم (عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَعْرِبُوا حَدِيثَنَا فَإِنَّا قَوْمٌ فُصَحَاءُ 23 ) و فرموده اند : ما فرمانروایان سخن هستیم ( وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْكَلَامِ وَ فِينَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَيْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ 24) و لذا حتما بلیغانه سخن گفته اند اما باید توجه داشت که بعد از عصر امیر المومنین علیه السلام سخن گفتن فصیح و بلیغ رو به افول گذاشت . همچنین احادیث ، خصوصا احادیث فقهی نقل به معنی شده اند لذا ظهور گیری دقیق از روایات و برداشت کلمه به کلمه از آنها و دقت در نکات بلاغی روایات فقهی امر صحیحی به نظر نمیرسد چرا که با اذن ائمه علیهم السلام برای نقل به معنی هر راویی آنچه از کلام امام فهمیده است نقل کرده و معلوم نیست که دقتی در نقل نکات بلاغی روایت به خرج داده باشد لذا باید به صورت متعادل سراغ برداشت از روایات و معنی آنها رفت و در استفاده از علوم ادبی افراط به خرج نداد و مراقب بود که نمیتوان نکات ادبی لطیف را به راحتی از روایات برداشت کرد.
▪ این امر از نکات بسیار مهم ظهور گیری در مکتب اجتهادی محقق بروجردیست لذا ایشان معمولا نسبت به مجموعه روایات یک مسئله و آنچه از مجموعه روایات وارده فهمیده میشود نظر دارند و به هر روایت و الفاظ آن نظر استقلالی ندارند بلکه به طور کلی بدنبال مطلبی که از امام در یک مسئله صادر شده هستند .
⏪ 3- گرچه مخاطبان قرآن و ائمه علیهم السلام مردم عامی و عامه مردم بوده اند اما منافاتی بین مخاطب عمومی بودن مردم و بلیغانه سخن گفتن ایشان نیست چرا که مسلما فرمانروایان سخن میتوانند بگونه ای سخن بگویند که هم مقصودشان را عوام بفهمند و هم ظرافتهای کلامشان را اهل بلاغت برداشت کنند و پر واضح است که قرآن و بعضی روایات کاملا بلیغند و با توجه به روایاتی که گذشت که ایشان فرمانروایان سخن هستند دانستن علوم ادبی و علوم بلاغی برای فهم این مجموعه روایات و قرآن مسلما لازم است و همانگونه که گذشت روایات فقهی نیازی به این دقتها ندارند و ظرافتهای ادبی در آنها بکار نرفته است .
📝 پی نوشت:
23.( الكافي ج : 1 ص : 52)
24.(نهجالبلاغة ص : 354)
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 سیاسی باشید؛ جناحی نباشید
📝 مطالبات امام خامنهای از روحانیت
🔹 بايد سياسى باشيد؛ منتها نه به معناى ورود در باندها و جناحهاى سياسى؛ نه به معناى ملعبه و آلت دست شدن اين يا آن حزب يا گروه سياسى، يا سياستبازان حرفهاى؛ اين مطلقاً مورد نظر نيست.
📌 مناهج:
اینکه از فرمایشات امامان انقلاب در بخشهای قبل استفاده شد که باید کاندیدای اصلح را به مردم معرفی کرد؛ چون مردم به روحانیت اعتماد دارند؛ اصلا به معنای این نیست که روحانیت باید پادوی احزاب شود.
وجهه اقتدار و پدری روحانیت همیشه باید مصون و محفوظ باشد تا هم بتواند برای تمام اقشار جامعه پدری کند و هم در مقابل اشکالات و اشتباهات احزاب مختلف بایستد و انذار و تذکر دهد.
هضمشدن روحانیت در احزاب، خسارت است.
〰️〰️〰️〰️〰️
🗂 #رسالت_روحانیت_در_انتخابات
#تبلیغ_سیاسی
@Manahejj
#براندازی24
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
📚 33- فی الکافی بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ لَهُ وَ اللَّهِ مَا يَسَعُكَ الْقُعُودُ فَقَالَ وَ لِمَ يَا سَدِيرُ قُلْتُ لِكَثْرَةِ مَوَالِيكَ وَ شِيعَتِكَ وَ أَنْصَارِكَ وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع مَا لَكَ مِنَ الشِّيعَةِ وَ الْأَنْصَارِ وَ الْمَوَالِي مَا طَمِعَ فِيهِ تَيْمٌ وَ لَا عَدِيٌّ فَقَالَ يَا سَدِيرُ وَ كَمْ عَسَى أَنْ يَكُونُوا قُلْتُ مِائَةَ أَلْفٍ قَالَ مِائَةَ أَلْفٍ قُلْتُ نَعَمْ وَ مِائَتَيْ أَلْفٍ قَالَ مِائَتَيْ أَلْفٍ قُلْتُ نَعَمْ وَ نِصْفَ الدُّنْيَا قَالَ فَسَكَتَ عَنِّي ثُمَّ قَالَ يَخِفُّ عَلَيْكَ أَنْ تَبْلُغَ مَعَنَا إِلَى يَنْبُعَ قُلْتُ نَعَمْ فَأَمَرَ بِحِمَارٍ وَ بَغْلٍ أَنْ يُسْرَجَا فَبَادَرْتُ فَرَكِبْتُ الْحِمَارَ فَقَالَ يَا سَدِيرُ أَ تَرَى أَنْ تُؤْثِرَنِي بِالْحِمَارِ قُلْتُ الْبَغْلُ أَزْيَنُ وَ أَنْبَلُ قَالَ الْحِمَارُ أَرْفَقُ بِي فَنَزَلْتُ فَرَكِبَ الْحِمَارَ وَ رَكِبْتُ الْبَغْلَ فَمَضَيْنَا فَحَانَتِ الصَّلَاةُ فَقَالَ يَا سَدِيرُ انْزِلْ بِنَا نُصَلِّ ثُمَّ قَالَ هَذِهِ أَرْضٌ سَبِخَةٌ لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِيهَا فَسِرْنَا حَتَّى صِرْنَا إِلَى أَرْضٍ حَمْرَاءَ وَ نَظَرَ إِلَى غُلَامٍ يَرْعَى جِدَاءً فَقَالَ وَ اللَّهِ يَا سَدِيرُ لَوْ كَانَ لِي شِيعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِي الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّيْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَى الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِيَ سَبْعَةَ عَشَرَ 45.»
▫ در کافی با اسنادش از سدير صيرفى نقل می¬کند که گفت : خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم و عرض كردم : به خدا كه خانه نشستن براى شما روا نيست، فرمود: چرا اى سدير؟! عرض كردم: براى بسيارى دوستان و شيعيان و ياورانى كه دارى بخدا كه اگر امير المؤمنين عليه السّلام به اندازه شما شيعه و ياور و دوست ميداشت تيم وعدى (قبيله ابو بكر و عمر) نسبت به او طمع نميكردند (و حقش را غصب نمينمودند) فرمود: اى سدير، فكر ميكنى چه اندازه باشند؟ گفتم: صد هزار. فرمود: صد هزار؟! عرض كردم آرى، بلكه دويست هزار، فرمود: دويست هزار؟ عرض كردم: آرى و بلكه نصف دنيا، حضرت از سخن گفتن با من سكوت كرد و سپس فرمود: برايت آسانست كه همراه ما تا ينبع بيائى؟ گفتم: آرى. سپس دستور فرمود الاغ و استرى را زين كنند، من پيشى گرفتم و الاغ را سوار شدم، حضرت فرمود: اى سدير؛ ميخواهى الاغ را بمن دهى؟ گفتم: استر زيباتر و شريفتر است، فرمود: الاغ براى من رهوارتر است، من پياده شدم، حضرت سوار الاغ شد و من سوار استر و راه افتاديم تا وقت نماز رسيد، فرمود: پياده شويم نماز بخوانيم، سپس فرمود: اين زمين شورهزار است و نماز در آن روا نيست، پس براه افتاديم تا بزمين خاك سرخى رسيديم، حضرت بسوى جوانى كه بزغاله مي¬چرانيد نگريست و فرمود: اى سدير بخدا اگر شيعيانم بشماره اين بزغالهها مي¬بودند، خانه نشستن برايم روا نبود، آنگاه پياده شديم و نماز خوانديم، چون از نماز فارغ شديم بسوى بزغالهها نگريستم و شمردم هفده رأس بودند.
📝 پی نوشت:
45.الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج2 ؛ ص242.
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
#علوم_مقدماتی_اجتهاد
#نکته_های_نو_در_علوم_مقدماتی_اجتهاد 25
👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید.
⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد
🔅🔅🔅
▪ با توجه به آنچه گذشت و دقت در این نکته که همه علوم ادبی در یک رتبه نیستند باید گفت علوم ادبی در ظهور گیری و استفاده دقیق و صحیح از قرآن و روایات نقش مهمی دارند لذا مجموعه این علوم جز علوم پایه برای اجتهاد محسوب شده و فراگیری آنها برای اجتهاد بسیار مهم است البته در جای استفاده از این علوم و در روش استفاده از این علوم باید دقتی ویژه داشت.
🔹 البته شیخ اعظم به الفاظ هر روایت توجه دارند و از هر روایت برداشت فقهی میکنند و نگاه مجموعی به روایات ندارند که میتوان این نکته را با توجه به حجیت خبر واحد توجیه کرد .
✅ علوم نقلی :
در این بحث به مبانی و مباحث راهگشای مباحث قرآنی و تفسیری که راهگشای مباحث فقهی خواهد بود پرداخته و تاثیر داشتن مبانی منسجم و منظم و روشمند را متذکر شده ایم .
⏪ 1)علوم قرآنی :
پرداختن به علوم قرآنی از نظر بسیاری از فقها لزومی ندارد در این بند به مباحث تاثیر گذار علوم قرآنی و احتیاج فقیه به این مقدمه و اتقان آن پرداخته شده .
▪ مشهور ترین کتاب در این زمینه کتاب الاتقان سیوطی است و در عصر ما التمهید فی علوم القرآن آیة الله معرفت نیز از شهرت به سزایی در حوزه ها برخوردار است در این کتب مباحث تاریخ قرآن ، چگونگی جمع آن ، شناخت تفسیر ، غرائب تفسیر و تاویل آیات ، آیات و سور مکی و مدنی ، کیفیت نزول قرآن ، تجوید و اعراب آیات ، آیات محکم و متشابه ، مقدم و موخر ، عام و خاص ، مجمل و مبین ، ناسخ و منسوخ ، مطلق و مقید و مباحث حقیقت ، مجاز ، استعاره ، کنایه ، خبر و انشا ،همچنین فواتح ، خاتمه ، فضائل و خواص سوره ها ، اعجاز ، مثلها و جدلها در قرآن ، و طبقات مفسرین مطرح شده است .
🔹 روشن است که این مباحث حول محور قرآن میچرخد اما آنچه از این مباحث مهم است مطالبی است که در فهم آیات قرآن و احکام آن کمک میکند .
🔹 عده ای قائلند که اکثر اینگونه مباحث در ضمن مباحث مفسرین و فقها در ذیل آیات مطرح میشود و بعضی مباحث آن در علم اصول بحث شده لذا به نظر میرسد مجتهد برای استنباط مستقیما نیازی به علوم قرآن نداشته باشد و با مراجعه به بحثهای علم اصول و مباحث فقها ذیل آیات میتوانند نیاز خود را در علوم قرآنی برطرف کنند بنا براین مباحث علوم قرآنی جز علوم پایه برای اجتهاد محسوب نمیشوند و پرداختن به این مباحث به طور مستقل لزومی ندارد .
🔹 اما به نظر میرسد با توجه به اینکه بعد از کتاب قوانین مباحث محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ که از اصلی ترین مباحث علوم قرآنی اند از کتب اصولی حذف شده اند و فقهای ما هم معمولا رابطه ای منظم و روشمند بین مباحث و مبانی قرآنی و مباحث فقهی خود ندارند و معمولا به مناسبت هر آیه ای که مطرح میشود به مباحث ذیل آن آیه میپردازند مباحث علوم قرآنی از جایگاه مهمی برخوردار باشند البته بحث از حجیت و عدم حجیت محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ در علم اصول مطرح خواهد شد اما بحث از رابطه بین ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه باید در علوم قرآنی مورد بحث قرار گیرد تا مباحث ویژه زبانشناسی و رابطه دقیق قانونی و علمی بین آیات روشن شده و استفاده علمی تر ، دقیق تر ، روشمند و بهتری از آیات صورت گیرد .
🔹 لذا به نظر میرسد کلام کسانی که گفته اند ، مباحث علوم قرآنی ذیل هر مبحث به مقدار لازم بحث شده صحیح نباشد و مباحث علوم قرآنی آنطور که شایسته تحقیق است مورد تحقیق قرار نگرفته است خصوصا بحث ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه که در روایات وارده نسبت تفسیر به قرآن مورد تاکید قرارگرفته است و از جایگاه ویژه ای دراحادیث مبنایی تفسیری برخوردارند.
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
باسمه تعالی
اگر کسی از دوستان حوصله، وقت، توان و مهارت برعهده گرفتن تبادلات کانال را دارد
لطفا به بنده اطلاع بدهد
@srsr1359
متشکر
@salmanraoofi
#براندازی25
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
📚 34- فی مشکاه الانوار : عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع يَا ابْنَ بُكَيْرٍ إِنِّي لَأَقُولُ لَكَ قَوْلًا قَدْ كَانَتْ آبَائِي ع تَقُولُهُ لَوْ كَانَ فِيكُمْ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ لَقَامَ قَائِمُنَا يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّا نُدَاوِي النَّاسَ وَ نَعْلَمُ مَا هُمْ فَمِنْهُمْ مَنْ يُصَدِّقُنَا الْمَوَدَّةَ وَ يَبْذُلُ مُهْجَتَهُ لَنَا وَ مِنْهُمْ مَنْ لَيْسَ فِي قَلْبِهِ حَقِيقَةُ مَا يُظْهِرُ بِلِسَانِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ هُوَ عَيْنٌ لِعَدُوِّنَا عَلَيْنَا يَسْمَعُ حَدِيثَنَا وَ إِنْ أَطْمَعُ فِي شَيْءٍ قَلِيلٍ مِنَ الدُّنْيَا كَانَ أَشَدَّ عَلَيْنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ كَيْفَ يَرَوْنَ هَؤُلَاءِ السُّرُورَ وَ هَذِهِ صِفَتُهُمْ إِنَّ لِلْحَقِّ أَهْلًا وَ لِلْبَاطِلِ أَهْلًا فَأَهْلُ الْحَقِّ فِي شُغُلٍ عَنْ أَهْلِ الْبَاطِلِ يَنْتَظِرُونَ أَمْرَنَا وَ يَرْغَبُونَ إِلَى اللَّهِ إِنْ يَرَوْا دَوْلَتَنَا لَيْسُوا بِالْبُذُرِ الْمُذِيعِينَ- وَ لَا بِالْجُفَاةِ الْمُرَاءِينَ وَ لَا بِنَا مُسْتَأْكِلِينَ وَ لَا بِالطَّمِعِينَ خِيَارُ الْأُمَّةِ نُورٌ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ نُورٌ فِي ظُلُمَاتِ الْفِتَنِ وَ نُورُ هُدًى يُسْتَضَاءُ بِهِمْ- لَا يَمْنَعُونَ الْخَيْرَ أَوْلِيَاءَهُمْ وَ لَا يَطْمَعُ فِيهِمْ أَعْدَاؤُهُمْ إِنْ ذُكِرْنَا بِالْخَيْرِ اسْتَبْشَرُوا وَ ابْتَهَجُوا وَ اطْمَأَنَّتْ قُلُوبُهُمْ وَ أَضَاءَتْ وُجُوهُهُمْ وَ إِنْ ذُكِرْنَا بِالْقُبْحِ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُهُمْ وَ اقْشَعَرَّتْ جُلُودُهُمْ وَ كَلَحَتْ وُجُوهُهُمْ وَ أَبْدَوْا نُصْرَتَهُمْ وَ بَدَا ضَمِيرُ أَفْئِدَتِهِمْ قَدْ شَمَّرُوا فَاحْتَذَوْا بِحَذْوِنَا وَ عَمِلُوا بِأَمْرِنَا- تَعْرِفُ الرَّهْبَانِيَّةَ فِي وُجُوهِهِمْ يُصْبِحُونَ فِي غَيْرِ مَا النَّاسُ فِيهِ وَ يُمْسُونَ فِي غَيْرِ مَا النَّاسُ فِيهِ يَجْأَرُونَ إِلَى اللَّهِ فِي إِصْلَاحِ الْأُمَّةِ بِنَا وَ أَنْ يَبْعَثَنَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلضُّعَفَاءِ وَ الْعَامَّةِ يَا عَبْدَ اللَّهِ أُولَئِكَ شِيعَتُنَا وَ أُولَئِكَ مِنَّا وَ أُولَئِكَ حِزْبُنَا وَ أُولَئِكَ أَهْلُ وَلَايَتِنَا .46»
▫ موسى بن جعفر عليهما السّلام به ابن بكير فرمود : اى ابن بكير من اكنون سخنى با شما مىگويم كه پدرانم آن را مىگفتند، اگر در ميان شما باندازه اهل بدر بودند قائم ما قيام مىكرد اى بنده خدا ما مردم را بخوبى مىشناسيم گروهى از آنها با ما به درستى رفتار مىكنند و خون خود را در راه ما مىدهند . بعضى از آنها در دل خود ما را دوست نمىدارند و فقط در زبان ما را ستايش مىكنند گروهى از آنها جاسوس و دشمن ما هستند و مي¬آيند اخبار ما را مىشنوند و به دشمن اطلاع مىدهند اگر اندكى از مال دنيا به آنها برسد از دشمنان ما بدتر مىباشند پس اينها كه حالشان اين گونه است از كجا به خوشحالى مىرسند حق طرفدارانى دارد همان طور كه باطل پيروانى دارد. اى ابن بكير اهل حق همواره به اهل باطل مشغول هستند و آنها انتظار دارند كه امر ما كى ظهور خواهد كرد و ميل دارند دولت ما را بنگرند، آنها اسرار را فاش نمىكنند، و ستم كار و رياكار هم نيستند. آنها ما را وسيله زندگى قرار نمى¬دهند ، آنها بهترين مردم مىباشند، و روشنائى تاريكيها هستند و فتنهها را بخوبى درك مىكنند و حق را از باطل تميز مىدهند. آنها چراغ هدايتى مىباشند كه جامعه از آنها فروغ مىگيرد و خيرات را از دوستان خود منع نمىكنند، دشمنان نمىتوانند در آنها طمع كنند، اگر آنها را به خير و سعادت فراخوانى خوشحال مىگردند دلهاى آنها مطمئن شده و چهرههاى آنان درخشنده مىشود. اگر در نزد آنها از اشخاص بدگوئى شود دلهاى آنها مىگيرد و موهاى آنان را مىلرزاند و چهرههاى آنها درهم فرو مىرود، اگر آنها را فراخوانى يارى مىكنند و نيت خود را آشكارا مىگويند، آنها هر جا باشند آماده مىباشند و دنبال ما هستند و به سخنان ما توجه دارند، در چهره آنها رهبانيت مشاهده مىكنى. آنها شب را به روز و روز را به شب مانند ديگران پايان نمىدهند و براى خود زندگى خاصى دارند. آنها از خداوند مىخواهند كه به وسيله ما مردم هدايت شوند، و خداوند ما را براى ضعفا مبعوث كند، اى ابن بكير اينها شيعيان ما هستند و آنها از حزب ما و گروه ما مىباشند و ما را دوست دارند.
📝 پی نوشت:
46.مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ؛ ص63 ص: 64.
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
#علوم_مقدماتی_اجتهاد
#نکته_های_نو_در_علوم_مقدماتی_اجتهاد 26
👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید.
⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد
🔅🔅🔅
⏪ 2)تفسیر
معمولا قلم زنندگان در این بخش به لزوم علم تفسیر و تعداد آیات الاحکام پرداخته اند نگارنده برای پرداختن به نکات نو در این بخش به شبه جالبی که یکی از محققین مطرح کرده مبنی بر اینکه روش علم تفسیر و فقه در عمل یکیست لذا نیازی به پرداختن به علم تفسیر به صورت مجزا نیست پرداخته و پاسخ این اشکال نو را مطرح میکند،همچنین از نکات مورد غفلت قرار گرفته از جانب فقها اهمیت قرآن در استنباط و منبع بودن قرآن برای فقه سیاسی ، اهمیت داشتن مبانی و روشی مشخص در برداشت از قرآن و مباحث الفاظ علم تفسیر که در مباحث الفاظ علم اصول قابل طرح و بررسی و تاثیر گذاری عمیقند پرداخته شده .
▪ یکی از محققین در زمینه احتیاج به علم تفسیر مطالبی گفته که وا کاوی آن ما را به نکاتی لطیف در مورد احتیاج به علم تفسیر میرساند لذا به نقل و نقد کلام ایشان میپردازیم ایشان میگوید :
▪ ( قبل البحث عن الحاجة من اللازم ان نبحث عما یراد من علم التفسیر حتی یتوقف علیه الاجتهاد و الاستنباط فانا نری انهم فسروه هنا بالعلم بالآیات و المعرفة بالناسخ و المنسوخ و نحوهما و معه نواجه المشکلة و هی ان الآیات فی الکتاب و هو احد منابع للاستنباط اولا و البحث عن الناسخ و المنسوخ و المجمل و المبین و الخاص و العام و المحکم و المتشابه فی مرحله الکبری اصولی و یطرح فی الاصول اکثره فی المباحث الالفاظ ثانیا و فی مرحلة الصغری و التطبیق علی الایات فهو بحث اجتهادی یشرب من الکتاب نفسه و سائر الادله من الاصول و العربیة و الحدیث هذا ثالثا اذا ان التفسیر لیس له وجود مستقل حتی یبحث عن مقدمیته فی الاستنباط بکلمة اخری مع تشریح المبنی کل المسائل الدینیة باجمعها لا یخلو عن مجالین الاول المجال المعرفی و الثانی المجال الفقهی و کلاهما یحقق مجموعة المسائل الدینیة و البحث فی الاول علی النهج التکوینی کما فی الثانی علی النهج التشریعی و الجعلی فالکلام و العقائد یدخلان فی الاول کما ان الاخلاق و الفقه بمعناه المصطلح یدخلان فی المجال الثانی و لذلک تقسیم العلوم الشرعیة علی النهج التثلیث (الکلام و الفقه و الاخلاق ) لیس فی محله و التمسک بروایة ابراهیم بن عبد الحمید المتقدمة [حدیث العلامة] فی اوائل البحث لا یجدی لما مر مجملا . اذا التفسیر فی المجال التفسیر ایضا لا یخرج عن هذین المجالین لان الآیات اما ترتبط بالاول و اما ترتبط بالثانی و علی الفرضین لابد من انضمامها بالروایات والعقل و کل ما ثبتت دلیلیته حتی یستدل علی مسئلة معرفیة او تستنبط مسئلة فقهیة .
▪ و لا یقال اننا ورثة الانبیا علیهم السلام و الانبیا منهم النبی الاعظم صلووات الله علیه و آله و سلم معلم الکتاب فعلینا ان نعلم الکتاب فانه یقال اولا نفس هذه الادعی یثبت بالکتاب و غیره کما لا یخفی فنقض المدعی . ثانیا ان مسئلة تعلیم الکتاب من خصائص النبی و من ناب منابه من اهل بیته قال الله سبحانه : « انا انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون » و جلی لیس عندنا علم النبی حتی نستقل به فی تعلیم الکتاب بل استنادا الی متواترة الثقلین و غیرها نعلم ان الکتاب مع ما جا من عند عدله من اهل البیت هما یشکلان مجموعة الدین ، و التفقه یتحقق بدراستهما مع الکشف العقلی و منهاج التحقیق و ثالثا ان حدیث ورثة الانبیا صدر للاخذ باحادیثهم و کلامهم و هو خارج عن البحث کما لا یخفی لمن یری ذیله .
🔹 فیبدو ان الحاجة الی الکتاب فی الاستنباط من الضروریات البدیهیة و لکن العلم بالتفسیر و لو فی حیطة آیات الاحکام فی مجال مغایر من الاستنباط الفقهی بلا دلیل واضح25 ) .
📝 پی نوشت:
25.(الشیخ العبدی - مبانی الاجتهاد ص 34 و35)
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
#براندازی26
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
📚35- فی الاحتجاج عن امیرالمومنین ع : « قَالَ سُبْحَانَهُ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ. تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ. يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ اتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ تَحَاثُّوا عَلَى الْجِهَادِ مَعَ إِمَامِكُمْ فَلَوْ كَانَ لِي مِنْكُمْ عِصَابَةٌ بِعَدَدِ أَهْلِ بَدْرٍ إِذَا أَمَرْتُهُمْ أَطَاعُونِي وَ إِذَا اسْتَنْهَضْتُهُمْ نَهَضُوا مَعِي لَاسْتَغْنَيْتُ بِهِمْ عَنْ كَثِيرٍ مِنْكُمْ وَ أَسْرَعْتُ النُّهُوضَ إِلَى حَرْبِ مُعَاوِيَةَ وَ أَصْحَابِهِ فَإِنَّهُ الْجِهَادُ الْمَفْرُوض. 47»
◽️در احتجاج از امیر المومنین آمده و نيز حضرت فرموده خداوند سبحان فرمود : «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، آيا شما را بر آن بازرگانى راه نمايم كه شما را از عذاب دردناك برهاند؟ به خدا و پيامبر او ايمان آوريد، و در راه خدا با مالها و جانهاى خويش جهاد كنيد، اين براى شما بهتر است اگر مىدانستيد. تا گناهانتان را بيامرزد و شما را به بهشتهايى كه از زير آنها جويها روان است و خانههايى خوش در بهشتهايى پاينده در آرد؛ اين است رستگارى و كاميابى بزرگ- صفّ: 10 تا 12» اى بندگان خدا پرهيزكار باشيد و همراه پيشوا و امام خود به سوى جهاد بشتابيد. و اگر با من جماعتى به عدد اهل بدر بودند كه به محض امر اطاعت مىشدم و به محض حركت به همراه من حركت مىنمودند حتما از شما بىنياز شده، و هر چه سريعتر به جنگ و جهاد معاويه مىشتافتم. زيرا اين جهاد فرض و واجب است.
🔅🔅🔅
📚36-فی الکافی باسناده عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَامِ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَوْمَ عَرَفَةَ بِالْمَوْقِفِ وَ هُوَ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ الْإِمَامَ ثُمَّ كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع ثُمَّ هَهْ فَيُنَادِي ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لِمَنْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ يَسَارِهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ اثْنَيْ عَشَرَ صَوْتاً وَ قَالَ عَمْرٌو فَلَمَّا أَتَيْتُ مِنًى سَأَلْتُ أَصْحَابَ الْعَرَبِيَّةِ عَنْ تَفْسِيرِ هَهْ فَقَالُوا هَهْ لُغَةُ بَنِي فُلَانٍ أَنَا فَاسْأَلُونِي قَالَ ثُمَّ سَأَلْتُ غَيْرَهُمْ أَيْضاً مِنْ أَصْحَابِ الْعَرَبِيَّةِ فَقَالُوا مِثْلَ ذَلِكَ.48 »
◽️عمرو بن ابى المقدام گفت حضرت صادق عليه السّلام را در روز عرفه ديدم در عرفات با صداى بلند ميفرمايد: مردم پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رهبر مردم بود پس از او علي بن ابى طالب بعد حضرت حسن و بعد امام حسين پس از ايشان علي بن الحسين و بعد محمّد بن علي بعد از ايشان من هستم بيائيد هر سؤالى داريد بكنيد از هر طرف سه مرتبه اين جملات را تكرار ميكرد چپ و راست، عقب، جلو مجموعا دوازده مرتبه فرمود.
📝 پی نوشت:
47. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) ؛ ج1 ؛ ص173.
48. الكافي ؛ ج4 ؛ ص466
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
#علوم_مقدماتی_اجتهاد
#نکته_های_نو_در_علوم_مقدماتی_اجتهاد 27
👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید.
⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد
🔅🔅🔅
✅ نکات بحث ایشان :
⏪ 1- بحث از حجیت ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و... بحثی اصولی است و اکثر این مباحث در علم اصول در مباحث الفاظ مطرح میشود .
⏪ 2- تطبیق مباحث ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه بر کتاب خود بحثی اجتهادیست که از مباحث آیات و روایات و مباحث ادبی و اصولی سیراب میشود .
در نتیجه نمیتوان برای تفسیر وجود مستقلی قائل شد چرا که بحث کبروی و بحث از حجیت اصولیست و بحث صغروی و تطبیقی بحثی اجتهادیست که برای استنباط آن باید به قرآن و سنت مراجعه کرد .
⏪ 3- با توجه به اینکه تمام مباحث دینی به دو مقوله مباحث تکوینی و مباحث تشریعی باز گشت میکند تمام مباحث دینی از دو حوزه خارج نیست یک حوزه معرفتی دو حوزه فقهی ، که هر دو با هم مجموعه مسائل دین را تشکیل میدهند و بحث در حوزه اول به روش تکوینی و در حوزه دوم به روش تشریعی و جعلی خواهد بود لذا کلام و عقائد در حوزه اول و فقه و اخلاق در حوزه دوم خواهند بود لذا تفسیر هم وجود مستقلی نخواهد داشت چرا که آیات یا به عقائد مربوطند یا به فقه و در حوزه اول مربوط به روش تکوینی و در حوزه دوم مربوط به روش تشریعی خواهند بود و بنا بر هر دو فرض باید به روایات و عقل و هر چه دلیلیتش ثابت شده ضمیمه شوند تا استدلال به مسئله ای معرفتی شود یا مسئله ای فقهی استنباط شود .
▪ اما به نظر میرسد آنچه ایشان فرموده اند اشکال دارد چرا که اولا :
⏪ 1- بحث از ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه در تفسیر برگشت به نحوه ارتباط ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه دارد در حالیکه در علم اصول بحث از حجیت و دلیلیت آنهاست
⏪ 2- این مباحث بعد از محقق قمی از علم اصول حذف شده و مورد بحث قرار نمی گیرد
⏪ 3- همچنین در تفسیر مفسرین به آنچه از آیه استفاده میشود میپردازند خواه حکم فقهی باشد خواه مبحثی غیر فقهی اما فقها به حکم مستفاد از آیه میپردازند و به مباحث دیگر اعتنایی ندارند .
🔸 و ثانیا : مطلب دیگری که باید مورد دقت قرار گیرد این استکه روشهای تفسیری با روشهای فقهی کاملا متفاوت است مثلا روشهای تفسیری به روش تفسیر قرآن به قرآن ، روش تفسیر حدیثی ، تفسیر قرآن با استفاده از قواعد عقلی ، تفسیر ادبی ، و روشهای دیگری تقسیم وتبیین شده و مفسرین با توجه به علومی که در آن تبحر داشته اند تفاسیر خود را در زمینه ادبیات ، بلاغت ، حدیث ، تفسیر فقهی ، فلسفی ، عرفانی ، علوم روز و ... نوشته اند و روش و مذاق ثابتی در این زمینه به چشم نمی آید اما در مباحث فقهی با همه تفاوتهای ریز و درشتی که به چشم می آید روح واحدی بر این روشها حاکم است پس نمیتوان به خاطر وجود پاره ای از اشتراکات روشی یا علوم مشترک مورد استفاده در این دو علم این دو علم را یکی دانست .
🔸 و ثالثا : اگر به نظر ایشان تفاوت علوم به تفاوت در موضوعات برگردد ، تفسیر و فقه موضوع واحدی ندارند چرا که موضوع تفسیر، قرآن کریم و موضوع فقه ، فعل مکلفین است .
✅ چند نکته راجع به تفسیر :
⏪ 1- آنچه امروزه در مباحث فقهی نسبت به قرآن به چشم می آید این استکه فقها در ضمن هر بحث اگر فقیهی متعرض آیه ای برای مقصود خود شده باشد و بدان استدلال کرده باشد فقهای دیگر به نقض و ابرام راجع به آن آیه و مدلول آن و استدلال آن فقیه میپردازند و روش خاص و جایگاه ثابت و مستقلی برای قرآن قائل نیستند خصوصا فقهایی مثل شیخ اعظم که بیشتر به اتقان استدلال نظر دارند تا داشتن منهج و روشی ثابت در فقه لذا نوعا جهت مباحث فقهیشان را اقوال فقها و معضلات استدلالی فقها تعیین میکند تا روش فقهیشان و از آنجا که قرآن در استدلالات فقهی و کنکاش فقها نوعا مهجور است لذا در فقه ا کثر فقها نیز مهجور مانده .
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
#براندازی27
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
📚37-فی رجال الکشی ؛ باسناده عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ، قَالَ، قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّهُ وَ اللَّهِ مَا يَلِجُ فِي صَدْرِي مِنْ أَمْرِكَ شَيْءٌ إِلَّا حَدِيثاً سَمِعْتُهُ مِنْ ذَرِيحٍ يَرْوِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)، قَالَ لِي وَ مَا هُوَ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ سَابِعُنَا قَائِمُنَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ، قَالَ صَدَقْتَ وَ صَدَقَ ذَرِيحٌ وَ صَدَقَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع)، فَازْدَدْتُ وَ اللَّهِ شَكّاً، ثُمَّ قَالَ يَا دَاوُدَ بْنَ أَبِي خَالِدٍ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ لَا أَنَّ مُوسَى، قَالَ لِلْعَالِمِ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً مَا سَأَلَهُ عَنْ شَيْءٍ، وَ كَذَلِكَ أَبُو (ع) لَوْ لَا أَنْ قَالَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَكَانَ كَمَا قَالَ، قَالَ، فَقَطَعْتُ عَلَيْهِ. 49 »
◽️از داوود رقی گفت : به امام رضا عرض کردم : فدایت شوم همانا به خدا قسم چیزی از امور شما در سینه من نمی¬آید مگر حدیثی که از ذریح شنیدم که از امام باقر روایت می¬کند فرمود : آنچه گفته چیست ؟ گفت شنیدم می¬گوید هفتمی ما قائم ماست إِنْ شَاءَ اللَّهُ ، گفت : راست می¬گویی و ذریح راست گفت و امام باقر راست گفت ، به خدا قسم شکم زیاد شد ، سپس گفت : ای داوود بن ابی خالد آگاه باش اگر نبود ( بی صبری ) موسی ، گفت : به عالم گفتم من را انشا الله صابر خواهی یافت نمی¬پرسم از چیزی ( که شما را خوش نیاید ) پدرم اگر نفرموده بود انشاالله همانطور شده بود که فرمود ، گفت : پس دیگر نپرسیدم .
🔅🔅🔅
📚38-فی بصائر الدرجات باسناده عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ فَقَالَ أَ رَأَيْتَ أَحَدٌ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِالزِّنَاءِ وَ شُرْبِ الْخَمْرِ أَوْ بِشَيْءٍ مِنْ هَذِهِ الْمَحَارِمِ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ مَا هَذِهِ الْفَاحِشَةُ الَّتِي يَدَّعُونَ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِهَا فَقُلْتُ اللَّهُ أَعْلَمُ وَ وَلِيُّهُ قَالَ فَإِنَّ هَذِهِ فِي أَئِمَّةِ الْجَوْرِ ادَّعَوْا أَنَّ اللَّهَ أَمَرَهُمْ بِالايتِمَامِ بِقَوْمٍ لَمْ يَأْمُرِ اللَّهُ بِالايتِمَامِ بِهِمْ فَرَدَّ اللَّهُ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ أَخْبَرَنَا أَنَّهُمْ قَدْ قَالُوا عَلَيْهِ الْكَذِبَ فَسَمَّى اللَّهُ مِنْهُمْ فَاحِشَةً. 50 »
◽️در بصائر الدرجات با اسنادش از محمد بن منصور آمده گفت : آن حضرت را سؤال كردم از قول خداى عزّوجلّ: «وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» ، يعنى: «چون فاحشه (و خصلتى را كه در زشتى در سر حد كمال است)، به جا آورند، گويند كه: يافتهايم بر اين عمل زشت پدران خود را، و خدا ما را به آن امر فرموده. بگو: به درستى كه خدا امر نمىفرمايد به زشتى و ناپسند. آيا مىگوييد و افترا مىبنديد به خدا آنچه را كه نمىدانيد؟» راوى مىگويد كه: حضرت فرمود كه: «آيا كسى را ديدهاى كه گمان كرده باشد كه خدا امر فرموده به زنا و آشاميدن شراب، يا چيزى از اين محرمات؟» عرض كردم: نه، فرمود كه: «اين فاحشه كه ادعا مىكنند كه خدا ايشان را به آن امر فرموده، چيست؟» عرض كردم كه: خدا و ولىّ او بهتر مىدانند.فرمود كه: «اين سخن در شأن ائمه جور است. مخالفان ادعا كردند كه خدا ايشان را امر فرموده به اقتدا كردن به گروهى كه خدا ايشان را به اقتدا كردن به ايشان، امر نفرموده. پس خدا اين را بر ايشان رد فرمود و خبر داد كه ايشان بر او دروغ گفتند، و اين اقتدا را كه از ايشان سر زد، فاحشه ناميد».
📝 پی نوشت:
49. رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال ؛ النص ؛ ص373 و ص: 374 .
50.بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ؛ ج1 ؛ ص34.
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
#علوم_مقدماتی_اجتهاد
#نکته_های_نو_در_علوم_مقدماتی_اجتهاد 28
👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید.
⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد
🔅🔅🔅
▪️البته از متقدمین محقق اردبیلی و از متاخرین آیت الله بروجردی جایگاه ثابت و خاصی به قرآن داده اند گرچه سبک آنان آنطور که باید و شاید مورد پیگیری و استقبال واقع نشده اما تلاشهای این دو بزرگوار در احیای جایگاه قرآن در فقه قابل تقدیر و پیگیریست .
2- نوع برداشت فقهای ما از قرآن نگاه استقلالی به هر آیه است و نوعا مجموعه آیات وارد شده در یک موضوع بررسی نمیشود به بیان دیگر تفسیر موضوعی و یا استفاده از انضمام آیات به یکدیگر در بین فقهای ما مهجور است و جا دارد مورد اعتنا واقع شود چرا که از مباحثیست که کابرد زیادی دارد به عنوان مثال گرچه تک تک آیاتی که برای حجیت خبر واحد مورد استدلال قرا گرفته اند به تنهایی افاده حجیت نمیکنند اما میتوانند به انضمام یکدیگر دال بر حجیت خبر واحد باشند .
⏪3-متاسفانه کار بر روی مبانی تفسیر و روشهای آن در فقه ما بسیار ضعیف است حال اینکه با مبانی متقن و منظم و به طور روشمند بسیار بهتر میتوان از قرآن بهره برداری کرد و از آیات استفاده نمود و رابطه بین آیات را کشف کرد لذا فقیهی که از مبانی علوم قرآنی متقن و منظم و روشمند برخوردار است و در مباحث روش تفسیری بیشتر غور کرده و روشی متقن ، علمی ، ثابت و دقیقی را برگزیده حتما از آیات برداشت بهتر و دقیقتری خواهد داشت .
⏪4- با آنکه فقها معمولا آیات الاحکام را پانصد آیه ذکر کرده اند اما به نظر میرسد که تعداد آیاتی که میتوانند بیان کننده حکم یا تنقیح کننده موضوعی باشند بسیار بیشتر از این باشد .
علاوه بر این روایاتی که آیات قرآن را به سه یا چهار دسته تقسیم میکنند که یک دسته آنها احکام میباشد از مویدات مطالب گفته شده اند .
⏪5- به نظر میرسد قرآن کریم بهترین و جامعترین منبع برای فقه سیاسی میتواند باشد چرا که احکام منافقین روش برخورد با آنان طرز برخورد با کفار و مسائلی از این قبیل بسیار مطرح و مورد شرح قرارگرفته است ولی متاسفانه از ظرفیت این کتاب آسمانی آنچنان که باید استفاده نشده و این آیات مقدار زیادی از این کتاب آسمانی را تشکیل میدهد که این هم مویدی دیگر بر بیشتر بودن آیات الاحکام از پانصد آیه است .
⏪6- از مباحث علوم قرآنی و تفسیر که توجه شایسته ای به آن نشده مباحث محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ و باطن و تاویل است گرچه در بحث علوم قرآنی به فواید این بحوث پرداخته شد اما تذکر نکات دیگری در این مجال لازم به نظر میرسد
الف - بررسی این مباحث تاثیر خاصی در فهم فقیه از آیات و روشمند کردن آن و فهم بهتر ارتباط آیات و روایات و ارتباط این دو با یکدیگر از حیث علمی خواهد داشت .
✅ب- نکته دیگر اینکه متاسفانه مفهوم مباحثی مثل باطن ، تاویل و همچنین روایات این مباحث آن طور که شایسته است دسته بندی نشده و مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفته و اقوال محدثینی مثل علامه مجلسی و فقها و مفسرین هم در این مجال مورد تتبع تحقیق و تبیین از سوی فقها و مفسرین قرار نگرفته است تا مباحث منقح تر و روشن تر و استفاده علمی از این مباحث راحت تر شود.
برای مثال در بحث غنا شیخ اعظم به تبع محقق اردبیلی به این نکته پرداخته که روایات غنا با ظاهر آیاتی که به آنها استناد شده تطابق ندارد - به بیان روشنتر از لحاظ مفهومی غنا در دایره ظاهر آیات استناد شده قرار نمیگیرد- و به توجیه این عدم تطابق پرداخته اند که البته از سوی فقهای بعدی نیز این توجیهات مورد نقد قرار گرفته است و در نظرات فقها توجیه مناسبی برای این امر بیان نشده در صورتی که ا گر اثبات شود که در بیان احکام ائمه به تاویل آیات نیز استناد کرده اند و تاویل و باطن فقط برگشت به ائمه نخواهد داشت و میتواند به حکمی الاهی نیز اشاره داشته باشد بهترین توجیه علمی با مبنای روائی ارائه شده است .
این گونه نگاه به روایات فهم فقهی را از آیات به صورت یک سامانه منظم و روشمند در می آورد و ا گر بتوان این گونه فهم را به صورت ظابطه ای و قاعده مند ارائه کرد دایره استفاده از آیات در مباحث فقهی بسیار وسیعتر خواهد شد و فهم فقیه از روایات را متحول خواهد کرد.
✅ج- نکته دیگر اینکه مبانی و مباحث مرتبط به مباحث تاویل و بطن ا گر مورد بررسی قرار گیرد خود افقهای جدیدی را خواهد گشود به عنوان مثال اگر رابطه ای بین ظاهر آیات و مورد تاویل قائل شویم میتوان گفت که روایات حرمت غنا ناظر به کلام غنائی است و برای اثبات حرمت صوت غنایی باید به آیات دیگر استناد کرد و اگر قائل شویم که لزوما رابطه ای بین تاویل و ظاهر آیات نیست برای اثبات حرمت غنا احتیاجی به آیات دیگری نیست .
⏪ ادامه در پست های بعدی...
@salmanraoofi
باسمه تعالی
مدیر محترم حوزه های علمیه
حضرت آیت الله اعرافی
با توجه به مسائل پیش آمده لطفا پیگیری کنید شهریه این ماه مراجع معظم تقلیدی که حضوری شهریه می دهند به حساب طلاب واریز شود
والسلام
سلمان رئوفی
۱۳۹۸/۱۲/۳
@salmanraoofi
هدایت شده از مدرسه انقلاب اسلامی
🔴مسابقه کتابخوانی "منشور روحانیت"
🔹به مناسبت سالروز پیام تاریخی و مهم حضرت امام خمینی(ره) خطاب به روحانیون سراسر کشور و مراجع بزرگوار اسلام و مدرسین حوزه های علمیه و ائمه جمعه و جماعات
🔻جوایز مسابقه: 3 جایزه 100هزارتومانی و 12 جایزه 50هزارتومانی
🔻متن مسابقه: پیام تاریخی منشور روحانیت
⚠️سوالات مسابقه 👇👇👇
🌐 @madresah57ac
هدایت شده از مدرسه انقلاب اسلامی
سوال منشور 2.jpg
2.88M
📌 سوالات مسابقه کتابخوانی "منشور روحانیت" #بخش_دوم
⚠️ لطفا عدد پاسخ صحیح را به صورت یک عدد 20 رقمی از چپ به راست به سامانه پیامکی 10002534273442 ارسال نمایید.
🌐@madresah57ac
هدایت شده از مدرسه انقلاب اسلامی
سوال منشور 1.jpg
3.03M
📌 سوالات مسابقه کتابخوانی "منشور روحانیت" #بخش_اول
⚠️ لطفا عدد پاسخ صحیح را به صورت یک عدد 20 رقمی از چپ به راست به سامانه پیامکی 10002534273442 ارسال نمایید.
🌐@madresah57ac
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰صبح امروز صورت گرفت؛
🚨تشکر عمیق از ملت ایران در پی امتحان بزرگ و مطلوب انتخابات
🔻رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در ابتدای جلسه درس خارج فقه با تشکر از درخشش مطلوب ملت ایران در امتحان بزرگ انتخابات و ناکام گذاشتن فرصتطلبی و تبلیغات همهجانبه دشمنان، تأکید کردند: در مقابل توطئه دشمن برای ضربه زدن به ارکان مختلف کشور، همه باید برای دفاع هوشیار، و آماده ضربه و حمله متقابل باشیم.
🔸حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به فضاسازی منفی و پر حجم دستگاههای تبلیغاتی بیگانه علیه شرکت مردم در انتخابات، خاطرنشان کردند: این تبلیغات منفی از چند ماه قبل آغاز و با نزدیکشدن به انتخابات بیشتر شد و در دو روز آخر نیز به بهانه یک بیماری و ویروس، رسانههای آنها از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشمپوشی نکردند.
🔹رهبر انقلاب اسلامی با شکر خداوند متعال و قدردانی عمیق از حضور گسترده مردم در انتخابات برغم این تبلیغات مغرضانه، گفتند: خداوند اراده کرده است این ملت را پیروز کند.
🔸ایشان دشمنیِ دشمنان با ملت ایران را محدود به عرصههای اقتصاد، فرهنگ و باورهای دینی و انقلابی مردم ندانستند و افزودند: آنها حتی با انتخابات ملت ایران نیز مخالف هستند چرا که نمیخواهند پدیده شرکت مردم بهنام دین در پای صندوق رأی و در خدمت انقلاب، بهعنوان یک واقعیت تثبیت شود.
🔹حضرت آیت الله خامنهای برگزاری انتخابات در نظام اسلامی را باطلکننده ادعای دشمنان مبنی بر مخالفت دین با آزادی و دموکراسی خواندند و گفتند: انتخابات در جمهوری اسلامی نشان میدهد که دین مظهر کامل یک دموکراسی همهجانبه است و برگزاری ۳۷ انتخابات در طول ۴۱ سال نشاندهنده اهتمام بینظیر نظام اسلامی به مردمسالاری است.
🔸رهبر انقلاب اسلامی با دعوت همگان به شناخت دشمن و هوشیاری در مقابل آن، تأکید کردند: در مقابل فعالیت هزاران نفر از جبهه دشمن علیه مسائل گوناگون ایران، در جبهه ملت ایران باید میلیونها نفر آماده دفاع، ضربه و حمله متقابل در امور تبلیغاتی و انواع کارهای ممکن برای ملت باشند.
@Khamenei_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🚨 دستگاههای تبلیغاتی بیگانه از چند ماه قبل علیه انتخابات فعالیت میکردند، دور روز مانده به انتخابات
👈 به بهانه ویروس علیه انتخابات تبلیغ کردند
🔺️ حضرت آیت الله خامنهای صبح امروز با اشاره به فضاسازی منفی و پر حجم دستگاههای تبلیغاتی بیگانه علیه شرکت مردم در انتخابات، خاطرنشان کردند: این تبلیغات منفی از چند ماه قبل آغاز و با نزدیکشدن به انتخابات بیشتر شد و در دو روز آخر نیز به بهانه یک بیماری و ویروس، رسانههای آنها از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشمپوشی نکردند.
💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔻آشنایی با مرحوم آیتالله سیدمحمد محقق داماد؛
❇️ «مرجع تحقیق»
🔻به روایت حجتالاسلام سیدمصطفی محقق داماد:
◽️مرحوم والد ما ۶۳ سال بیشتر عمر نکرد، ایشان فقط دو درس میداد و همّ و غمّش همین دو درس بود و هیچ کار دیگری نمیکرد. ایشان مرجع تقلید و مرجع مراجعات چندان نبود، اما #مرجع_تحقیق بود.
◽️اصرار نداشت که طلبههای بسیاری شاگردش باشند. حتی به طلبهها میگفت اگر درس من را نمیفهمید، نیایید.
◽️ اولین کسی که به عنوان صاحبنظر مسألهی حجاب را به شکلی جدید و به فارسی بیان کرد شهید مطهری بود و بخش فقهش دقیقاً تقریر درس صلاة مرحوم آقای داماد است.
◽️ وقتی من رئیس سازمان بازرسی شدم یک جلسهای آن روزهای اول، شبها در منازل میگشت؛ منزل خود آقا به عنوان رئیسجمهور، منزل آقای سید عبدالکریم اردبیلی، منزل آقای هاشمی رفسنجانی و حاج احمدآقا خمینی فرزند امام هم از جماران میآمد. در آن جلسه همهی تصمیمات گرفته میشد و من فراموش نمیکنم که واقعاً آنجا مقام رهبری همیشه دنبال اجرای دقیق قوانین بودند. میگفتند خلاف #قانون انجام نشود.
◽️ من مکرر دیدم مرحوم آیتاللّه مشکینی که مکاسبگوی قم بود یا مرحوم آیتاللّه اعتمادی که قوانینگو و رسائلگوی قم بود، با کتاب زیر بغلشان میآمدند و میگفتند این عبارت برای ما یک مقداری مجمل است و مرحوم پدر ما توضیح میداد.
◽️ مقید بودند دعای عرفه را بخوانند. یک کاری هم برای #وسعت_روزی انجام میدادند عمل به یک روایت بود که علامهی مجلسی در زادالمعاد مطرح کردند که بر اساس آن هر ماهی که اولش دوشنبه باشد، روز اول یک سورهی واقعه، روز دوم دو تا، روز سوم سه تا، تا روز چهاردهم که چهارده بار سورهی واقعه را میخواندند و میگفتند محال است رد بشود و خداوند روزی را گشایش میدهد و یک پولی به انسان میرسد.
◽️ رهبرانقلاب دربارهی مرحوم محقق اینچنین فرمودند: «سال ۴۷ [که رحلت کردند] قم یک ضربهی علمی خورد با رفتن آقای داماد؛ اگر ایشان میماندند، یقیناً برای پیشرفت علمی قم خیلی بهتر بود.»
مشروح گفتگو:👇
farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=44978
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
❇️ منظومه علوم
◽️ خواجه نصیرالدین طوسی از بنیانگذاران کلام شیعه بود که اخلاق ناصری، تجریدالعقائد و اوصافالاشراف از آثار اوست و بیش از 60 اثر دیگر در اصول فقه، منطق، هندسه، نجوم، عروض و شعر دارد.
◽️ به او لقبهای "استادالبشر"، "معلم ثالث" و "عقل حادیعشر" میدادند.
🗓 ۵ اسفندماه روز بزرگداشت #خواجه_نصیرالدین_طوسی و #روز_مهندس
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
#براندازی 29
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
📚40- فی بصائر الدرجات باسناده عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْداً صَالِحاً ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ فَقَالَ إِنَّ الْقُرْآنَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ فَجَمِيعُ مَا حَرَّمَ فِي الْكِتَابِ هُوَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ مِنْ ذَلِكَ أَئِمَّةُ الْجَوْرِ وَ جَمِيعُ مَا أَحَلَّ مِنَ الْكِتَابِ وَ هُوَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ مِنْ ذَلِكَ أَئِمَّةُ الْحَقِّ. 51»
▫️ در بصائر الدرجات با اسنادش از محمد بن منصور آمده كه گفت: امام موسى كاظم عليه السلام را سؤال كردم از قول خداى عزّوجلّ: «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ» ، يعنى: «بگو: جز اين نيست كه حرام گردانيده است پروردگار من آن چيزهايى كه متصفاند به زشتى؛ آنچه پيدا و آشكار (اعراف، 33 ) است از آن و آنچه پنهان است». راوى مىگويد كه: حضرت فرمود: «به درستى كه قرآن را ظَهر و بطن (يعنى: ظاهر و باطنى) است. پس، همه آنچه خدا در قرآن، حرام گردانيده از اين قبيل، ائمه جوراند، و تمام آنچه خداى تعالى در كتاب خود، حلال گردانيده، ظاهر آن ظاهر و هويداست، و باطن از آن، ائمّه حق اند».
📝 پی نوشت:
51.. بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ؛ ج1 ؛ ص33 و ص: 34.
@salmanraoofi