#رمانهای_دفاع_مقدس_و_شهدا
🌷🇮🇷 #خداحافظ_سالار 🇮🇷🌷
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی
سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
◀️ قسمت پنجاه و سوم؛
چهار ماهه شده بودم و نوزادم در شکمم میجنبید.
اما مثل گذشته کار میکردم.
مشکل آب آشامیدنی اصلیترین، دردسر آن روزهای زندگی من بود.
هنوز با دلو از چاه آب میکشیدم.
وقتی ریسمان را به ته چاه رها میکردم. صدای تالاپی میآمد
چین به صورت آب میافتاد
و کمتر از یک دقیقه طول میکشید تا دلو، پر از آب شود.
ریسمان را، چپ راست با دست بالا میکشیدم.
تا دلو به لب چاه برسد، جانم درمیآمد.
حسین که میآمد، دعوایم میکرد که:
«به خاطر بچهات هم که شده از چاه آب نکش.»
و خودش دبهها را از چاه پر میکرد.
یک روز، یکی از همسایهها، صحنه آب کشیدن با دلو را دید.
دلش سوخت و گفت:
"موتور چاه ما سالمه، هر وقت خواستی بگو، موتور رو روشن کنم و آب بردار، فقط به شوهرت بگو، ۷۰ متر شیلنگ بخره."
موضوع را با حسین در میان گذاشتم، به خاطر سلامتی من و بچهام پذیرفت. فقط شرط کرد که همسایه، پول آب را حساب کند.
۷۰ متر شیلنگ خرید.
حالا شیلنگ داشتیم
اما آب از شدت سرما توی شیلنگ یخ میزد.
شوهر همسایه شیلنگ را میبرد توی حمام زیر شیر آب داغ میگرفت تا یخش باز شود.
سرما و برف و کولاک به اوج رسید
من پا به ماه بودم
داخل اتاق را با چراغ نفتی علاءالدین گرم میکردم.
گاهی فتیله چراغ، کز میکرد و میسوخت.
تا سوختگی فتیله را با قیچی بگیرم، اتاق از سرما، زمهریر میشد و شیشهها از تو یخ میزد.
با ناخن، روی شیشه، شیار میانداختم تا از لابهلای خطها، هم برفهایی را ببینم که تا پشت در خانه بالا آمده بودند
و هم قندیلهای یخی را که با نوک تیزشان، از زیر سقف شیروانی خانههای روبهرو، آویزان بودند
و چشم به در میدوختم تا حسین کلید بیندازد.
تا میرسید، پارو برمیداشت و از همان جلوی در شروع میکرد. نمیگذاشت دست به سیاه و سفید بزنم.
نمیگذاشت آب توی دلم تکان بخورد
میگفت:
«فقط زینب، باید توی دل شما تکان بخوره.»
من اسم الهه را برای فرزندم انتخاب کرده بودم و حسین زینب را.
میگفت:
«زینب یعنی زینت پدر و اگه برادری بعد از او
خدا به ما داد، بشه سنگ صبور برادر»
من هم قبول کردم.
زینب که به دنیا آمد، حسین سر از پا نمیشناخت،
میگفت:
"درسته که پروانهای، اما من باید به دور تو بچرخم»
و به دورمن میچرخید
اما این شادی و شور بیست روز بیشتر دوام نداشت.
زینب، مریضی زردی گرفت و جلو چشممان جان داد.
آن روز دنیا برای من و حسین به قدری تیرهوتار شد که در کنار گل پرپر شدهمان، سر به روی شانههای هم گذاشتیم و مثل ابر بهار گریستیم
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_خامنهای
#متن_سخنرانی
#هفته_بسیج
۵ آذر ۴۰۱
قسمت هجدهم؛
همهی دنیا با صدّام همکاری کردند
و در عین حال صدّام شکست خورد،
بیشتر فهمیدند که با ایران نمیشود روبهرو شد؛
سخت است روبهرو شدن؛
میدیدند امتداد انقلاب اسلامی را،
میدیدند عمق راهبردی انقلاب را در کشورهای منطقه؛
اینها را میدیدند،
لذا به فکر این افتادند که قبل از آنکه به ایران بشود حمله کرد ــ یا حملهی نظامی یا هر جور حملهای که از پا بیندازد حکومت اسلامی را، جمهوری اسلامی را ــ باید رفت کشورهای دُور و بَر را،
آنجاهایی که عمق راهبردی ایران است
و هر کدام به یک نحوی با جمهوری اسلامی مرتبطاند،
اینها را بایستی اوّل فلج کرد،
اینها را بایستی اوّل گرفت.
این نقشه را خود آمریکاییها افشا کردند؛
اینکه عرض میکنم تحلیل نیست،
این نقشهی آمریکاییها است؛
این نقشه را،
این توطئه را هم خود آمریکاییها،
شخصیّتهای برجستهی آمریکایی،
شخصیّتهای سیاسیِ برجستهی آمریکایی در سالهای اوّل این قرن میلادی،
در سال ۲۰۰۶ و بعد از آن افشا کردند.
گفتند شش کشور هست که قبل از ایران بایستی حکومتهای این شش کشور را ما ساقط کنیم،
تسلّط بر اینها پیدا کنیم؛
این شش کشور که ساقط شدند،
ایران ضعیف میشود؛
آن وقت میشود به ایران هم حمله کرد.
این شش کشور کجایند؟
هر کدام هم به یک دلیلی.
یکیاش عراق بود؛
به دلیل اینکه صدّام بعد از جنگ؛ آن وقتی که میخواست به کویت حمله کند، با ایران نرد دوستی باخت؛
اسرای ما را آزاد کرد،
نامه نوشت به بنده،
به رئیسجمهور وقت،
نامهنگاری کرد،
آدم فرستاد.
پس صدّام خطرناک بود؛
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
📖 #متن_قانون_اساسی
🇮🇷 #جمهوری_اسلامی_ایران
🔷 قسمت پانزدهم؛
🔷🔹فصل پنجم؛ حق حاكمیت ملت و قوای ناشی از آن
🔸اصل پنجاه و ششم
حاكمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاكم ساخته است. هیچكس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب كند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی كه در اصول بعد میآید اِعمال میكند.
🔸اصل پنجاه و هفتم
قوای حاكم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه كه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال میگردند. این قوا مستقل از یكدیگرند.
🔸اصل پنجاه و هشتم
اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است كه از نمایندگان منتخب مردم تشكیل میشود و مصوبات آن پس از طی مراحلی كه در اصول بعد میآید برای اجرا به قوه مجریه و قضائیه ابلاغ میگردد.
🔸اصل پنجاه و نهم
در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممكن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.
🔸اصل شصتم
اعمال قوه مجریه جز در اموری كه در این قانون مستقیماً بر عهده رهبری گذارده شده، از طریق رئیس جمهور و وزرا است.
🔸اصل شصت و یکم
اِعمال قوه قضائیه به وسیله دادگاههای دادگستری است كه باید طبق موازین اسلامی تشكیل شود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و گسترش و اجرای عدالت و اقامه حدود الهی بپردازد.
🔹ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
📙 #داستان
🔅#سرزمین_زیبای_من
قسمت نوزدهم؛
رو به وکیل خوانده کردم و گفتم:
"در حالی که شما آقای وکیل! هیچ مدرک محکمهپسندی به دادگاه ارائه نکردید و تمام وقت دادگاه رو به بازی کردن با کلمات گذروندید. آیا واقعا گوشی برای شنیدن صدای مظلوم هست؟"
این بار وکیل خوانده با خشم بیشتری داد زد:
"من اعتراض دارم آقای قاضی..."
پریدم وسط حرفش و با عصبانیت گفتم:
"به چی اعتراض دارید آقای وکیل؟! به حرفهای من؟ یا به اینکه یک بومی سیاه جلو شما ایستاده؟"
وکیل خوانده کپ کرد و سرجایش میخکوب شد.
قاضی غرید:
"آقای ویزل! به عنوان قاضی به شما اخطار میدم که اگه به این حرفها ادامه بدید ناچار میشم شما رو از دادگاه اخراج کنم..."
با عصبانیت فریاد زدم:
"آقای قاضی! اون کسی که داره توهین میکنه من نیستم! شمایید! شما هستید که به شعور انسانهایی اهانت میکنید که این قوانین را نصب کردن. قوانینی که میگه هر انسانی حق داره از خودش دفاع کنه. همون قانونی که به من اجازه داده اینجا جلوی شما بایستم..."
این همه تبعیض نفسم را بند آورده بود.
رو به قاضی کردم و گفتم:
"فراموش نکنید که شما نماینده عدالت هستید. نمایندهای که باید حرف مظلوم رو بشنوه و حق اون رو بگیره."
وکیل خوانده، در حالی که از شدت خشم چشمهایش میلرزید و صورتش سرخ شده بود دوباره فریاد زد:
"من اعتراض دارم آقای قاضی! این حرفها و شعارها جاش توی دادگاه نیست!
قبل از اینکه قاضی بتواند واکنشی نشان دهد من صدایم را بلندتر کردم و گفتم:
"باشه! من رو از دادگاه اخراج کنید! اصلا بندازید زندان و صدای اعتراض یک مظلوم در برابر عدالت را خفه کنید! آیا غیر از اینه که شما آقای وکیل هیچ مدرکی برای دفاع از موکلتون ندارید؟"
مکث کردم.
دیگر نفسم درنمیآمد
اما با هم ادامه دادم:
"متاسفم! اما نه برای خودم! متاسفم برای انسانهایی که علی رغم پیشرفت و تکنولوژِی، هنوز تو تعصبات کور خودشون گیر کردن! انسان امروز به جایی رسیده که در آسمونها سفر میکنه اما با مغز خشکی که هنوز تو تفکرات عصر رنسانس گیر کرده..."
بدون توجه به فریاد و اعتراض وکیل مقابل، به حرفم ادامه میدادم.
قاضی با عصبانیت چند بار چکش را روی میز کوبید و فریاد زد:
"سکوت کنید! این یک اخطاره به هر دوی شما! اگه ساکت نشید مجبور میشم هردوتون رو از دادگاه اخراج کنم!!"
سکوت عمیقی فضای دادگاه رو پر کرد.
اصلا حالم خوب نبود
ولی معلوم بود حال وکیل مقابل، از من بدتر است.
با چنان نفرتی به من نگاه میکرد که اگر میتوانست در جا مرا میکشت...
بلاخره قاضی سکوت را شکست و گفت:
"من بعد از بررسی مجدد شواهد و مدارک، فردا صبح ساعت ۹ نتیجه نهایی را اعلام میکنم. وکیل هر دوطرف راس ساعت اعلام شده توی دفتر من باشند. ختم دادرسی..."
و سه بار چکش را روی میز کوبید.
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هر جمعه با یک؛
#تحلیل_فیلم
#فراماشین (Ex MACHINA)
نام فیلم: فراماشین
ژانر: درام - علمی
کارگردان: الکس گارلند (Alex Garland)
کشور: بریتانیا
انتشار: ۲۰۱۵
🖋قسمت اول:
🔷🔹 خلاصه داستان فیلم
در فیلم سینمایی فرا ماشین : EX Machina هوش مصنوعی ساخته شده «آوا» [۱] نام دارد که برای آن از آخرین نسخه پیشالگوهای هوش مصنوعی استفاده شده است.
سازنده آن یک دانشمند نابغه و منزوی سایبر به نام ناتان بیتمن [۲] است.
بیتمن، مدیرعامل بزرگترین شرکت موتور جستجوگر جهان با نام بلوبوک [۳]، بین کارمندانش مسابقهای برگزار میکند.
برنده این مسابقه حق دارد یک هفته را با او در ویلای دورافتادهاش بگذراند.
فرد منتخب خوششانس کالب اسمیت [۴] است،
اما او، تا قبل از رسیدن به مقصد، نمیداند که ناتان برنامهای فراتر از گفتگو و مشاهده برای اقامت کالب در ویلایش درنظر گرفته است.
او از کالب میخواهد تا در یک آزمون تورینگ [۵] شرکت کند.
او باید با آوا تعامل داشته باشد و ببیند که آیا او میتواند شبیه یک انسان شود یا خیر.
کالب از میزان واقعی بودن آوا شگفتزده میشود،
آنقدر که کمکم به اخلاقی بودن تعاملات ناتان با آوا شک میکند.
ک
ظاهراً احساسات کالب نسبت به آوا مطابق با احساسات آوا نسبت به او هستند،
اما آیا به راستی آوا عواطف را تجربه میکند یا صرفاً ادای این کار را در میآورد؟
و اینکه آیا کالب تحت کنترل شرایط است یا ناتان مانند یک صحنهگردان عمل میکند و، نه تنها کنترل آوا، بلکه نخ کالب را نیز در دست گرفته است؟
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
#تحلیل_فیلم
#فراماشین (Ex MACHINA)
🎬 قسمت دوم؛
فراماشین در دام فنی بودنِ بیش از حد نمیافتد.
خط داستانی سر راست است و چندان از اصطلاحات فنی استفاده نمیشود.
ناتان زمان زیادی را صرف توضیح نحوهی خلق آوا نمیکند، گرچه (برای ترساندن کالب) میگوید که او نهایتاً برای هموار کردن مسیر برای پیشالگوی بعدی و پیشرفتهتر کشته خواهد شد.
از نظر ناتان، که خالق است، این ماشینها فرقی با سایرکامپیوترهای پیشرفته ندارند.
او خواستار تکمیل آنها است، اما هرگز به آنها به چشم موجودات زنده منحصر بهفرد نگاه نمیکند.
از نظر کالب، که ناظر بیرونی است، حقیقت سیالتر است و اقدامات ناتان سؤالبرانگیز هستند.
فراماشین یک فیلم علمی – آیندهشناسی است.
در ساخت آن از جلوههای ویژه استفاده شده، اما این جلوهها بسیار محدود و کمبودجه هستند.
فراماشین در وهله اول روی تطور درونمایههایش از طریق تعامل میان کالب و آوا و دیالوگ آنها، تمرکز میکند.
فیلم به چندین «اکت» تقسیم میشود که هریک روی یک جلسه بین کالب و آوا، که بهوسیله یک دیوار شفاف از هم جدا میشوند، متمرکز هستند؛
آن دو میتوانند یکدیگر را ببینند و با هم صحبت کنند، اما قادر به لمس هم نیستند.
همهچیز تحت نظارت است و ناتان از فاصله دور مراقب آنهاست؛ ارزیابیشان میکند و مورد قضاوت قرار میدهد.
در نهایت آوا موفق میشود با استفاده از احساس، فریب، اعتماد، لحن و… کالب را در اختیار بگیرد و توسط او، پس از کشتن ناتان و حبس نمودن کالب در ویلا، گریخته و به تمدن بشری راه یابد.
الکس گارلند نویسنده فیلمنامه چندین فیلم، که نخستین فیلم بلند داستانی خود را در مقام کارگردان ساخته است، لحنی بیقرار و مشوش را در فیلم دنبال میکند.
جنبههای پایانی فیلم بر سادهلوحی تأکید میکنند و در عین حال، همزمان میکوشند درونمایههایی را که فیلم در طول ۱۰۸ دقیقه بهبار رسانده است شفاف نمایند.
🔷🔹فلسفه استراتژیک فیلم
🔹آنچه بسیار مهم است، پیوند دو مبحث کاملاً جدا و نامتقارن هوش مصنوعی و تطور داروین در سینمای استراتژیک است که از اواسط سال ۲۰۱۴، در سناریوهای صهیونیست، ادامه روند تطوّر داروینی از گذرگاه یا معبر هوش مصنوعی دیده میشود.
بههمان نسبت که در فیلمهای دیگری نظیر اتوماتا [۷] تطور داروین و هوش مصنوعی گره خورده، در این فیلم و دیگر فیلمهای سایبری ۲۰۱۴ تا به امروز این نکته استراتژیک وجود دارد.
🔹آنچه هدف همه این سناریوهاست، استخراج آینده جهان در جامعه پسا افزوده توسط ترکیب دو مبحث فوقالذکر میباشد.
جامعه افزوده جامعه بشری بر مبنای واقعیت افزوده است که در آن انسان با سایبر بهشدت عجین میگردد تا حدی که سایبر در حوزه حیات انسان درگیر میشود اما نهایتاً قدرت کنترل در اختیار نوع انسان است.
همانند آنچه در بازی مرا به یاد آور [۸] مطرح شد اما در این دست فیلمها، غلبه سایبر بر انسان و کنترل جوامع توسط آنها در آینده مطرح است که بدیهی است این آینده هم بهلحاظ علمی و هم فضای کلی سناریوی فیلمها، آینده پسا افزوده است.
🔹آنچه هدف جریان صهیونیست حاکم بر جهان از تولید چنین فیلمهایی است در چند نکته قابل بررسی است:
👈 ۱- مخاطب بپذیرد که ماشین هوشمند همانند جنس خودش (انسان) در کنار او در حال زندگی است.
چنین مطالبی نه فقط در فیلم بلکه در جریانسازیهای خبری نیز وجود دارد.
ماجرای ادوارد اسنودن [۹] و افشاگریهای ظاهری وی در مورد آژانس امنیت ملی آمریکا [۱۰] از این دست بود تا در نهایت به مخاطب اخبار بفهماند:
«برای تو، هیچ راهی جز حاکمیت سایبر بر زندگی و اطلاعات شخصیات وجود ندارد».
👈 ۲- تقویت بنیانهای فرضیه داروین در باور مردم جهان
واقعیت آن است که فلسفه دیکتاتوری صهیونیسم بر پایه ایدئولوژی داروینیسم قرار دارد.
در اینکه؛ نژاد برتر میماند و ضعیف باید از بین برود،
در اینکه؛ جهان هیچ مبدأ و مقصد هدفمندی ندارد تا انسان تحت حاکمیت یهود نهایتاً به تصادف باور پیدا کند.
باور به برتر بودن یک نژاد در جمعیت دیگر نژادها باعث میشود بطور ناخودآگاه در برابر آن نژاد سر تعظیم و تسلیم فرود آرند
و باور به تصادفی بودن همه چیز، موجب رد برنامهریزیهای بلند مدت استراتژیک از سوی باورمندان به این تفکر منحط است که در نتیجه به موجوداتی کاملاً قابل کنترل تبدیل میشوند.
🔹داروینیسم اجتماعی، سیاسی، علمی، فرهنگی و اقتصادی به مراتب از خود نظریه داروین در بیولوژی خطرناکتر هستند و در سطح کلانتری از حیث استراتژیک مورد بحث قرار میگیرند.
حاکمیت صهیونیستهای داروینیست در شقوق فوق توسط اشاعه فرهنگ چنین فیلمهایی سهلتر خواهد شد.
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
#تحلیل_فیلم
#فراماشین (Ex MACHINA)
🎬 قسمت سوم؛
🔷🔹المانهای استراتژیک فیلم
🔹اسامی شخصیتها
از آنجا که فیلم ساخته انگلیس است، لذا کاملاً منطقی است که در آن از معانی و اسامی خاص یهود استفاده شده باشد.
🔸ناتان (Natan)
ناتان از اسامی اصیل یهود است و نام پیامبری بوده که در زمان حضرت داود و سلیمان حیات داشته است.
نگارش دیگر آن ناتانائیل به معنی خداداد و همچنین فدا شده برای خدا است.
قرابت نام ناتان با شخصیت آن در فیلم از آن وجهه قابل بررسی است که در نهایت برای حفظ و استمرار بقاء نسل (با نگاه داروین) به دست مخلوق خودش کشته میشود و بهنوعی قربانی خلقت میگردد. این مسأله بطور مبسوط بررسی خواهد شد.
🔸آوا (AVA)
آوا در انگلیسی بهصورت Ava نوشته میشود. برای این نام دو مرجع اصلی وجود دارد:
👈 ۱- زبان لاتین: بصورت Avis نوشته شده و معنای پرنده دارد. البته با نام شخصیت آوا بیربط نیست چرا که در انتها از زندان ناتان فرار کرده و رها میشود.
👈 ۲- زبان عبری: بصورت Eve تلفظ میشود و معنای آن «زندگی» است.
ضمناً نام حضرت حوا، مادر بشریت و همسر حضرت آدم در عبری نیز Eve است.
این نام عبری کاملاً هدفمند بر این شخصیت گذارده شده چرا که شروع نسل موجودات تکاملیافته پس از انسان است و جنسیت وی بههمین دلیل زن انتخاب شده در صورتیکه در هوش مصنوعی و علوم سایبر، جنسیت هوش مصنوعی مطلقاً مطرح نیست.
🔸کالب (Caleb)
نام کالب در زبان عبری، به نام یکی از دوازده جاسوسی باز میگردد که توسط حضرت موسی برای نفوذ به اورشلیم فرستاده شدند.
اما کیلب تنها کسی بود که به همراه جوشوآ زنده ماند و توانست ارض موعود را ببیند.
ارتباط میان این نام و شخصیت درون فیلم در این است که از میان تمامی پرسنل شرکت بلوبوک، تنها کالب توانست هوش مصنوعی کامل که همان نسل موعود است را ببیند.
ضمن اینکه در فیلم هیچگاه کشته شدن کالب نمایش داده نمیشود بلکه تنها مشخص میشود که وی حبس شده اما زنده است.
🔹نهاد متولی هوش مصنوعی
🔸بلوبوک (Bluebook)
ابتدا قابل ذکر است که شرکت بلوبوک که ناتان مالک و مدیر آن است، یک موتور جستجوی جهانی و البته بزرگترین و معروفترین آن است که به گفته ناتان بیش از ۹۴% کلیه جستجوهای جهان توسط آن صورت میپذیرد.
یعنی چیزی بیش از گوگل در مقطع زمانی فعلی.
👈 ۱- بلوبوک اشاره به سیستم یکسان استناد [۶] در ایالات متحده آمریکا دارد.
سیستم یکسان استناد نام کتابی است که در ابتدا در سال ۱۹۲۶ با همکاری دانشگاههای هاروارد، پنسیلوانیا، ییل و کلمبیا در زمینه حقوق نوشته شد.
هماکنون این کتاب مرجع قوانین مدارس در آمریکا و همچنین مرجع اصلی دادگاههای فدرال این کشور است.
وجه تسمیه بلوبوک به لحاظ کارکردی با شرکت مطرح شده در فیلم به لحاظ یکپارچگی، اشراف و مرجع بودن آن است.
به همان نسبت که بلوبوک مشخصکننده اطلاعات اصلی در تقابلات حقوقی است، شرکت بلوبوک مرجع اصلی و نهایی تقابلات سایبری برای هوش مصنوعی و آینده جهان است.
👈 ۲- در واقع، پروژه کتاب آبی یکی از مجموعه پژوهشهای سیستماتیک روی اشیای ناشناس پرنده بود، که توسط نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا انجام شد.
این پروژه که از سال ۱۹۵۲ همزمان با تأسیس آژانس امنیت ملی آمریکا به فرمان ترومن آغاز شد، دومین تجدید حیات از مطالعات اینچنینی بود.
پروژههای «نشان» و «کینه» دو پروژه پیشین از این دست بودند.
در دسامبر ۱۹۶۹، دستور پایان پژوهش داده شد و تمامی فعالیتهای تحت نظر این پروژه در ژانویه ۱۹۷۰ متوقف گشت.
پروژه کتاب آبی دو هدف پیش رو داشت:
اول، یافتن پاسخ برای این سؤال که آیا اشیای ناشناس پرنده (یوفوها) تهدیدی برای امنیت ملی هستند؟
دوم، تحلیل علمی تمامی دادگان مربوط به یوفوها.
بطور مشخص مبحث یوفوها از یکسو و تأسیس آژانس امنیت ملی در آمریکا از سوی دیگر، آغاز دوره گذار سیستمی این کشور از مدل ارگانیک به سایبرنتیک است که نقطه عطفی در تاریخ علم کنترل در جهان به شمار میرود.
ضمن اینکه نباید فراموش کرد که این اقدام در آمریکا توسط دولت بریتانیا صورت پذیرفت.
اکنون اشاره به یک شرکت سایبری در یک فیلم انگلیسی با این نام میتواند تلمیحی از همان «نقطه عطف» باشد چرا که عمل ناتان چنین روندی را برای آینده جهان رقم زد.
👈 ۳- کتاب آبی نام یکی از کتب لودویگ ویتگنشتاین فیلسوف اتریشی قرن بیستم میلادی است که در آن فلسفه متأخر وی بیان شده است.
در این کتاب بطور خاص به روانشناسی فلسفی و فلسفه زبان پرداخته است.
اصل موضوعی که در این کتاب پیگیری میشود، چگونگی رویارویی با پرسشها است.
نکته مهم این است که در فیلم به وجه تسمیه نام شرکت و کتاب ویتگنشتاین اشاره مستقیم شده است و تمامی اکتهای میان کالب و آوا، در کشاکش چگونگی روبرو شدن با پرسشها از سوی هر دو شخصیت است.
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید بشیر حسینی و خاطره انگشتر
حاج قاسم : هر جا دختر بیحجاب دیدی برو کمکش کن ، دختر چادری همون چادرش پناهشه ...
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
🏴#لطیفه_نکته ۲۶۶
▪️#متن_خطبهی_فدکیه ۱۱
قسمت یازدهم؛
كُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّـهُ،
اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیطانِ،
اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكینَ،
قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها،
فَلاینْكَفِیءُحَتَّی یطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ،
وَ یخْمِدَ لَهَبَها بِسَیفِهِ،
مَكْدُوداً فی ذاتِ اللَّـهِ،
مُجْتَهِداً فی اَمْرِ اللَّـهِ،
قَریباً مِنْ رَسُولِاللَّـهِ،
سَیداً فی اَوْلِیاءِ اللَّـهِ،
مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً كادِحاً،
لاتَأْخُذُهُ فِی اللَّـهِ لَوْمَةَ لائِمٍ.
وَ اَنْتُمَ فی رَفاهِیةٍ مِنَ الْعَیشِ،
و ادِعُونَ فاكِهُونَ آمِنُونَ،
تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ،
وَ تَتَوَكَّفُونَ الْاَخْبارَ،
وَ تَنْكُصُونَ عِنْدَ النِّزالِ،
وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتالِ.
🏴🏴🏴🏴🏴
هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده،
یا هر هنگام که شیطان سر برآورد
یا اژدهائی از مشرکین دهان بازکرد،
پیامبر برادرش را در کام آن افکند،
و او تا زمانی که سرآنان را به زمین نمیکوفت
و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمیکرد،
باز نمیگشت،
فرسوده از تلاش در راه خدا،
کوشیده در امر او،
نزدیک به پیامبر خدا،
سروری از اولیاء الهی،
دامن به کمر بسته، نصیحتگر، تلاشگر، و کوششکننده بود،
و در راه خدا از ملامت ملامتکننده نمیهراسید.
و این در هنگامهای بود که شما در آسایش زندگی میکردید،
در مهد امن متنعّم بودید،
و در انتظار بهسر میبردید تا ناراحتیها ما را در بر گیرد،
و گوش به زنگ اخبار بودید،
و هنگام کارزار عقبگرد میکردید،
و به هنگام نبرد فرار مینمودید.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6476
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews759797104121484851167501.pdf
11.64M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
امروز؛ شنبه
۳ دی ۱۴۰۱
۲۹ جمادیالاول ۱۴۴۴
۲۴ دسامبر ۲۰۲۲
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
پیدیاف روزنامههای ایران، وطن امروز، شرق و اعتماد در "سالن مطالعه"
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee