eitaa logo
سالن مطالعه
191 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
Etemaad6911697109101485750150451.pdf
14.71M
تمامی صفحات (به درخواست مخاطب)
(۵۶) 🌀 و تربیت 🔸والدین زرنگ سعی می کنند از هر وسیله و از هر لحظه برای تربیت فرزندان خود استفاده کنند. بعضی از این ابزارها و لحظه ها را ما به شما معرفی می کنیم: 🌀تلفن 📞: 🔸در این بازی با دو لیوان (🥛🥛) یا با دو گوشی اسباب بازی می توانید با کودک خود گفتگو کنید و عملا افزون بر بازی شیوه گفتگو با تلفن را به او آموزش دهید. احترام به مخاطب پشت خط و زیبا صحبت کردن اعتبار کودک و اعتماد به نفس او ا افزایش داده و امید به آینده را در او زیاد می کند. ◀️ 🌀مراقب القابی که به بچه ها میدیم باشیم! حتی نوع نگاه ما به بچه ها روی شخصیت اونها تاثیر داره. 🌟ادیسون میگوید: - موفقیت من دودلیل مهم است یکی پشتکار فراوانی که داشتم ودیگری مادرم که همیشه با شوق تمام مرا نابغه خطاب می کرد. طوری که باورم شد نابغه هستم و به این جایی که هستم رسیدم. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۳۲ 🖋 مقاله‌ی هشتم: قسمت چهارم؛ ◀️ شایعه کشته شدن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در شرایط بحرانی نبرد، ناگهان فریادی برخاست که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله کشته شد. مسلمانانی که در آن گیرودار، اندک مقاومتی داشتند، با شنیدن این خبر پا به فرار گذاشتند و همه‌ی نیروی شرک آزاد شد. 🔹شایعه کشته شدن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را حتی دشمن هم باور کرده بود. امر به قدری مشتبه شده بود که ابوسفیان نیز نمی‌دانست پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله زنده است یا نه. (۳۹) 🔹مطابق متون تاریخی، در چند زمان شیطان فریاد زد: ۱- شب پیمان عقبه در منا که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله با اهل مدینه قرارداد می‌بست، شیطان فریاد زد: "ای گروه قریش و عرب، این محمد است که می‌خواهد با اهالی یثرب برای جنگ با شما قرارداد ببندد…" (۴۰) ۲- در جلسه‌ای که تصمیم داشتند پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را بکشند، شیطان در قالب پیرمردی از اهل نجد آمد و پیشنهاد داد از تمام قبایل جمع شوند تا امکان خون‌خواهی نباشد؛ (۴۱) ۳- در جنگ احد که فریاد زد: "پیامبر کشته شد." (۴۲) 🔹درباره‌ی ناله شیطان، باید با دیده‌ی تردید به این خبر نگریست. این مطلبی است که تنها تاریخ‌نگاران به آن پرداخته‌اند و روایتی در این‌باره نقل نشده است. از طرفی، روشن نیست که در نقل‌های تاریخی آیا منظور از شیطان، واقعاً ابلیس بوده و او این کارها را انجام داده است یا این‌که باید به دنبال شیطان‌هایی از جنس انسان باشیم. در واقع، هر کجا در تاریخ کاری را به این‌صورت به شیطان نسبت دهند، باید علامت پرسشی در برابر آن گذاشت و آن را از پوشیده‌گویی مورخان به شمار آورد. آیا اساساً از نظر کلامی و فلسفی، شیطان حق دارد این‌چنین ظاهر شود و در راه دین انحراف ایجاد کند؟ 🔹کسی که در احد فریاد قتل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را سر داد، قطعاً از جنس جن نبوده است. اطمینان داریم که او از مشرکان نیز نبوده است! چرا که اگر این خبر از سوی مشرکان بود، ابوسفیان در درستی یا نادرستی آن مردّد نمی‌شد؛ بنابراین، این سخن را باید نفوذی‌هایی از سپاه مسلمانان گفته باشند که می‌خواستند این عملیات به ضرر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تمام شود. 🔹به هر حال، جنگ احد تمام شد، ولی این جنگ وضعیتی بحرانی برای مدینه ایجاد کرد؛ چرا که مردم مدینه در شب عقبه در منا تعهد داده بودند که با جان و مالشان از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله حمایت می‌کنند؛ اما خلاف آن‌را انجام دادند و در احد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را رها کردند و گریختند. 🔹خداوند متعال نیز ایشان را سرزنش فرمود. این بحران با عفو عمومی خداوند فروکش کرد. (۴۳) بزرگ‌ترین ضربه در جنگ احد برای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شهادت حمزه سیدالشهدا بود. ◀️ نبرد حمراء الاسد 🔹پس از نبرد احد، به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خبر رسید که مشرکان تصمیم گرفته‌اند به مدینه بازگردند و آن‌را غارت کنند. آنها از این‌که به آسانی از پیروزی قطعی خود دست کشیده و در حالی‌که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله هنوز زنده بود، جنگ را رها کرده بودند، پشیمان شدند. 🔹در حالی‌که سپاهیان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به مدینه بازگشته و مشغول دفن جنازه‌ها بودند، منادی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله اعلام کرد: "فقط کسانی که دیروز در جنگ زخمی برداشته‌اند، آماده تعقیب دشمن شوند." انصار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در حالی که بیشترشان زخمی بودند و خون از زخم‌هایشان جاری بود، آهنگ قریش کردند. (۴۴) به نظر می‌رسد اصرار به حضور زخمی‌های احد منحصراً برای نبرد حمراء الاسد به نوعی رسوا کردن فراریان روز احد بود که اغلب از بزرگان مهاجران بودند. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/5335 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
(۲۴) اگر مقاومت کنید، پیروز خواهید بود و اگر مقاومت نکنید پیروزی نخواهید داشت؛ اما به فضل الهی، مردم فلسطین در مبارزه با رژیم صهیونیستی تاکنون مقاومت کرده و پیروز بوده‌اند. پیروزی مردم فلسطین در سال‌های اخیر، به معنای توانایی تشکیل حکومت در تل‌آویو نبوده است که البته این موضوع نیز به فضل پروردگار محقق خواهد شد، بلکه پیروزی اصلی این بوده است که رژیم صهیونیستی که ارتش‌های عربی نتوانستند آن را شکست دهند، به وسیله‌ی مردم فلسطین و گروه‌های مقاومت به زانو درآمد و به اذن الهی پیروزی‌های بزرگ‌تری نیز خواهید داشت. رژیم صهیونیستی که در دو جنگ قبلی با گروه‌های مقاومت، در برهه‌ای بعد از ۲۲ روز و در برهه‌ای دیگر بعد از ۸ روز درخواست آتش‌بس کرد، در آخرین درگیری، بعد از ۴۸ ساعت خواستار آتش‌بس شد و این یعنی به زانو درآمدن رژیم غاصب صهیونیستی. علت پیروزی‌های مستمر ملت فلسطین در سال‌های اخیر، ایستادگی و مقاومت بوده است و در آینده و تا زمانی که مقاومت وجود داشته باشد، روند افول و زوال رژیم صهیونیستی ادامه خواهد داشت. ۱۳۹۷/۱۰/۱۰ دیدار دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین و هیئت همراه با رهبر انقلاب 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
۴۱ 💠 بفرمایید زن زندگی آزادی 🇺🇸♻️ هزاران قربانی جنسی ژاپنی! ❗️پس از اینکه در جریان در آگوست ۱۹۴۵ شکست خورد و تسلیم شد تا ۲۸ اُم آوریل سال ۱۹۵۲ این کشور در اشغال متفقین بود. ❗️در همان سال بر اساس توافق با سران ژاپن اجازه یافت تا برای مدت نامحدودی، سربازان خود را در خاک ژاپن مستقر کند. بنابراین بعد از خروج نیروهای بیگانه از ژاپن، استان همچنان در اشغال نیروهای آمریکایی ماند. ❗️نیروهای آمریکایی دارای مصونیت بودند و آزادانه در اوکیناوا به هر اقدامی دست می‌زدند. ❗️یکی از سرجوخه‌های آمریکایی می‌گوید: روزی در قالب یک دسته در حال حرکت بودیم که در کنار جاده با یک گروه تقریبا ده نفره از سربازان آمریکایی مواجه شدیم که در فاصله‌ای نزدیک به هم حلقه زده بودند. آنها بسیار با شور و هیجان رفتار می‌کردند و به نظر می رسید که آنها دارند تخته نرد بازی می کنند. ❗️وی در حالی که شوکه شده ادامه می‌دهد: هنگامی که ما از کنار آنها رد می‌شدیم، من می‌توانستم ببینم که آنها به نوبت در حال تجاوز به یک زن آسیایی بودند. من داشتم از خشم منفجر می‌شدم، اما یگان به حرکت خود ادامه داد انگار نه انگار که چیزی دیده باشند. ❗️سلطه کامل آمریکایی‌ها بر این استان هیچگاه اجازه نداد آمار دقیقی از تعداد تجاوزها و تجاوزهای منجر به قتل توسط سربازان آمریکایی منتشر شود اما شمار تجاوزها تا 10 هزار نفر نیز تخمین زده می‌شود. 👇👇👇اینم آدرس موثق؛ https://www.bbc.com/persian/world/2016/06/160619_l31_okinawa_japan_rally_us_bases 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
۴۲ رییس فیفا: صحبت اروپایی‌ها از حقوق‌بشر مایه تعجب است 🔹 پاسخ اینفانتینو به سوالی درباره حقوق بشر در قطر: وقتی این انتقادات را از سوی اروپایی‌ها دیدم تعجب کردم. من از خودم مثال می‌زنم. وقتی بچه بودم با خانواده‌ام به سوئیس مهاجرت کردم. آن‌جا خیلی خوب فشار و ظلمی که به خانواده‌ام به عنوان مهاجر وارد می‌شد را حس کردم. این اتفاقات تلخ برای خانواده‌ام در قطر نبود بلکه در سوئیس در قلب اروپا رخ داد. 🔹 فکر می‌کنم به خاطر کاری که ما اروپایی‌ها در ۳۰۰۰ سال گذشته در سراسر جهان انجام داده‌ایم، باید برای ۳۰۰۰ سال آینده عذرخواهی کنیم. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
۴۳ 🇫🇷💠 حقوق بشر پاریسی این قسمت، قتل‌عام ۱۵۷ کودک فقط در یک روستا 🔻 در سالهای انتهایی جنگ جهانی دوم و با عقب نشینی ژاپنی ها از متصرفات خود کشورهای استعمارگر به فکر آزادکردن!!! مستعمرات خود افتادند . ارتش آزادیبخش فرانسه جنگ اول را در همین راستا به راه انداخت و از ۱۹۴۶ به مدت هشت سال با استقلال طلبان ویتنامی جنگید. 🔻 در سال ۱۹۴۷ نیروهای فرانسوی به روستای کوچکی به نام حمله بردند ، برنج و حیوانات مردم را غارت کردند ، بیش از ۳۰۰ خانه را به آتش کشیدند و چند ساعت زنان و دختران روستا را مورد قرار دادند. پس از آن مردم روستا را زیر پلی در نزدیکی روستا جمع و برای آموزش تمدن و آزادی آنها را گلوله باران کردند. ‼️ رودخانه به رنگ خون درآمد ، بیش از نیمی از جمعیت روستا از جمله ۱۷۰ زن ، ۹۴ سالمند و ۱۵۷ کودک کشته شدند . از برخی خانواده ها هیچ عضوی باقی نماند. تصویری از این جنایت بر جای نمانده است ولی در هفتاد سال گذشته در سال روز این رخداد مردم این روستا یاد کشته شدگان را گرامی می دارند. 🌐 https://thanhnien.vn/ve-tham-lang-my-trach-post810149.html 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت بیست و هشتم از وابستگی روحی زهرا و زهرا به پدرشان، عمیقا خبر داشتم. حتما زهرا هم با وجود برگشتن شوهرش امین به تهران، حرف سارا را می‌زد. گفت‌وگو برای اقناع آنها را بی‌فایده دیدم و گفتم بماند تا حسین خودش یک جوری راضی‌شان کند. در این اثنا، ابوحاتم آمد. او هم مثل حسین بی‌وقفه کار می‌کرد و تنها یکی از کارهایش رتق و فتق امور زندگی ما بود. به پیشنهاد او سری به بازار زدیم. باوجود خطر و شلیک‌های کور خمپاره‌ای، بخشی از بازار تعطیل نشده بود. یک ترازو خریدیم و به خانه آوردیم. وقتی ابوحاتم رفت، خودمان را وزن کردیم. هر سه نفرمان، وزن کم کرده بودیم. أن شب تصمیم گرفتیم به شکرانه آزادی ۴۸ اسیر ایرانی، روزه مستحبی بگیریم. برای سحر بیدار شدیم که حسین رسید. سرش از بی‌خوابی درد می‌کرد. سرما هم خورده بود و سرفه می‌زد. اما پیش ما سرحال نشان داد ما سحری خوردیم او داخل اتاق رفت و مشغول نماز شب شد. نماز صبح را که خواند، دیگر رمق ایستادن روی پاهایش را نداشت. دخترها جورابش را کندند و پاهایش را ماساژ دادند و گاهی از کف پا قلقلک. وظرف چند دقیقه، حسین از این رو به آن رو شد و من دلم سوخت که با این عشق و ارتباط بین آنها چطور از برگشتن به تهران حرف بزنم. اصلا دل خودم هم اینجا بود پیش حسین و حضرت زینب. با این حال سر صحبت را باز کردم و از تماس‌های وهب و مهدی گفتم رگ خواب حسین را می‌دانستم. چرا که همان را گفت که من پیش‌بینی می‌کردم. برای اینکه دخترها را برای برگشتن به ایران راضی کند ... اول از سختی عملیات شب گذشته و بعد از تغییر شرایط جنگ به نفع نیروهای طرفدار دولت گفت: «یکی دو روز پیش، یه خانم به ما زنگ زد و گفت شوهرش فرمانده یکی از گروه‌های مسلحه" جا و موقعیت اون رو به ما داد. همین موضوع زمینه برنامه‌ریزی برای یه عملیات بیرون از شهر دمشق شد. ما با هدایت گردان‌های دفاع وطنی و هماهنگی ارتش سوریه تونستیم چند روستا رو تو مسیر فرودگاه پاکسازی کنیم که یکی از اونا مقر همون فرمانده شورشی بود. اگه ژنرالهای ارتش کم نمی‌آوردن عملیات رو تا صبح ادامه می‌دادیم. اما خسته شدن و سوز سرما هم بیداد می‌کرد و زمین‌گیر شدن. یه کیسه خواب برای من آوردن که بخوابم. اما چون همه امکاناتی مثل پتو و کیسه خواب نداشتن، نگرفتم و یه گوشه روی زمین دراز کشیدم. از خستگی خوابم برد اما خیلی زود از سرما بیدار شدم. انگار روی یخ خوابیده بودم. به این دلیل، سرما خوردم.» زهرا پرسید: «بابا شما سرما خوردید، ما باید برگردیم ایران. اینا چه ربطی به هم داره؟!» حسین بعد از این مقدمه رفت سر اصل مطلب و گفت: "همکاری نیروهای مردمی با ارتش، زمینه‌های موفقیت رو توی دمشق خیلی بالا برده و شما به راحتی می‌تونید بدون محافظ به زیارت حضرت زینب و حضرت رقیه برید. و بعد به ایران برگردید و تو یه فرصت دیگه به اینجا بیایید.» سارا گفت: «من می‌تونم یه ترم مرخصی تحصیلی بگیرم و تا آخر تابستون بمونم.» زهرا هم از در دیگری وارد شد: - «باباجان، برگشتن ما به تهران یه شرط داره.» - «چه شرطی؟» - "شما هم برگردی." حسین دست روی شانه‌های زهرا انداخت و گفت: «عزیزم، درسته که دمشق از خطر سقوط نجات پیدا کرده اما مسلحين تو همه استان‌های سوریه، بخش‌هایی رو به تصرف خود درآوردن و تقریبا ۷۰٪ خاک سوریه دراختیار اوناست.» زهرا با ترش‌رویی گفت: «نوبتی که باشه، نوبت یه فرمانده دیگه هم هست. شما نزدیک یک ساله که اینجایید.» حسین جواب اخم زهرا را با خوش‌رویی داد و گفت: «نهال دفاع وطنی تازه به بار نشسته و اگه رهاش کنم، خشک می‌شه و دمشق به شرایط روزهای اولی که شما دیدید، برمی‌گرده.» زهرا معصومانه پرسید: «پس تكليف ما چی می‌شه؟» و چشمانش میان حلقه اشک نشست. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا