eitaa logo
سنگر شهدا
2.3هزار دنبال‌کننده
91.3هزار عکس
6.8هزار ویدیو
79 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمِ ربِّ شهدا متولد بهاری و مثل ،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان. وارثِ نامِ عموی شدی، علیرضا و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر حک کرده است. به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی. میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند" و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی... موقع رفتن به همسرت گفتی؛ "اینجا کربلاست...امروز و (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا گفتی... تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق جنگیدید و همچون آنها در سر بر زانوی سلام آخر را زمزمه کردید... بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ ... حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادت‌های شما می‌افتند. چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر از اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به نشسته جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان، ، بابایِ محمدامین نویسنده: ☘️به مناسبت تولد شهید تاریخ تولد : ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر تاریخ شهادت : ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان مزار: گلزار شهدای بابلسر @sangareshohadababol
‍ ‍ بسمِ ربِّ شهدا متولد بهاری و مثل ،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان. وارثِ نامِ عموی شدی، علیرضا و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر حک کرده است. به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی. میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند" و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی... موقع رفتن به همسرت گفتی؛ "اینجا کربلاست...امروز و (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا گفتی... تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق جنگیدید و همچون آنها در سر بر زانوی سلام آخر را زمزمه کردید... بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ ... حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادت‌های شما می‌افتند. چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر از اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به نشسته جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان، ، بابایِ محمدامین نویسنده: ☘️به مناسبت تولد شهید 📅تاریخ تولد : ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر 📅تاریخ شهادت : ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان 🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر @sangareshohadababol
‍ ‍ بسمِ ربِّ شهدا متولد بهاری و مثل ،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان. وارثِ نامِ عموی شدی، علیرضا و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر حک کرده است. به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی. میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند" و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی... موقع رفتن به همسرت گفتی؛ "اینجا کربلاست...امروز و (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا گفتی... تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق جنگیدید و همچون آنها در سر بر زانوی سلام آخر را زمزمه کردید... بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ ... حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادت‌های شما می‌افتند. چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر از اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به نشسته جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...درماه عاشقان، ، بابایِ محمدامین نویسنده: ☘️به مناسبت تولد شهید 📅تاریخ تولد: ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر 📅تاریخ شهادت: ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان 🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر @sangareshohadababol
عاشقان چون با بصیرت مےشوند جنگ باشد مےشوند✨ چون نباشد جنگ، اندر جنگ نرم تحت امر رهبر 😊✌️ 🕊🕊 رفیق شهید مےکند💔 @sangareshohadababol
‍ ‍ بسمِ ربِّ شهدا متولد بهاری و مثل ،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان. وارثِ نامِ عموی شدی، علیرضا و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر حک کرده است. به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی. میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند" و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی... موقع رفتن به همسرت گفتی؛ "اینجا کربلاست...امروز و (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا گفتی... تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق جنگیدید و همچون آنها در سر بر زانوی سلام آخر را زمزمه کردید... بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ ... حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادت‌های شما می‌افتند. چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر از اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به نشسته جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان، ، بابایِ محمدامین ✍ ☘️به مناسبت تولد شهید 📅تاریخ تولد : ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر 📅تاریخ شهادت : ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان 🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر  @sangareshohadababol