بسمِ ربِّ شهدا
متولد بهاری و مثل #بهار،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان.
وارثِ نامِ عموی #شهیدت شدی، علیرضا
و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر #سینه حک کرده است.
به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی.
میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند"
و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی...
موقع رفتن به همسرت گفتی؛
"اینجا کربلاست...امروز #عاشوراست و #حسین (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا #لبیک گفتی...
تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق #حسین جنگیدید و همچون آنها در #کربلای_خانطومان سر بر زانوی #ارباب سلام آخر را زمزمه کردید...
بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ #خانطومان...
حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادتهای شما میافتند.
چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت #پیکرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر
از #محمد_بلباسی اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو #زینب بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به #انتظار نشسته
جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان،#اردیبهشت
#تولدت_مبارک ، بابایِ محمدامین
نویسنده: #زهرا_قائمی
☘️به مناسبت تولد شهید #علیرضا_بریری
تاریخ تولد : ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر
تاریخ شهادت : ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان
مزار: گلزار شهدای بابلسر
@sangareshohadababol
بسمِ ربِّ شهدا
متولد بهاری و مثل #بهار،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان.
وارثِ نامِ عموی #شهیدت شدی، علیرضا
و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر #سینه حک کرده است.
به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی.
میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند"
و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی...
موقع رفتن به همسرت گفتی؛
"اینجا کربلاست...امروز #عاشوراست و #حسین (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا #لبیک گفتی...
تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق #حسین جنگیدید و همچون آنها در #کربلای_خانطومان سر بر زانوی #ارباب سلام آخر را زمزمه کردید...
بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ #خانطومان...
حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادتهای شما میافتند.
چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت #پیکرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر
از #محمد_بلباسی اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو #زینب بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به #انتظار نشسته
جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان،#اردیبهشت
#تولدت_مبارک ، بابایِ محمدامین
نویسنده: #زهرا_قائمی
☘️به مناسبت تولد شهید #علیرضا_بریری
📅تاریخ تولد : ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر
📅تاریخ شهادت : ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان
🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر
#گرافیست_الشهدا
#اربعین #کربلا #مشهد
@sangareshohadababol
بسمِ ربِّ شهدا
متولد بهاری و مثل #بهار،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان.
وارثِ نامِ عموی #شهیدت شدی، علیرضا
و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر #سینه حک کرده است.
به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی.
میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند"
و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی...
موقع رفتن به همسرت گفتی؛
"اینجا کربلاست...امروز #عاشوراست و #حسین (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا #لبیک گفتی...
تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق #حسین جنگیدید و همچون آنها در #کربلای_خانطومان سر بر زانوی #ارباب سلام آخر را زمزمه کردید...
بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ #خانطومان...
حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادتهای شما میافتند.
چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت #پیکرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر
از #محمد_بلباسی اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو #زینب بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به #انتظار نشسته
جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...درماه عاشقان،#اردیبهشت
#تولدت_مبارک ، بابایِ محمدامین
نویسنده: #زهرا_قائمی
☘️به مناسبت تولد شهید #علیرضا_بریری
📅تاریخ تولد: ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر
📅تاریخ شهادت: ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان
🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر
@sangareshohadababol
بسمِ ربِّ شهدا
متولد بهاری و مثل #بهار،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان.
وارثِ نامِ عموی #شهیدت شدی، علیرضا
و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر #سینه حک کرده است.
به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی.
میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند"
و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی...
موقع رفتن به همسرت گفتی؛
"اینجا کربلاست...امروز #عاشوراست و #حسین (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا #لبیک گفتی...
تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق #حسین جنگیدید و همچون آنها در #کربلای_خانطومان سر بر زانوی #ارباب سلام آخر را زمزمه کردید...
بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ #خانطومان...
حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادتهای شما میافتند.
چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت #پیکرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر
از #محمد_بلباسی اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو #زینب بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به #انتظار نشسته
جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان،#اردیبهشت
#تولدت_مبارک ، بابایِ محمدامین
✍ #زهرا_قائمی
☘️به مناسبت تولد شهید #علیرضا_بریری
📅تاریخ تولد : ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر
📅تاریخ شهادت : ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان
🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر
@sangareshohadababol