در تقدیم حال بر عاملش در بین برخی از مذاهب نحوی اختلاف وجود دارد.
از جملهی این مذاهب میتوان به بصریین و کوفیین اشاره کرد.
📖 دیدگاه #کوفیین از این قرار است:
تقدیم حال بر عاملش جائز نیست و این عدم جواز زمانی است که ذوالحال، اسم ظاهر باشد و اگر ذوالحال ضمیر باشد، این تقدیم از دیدگاه ایشان بلامانع است.
مثال:
🍃راکباً ذهب زیدٌ.
کوفیین تقدیم حال در این مثال را بر عاملش (ذهب) جائز ندانسته اند.
بخلاف:
🍃راکبا ذهبتُ
که حال(راکباً) میتواند بر عاملش (ذهبتُ)، مقدّم شود. چون ذوالحال ضمیر است.
🔍دلیل کوفیین بر سخنشان بدین شرح است:
غالباً در لفظ حال ضمیری مستتر است که به ناچار باید به ما قبل (یعنی ذوالحال) برگردد.
و در مثال هایی که ذوالحال اسم ظاهر است، ضمیر در حال به ما بعد بر میگردد و این خلاف قاعده است. بنابراین تقدیم حال بر عاملش در این مورد جائز نیست.
دلیل کوفیین، ظاهراً مبتنی بر اصلِ: «ضمیر به ماقبل خودش عود می کند» است.
📖 نظر #بصریین در این مسأله اینطور است:
تقدیم حال بر عاملش مطلقاً (چه ذوالحال اسم ظاهر و چه ضمیر باشد) جائز است.
مانند:
🍃باکیاً رجعتُ
🍃 باکیاً رجع بَکرٌ.
🔍دلیل بصریین:
سخن ایشان مبتنی بر نقل و قیاس است که ما تنها قیاس را ذکر میکنیم.
عامل در حال متصرّف است.
هر زمان عامل در حال متصرّف باشد، عملش هم متصرّف است.
از مصادیق تصرّف در عمل، میتوان به عملِ عامل در لفظ حال در این مثال اشاره کرد:
🍃 راکباً ذهب زید
📚منبع:
الإنصاف فی مسائل الخلاف بین البصریین والکوفیین، ص ۲۱۰
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
⚠️به دو مثال زیر توجه کنید.
«فاطمةُ أفضَلُ مِنْ غَيرِها»
«هاتان أجمَلُ مْرَأَتَينِ»
🖌 سؤال…
چرا در مثالهای بالا، اسم تفضیل که در جایگاه خبر واقع شدهاست، با مبتدایش مطابقت نکرده است؟
یعنی چرا به این صورت نیامده:
«فاطمة فُضلَی مِن غیرها»
«هاتان فُضلَیَا امرأَتَينِ»
🖌 جواب…
أفعل تفضیل در دو صورت همیشه به صیغهی مفرد مذکّر میآید؛ حتی اگر ماقبلش (مبتدا یا موصوف یا...) مفرد مذکّر نباشد:
1⃣ هرگاه مجرّد از «ال» و «اضافه» باشد که در این صورت واجب است با «مِن» تفضیلیّة استعمال شود.
🔷 مثال:
«فاطمةُ أفضَلُ مِنْ غَيرِها»
🍀 در مثال بالا با وجود اینکه مبتدا مفرد مؤنث است ولی خبر که أفعل تفضیل است مفرد مذکّر آمده است به خاطر اینکه أفعل تفضیل خالی از ال و اضافه است.
2⃣ هرگاه به نکره اضافه شود.
🔷 مثال:
«هَاتَانِ أجمَلُ امْرَأَتَينِ»
🍀 در این مثال چون اسم تفضیل اضافه به نکره شده واجب است که به صورت مفرد مذکّر بیاید ولو ماقبلش مفرد مذکّر نباشد.
📚 منبع: موسوعة النّحو والصّرف والإعراب، ص۶۱ و ۶۲
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
صرف و نحو کاربردی
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجادیه 🍀 فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَلَا صَارِفَ لِمَا
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجادیه
🍀 فصَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِك، وَ اکسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِك، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ…
🍀 پس بر محمّد و خاندانش درود فرست. ای پروردگار من! به فضیلت خويش دَرِ آسايش به روی من بگشا و به نيروی خود، سختیِ اندوهم را در هم شكن و عطا کن به من در آنچه زبان شكايت بدان گشودهام، نیکوییِ دیدنت را…
«فصلِّ»: «فاء» حرف استیناف «صَلِّ» فعل امر، صیغهی ۷، مبنی بر حذف حرف علّه و فاعلش أنت مستتر.
«علیٰ محمّد»: جار و مجرور متعلّق به «صلِّ»
«وَ»: حرف عطف و مبنی بر فتح
«آلِه»: عطف به «محمّد» و «ـهِ» ضمیر متّصل مجروری؛ به دلیل مضاف إلیه بودن
«وَ»: حرف عطف؛ برای عطفِ «افتح» به «صلِّ»
«افْتَحْ»: فعل امر، مبنی بر سکون و فاعلش ضمیر مستتر «أنتَ»
«لي»: جار و مجرور متعلّق به «افتح»
«یا ربِّ»: «یاء» حرف نداء، نائب فعلِ «أنادي»، «ربّ» منادای مضاف، به حذف مضاف إلیه و تقدیراً منصوب؛ چون مفعول به است برای اُنادي، کسره دلالت میکند بر مضاف إلیهِ محذوف که «یاء» متکلّم بوده (ربّي).
«بابَ الفرجِ»: «باب» مفعول به و «الفرج» مضاف إلیه
«بطَولِك»: جار و مجرور متعلّق به افتح و «کاف» مضاف إلیه
«واو»: عاطفه
«اِکسِرْ»: مثل «اِفتَح»
«عنّی»: «عَن» حرف جر، «نون» وقایه به صورت وجوبی بین «عن» و «یاء» متکلّم میآید. جار و مجرور متعلّق به «اکسر»
«سُلطانَ الهَمِّ»: «سلطان» مفعول به و «الهم» مضاف إلیه
«بِحَولِك»: جار و مجرور متعلّق به «اکسِر» و «کاف» مضاف إلیه
«واو»:حرف عطف
«أَنِلْنِي»: «أنِلْ» فعل امر از باب إفعال، صیغهی هفت، مبنی بر سکون و فاعلش ضمیر مستتر (انتَ)، «نون» وقایة، «یاء» مفعول به اوّل و محلّاً منصوب
«حُسنَ النّظرِ»: «حُسن» مفعول به دوّم، «النّظر» مضاف إلیه
«فیما شَکَوْتُ»: «في» حرف جر، «ما» اسم موصول محلّاً مجرور، «شکوتُ» فعل ماضی، صیغهی سیزده و صلهی ما، «تُ» ضمیر متّصل مرفوعی و فاعل، عائد صله محذوف است.(ـهُ)
🍀 #ترکیب_جملات:
جملهی «صَلِّ…» محلّی از اعراب ندارد؛ زیرا مستأنفه است.
«یا ربِّ»: جملهی معترضه
جملات «افتح لي» و «اکسر عنّي…» و «أنلني حُسنَ…» هم محلّی از اعراب ندارند؛ زیرا عطف به جملهی مستأنفه شدند.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجادیه
🍀 وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْك رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِك مَخْرَجاً وَحِیّاً.
🍀 و مرا در آنچه از تو خواستهام، شيرينیِ استجابت بچشان و از پيشِ خود، رحمت و گشايشی دلخواه به من ده و راهِ بيرون شدن از اين گرفتاری را پيش پايم نِه.
«أذِقْنِي»: «أذِقْ» فعل امر باب إفعال، صیغهی هفت، مبنی بر سکون، فاعلش أنت مستتر، «ن» نون وقایه، «ي» مفعول به اوّل
«حَلَاوَةَ»: اسم مصدر، مفعول به دوّم
«الصُّنْعِ»: مضاف إلیه
«فِیمَا»: جار و مجرور متعلّق أذِقْ
«سَأَلْتُ»: جملهی صله، «تُ» فاعل، ضمیر عائد صله همان مفعول بهِ محذوفِ سألتُ است. (ـهُ)
«واو»: حرف عطف
«هَبْ لِي»: «هَب» فعل امر از مادّهی «وهب»، فاعلش أنت مستتر، «لي» جار و مجرور متعلّق به هَب.
«مِن لَدُنْك»: جار و مجرور متعلّق به هب، «کاف» ضمیر متّصل مجروری، مضاف إلیه
«رحمةً»: مفعول به برای هَب
«واو»: حرف عطف
«فَرَجاً»: عطف به رحمةً
«هَنِیئاً»: صفت برای فَرَجاً
«واو»: حرف عطف
«اجعَلْ»: فعل امر حاضر، صیغهی هفت، فاعلش أانتَ مستتر
«لِي»: جار و مجرور متعلّق به اجعل
«مِن عِندِك»: جار و مجرور متعلّق به اجعل، «کاف» مضاف الیه
«مَخرَجاً»: مفعول به برای اجعل
«وَحِیّاً»: نعت برای مخرجاً
🍀 #ترکیب جملات:
جملات «أذقني حلاوةَ…» و «هب لي من لدنك…» و «اجعل لي من عندك…» هیچکدام محلّی از اعراب ندارند؛ چون عطف شدهاند به جملهای که محلّی از اعراب ندارد.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
🌸#اسم_در_نحو🌸
—————————————
🌺اسم به #اعتبارات مختلف تقسیم بندی هایی دارد:🌺
1-به #اعتبار عامل بودن و عدم عمل؛{العامل و معمول}✅
2- به #اعتبار قبول اعراب و عدم قبول آن؛{معرب و مبنی}✅
3-به #اعتبار معیین بودن مصداق؛{معرفه و نکره}✅
4- به #اعتبار کیفیت وضع کردن آن؛{جامد و مشتق}✅
5-به #اعتبار جنس؛{مذکر و مونث}✅
6- به #اعتبار حرف آخر؛{صحیح و غیرصحیح}✅
7-به #اعتبار کمیت اجزای آن؛{ساده و مرکب}✅
8- به #اعتبار عدد؛{مفرد،مثنی و جمع}✅
—————————————
#ادامه_دارد....
#منبع: بداءة النحو
—————————————
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
هدایت شده از صرف و نحو کاربردی
💠 در آیه ۴۲ سوره مدثر 《قَالُوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلِّینَ》، "نَکُ" چیست؟
♻️ فعل ناقصه "کَانَ"، چند ویژگی جداگانه نسبت به بقیهی #افعال_ناقصه دارد که یکی از آنها این است:
جواز حذف نون کانَ در مضارع مجزوم؛ البته با ۴ شرط👇🏻
1⃣ مابعد آن ساکن نباشد (برخلاف لَم یَکُنِ الله)
2⃣ از صیَغ خمسه باشد.
3⃣ مابعدش ضمیر متصل نباشد (برخلاف البَخِیلُ لَم اَکُنْهُ)
4⃣ بر او وقف نشود (برخلاف کَاذِباً لَم اَکُن)
☑️به کانال صرف و نحو کاربردی بپیوندید.👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @sarf_v_nahve 🎉
🔰 دخول فاء بر خبر، دارای موارد #جوازی و #وجوبی است.
شروط دخول فاء بر سر خبر بصورت #جوازی 👇🏽
1. مبتدا باید از اسماء مبهم باشد و دلالت بر عموم کند. مانند: اسماء مصول و اسماء نکره
2. باید جمله یا شبه جمله ای بعد از مبتدا ذکر شود. البته در آن جمله نباید از ادوات شرط، چیزی ذکر شده باشد.
3.جمله خبر باید مترتب بر مبتدا باشد، تا اینکه مشابهت را به جمله جزاء شرط برساند.
❇️مانند: وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ (سوره محمّد- آیه4)
در این عبارت نورانی هر 3 شرط رعایت شده است فلذا خبرِ مبتدا، #جوازا به همراه فاء آمده است.
🗝 #نکته
لازم به ذکر است جمله یا شبه جمله مابعدِ مبتدا، غالبا در نقش های #صله یا #صفت هستند. بعبارت اخری از آنجا که مبتدا باید از اسماء مبهمه باشد، و این اسماء مبهم غالبا اسماء موصول و اسماء نکره هستند،
پس:
جمله یا شبه جمله ای که مابعد اسم موصولی که مبتدا باشد بیاید، #صله است.
و جمله یا شبه جمله ای که مابعد اسم نکره بیاید، در عنوان #صفت خواهد بود.
❇️مانند: الذی کتب فکاتب
(که جمله کَتَبَ در این جمله صله قرار گرفته است، چون مبتدا اسم موصول است.)
و
❇️مانند: طالب یجتهد فناجح
(جمله یجتهد در اینجا در نقش صفت قرار گرفته است، چون مبتدا اسم نکره است.)
🔰دخول فاء بر سر خبر بصورت #وجوبی تنها در یک مورد است، و آن هم خبرِ مابعدِ #اَمّا_شرطیه است.
❇️مانند: أمّا علي فكريم
📚1. التطبيق النحوي، ص: 102و 103
🧿 برای مشاهده مواضعی که خبر #جوازا به همراه فاء می آید، به
📚2. النحو الوافي، ج1، ص: 490 و 492 و 493
رجوع شود.
صرف و نحو کاربردی
🌸#اسم_در_نحو🌸 ————————————— 🌺اسم به #اعتبارات مختلف تقسیم بندی هایی دارد:🌺 1-به #اعتبار عامل بودن و
👇به #اعتبار معیین بودن مصداق؛{معرفه و نکره}👇
————————————————
#نکره بر دو قسم است: 1-محضه 2-غیر محضه
#محضه: به هر فردی اطلاق می شود در حالتی که اضافه نشود و وصف هم نشود
#غیرمحضه: نکره است که بر خلاف نکره محضه اضافه می شود و وصف هم می شود
————————————————
👇#تبدیل نکره به معرفه👇
اسم نکره هرگاه اضافه به معرفه گردد و بر آن (ال) تعریف اضافه گردد از نکره بودن به معرفه بودن تغییر حالت می دهد
————————————————
#معرفه: اسمی است که بر شخص معینی دلالت می کند
اسماء معرفه عبارتند از: 1-ضمیر 2-اسم اشاره 3-اسماء موصوله 4-علم 5ذواللام 6-اضافه به هریک از این ها
———————————————-
#نکته: هرگاه اسم نکره در مقام نفی واقع گردد افاده عموم می کند.
مانند:رجالٌ لا تُلهِیهِم تِجارةٌ
بعضی از اسماء نکره تبدیل به معرفه نمی گردند؛ مانند: احد،دیّار،شبه،غیر
------------------------
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
▪️هر چه ما روضه شنیدیم تمامش را دید
▪️آتش و سوختن اهل خیامش را دید
🏴 شهادت یعقوب دشت نینوا، حضرت امام سجاد علیه السلام را به همه عشاق آن حضرت تسلیت عرض میکنیم
🔘 @Sarf_v_Nahve
صرف و نحو کاربردی
🌸#اسم_در_نحو🌸 ————————————— 🌺اسم به #اعتبارات مختلف تقسیم بندی هایی دارد:🌺 1-به #اعتبار عامل بودن و
👇به #اعتبار کیفیت وضع کردن آن؛{جامد و مشتق}👇
#جامد: اسمی است که از چیزی گرفته نشده است؛ که بر دو قسم است:
1️⃣دلالت بر ذات می کند که به اسم ذات نام گرفته است؛ مانند: حجر
{1-اسم علم،2-اسم جنس،3-اسم مکان غیر مشتق،4-اسم زمان غیر مشتق،5-اسم آلت غیرمشتق}
———————————————-
2️⃣دلالت بر حدث می کند که به اسم معنی نام گرفته است؛ مانند: علم.{(مصدر ثلاثی مجرد)}
————————————————
#مشتق: اسمی است که از چیزی دیگر گرفته شده است؛ که بر دو قسم است:
1️⃣فقط بر حدث دلالت می کند؛ مانند: ایمان
{1-مصدر غیر ثلاثی مجرد،2-اسم مصدر،3-مصدر میمی،4-اسم هیئه،5-اسم مره}
————————————————-
2️⃣دلالت بر حدث و ذات می کند؛ که بر #دو نوع است:
الف) #جاری مجرای فعل است؛ مانند: عالم و معلوم
{غیرمصدر: 1-اسم فعال،2-اسم مفعول،3-صفت مشبهه،4-اسم تفضیل،5-صیغه مبالغه}
————————————————-
ب) #جاری و مجرای فعل نیست؛ مانند: مجلس
{1-اسم مکان،2-اسم زمان،3-اسم آلت
——————————————
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
❗گاهی اوقات در کلام #نعت هایی مشاهده میشود که علی الظاهر هیچ شباهتی به اوصاف مشتقة {اسم فاعل، مفعول و...} ندارند.
❓ آیا قرار گرفتن این الفاظ بعنوان نعت خلاف اصول نحوی نمیباشد؟
🍀مانند:
1️⃣ لو جعلناه قرآناََ أعجمیّاََ
2️⃣ و اذکر فی الکتاب مریم اذ انتبذت من اهلها مکاناََ شرقیّاََ
🔴شاهد در دو کلمه "اعجنیّاََ" و "شرقیّاََ" میباشد که نعت برای دو کلمه "قرآناََ" و "مکاناََ" میباشند و این دو صفت در ظاهر هیچ شباهتی به اوصاف مشتقة ندارند!
💡#پاسخ:
با کمی دقت در بطن قضیه متوجه میشویم که در این دو آیه شریفة هیچ گونه خلاف قاعده ای رخ نداده است، بلکه هر آنچه هست مطابق با قواعد و اصول نحوی میباشد.
البته پاسخ این اشکال(که حقیقتا اشکال نیست)، در اصلی که #جمهور نحویین در باب نعت بیان داشته اند، داده شده است و آن اصل هم بدین شرح است👇🏿
🔰 #اصل در نعت این است که #وصف_مشتق باشد. یا #لفظا یا #حکما یا #تاویلا
پاسخ این سوال در کلام جمهور در آنجایی است که فرموده اند: نعتی که حکما وصف مشتق باشد، صلاحیت صفت واقع شدن را دارد.
بعبارت اخری دو اسم "اعجمیا" و "شرقیا" از اسماء منسوب هستند، که معنایشان به ترتیب "منسوب الی أعجم" و "منسوب الی شرق" است، و در حکم و معنا، وصفِ مشتق هستند.
✏#نکته:
قرار گرفتن اسماء اشاره بعنوان #نعت از جمله همین موارد است که نعت بصورت حکمی، وصفِ مشتق است.
🍀مانند:
اعجبت بمحمد هذا اَی اعجبت بمحمد المشار الیه
📚منابع:
النحو العربی، ج۵، ص۱۴
النحو العربی، ج۵، ص۹
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
صرف و نحو کاربردی
🌸#اسم_در_نحو🌸 ————————————— 🌺اسم به #اعتبارات مختلف تقسیم بندی هایی دارد:🌺 1-به #اعتبار عامل بودن و
👇به #اعتبار جنس؛{مذکر و مونث}👇
#مذکر: لفظی است که در آن علامت تانیث چه لفظی و چه تقدری وجود ندارد؛ که بر دو قسم است:
1️⃣حقیقی: اسمی است که دلالت بر انسان و حیوان دارد؛ مانند:علی
2️⃣مجازی: اسمی که دلالت بر غیر انسان و حیوان دارد؛ مانند:کتاب
———————————————
#مونث: اسمی است که در آن علامت تانیث به طور لفظی و تقدیری وجود دارد؛ مانند: فاطمة،زینب. که بر چهار قسم است:
1️⃣مونث حقیقی لفظی: مونث است که در آن علامت تانیث وجود دارد مانند:فاطمة
2️⃣مونث حقیقی معنوی: مونثی است که علامت تانیث در آن تقدیری است؛ مانند: زینب
3️⃣مونث مجازی لفظی: مونثی است که دلالت بر حیوان و انسان نمی کند و علامت تانیث دارد؛ مانند:صحراء،طلحة
4️⃣مونث مجازی معنوی: مونثی است که دلالت بر حیوان و انسان نمی کند و علامت تانیث هم ندارد؛ مانند:عین
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
صرف و نحو کاربردی
🌸#اسم_در_نحو🌸 ————————————— 🌺اسم به #اعتبارات مختلف تقسیم بندی هایی دارد:🌺 1-به #اعتبار عامل بودن و
👇به #اعتبار حرف آخر؛{صحیح و غیرصحیح}👇
#صحیح: اسمی است که آخر آن الف و یاء زائده نباشد و یا همزه ماقبل الف زائده نباشد؛ مانند: فاطمة،حبّ
#غیر_صحیح: 1-مقصور 2-منقوص 3-ممدود
——————————————
#نکته: اسمی است که ملحق می شود به صحیح و آن شبه صحیح است{اسمی است که ختم میشود به واو و یاء ماقبل ساکن؛ مانند: دلو،ظبی
احکام ساخت جمع مؤنث سالم👆🏻
https://onlinehawzah.com/%D8%B5%D8%B1%D9%81-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87/
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
برای این صوتهای «فدك في التأریخ» وقت بذارید و همه رو گوش بدین.
در قوی شدن تجزیه و ترکیب و متن خوانی کتب عربی خیلی مؤثره
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه
🍀و لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً
🍀و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار. ای پروردگارِ من! از آنچه بر سرم آمده، از جهت توان به تنگ آمدم و بهخاطر تحمّلِ آن چه بر من عارض شده، از جهت دغدغه آکنده گشتهام.
«و»: عاطفه
«لا تشغلْني»: «لا» ناهیه، «تشغلْ» فعل مجزوم، فاعلش أنت مستتر، «ن» وقایه، «ي» مفعول به
«بالإهتمام»: جار و مجرور متعلّق به لا تشغلني، «ب» سببیت، «الإهتمام» مجرور و مصدر باب افتعال
«عَن تعاعد»: جار و مجرور متعلّق به لا تشغلني، «عَن» حرف جر، «تعاهُد» مجرور، مصدر باب تفاعل و مضاف
«فروض»: مضاف إلیه، جمع مکسّر، مضاف
«ك»: مضاف إلیه، ضمیر متّصل مجروری
«و»: عاطفه
«استعمال»: معطوف به تعاهد، مصدر باب استفعال، مضاف
«سُنّة»: مضاف إلیه و مضاف
«ك»: مضاف إلیه، ضمیر متّصل مجروری
«ف»: استینافیه
«قد»: حرف تحقیق
«ضقتُ»: فعل و فاعلش «تُ»، از ریشهی ضيق
«قد ضقتُ»: ماضیِ نقلی
«لِما»: جار و مجرور متعلّق به ضقتُ، «لـِ» حرف جر، «ما» اسم موصول
«نزل»: فعل ماضی، صله، فاعلش هو مستتر که عائد صله است.
«بي»: جار و مجرور متعلّق به نزل، «ب» الصاق، «ي» ضمیر متّصل مجروری
«یا رَبِّ»: «یا» حرف نداء، جانشین فعلِ «أُنادي»، «ربِّ» مفعول به برای فعل اُنادي، ربِّ در اصل ربّي بوده که یاء متکلّم حذف شده و کسرهی ماقبل یاء باقیمانده است.
«ذَرْعاً»: تمییز نسبت برای برطرف کردن ابهام در نسبت ضقتُ
«و»: عاطفه
«امتلأتُ»: فعل ماضی صیغهی سیزدهم، فاعلش «تُ»، این فعل عطف شده است به فعل «ضقتُ»
«بِحَمْلِ»: جار و مجرور متعلّق به امتلأتُ، «ب» سببیت، «حمل» مجرور و مضاف
«ما»: اسم موصول مشترک، مضاف إلیه و محلّاً مجرور
«حَدَثَ»: فعل ماضی، صله، فاعلش هو مستتر که به «ما» بر میگردد.
«عَليَّ»: جار و مجرور متعلّق به حدث
«هَمّاً»: تمییز نسبت برای نسبت امتلأتُ
🍀 #ترکیب_جملات
«لا تشغلني…»: عطف شده است به «صلِّ…» و چون جملهیصلِّ محلّی از اعراب ندارد، این جمله هم به تبع محلّی از اعراب ندارد.
«قد ضقتُ…»: جملهی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد.
«نَزَلَ…»: جملهی صله و محلّی از اعراب ندارد.
«یا ربِّ»: جملهی معترضه و محلّی از اعراب ندارد.
«امتلأتُ…»: عطف به جملهی «قد ضقتُ» شده است که مستأنفه است؛ بنابراین محلّی از اعراب ندارد.
«حَدَثَ»: جملهی صله و محلّی از اعراب ندارد.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
صرف و نحو کاربردی
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه 🍀و لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُ
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه
🍀 و أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَىٰ کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فيه
🍀 و تنها تو میتوانی آنچه به آن مبتلا شدم را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور کنی.
«و»: احتمال دارد که عاطفه باشد و احتمال دارد که حالیه باشد.
«أنتَ»: مبتدا
«القادر»: اسم فاعل، خبر
«علیٰ کشفِ»: جار و مجرور متعلّق به القادِر، «کشفِ» مضاف
«ما»: اسم موصول مشترک محلّاً مجرور، مضاف إلیه
«مُنیتُ»: فعل ماضی مجهول، فاعلش «تُ»، صله
«به»: جار و مجرور متعلّق به مُنیتُ، «ـه» ضمیر عائد صله
«و»: عاطفه
«دفعِ»: عطف شده است به «کشفِ»، مضاف
«ما»: اسم موصول مشترک محلّاً مجرور، مضاف إلیه
«وقعتُ»: فعل ماضی معلوم، فاعلش «تُ»، صله
«فیه»: جار و مجرور متعلّق به وقعتُ، «ـه» ضمیر عائد صله
🍀 #ترکیب_جملات
«أنتَ القادر»: عطف شده است به جملهی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد.
«مُنیتُ»: جملهی صله و محلّی از اعراب ندارد.
«وقعتُ»: جملهی صله و محلّی از اعراب ندارد.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
صرف و نحو کاربردی
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه 🍀 و أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَىٰ کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ،
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه
🍀 فافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
🍀 پس با من چنین کن، اگر چه شایستهی آن نباشم،ای صاحب عرش بزرگ.
«فـَ»: حرف استیناف
«افعلْ»: فعل امر صیغهی هفت
«بي»: جار و مجرور متعلّق به افعلْ
«ذلك»: اسم اشارهی بعید، «ك» حرف خطاب، مفعول به برای افعل
«و»: عاطفه
«إن»: حرف شرط
«لم»: حرف جازمه
«أستَوجِبْ»: فعل مجزوم، صیغهی سیزده، باب استفعال، ریشه «وجب»
«ـهُ»: مفعول به و محلّاً منصوب
«منك»: جار و مجرور متعلّق به أستوجب
«یا»: حرف نداء
«ذا»: از اسماء ستّه، منادای مضاف، مفعول به برای أنادي محذوف، منصوب لفظاً
«العرش»: «ال» عهد ذهنی، «العرش» مضاف إلیه
«العظیم»: صفت مشبهة، نعت برای العرش
🍀#ترکیب_جملات
«افْعَلْ بِي…»: مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد.
«لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ…»: جملهی شرطیه و محلّاً مجزوم
«یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ»: جملهی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد.
┏━📚📖━━━━━━━━┓
@sarf_v_nahve join us
┗━━━━━━━━📚📖━┛
صرف و نحو کاربردی
🖌 #تجزیه و #ترکیب دعای هفتم صحیفهی سجادیه 🍀 یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ
الحمد لله توانستیم با توفیق الهی، دعای هفتم صحیفهی سجادیه رو تجزیه و ترکیب کنیم و در اختیار علاقهمندان به ادبیات عرب قرار دهیم.
دوستان میتوانند از این مطالب استفاده کنند ولی ارسال این مطالب و کپی برداری از آنها بدون ذکر نام کانال
( eitaa.com/sarf_v_nahve )
مجاز نمیباشد
هدایت شده از صرف و نحو کاربردی
🌀 💐ذلكَ الکتابُ لا ریبَ فِیهِ...💐 بقره/2
🔴سؤال: نقش 《الکتابُ》 چیست❓❓
💠جواب: اسم الف و لام دار بعد از #اسم_اشاره
اگر #جامد باشد #عطف_بیان است☘
واگر #مشتق باشد #صفت است.☘
در اینجا الکتاب جامد است و عطف بیان میباشد.
▪️ @sarf_v_nahve ▪️
هدایت شده از صرف و نحو کاربردی
💠 موارد کاربرد "#ال عهد حضوری" بهطور غالبی👇
1⃣ پس از #اسم_اشاره
🌀 مانند: ذَلِكَ الکِتَابُ لَا رَیبَ فِیهِ
2⃣ پس از اَیُّ منادی
🌀 مانند: یَااَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الکُفَّارَ
🆔 @sarf_v_nahve 💫
هدایت شده از صرف و نحو کاربردی
در عصر نزول قرآن، با توجّه به اینکه 《آیین نامه ای جهت نگارش عربی》 وجود نداشته، معضلاتی در 《نگارش قرآن》 رخ داده است؛ مانند:
الف زائد(بر خلاف قاعده) در آیات زیر:
🍀《لِشایءٍ》(٢٣ كهف)[صحیح: لِشیءٍ]
🍀《لَأَاذْبَحَنَّهُ》(۲۱ نمل)[صحیح: لَأَذْبَحَنَّهُ]
🍀《جِایءَ》(۶۹ زمر و ۲۳ فجر)[صحیح: جِیءَ]
🍀《مِائَة》《مِائَتَینِ》(۶۵ و ۶۶انفال)[صحیح: مِئَة، مِئَتينِ]
منبع: tt-ej.ir
نکات زیبا و جالب در کانال صرف و نحو کاربردی👇
🎓 @sarf_v_nahve 🎓
هدایت شده از صرف و نحو کاربردی
واو زائد در قرآن:
سَاُوريكُم(١٤٥ اعراف و ٣٧ نساء)[صحیح: سَاُريكُم]
♦️سَاُريكم از باب افعال(أرَى يُري إرائة) و صیغه ی ۱۳ مضارع است.
به دلیل این که در عصر نزول قرآن، آیین نامه ای برای نگارش عربی نبود، این اشتباه ها در قرآن وجود دارد و این اشکال ها اصلاً به قرآن وارد نیست بلکه مربوط به رسم الخط است. بالاتر این که این اشکال ها نشان دهنده ی این است که مسلمانان به خاطر ارزش زیادی که برای قرآن قائلند، حتی به این اشکالات دست نزدند چه رسد به این که آیاتی را کم یا زیاد کنند.
منبع: tt-ej.ir
نكات زیبا و جالب در کانال صرف و نحو کاربردی👇
@sarf_v_nahve
هدایت شده از صرف و نحو کاربردی
صرف و نحو کاربردی:
🔶یاء زائد خلاف قاعده در قرآن:
📌》أفَإینْ》(۱۴۴ آلعمران و ۳۴ أنبیاء)[صحیح: أفَإنْ]
📌《نَبَإی》(۳۴ أنعام)[صحیح: نَبَإ]
📌《مَلَاِيهِ》(١٠۳ أعراف)[صحیح: مَلَئِهِ]
📌《مَلَإیهِم》(٨٣ یونس)[صحیح: مَلَئِهِم]
📌《بِاَييدٍ》(۴۷ ذاریات)[صحیح: بِاَيْدٍ]
📌《بِاَییِّکُم》(۶ قلم)[صحیح: بِاَیِّکُم]
منبع: tt-ej.ir
به کانال صرف و نحو کاربردی بپیوندید.👇👇👇
@sarf_v_nahve