eitaa logo
شهید مدافع حرم مهدی دهقان
591 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
1 فایل
شهید مدافع حرم مهدی دهقان : “الهی تو نوری عطا کن به قلبم، که حاصل فکرم رضای تو باشد“ تاریخ تولد :٣١ اردیبهشت ۵٨ تاریخ شهادت :٢٠ فروردین ٩٧ محل شهادت :در سوریه، پایگاه هوایی تیفور با جنگنده‌های صهیونیست به شهادت رسید ارتباط با مدیرکانال @zareii_1362m
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای روز بیست و سوم به نیابت از شهید مهدی دهقان به نیابت از شهید مرتضی بصیری پور اللّهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین»   «خدایا بشوی مرا در این ماه از گناه و پاکم کن در آن از عیب‌ها و آزمایش کن دلم را در آن به پرهیزکاری دل‌ها، ای چشم پوش لغزش‌های گناهکاران» @sh_mahdidehghan
در خیالات خودم, در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست می نشینی روبرویم، خستگی درمیکنی چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست باز ميخندی و ميپرسي, كه حالت بهتر است؟! باز میخندم که خیلی، گرچه میدانی که نیست شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند یاس و مریم میگذارم، توی گلدانی که نیست چشم میدوزم به چشمت، مي شود آیا کمی دستهایم را بگیری، بین دستانی که نیست..؟! وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو… پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست می روی و خانه لبریز از نبودت می شود باز تنها می شوم، با یاد مهمانی که نیست…! رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست @sh_mahdidehghan
﷽ ✏️ لوله ی خودکاری که دور انداخته نشد! 🍀پشت دو تا میز نزدیک هم می‌نشستیم. آنقدر نزدیک که جزئیات خودکار توی دستش را هم می‌دیدم. جوهر خودکارش بعد از دو ماه نوشتن، ته می‌کشید سرم را به حالت تاسف تکان می‌دادم و می‌گفتم: مهدی جان این خودکار از نفس افتاده. دیگه داره جون می‌کنه. نمی‌خوای بندازیش دور؟ با تعجب می‌گفت باید تا آخرین قطره ی خونش بنویسه. روز بعد که خودکار تمام می‌شد، مهدی لوله ی جوهر را دور می‌انداخت و لوله پلاستیکی را می‌گذاشت داخل کشو. نگاهش می‌کردم و می‌گفتم: اون رو دیگه واسه چی نگه می‌داری؟ می‌خندید و می‌گفت یه بار دیدی یه خودکار بشکنه، اون وقت این لوله ی زاپاس رو می ذاریم جاش. 🌿 مهدی همیشه به حفظ همین قدر نگاه ریزبینانه داشت. وقتی از حساسیت هایی که نشان میداد تعجب میکردم، میگفت" تو مواظب آخرتت باش، قیامت دنیا خودش ذلیلانه میاد پیشت‌". به حرف هایش واقعا اعتقاد داشت و شعار نمی داد، برای مهدی به معنای واقعی حفظ و کردن به مردم مهم بود. 📌به روایت از همکار شهید 🆔️ @sh_mahdidehghan ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐;
در امتداد نگاهت قدس پیداست! اهل مکتب خمینی که باشی برای رهایی قدس جان میگذاری و باورداری جهاد را..... حتی اگر جایی آنسوی مرزها باشد @sh_mahdidehghan
دعای روز بیست و چهارم به نیابت از شهید مدافع حرم مهدی دهقان اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ، وَ أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لا أَعْصِيَكَ، يَا جَوَادَ السَّائِلِينَ. خدایا در این ماه آنچه تو را خشنود می کند از تو درخواست می کنم، و از آنچه تو را ناخشنود می کند به تو پناه می آورم، و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانی ات را خواستارم، ای بخشنده به نیازمندان. @sh_mahdidehghan
﷽ ✊موج نفرت از اسرائیل✊ 🕌در صحن امامزاده بی بی زینب (س)، کنار سه گمنام،برای مهدی مزاری آماده کرده بودند.بعد از طواف پیکرش به دور ضریح بی بی زینب (س) او را درون آرامگاه ابدی قرار دادند. من را صدا زدند. کنار قبر نشستم. اطراف قبر با و سربند تزیین شده و روی یکی از سربندها نوشته بود : « مرگ بر اسرائیل ». 🔹از اسرائیل نفرت داشتم. از همان روزِ ماجرای تکان دهنده ای که تا قبل از دیدنش خیلی چیزها را باور نمی کردم. باور نمی کردم پسر بچه ای را در آغوش پدرش به رگبار ببندند. جمال الدّوره دستش را به نشان تسلیم بالا برده بود اما سرباز درنده ی صهیونیست، هرگز معنی این چیزها را نمی فهمد. گاهی پیکر پدر و پسر غیر مسلح را نشانه می رود و گاهی در دل شب، به نیروهای در حال استراحت حمله می کند. همین کشی ها بزدلی اسرائیل را به من ثابت می کرد. 📍زمان وداع با پیکر، فاطمه پدرش را ندید. چند روز بعد به شدت بی تابی کرد، مدام جیغ می کشید و تمام تنش می لرزید. بغلش که کردم خیس عرق شده بود. علت هایش را نمی فهمیدم. به چشم های قرمزش نگاه کردم و پرسیدم چی شده فاطمه ؟ با بغض گفت: من تو گوشی یه عکس از بابا مهدی دیدم. تو صورتش چند تا زخم بود. با همان صدای بغض آلود و مکث های طولانی پرسید :کی بابای من رو زخمی کرده؟ "یه دشمن که خیلی بدجنسه، اسرائیل." ✊آهی کشید و گفت : "مامان من از اسرائیل خیلی بدم میاد..." 📌به روایت از همسر شهید 🆔️ @sh_mahdidehghan
InShot_۲۰۲۴۰۴۰۴_۱۳۰۱۱۸۷۵۶.mp3
8.66M
🎧معرفی شهدا با برنامه 🍃بیست و دومین پهلوان بی ادعا شهیدمهدی دهقان🥀 💠گروه جهاد شیعی محفل ارزاق 🆔 @arzaq_group تشکر از دقت و وقتی که گذاشتید 🌹
🔹مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس در کاشان 🔸جمعه ۱۷ فروردین ماه ۱۴۰۳ 🔸ساعت ۱۰ صبح 🔸سخنران: دکتر محمد اسماعیل کوثری(نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی) 🔹مکان تجمع: خیابان شهید بهشتی، مجموعه فرهنگی ورزشی شهدای بسیج 🔻مسیر راهپیمایی: از محل مراسم به طرف میدان معلم به سمت مصلی حضرت بقیه الله الاعظم (عج) 🔹@Basijnews_kashan @sh_mahdidehghan
27.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 🌷شهیدی که مادرش او را نذر مبارزه با اسرائیل کرده بود... 🔖 کتاب ردپای اردیبهشت داستانی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم مهدی دهقان است که توسط جنگنده های رژیم منحوس صهیونیستی در پایگاه هوایی T4 سوریه به شهادت رسید 🔹@sh_mahdidehghan
دعای روز بیست و پنجم به نیابت از شهید مدافع حرم مهدی دهقان اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّهِ خاتَمِ انْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن. خدایا قرار بده مرا در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دلهاى پیامبران. @sh_mahdidehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ✌️این مسیر، راه حق است... 🌿اولین مهمان منزل ما بعد از شهادت مهدی، بودند. آن روز طاها به آشپزخانه آمد و گفت می‌خواهم از دوست‌های بابا مهدی پذیرایی کنم. ظرف شکلات را دستش دادم. یکی یکی به مهمان‌ها تعارف کرد. مادر مهدی ماجرای نذر کودکی پسرش را برای سردار تعریف کرد و گفت من برای شفای فرزندم متوسل به (ع)شدم.نذر کردم سه ماه بپوشد و مهدی به دست اسرائیل شهید شد. 🍀سردار گفتند: من آمده بودم به شما دل داری بدهم و الان خودم انرژی گرفتم.شما ۳۴سال قبل، در روزهایی که ما درگیر جنگ با عراق بودیم ، امروز را پیش بینی می کردید و را می دیدید. سردار با لبخند گفت به من اثبات شد: این راه حق است که می رویم.... 📌روایت از همسر شهید 🌸✨ 🍃✨✨ @sh_mahdidehghan 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
هر یک نفری که روز قدس توی خیابان می‌آید، به سهم خود دارد به امنیت کشور و امنیت ملت و حفظ دستاوردهای انقلابش کمک میکند. ١۴٠٣ @sh_mahdidehghan
حضور دردانه شهید مدافع حرم مهدی دهقان به نیابت از پدر شهیدش در راهپیمایی روز قدس در راستای 🇵🇸حمایت از مردم مظلوم فلسطین وقدس شریف ،محکومیت رژیم کودک کش وظالم اسراییل✊ @sh_mahdidehghan
مکالمات رفیقانه! و اما.....
شهید مدافع حرم مهدی دهقان
مکالمات رفیقانه! و اما.....
نذرهاتونم قشنگه 😍 همینقدر از حرکتی که دوستم انجام داده بود، ذوق زده شدم. توزیع ٢٠ عکس عزیزی که در راه نابودی اسرائیل به مقام شهادت رسیده، در راهپیمایی روز قدس. پایان راهپیمایی صاحب یکی از این عکس ها شدم. مهدیه جان چندین برابر این رزق به زندگیت برگرده. ان شاءالله بسیار سپاسگزارم @sh_mahdidehghan
شهید مدافع حرم مهدی دهقان
مکالمات رفیقانه! و اما.....
شور و هیجانتون قشنگه! در هر بار راهپیمایی ها و تجمعات فاطمه و طاها دوست دارند روی صورتشون نقاشی بشه، گاهی آنقدر تو صف می موندیم، آخر دست خالی برمی گشتیم. امروز تصمیم گرفتم تو خونه عکس پرچم فلسطین رو براشون بکشم اما فرصت نشد، رنگ ها رو برداشتیم و گوشه خیابان تا جمعیت شروع به حرکت کنند شروع به کار شدم. نیت نقاشی روی صورت طاها و فاطمه بود. اما نگم که چه تعداد دورم جمع شدند. و چه تعداد عکس پرچم فلسطین روی صورت نازنین بچه های کاشانی کشیدم. از اینکه در راهپیمایی امروز و خوشحالی بچه ها منم نقش کوچکی داشتم خداروشکر میکنم. @sh_mahdidehghan
فعالیت های مجموعه فرهنگی جهادی شهید مهدی دهقان ✅مصلی نماز جمعه شهرستان کاشان تشکر از مسئول و اعضای گروه فرهنگی جهادی شهید مهدی دهقان 🆔 @gfjsmd_ir @sh_mahdidehghan
ویژه‌ برنامه فرهنگی جهادی به همراه افطاری ساده در منطقه کم برخوردار کاشان این بار مجموعه فرهنگی جهادی شهید مهدی دهقان در منطقه یحیی آباد کاشان به مردم عزیز خدمت رسانی خواهد کرد. شنبه ١٨ فروردین رأس ساعت ۱۶ منطقه یحیی آباد کاشان مجموعه فرهنگی جهادی شهید مهدی دهقان با همکاری حوزه بسیج دانش آموزی خواهر و برادر 🆔 @gfjsmd_ir خداقوت🙏🌹 @sh_mahdidehghan
دعای روز بیست و ششم به نیابت از شهید مدافع حرم مهدی دهقان اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيهِ مَشْكُوراً وَ ذَنْبِي فِيهِ مَغْفُوراً وَ عَمَلِي فِيهِ مَقْبُولاً وَ عَيْبِي فِيهِ مَسْتُوراً يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ‏  اى خدا در اين روز سعيم را (در راه طاعتت) بپذير و گناهانم را در اين روز ببخش و عملم را مقبول و عيبم را مستور گردان اى بهترين شنواى دعاى خلق. @sh_mahdidehghan
﷽ 🌷رأفت و مهربانی 🌿از انبار مقداری خرما، برنج و لبنیات تحویل گرفتیم. در اولین ایست بازرسی که تعدادشان در آن مسیر کم هم نبود، چشمش به سربازان سوری افتاد. مردمان فقیری که در آن بیابان خدا، خورد و خوراک درستی نداشتند. به من گفت: « این آذوقه ای که ما می بریم رزق اینا هم هست» از ماشین پیاده شد و مقداری ماست، پنیر و آب معدنی به سوری ها داد. تهیه ی آب برای خود ما هم خیلی مشکل بود. آب آن منطقه قابل خوردن نبود. از طرفی پایگاه اصلاً لوله کشی نداشت. آب تانکرها آشامیدنی نبود و فقط مصرف بهداشتی داشت. وقتی نشست توی ماشین، با ذوق و شوق گفت:"دیدی چه قدر خوش حال شدن!" ☘️آقا مهدی خیلی با محبت و دل رحم بود. تا به پایگاه برسیم نصف خوراکی ها را بذل و بخشش کرده بود. در زیارت نامه (ع) وارد شده، "السلام عَلَی الإمامِ الرَّئوف" ، یکی از اوصاف امام رضا است. دوستداران امام رضا هم این خصیصه را در خود پرورش می دهند. 📌روایت از همرزم شهید 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ @sh_mahdidehghan 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
🌹قفس زنگ زده دنیا 🌿روزها گذشت و پیگیری‌های مهدی بی‌نتیجه ماند. زمان اعزامش به سوریه مشخص نبود؛ پاسخ‌شان همیشه همین بود: "پرواز انجام می‌شود اما تاریخش مشخص نیست." چشم‌انتظاری و بی‌قراری‌هایش را که دیدم گفتم: "مهدی به نظرم برو سر کار. هم حال‌وهوات عوض می‌شه، هم شاید بهتر بتونی خبر بگیری." گفت: "نه من تا اعزامم به سوریه سر کار نمیرم. هرچقدر که طول بکشه." گفتم: "حالا که تاریخ ماموریت مشخص نیست. اصلاً به فرمانده‌‌‌ات بگو بعد از تعطیلات عید اعزامت کنن. بیا ایام عید رو کنار هم بمونیم." اشک توی چشم‌هایش حلقه زد و با بغض گفت: "مریم درکم کن. تو رو خدا دعا کن سفر قسمت و روزی من بشه. نمی‌دونم چرا از پا قدمِ من سفر دوستام هم داره عقب می‌افته." اشک‌هایش به پهنای صورت جاری شد. گفت: "من دل‌کنده‌ی . حالا که قرار شده با تمام پیگیری‌هام برم، دلم دیگه اینجا نیست. می‌ترسم اگه سفرم رو الان لغو کنم دیگه قسمتم نشه. " دستش را روی چشم‌هایش گذاشت و به طرف اتاق‌خواب رفت. نمی‌خواست اشک هایش را ببینم. صدای زمزمه‌ی مداحی که همیشه گوش می‌کرد، بلند شد: "منم باید برم، آره منم باید برم، بشم مدافع حرم." ☘️پیش چشم‌هایش دری باز شده‌بود که من آن را نمی‌دیدم. با همه‌ی وسعتش، برای دل عاشق او تنگ و تاریک شده‌بود. به دنبال چشمه‌ی خورشید، خودش را دائم به در و دیوار قفس می‌کوبید. من او را درک نمی‌کردم. روایت از همسر شهید @sh_mahdidehghan
عرض سلام و احترام خدمت همراهان کانال در مورد مراسم سالگرد شهید دهقان سوال کردید. ان شاالله تاریخ مراسم اطلاع رسانی میشود. @sh_mahdidehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکه ای از مهربانی برنامه امروز که مجموعه فرهنگی جهادی شهید مهدی دهقان با ویژه برنامه های فرهنگی و جهادی از جمله، گروه سرود، غرفه نقاشی، غرفه مسابقه، و با پایان زیبایی با توزیع افطاری بین خانواده های منطقه یحیی آباد کاشان رقم خورد.... باتشکر از همکاری حوزه های بسیج دانش آموزی خواهر و برادر مجموعه فرهنگی جهادی شهید مهدی دهقان 🆔 @gfjsmd_ir @sh_mahdidehghan
دعای روز بیست و هفتم به نیابت از شهید مدافع حرم مهدی دهقان «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیلَةِ القَدْرِ وصَیرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الی الیسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین. » «خدایا روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بارگران را، ای مهربان به بندگان شایسته خویش. » @sh_mahdidehghan
🌹او که خوش قول بود! 🌿چمدان سفر را برداشت و مثل پرنده‌ای که بالاخره در قفس را برایش باز کرده باشند با شتاب به سمت حیاط پر کشید. ظرف آب و قرآن را برداشتم و با همان سرعت از پله‌ها رفتم پایین. دوتایی تنها بودیم. در خانه را باز کرد و نگاهی به چپ‌وراست کوچه انداخت. انگار همسفرهایش به اندازه‌ی مهدی عجله نداشتند. ☘️چند برگ از سبزی‌های حیاط را چیدم و توی ظرف آب انداختم. آمد کنارم و گفت: "مریم هرقدر که توان داشتین برای من پولِ نماز قضا بده. اگه برام اتفاقی افتاد، دوست دارم مزارم کنار ، بی‌بی زینب باشه." نمی‌دانم چرا حتی در تصورم صحبت‌های مهدی را وصیت ندانستم و فقط گوش دادم. گفت: "مریم‌جان حلالم کن. می‌دونم تمام مسئولیت زندگی روی دوش تو می‌مونه." خیال کردم منظورش همین دو ماهی است که در مأموریت خواهد بود. خنده‌ام گرفت: “مهدی‌جان تو هم منو حلال کن." 🔷گوشی‌اش زنگ خورد. دنبالش که قدم برداشتم صبر کرد و گفت: "مریم، دوست ندارم بیای تو کوچه. همین‌جا از زیر قرآن ردم کن." از زیر قرآن که رد شد گفتم: "مهدی این ده‌روز به من خیلی سخت گذشت. از شدت اضطراب، گردنم درد گرفته. برام دعا کن. از حضرت زینب برام یه قلب بزرگ بخواه." 🔶تا نزدیک در رفت. برگشت، نگاهم کرد و با صدایی محکم گفت: "فکرای ناجور نکن مریم. من برمی‌گردم. اتفاقی برام نمی‌افته. خاطرت جمع." با شنیدن این جمله چه آرامشی گرفتم. مهدی من همیشه خوش قول بود... روایت از همسر شهید @sh_mahdidehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نغمہ‌ ملکوتۍ‌ عشـاق‌ را جز عاشـق نمی‌تواند بفهمد... اگر عاشـق‌ باشی‌ خواهی‌ دید کہ‌ نغمہ‌ پرندگان‌ وادۍ‌ عشـق‌، چیزۍ‌ جز شهادت‌ نیست @sh_mahdidehghan
بعضی ثانیه ها و لحظه ها از خاطراتت گفتن، نفس گیر تر است.... حضور در جمع دانش آموزان مدرسه دخترانه شاهد مس فروش نوزدهم فروردین ماه @sh_mahdidehghan