eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
629 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
167 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ تصویری پیشنهاد دانلود⚡ 📽 🖋🎼🎤شعر ، ملودی و صدای: محمد شهریاری 🎹تنظیم:حسن دینا 🎥🎞تصویر و تدوین: علی اکرمی @mohammadshahryari @shaeranehowzavi
بر اثر تیر اندازی گروهک های معاند به خودرو کارکنان پلیس راه شهرستان خاش تعداد چهار نفر از کارکنان آن پاسگاه _ستوان یکم مهدی الله پور -استواربکم محمد رضا اسماعیلی -استوار یکم رضا شیخی -استواربکم حسن وحیدی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. مظلوم بر کبوتر های خونین بال و پر باید گریست نخل ها را در غم تاراجِ سر باید گریست گریه بر مظلوم نوعی از جهاد اکبر است بر شهیدان گریه می باید، اگر باید گریست! غربت و مظلومیت ها گر دلیل اشک هاست بر شهیدان فراجا بیشتر باید گریست در هیاهوی خبر ها نامشان گم می شود دم به دم با پخشِ هر ساعت خبر باید گریست گرچه در میدانِ جنگ از مرگ گاهی چاره نیست بر جوانمردانِ بی برگ و سپر باید گریست نیست کافی در شعاعِ چشم ها باران اشک خون به قُطر چشم و مقیاسِ خطر باید گریست پا به پایِ کودکان و همسرانِ داغدار با عزای مادرانِ خون جگر باید گریست ما به مرگِ سرو های باغ عادت کرده ایم بر سکوت خویش و طوفان تبَر باید گریست ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• سید مرتضی هاشمی @sayyedmortezahashemii
🥀 وقتی قلم ز "والقلمت" آبرو گرفت باید برای از تو سرودن وضو گرفت اعجاز سبز حضرت احمد!کلام وحی! خورشید هم ز طلعت نور تو رو گرفت ای منحصر به فرد ترین در قیاس تو باید که با تو آینه را رو برو گرفت دریای بی کرانه!سعادت سزای اوست کاز کوثر زلال حضورت سبو گرفت حتی علی که ماه ز نورش گرفته وام نورانیت ز بارقه ی" آمنوا "گرفت از این خبر که شعله به دریا زدند باز بغضی دوید و راه نفس بر گلو گرفت ققنوس اگر به شعله زند جان عجیب نیست ققنوس تازه زندگی اش را از او گرفت با یاد آن سری که به نی از تو آیه خواند آن سر که لاله از قِبلَش رنگ و بو گرفت؛ کاغذ ز اشک چشم قلم کرده است غسل باید برای از تو سرودن وضو گرفت @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ادبی-اشراق
💠اداره هنرهای ادبی؛ معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌کند: 🔰 محفل هفتگی شعر حوزه《مشارق》 🔴با حضور: محمدمهدی خان‌محمدی 🔹زمان: دوشنبه، ۲ مردادماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۷ 🔸مکان: قم، خیابان شهدا(صفاییه)، نبش کوچه ۱۷، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، نگارستان اشراق. ⏰به مکان و ساعت برگزاری دقت بفرمایید. ✔️در اطلاع‌رسانی سهیم باشید. @eshragh_adabi
🥀 میان شعله می‌سوزد مگر باران؟ نمی‌سوزد اگرچه «جسم» هم آتش بگیرد، «جان» نمی‌سوزد به آتش می‌کشند این روزها قرآنِ ما را... لیک نمی‌دانند «فجر» و «طارق» و «فرقان» نمی‌سوزد نمی‌دانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان که «حمد» آتش نمی‌گیرد که «الرحمان» نمی‌سوزد خدای قصۀ قرآنیِ «عاد» و «ثمود»! آخر چرا این شهرها در آتشِ کفران نمی‌سوزد؟ مگر قرآن چه دارد؟ سوره سوره، خط به خط، ایمان دل مردم برای این همه ایمان نمی‌سوزد؟ به این کافرمرامان، منکرانِ نور و زیبایی بگو قرآن نمی‌سوزد، بگو قرآن نمی‌سوزد @shaeranehowzavi
🥀 در گوشه‌‌‌‌های غربت این دنیا با یاد کربلای تو می‌گریم غم دارم از ستاره فراوان‌تر اما فقط برای تو می‌گریم مانند بومیان قسم‌خورده مانند مردمان دل‌آزرده مانند مادران جوان‌مرده ای شاه! در عزای تو می‌گریم طوری که دسته‌های عزادارت طرزی که دوستان گرفتارت شکلی که شیعیان وفادارت آ‌ن‌گونه در هوای تو می‌گریم با تُرک‌های نوحه‌گرت گاهی مجروح می‌کنم سر و رویم را آن‌گاه تکیه‌داده به دیواری با ذکر "لای‌لای" تو می‌گریم گفتم به شمر تعزیه‌ات امسال آتش به خیمه‌گاه نیندازد خود را در این گناه نیندازد.... [این روضه را به جای تو می‌گریم] روزی به احترام شهیدانت، ای آفتاب مکه به قربانت! با حاجیان به سوی تو می‌آیم با کعبه در منای تو می‌گریم تیر از قفای تیر رها می‌شد پیراهنت دچار بلا می‌شد ای تشنه‌لب به مقتل خون رفته! چون رود در قفای تو می‌گریم دستار بر حریم سرت یعنی پوشیده باد راز مُعَلّایت آری تو راز بودی و تا محشر بر راز برملای تو می‌گریم حتی همین که اسم تو می‌آید چیزی مرا به گریه می‌اندازد ای آسمان گریسته بر جسمت! بر جان پارسای تو می‌گریم زخمی نباش این‌همه ای زیبا! ای دسته‌های نی کفنت! مولا! من دستمال گریه‌ی عشاقم از داغ بوریای تو می‌گریم @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ادبی-اشراق
انا لله و انا الیه راجعون برادر گرامی جناب آقای سیدعلی نقیب، درگذشت پدربزرگ گرامی‌تان را که سال‌ها مفتخر به خادمی آستان آل الله(ع) بودند را تسلیت می‌گوییم. از پروردگار برای شما صبر جمیل و برای آن فقید سعید همنشینی با اهلبیت(ع) خواستاریم. 🔸اداره هنرهای ادبی، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی @eshragh_adabi
🥀 سقفی به غیر از آسمان بر سر نداری تو سایه بر سر داشتی دیگر نداری خورشید بر نی بود؟ حق داری بسوزی دیدی به جز او سایه‌ای بر سر نداری برگشته‌ای؟ این را کسی باور نمی‌کرد برگشته‌ای؟ این را خودت باور نداری می‌خواهی از بغض گلوگیرت بگویی از لای لایی واژه‌ای بهتر نداری هر بار یاد غربت مولا می‌افتی می‌سوزی و دیگر علی اصغر نداری هر شب در این گهواره طفلی بی‌قرار است «سخت است این غم، سخت‌تر از هر نداری» ما پای این گهواره عمری گریه کردیم یک وقت دست از لای لایی برنداری @shaeranehowzavi
🥀 نسخه ی درد خودش را بی دوا پیچیده است او که جسم اکبرش را در عبا پیجیده است از عصای روزهای پیری اش دیگر مپرس راز این موی سپید و قد تا پیچیده است گوشه ای از فرش از داغ عزیزی دم به دم آسمانی ناله تا عرش خدا پیچیده است این صدای کیست گرم و دلنشین گوید اذان باز هم در خیمه عطری آشنا پیچیده است بانگ مظلومیت این قوم لبریز از خدا کربلا در کربلا در کربلا پیچیده است وای از طومار آن قومی که دین خویش را با امید گندم ری در ریا پیچیده است باد روی نیزه ها تا بشنود عطر بهشت مو به مو چون شانه در زلفی رها پیچیده است... @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طبق برنامه‌ریزی سازمان ادبیات دفاع مقدس، در حال تهیه لیستی از «شاعران موفق استان قم» هستیم که در تولید آثار در حوزه دفاع مقدس، جبهه مقاومت، شهدا و ایثارگران فعالیت داشتند یا علاقه‌مند به این موضوع هستند تا برای اطلاع‌رسانی و همکاری در برنامه‌های آتی، امکان ارتباط مؤثر با شاعران گرامی فراهم بشه. اگر محبت کنید اطلاعات ذیل رو به آیدی @aliabedi1994 بفرستید ممنون می‌شیم: نام و نام خانوادگی: شماره تماس: آخرین مدرک و مقطع تحصیلی: آثار منتشر شده: آدرس ایمیل: معاونت ادبیات و تاریخ اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان قم @shaeranehowzavi
🥀 علی علیست برادر! چه فرق اصغر و اکبر چه شیرخواره که شیرِ خداست از همه منظر عقیق سرخ ولا را پدر گرفته به چنبر قدش به زینت دوشِ نبی شده ست برابر ز شیرخوارگی اش پا نهاده است فراتر بزرگ بود و برایش رکاب عرش، محقر که در قواره ی فهمش نبود جامه ی باور بزرگ بود چو قرآن به روی دست پیمبر بزرگ بود تو گویی علی مقابل خیبر بزرگ بود و به دستش چراغِ خفتنِ اختر ملک خمیده نبندد به گاهواره ی او پر چنان بزرگ که خونش از آسمان برود سر سه شعبه چون سه خلیفه حسود بود و مکدر! بگو که خصم بداند حسین با علی اصغر زمین کرب و بلا را غدیر میکند آخر نیافت مرد دریغا میان آنهمه لشکر پس آب خواست که بیعت به آب بود میسر! امیر نطق که آندم نشسته بود به منبر به غیر خون گلویش نخواند خطبه ی دیگر اگر چه بود سه شعبه پی جدایی آن سر به نص لحمک لحمی یکی شدند دو پیکر علیه‌اسلام @shaeranehowzavi
🥀 ای روشن از فروغ رخت گلشن ازل ای در میان اهل بلا بهترین مثل شاگرد مکتب تو شده عقل تا ابد خورده به نام تو سند عشق از ازل تعظیم کرده پیش جمال تو ماه نو ای مشتری حُسن تو هم تیر و هم زحل می‌جوشد از زمین تو شهد و شکر هنوز تا ریخت از دهان تو "أحْلی مِنَ العَسَل" تو پور مجتبایی و همچون حسنْ کریم پروردۀ عمویی و همچون حسینْ یل عالم سراسر از حرکت ایستاده بود وقتی گرفته بود عمویت تو را بغل سرباز شاهی و شده بازیچۀ تو مرگ شد مات عشق‌بازی‌ات اینجا رخ اجل فرزند مصطفایی و تیغت به کربلا هم دست "لات" را زد و هم گردن "هُبَل" از تیغ تیز حیدری‌ات دشمنان هلاک جنگاوران به پای رجزهای تو فَشَل با رزم بی‌مثال تو ای آیۀ جمال شد زنده یاد رزم حسن در صف جمل تو کشتۀ بلای عظیمی و قاتلت اَنعام نه، سِباع که نه، بلکه "هُمْ اَضَل" تو قد کشیده‌ای و عمویت خمیده شد تیر و کمان عشق شمایید، بی بدل روشن‌ترین طلوع حماسه، برای تو شعری سپید گفتم و هر واژه شد غزل @shaeranehowzavi
فرهادوار هرکه به دل شور عشق داشت شیرین‌ترین خیال برایش شهادت است @shaeranehowzavi
🥀 آن روز جواب آب را حرمله داد پاسخ به گل رباب را حرمله داد پرسید حسین: بین‌تان مردی نیست؟ بی‌رحم‌ترین جواب را حرمله داد... @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
■ اربا اربا □ شعر و اجرا | فراز ملکیان □ تدوین | مسعود یوسف پور ◇ تهیه شده در انجمن ادبی مطلع https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
🌹 یک پا به ساحل می‌کشی صد قل هوالله صد دل به دریا می‌زنی الحمدلله داری سرِ بحثِ جدیدی می‌گشایی حرف از رگِ ما می‌زنی الحمدلله @ashareamirhosienhedayati
🥀 چه آتشی‌ست که در حرف حرف آب نشسته که روضه خوانده که بر گونه‌ها گلاب نشسته؟ صدای آه بلند است گوشه گوشۀ تکیه چه ناله‌هاست که در روضۀ رباب نشسته کدام سو بدود چشم‌های خستۀ این زن که در مسیر نگاهش فقط سراب نشسته «چه کرده‌اند که زیر عبا می‌آوری‌‌اش؟ آه! چه کرده‌اند که در چشم‌هاش خواب نشسته؟ چه دیر می‌گذرد! کو صدای گریۀ اصغر؟» میان خیمه زنی غرق اضطراب نشسته کشیده روی سرش باز چادر عربی را درست مثل سؤالی که بی‌جواب نشسته کسی نگفت در آن سرزمین چه دیده که یک سال رباب یکسره در زیر آفتاب نشسته @shaeranehowzavi