eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
168 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
تا بهار از فدک خنده ی تو زیبا شد نفس قدسی تو رایحه ی گلها شد از همان روز که شد هم سخنت در خانه فضه هم ورد لبش سوره اعطینا شد کهکشان ها همه با شوق طوافت کردند تا که سجاده ی تو رو به ملائک وا شد دم افطار که عطر خوش نانت پیچید باز هم پشت در خانه ی تو غوغا شد تو بهشتی ،تو همان گنبد خضرایی که باغِ دل‌مرده ی ما با نفست احیا شد چقدر خوب شد این کودک بازی گوشت در رواقِ حرمِ چادر تو پیدا شد سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
از باد و طوفان ها نمی ترسد عبایت آسوده تکیه می زند بر شانه هایت از کفتر جَلد تو گنبد را گرفتند در آسمان پیدا شد اما ردپایت در لا به لای "جامعه"باریده هر روز ابر زیارت نامه خوان سامرایت ذکر لبان حضرت عبدالعظیمی نام تو کرده مردم ری را هدایت هر بار در سجاده ات جریان گرفتی سیراب شد حور و ملک با ربّنایت تو جد قائم هستی و در اوج غم ها ذکر فرج بوده همیشه در دعایت 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃❤️🌹 تا نام و نشان یار غائب آمد عطر خوش مظهر العجائب آمد غیر از فرجت دعا نکردم هرگز هر بار که لیله الرغائب آمد 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 صبح و نسیم و گونه ایی که غرق شبنم بود و آفتابی که برای تو فراهم بود تو با صدای چلچله آواز می خواندی در باغهایی که پر از موسیقی غم بود گنجشک های خسته قبل از شانه های تو تصویرشان از آسمان یک جای مبهم بود از خارها با مهربانی می گذشتم من وقتی نوازش های تو در باغ مرهم بود حتی نسیمِ کوچه را با خود به وجد آورد از بس قدم هایت پر از باران نم نم بود مثل انار از شوق دستانت رسیدم من هرگز نگفتم سیلی پاییز محکم بود 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 مثل مفاتیح الجنان سرشار آه است حال دلی که با کمیلش رو به راه است شهر یتیم کوفه دیده، نیمه شب ها رد قدم های علی لبریز ماه است مردی که آغوش عبای وصله دارش سقفی برای کودکان بی پناه است هم بازی طفلان شده آن کس که خیبر بر روی کوه شانه اش مانند کاه است هر جا علی سجاده اش را پهن کرده آنجا برای سائل او قبله گاه است از چشم های دردمند او چکیده دریای طوفانی که در اعماق چاه است 💠 💠 @shaeranehowzavi
در دل بهمن شکوفا شد بهار انقلاب عطر فروردین دمید از لاله زار انقلاب باشکوهی که همیشه مشت های بسته داشت در خیابان ها رقم خورد اقتدار انقلاب سردرآورد از دل دریا،همان رودی که شد گوشه ی دنج جماران بی قرار انقلاب لاله ها در دشت تشنه سرخ پرپر می شدند تا مگر جاری بماند جویبار انقلاب از تبرها زخم خورد اما سرافرازانه ماند سرو سر تا پا غرور و ریشه دار انقلاب با چه ترسی دست و پا گم کرده دشمن،هر زمان خطبه خوانده روی منبر ذوالفقار انقلاب با بصیرت رد شدیم از فتنه ها، هر بار که چلچراغ راه ما شد یادگار انقلاب 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 غریب و در به در افتاده ام کنج شبستان مرا آغوش امن تو کشانده تا خراسان به دور تو که چرخاندم نگاهم را فرو ریخت گمانم پاره شد در چشم من تسبیح باران میان حوض مواج تو دیدم کهکشان را همین که ریسه ها در آسمانت شد چراغان دَرِ این خانه را از بید مجنون میتراشند که از بدو ورودش می شود زائر پریشان ملائک بال خود را زیر پایم فرش کردند به شوق دیدنت که رد شدم از صحن رضوان برای هم کلامی با کبوتر هات،شاعر چه گندم واژه هایی باز پاشیده در ایوان 💠 @shaeranehowzavi
🍃❤️🌹 هر نسیمی تربتت را از سفر می‌آورد عطر سیب کربلا را بیشتر می‌آورد قاصدک از کهکشان‌ها هر زمان رد می‌شود از ستاره‌بازیِ چشمت خبر می‌آورد شور بر پا می‌شود در سینه‌ي پاک صدف لحظه‌ای که فاطمه دُرّ و گوهر می‌آورد رود جاری می‌شود از چشمِ ابرِ بیقرار محتشم وقتی برایت شعر تَر می‌آورد با چه شوقی زیر پاهایِ تو می‌اندازدَش هرکسی که پیشکش نزد تو، سر می‌آورد فُطرسِ قلبم جدا شد از فرشته‌ها ولی تو اگر باشی شفیعش بال در می‌آورد 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 چسبیده بر روی عبای تو ستاره از کهکشان ها رد شدی بی شک دوباره گل میدهی در شعر من وقتی بسازم با حسن یوسف ها برایت استعاره بی شک تویی تفسیر والعصر خداوند زیرا به روز وصلِ تو کرده اشاره وا می کند هر روز دست ِ ظلم اینجا از گوش دخترهای کوچک گوشواره فرعون اگرچه می کُشد از ترسِ موسی سربازهایت را میان گاهواره بیدار خواهد شد جهان ،وقتی بیاید الله اکبر با صدایت از مناره 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹 به ظاهر جهان جای بی اعتباری شده ولی خنده ات مرهم زخم کاری شده من آن اشک دلتنگی زائری خسته ام که در گوشه ی جمکران تو جاری شده نسیم دل در به در تا رسیده به تو کنارت نفس تازه کرده بهاری شده کجا رودها همنشین نگاهت شدند؟ که دریا نمک گیر این همجواری شده به جز حسن یوسف نروییده از دامنش زمینی که با اشک تو آبیاری شده در آغوش امن ت به دنبال آرامش است جهانی که سرشار از بی قراری شده 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بهارت خنده بر لبها نشانده مرا تا قلب فروردین گشانده چگونه رد شدی از شاخه هایم که جای بوسه ی سبز تو مانده 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 هر بهاری را که عاشق کرده ایی در محضرت دود کرده دانه ی اسفند را دورِ سرت هرزمان ترسیدم از امواج دریاهای غم آمدم پهلو گرفتم در خیال بندرت بس که عطر حسن یوسف می دهد پیراهنت از نسیم بی قراری پر شده دور و برت احسن الحالی برایم جور کن، وقتی چکید اشک "حول حالنا" از چشم های مضطرت کاش تحویلم بگیری و جهانم نو شود ای که داری صد بهار تازه در چشم ترت شک ندارم هفت سین سینه ات را باز هم پهن کردی بر مزار بی نشان مادرت 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹 نمازی که خدیجه خوانده در پشت پیمبر شکوه اشهدش دارد هزار الله اکبر تمام هستی خود را به دین بخشیده بانو از آن روزی که دلبسته به لبخند پیمبر میان دامنش نازل شده اعجاز قرآن در آغوشش تلاوت می شود آیات کوثر شکوفا می شود خیر النسا در خانه،وقتی که ام المومنین باشد میان خانه مادر چگونه از فراق او پیمبر خون نبارد؟ غمش وقتی تمام آسمان را کرده مضطر محمد با عبای خود گلی را خاک کرده که با عطرش گلستان می شود صحرای محشر سلام‌الله‌علیها 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹 در راه وطن فنا شدن محترم است صد بار اگر جان بدهی باز کم است سوگند به تک تکِ شهیدان وطن 《جمهوری اسلامی ایران حرم است》 💠 @shaeranehowzavi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نمیخواهی در اوج سردسیری مرا محکم در آغوشت بگیری؟ به من هم اسم اعظم را بیاموز تویی که صاحب جوشن کبیری 💠 @shaeranehowzavi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تا می وزد در کوچه عطر آشنایت پروانه می افتد در آغوش عبایت تا تو ابوالایتام هستی شهر کوفه نان میخورد از سفره ی بی انتهایت انگشتر خود را که میدادی به سائل می زد خدا در عرش لبخند رضایت تو با شکوهی و نماز پنج گانه با شوق سجده می کند بر خاک پایت افلاک بوسه میزند بر پینه هایش وقتی که بالا می رود دست دعایت آن لحظه که قرآن به وصفت لب گشوده روشن شده عالم به نور هل اَتی یت پس کی دهان وا می کند چاه غم تو تا پی بَرد دنیا به عمق درد هایت بیرون بیاور از گلویت تیغ ها را تا بگذرد از آسمان رد صدایت 💠 @shaeranehowzavi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خون و باروت و هراس و انفجار آورده است شعله ی سرکش ببین با خود شرار آورده است هر نسیمی رد شده از شیون پروانه ها بوی خون از زلف های بی قرار آورده است این خزان با تو چه کرده باغبان، که در بهار جای زیتون باغ سبز تو انار آورده است آینه با چفیه رویت را بگیری بهتر است گردباد حادثه با خود غبار آورده است باز کن آغوش دشتت را فلسطین عزیز دامن مادر برایت لاله زار آورده است سنگِ غیرت تا که افتاده میان مشت ها کودکان را مرد جنگاور به بار آورده است 💠 @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ وطن بر روی موج غم سوار است و سرفصلِ خبرها ناگوار است بکش ما را ،نمیدانی شهادت برای بچه شیعه افتخار است @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ وقتی به چاقو ها رگ غیرت نشان دادی یعنی که با دستان خالی امتحان دادی عباس دوران ِخیابان ها شدی انگار آن لحظه که خوش غیرتی از خود نشان دادی فریاد غیرتمند تو از بس که بالا بود هفت آسمان را با صدای خود تکان دادی رحمت بر آن شیری که تو خوردی و این گونه در پای ناموس وطن ماندی و جان دادی زخم عمیقی داشتی در سینه ات اما درس جوانمردی به هر پیر و جوان دادی لعنت به آن آغوش های رایگان لعنت. وقتی بهایش را تو با جان گران دادی @shaeranehowzavi
🌺🌺🌺🌺 خیمه زده در سینه ها داغ عزایت خون گریه کرده آسمان حتی برایت تو صبح صادق بودی و در اوج شب ها خورشید را بیدار کردی با صدایت از بس برایت شهر را ناامن کردند شد گوشه ی حجره همان غار حرایت ای کاش میدید آسمان را در نمازت سجاده را که می کشید از زیر پایت از بوسه ی افلاکیان پر بود، افسوس حالا چرا در کوچه افتاده عبایت تو صادقانه بندگی کردی همیشه لرزانده پشت کافران را ربنایت نوری میان ظلمت شب پخش می شد هر جا که می کردی حدیثی را روایت رد می شود باران و می پیچد دوباره بوی غریبی در بقیع لحظه هایت @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 چنان خورده به جام خالی ام پیمانه ی تو که بیرون میزنم سرمست از میخانه ی تو میان صحن آیینه ندیدم لحظه ای را تماشایی تر از لبخند معصومانه ی تو کنار خلوت چشمت نشستم ذکر گفتم و دل دادم به کاشی های کنج خانه ی تو خیال آسمان ها را پَراندی از سر من شدم با خستگی هایم مقیم شانه ی تو بهاری می کند یک آن هوای چادرم را همین که در حرم پر میزند پروانه ی تو تو میدانی برایم خوشتر از خوان بهشتی ست اگر نوک میزنم دائم به آب و دانه ی تو نخواه از من کنار گنبدت عاقل بمانم که با رقص کبوتر ها شدم دیوانه ی تو @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 سینه ات را مثل دشتِ ارغوانی می کنی هر زمان از تیر دشمن میزبانی می کنی بوسه های آسمان را دیده ام بر شانه ات تا که بر بالای برجک مرزبانی می کنی کی حریف شور پرچم می شود طوفان غم تا تو از این خاک و وادی پاسبانی می کنی دانه های اشک تو سهم کبوتر می شود با نگاهت هر زمان که مهربانی می کنی در شکوه خود چه داری ای سپیدار بلند که تمام خاکیان را آسمانی می کنی مثل یک رنگین کمان از روی دوش آسمان می رسی و قدِ مادر را کمانی می کنی @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 هر زمان شرح زلالت را قلم می آورد چشمه از شوق تو با خود جام جم می آورد میگذارد دست خالی مرا در دست تو آسمان تا رو به این دارالکرم می آورد انقدر که شانه های گنبد تو محکم است ذکرهای ابری ام را تا حرم می آورد عطر دلتنگی تمام صحن را پر می کند تا سلامم را نسیم صبحدم می آورد می رود در پشت کوه قاف پنهان می شود هرزمان خورشید از روی تو کم می آورد می گذارد عاقبت پشت دَرِ باب الجواد هر کسی که با خودش از دور، غم می آورد @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 تو را در ذکر هایش خوانده سلمان تو را در سینه پنهان کرده قرآن‌ دهان وا کرده کعبه تا بگوید: علی جانم علی جانم علی جان @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 جهان آورده غم های دل شعله ورش را که بگذارد به روی شانه ی مولا سرش را علی از بس امانت دار خوبی بود در دین محمد هم به دست او سپرده کوثرش را نبی وقتی که بالا می بَرد دست علی را خدا رو می کند با شوق روز محشرش را وصی و جانشین که جای خود دارد،پیمبر به عالم می شناساند تمامِ باورش را خدا می خواست از بین تمام بندگانش فقط دست علی یاری کند پیغمبرش را همان دستی که لبخند خدا را کرده جاری و بخشیده به سائل با کرم انگشترش را غلام مرتضی شو تا ببینی کل عالم به سر دارد هوای خادمی قنبرش را به زیر پای او افتاده خیبر لحظه ای که امیر المومنین از جا درآورده درش را @shaeranehowzavi