eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
618 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
138 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
. تَتَوَدَّدُ إِلَيَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْكَ كَأَنَّ لِيَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ هم در عوض خوبی تو بد کردم هم دوستی و مهر تو را رد کردم گویی که به تو حق محبت دارم این‌گونه که راه لطف را سد کردم @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام سلام بر تو ای بهار خلایق و خرّمی روزگار🌺🍀 سلام و عرض ادب سال نو مبارک طاعات قبول🌺 @shaeranehowzavi
🌺🌺 سال نو آمد جدید و عید ما نوروز شد شادمانی بر تمام غصه ها پیروز شد آمد آمد آمد و تکرار آمد آمد و عید نوروزی که در بازی شب ها روز شد @shaeranehowzavi
ای باد صبا، صبحدمان است بیا ای مرغ سحر، وقت اذان است بیا در صحن بهار ،خوان رنگین پهن است افطاری عید و رمضان است بیا @shaeranehowzavi
لب ما و قصه‌ی زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی به جمال، وارث کوثری، به خدا! محمدِ دیگری به روایتی، خودِ حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی «بلغ العُلی به کمالِ» تو، «کشف الدُجی به جمال» تو به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی شده پُر، دو چشم تو از ازل، یکی از شراب و یکی عسل نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته حلاوتی تو که آینه، تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن، که قیامتی زد اگر کسی در خانه‌ات، دل ماست، کرده بهانه‌ات همه جا گرفته نشانه‌ات، به چه حسرتی، به چه حالتی غزلم اگر تو بسازی‌یَم، و نِی‌یَم اگر بنوازی‌یَم به نسیمِ یاد تو راضی‌یَم، نه گلایه‌ای، نه شکایتی نه! مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن ز درت، بیا و ردم نکن، تو که از تبار کرامتی @shaeranehowzavi
به مناسبت سالروز وفات (س) ◾️باغبان عترت◾️ بانوی مکه، گرچه خداوند مال بود در جستجوی موهبتی لایزال بود معشوق را چو یافت، به او‌ داد هرچه داشت آری، که کمترین هنرش بذل مال بود دلداده‌ی جمال مهی نو‌دمیده شد چون بدر كاملی كه خراب از هلال بود اعداد عاجزند ز درك حساب دل كی عشق پاك در گرو سن و سال بود؟ دوشیزگان به بنت خويلد حسد برند از بس که در سراچه ی حسنش جمال بود پیغمبری که خال و خطش رشک یوسف است مدهوش آن فضایل و آن خط و خال بود پیمان به جای دخترکان با خدیجه بست چون شرط وصل خاتم خوبان، کمال بود آباد، باغ عترت از آن ازدواج شد میلاد یاس در گرو آن وصال بود عمري پس از وفات غريبانه اش، رسول در حسرت خدیجه ی نیکوخصال بود... @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. اگرچه زنده کرده باد نوروزی گلستان را صفایی نیست بی روی دلارایت بهاران را پس از تو در بهاران هم دلم پژمرده است اما بهشت روی تو شاداب کرده باغ رضوان را ✍️ ، ۱۴۰۳/۰۱/۰۳ ساعت به وقت ۰۱:۲۰ 💔 هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی صلوات @SharheAtasheDel
مناجات سحر(طنز) سلام ای خداوندِ خورشید و ماه سلام ای خداوندِ گردون سپهر سلام ای خدایی که ما بندگان ندیدیم از دستِ تو غیرِ مهر خدایی که در داوری ها ،تکی نخواهی در این داوری هات،کوبل سپاس از تو که گشته امسال باز ز احسان و لطفت ،بهارِ تو دوبل خداوندِ دارای زور زیاد ترحم بفرما به بی زوری ام تویی قدرت مطلق عالم و من این بنده ی خُرد پیزوری ام خداوندِ داری مال کلان بده مال بسیار بر این فقیر خدایا کمک کن به من زودِ زود که کارِ من دربه در هست گیر تو ای مالکِ ثروت بیکران از آنِ تو هر باغ و هر ملک و دشت تو که کم‌نمی گردد از ثروتت به بنده بده وامِ بی باز گشت خدای توانا به ناممکنات که چیزی نباشد برایت محال کمک کن به من خواهشا با دلار گره وا نسازد ز کارم ریال! تویی که دهی ریش بر کوسه ها تویی که دهی مو به سرهای تاس خدایا به من ثروت آن سان بده که هرگز نگردم پیِ اختلاس خدایا شنیدم که دیشب زنم به وقتِ دعا گفت؛یخچالِ ساید اگر ساید دادی به او لطف کن مرا هم رها کن ز شرِ پراید خداوندِ خوبِ بهشت برین خدایی که داری عسل تویِ جوب تویی که به لطفت کنی خوب ،تا به این بنده ای که نبوده ست،خوب خدایی که رحمِ تو باشد زیاد منِ بی وفا را جهنم نبر تو آگاهی از عجز بسیارِ من ندارم ز حکم تو یارب، مفر خدایی که آگاهی از من ولی نگویی بدی های من را به کس نسازی مرا هیچ بی آبرو تو داری هوایِ مرا هر نفس خداوند مالک به مُلک جهان بده خانه ای، بنده مستاجرم کمک کن به من،موجرِ خیره سر دهد بهر هر چیزِ بیخود قِرم به من شغلِ بسیار خوبی بده که بیکار هستم خدای عزیز نباشد ولی زحمتِ آن زیاد که من سخت دارم علاقه به میز خدایی که وقتِ گرفتاری ام گرفتی همیشه سراغِ مرا ز مادر زن و همسرم ،راضی ام تو تغییر ده باجناق مرا بده بنده را بچه ی بیشتر که هر بچه دارای یارانه است اگر چه نباشد کلان،مبلغش ولی باز هم برکتِ خانه است خدایا من دربه در بی کَسَ اَم خودت بنده ات را پناهی بده خدایا تو آگاهی از خیرِ من به این بنده ات هر چه خواهی بده @shaeranehowzavi
نو بهار است ولی بی تو دلم غمگین است داغ هجران تو بر سینه ی من سنگین است جای خالی تو در سفره ی هر ساله ی عید سین بی نام و نشانِ سفری دیرین است بعد از آن فصل خزانی که ز پا افتادم می کشم ناز اجل را که بر این بالین است غم مهجوری و آوارگی و بی خبری طالع شوم من خسته دل مسکین است به دلِ موجِ فنا برده همه بنیادم سیل اشکی که به خون جگرم رنگین است مرهمی گرچه بر این سینه نبودست عمری شوق دیدار تو بر آتش دل تسکین است بی تو سالی ،که نه عمرم همه طی شد اما به دعایی سر این سفره دلم خوشبین است و نگاهم به همان جمله ی پایانی عهد و دمی گوشه ی چشمی ز گُلِ یاسین است برسم کاش به صبحی که از آن هرکوچه به تماشای گل نرگسمان آذین است @shaeranehowzavi
طاقتم دیگر ندارد حس هجران تورا می کشم با اشک وآهم هجر سوزان تورا ای که آهنگ قرارت دردل بی تاب من حس کنم با چشم جانم عهد وپیمان تورا می زنم بال وپری صحن وسرای خاطرت سر کشم از هر نگاهت جان جانان تورا دربهار آرزو گل می کند احساس من روی برگ گل نویسم راز پنهان تورا در بدر گشته دلم در کوچه های غربتی کی تحمل من کنم این موج حرمان تورا از کمند مهر توگیرم توان زندگی می کشم بر بوم جانم وجه خندان تورا سالها در کنج خلوت موج بارانی شدم روز وشب دارم تمنا فضل باران تورا بی قراری می کشد این جان بی تاب مرا بس دعا کردم نبینم موج طوفان تورا منتظر باشم که دل گردد تهی از اشک وآه لایقم گردان که بینم روی رخشان تورا @shaeranehowzavi
. إِلهي... بِكَ عَرَفْتُكَ وَأَنْتَ دَلَلْتَني عَلَيْكَ وَدَعَوْتَني إِلَيْكَ من بنده نبودم و خدایم بودی در غصۀ غربت آشنایم بودی من با تو شناختم تو را محبوبم سوی تو خودت راهنُمایم بودی @shaeranehowzavi
نقیضه سرایی شعر حافظ "نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی"" وتوی کوچه وبازار هَمَش ول باشی بروی سمت شمال وبا زن وبچه خود تا شب سیزده به در بر لب ساحل باشی شب عید است شب شادی و شیدایی وعشق نکند باز در اندیشه باطل با شی خوشکلی هست سرآغاز هزاران مشکل سعی کن پیش خودت خوش تیپ وخوشکل باشی وحشی بافقی واهلی وپروین نشدی لااقل سعی نما بهلول عاقل باشی دل تو رفت اگر در پی دلداری چند دل به دست آر که چون صائب وبیدل باشی چار چرخ دل تو باز اگر پنچر شد بهتر آن است در این مرحله بکسل باشی فکر ارزان شدن مرغ شب عید مبا ش چاره آن است که دنبال فلافل باشی ای به قربان دل هر چه که دیوانه بوَد توی این دوره چه خوب است خُل وچِل باشی آرزو کن که دلت شاد شود 'این کافی ست نه که در آرزوی جوجه و شنسل با شی @shaeranehowzavi
. سُبْحانَكَ يا رَحِيمُ تَعالَيْتَ يا كَرِيمُ أَجِرْنا مِنَ النّارِ يا مُجِير سُبحانَکَ يا رحيم امان از آتش داغی است به جان و دلمان از آتش سُبحانَکَ يا مَلِک پناه آوردیم جان و دل ما را برهان از آتش @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به این محاصره لعنت! نوار قرمز غزه! دهان زخم فلسطین! تو را محاصره کردند چکمه‌های شیاطین تو را محاصره کردند تا غریب بمیری به این محاصره لعنت، به این معامله نفرین... و هر شهید فلسطین ستاره‌ای شد و پر زد که این‌چنین شود ای غزه آسمان تو تزئین نوار خون و گل اشک اگر نبود، برادر! نبود این همه رؤیای کودکان تو رنگین کسی ز غزه پیامی به آسمان بفرستد کمی نگاه کن ای ماه پشت ابر، به پایین! جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا - امید بسته به خورشید روزهای پس از این... @shaeranehowzavi
زن ای پرنده ی محبوس ! ای پناهنده ! کجاست برق لبانت ؟ کجاست آن‌خنده؟! کجاست سرو که در سوگ‌ تو قیام کند بهار کو؟ که در این سردسیر لغزنده ..؟ کجاست روشنی آن نگاه مهرآگین کجاست خانه ی آن ماهتاب تابنده ؟ "کجا روم ؟چه کنم ؟ چاره از کجا جویم؟" که دست وحشی باد از جهان گلی کنده! زن ای طراوت دیروز و پرپر امروز! نگاه کن به فراسو ، به روز آینده نگاه کن به رهایی، به آن پرنده_بهار نگاه کن به فلسطینِ سبز و پاینده به لاله های شکفته میان دشت تنت_ قسم که گوش جهان را غم تو آکنده! قسم که بوی ملیح شکوفه می آید قسم که می رسد آن سبزی شکوفنده زن ای فرشته ی غزه! زن ای فرشته ی غم! قسم که می رسد آن انتقام کوبنده  .. @shaeranehowzavi
خون می چکد ز داغ جگرهای سوخته در هر طرف رها شده پرهای سوخته خون گریه می کنند درختان بی ثمر بر شانه های شانه‌به‌سرهای سوخته آوار خانه های امید است و کوه غم بر دوش زخم خورده ی درهای سوخته بر روی دست نام خودش را نوشته بود... نامی نمانده است به سرهای سوخته غزه میان بهت بشر شعله می کشد در حسرت حقوق بشرهای سوخته زینب تویی هنوز پرستار خستگان نام تو مرهم است به پرهای سوخته با خطبه ای به هم بزن این بزم شام را روشن نما مسیر ظهور امام را جام حماسه منتظر نام حیدر است پایان این محاصره در فتح خیبر است می ایستم مقابل گودال قتلگاه آنجا که چشمهای تو در خون شناور است زینب منم که مانده ام اینجا هزار سال جانی که رفت از تن تو جان خواهر است هر غنچه ی شهید که خون می خورد چو شیر هم بازی شقایق شش ماهه، اصغر است خون شهید می شکند پشت ظلم را هرجا گشایشی ست درین ره ازآن در است قدس شریف، قبله ی اول، به هر اذان چشم انتظار نغمه ی الله اکبر است این انتظار را به بهاری تمام کن یکتا امام جمعه ی دنیا قیام کن @shaeranehowzavi
آه ای مسلمان... کو غرش طوفانیِ بیدارها را؟ کو غیرتِ انسانیِ عیارها را؟ سر در گریبان کرده اند انگار شیران؟ کورند وحشی بازیِ کفتارها را در غزه معمولی شده گویا جنایت دیگر نمی بیند کسی آمارها را ! هر روز با قصد جنایت می زند شخم گاوآهن بی کس کُشی آوارها را بر نیزه می گیرند عُمّالِ جنایت حتی سرِ بر شانه ی دیوارها را حتی غزل تاب بیان کردن ندارد این قصه ی طولانی تکرارها را دردا که حتی واژه ها هم شرم دارند وقت سرودن،گفتنِ آزارها را آه ای مسلمان، از چه در بندِ سکوتی؟ وقتی که می بینی چنین رفتارها را آه ای مسلمان تا به کی کتمان این ظلم؟ انکار تاکی؟! نعره یِ اقرارها را دِینت ادا گردد به دین ،آه ای مسلمان آن لحظه که یاری کنی بی یارها را @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی نهاد نام شما را خدا حسن گفتند عرش و فرش همه یکصدا حسن در اوج تلخ کامی و آوار غصه ها طعم عسل دهد به دهان ذکر یا حسن دریای لطف و معدن جودند اهل بیت اهل کرامتند همه منتها حسن... تقسیم مال و بخشش آن کار کوچکی است وقتی فقط کریم گره خورده با حسن اوج هنر نمایی تان بوده در جمل وقتی نشانده شور و شر فتنه را حسن از آن زمان چه سخت برایت گذشت عمر آنهم جوار زور و زر و کینه ها حسن حرفی گزاف نیست که تاریخ گفته است از تو کلید خورده اگر کربلا حسن حتی بدون گنبد و گلدسته و ضریح داری گره گشایی و دارالشفا حسن @gida13 @shaeranehowzavi
خوشا به حال دوستانی که در چنین شبی شرفیابِ حضور حضرت ماه هستند. التماس دعا @shaeranehowzavi
بسم الله الرحمن الرحیم «حدیث باران» امشب چه خوش سروده، ایزد حدیث باران مِی می‌چکد از این مَه، در ماه روزه‌داران این مژده سررسیده، نجمی دگر دمیده شاهی جوان رسیده، از تیره‌ی نگاران شد چشم والدِ خاک، روشن ز نور افلاک از بَدر آن شهِ پاک، شد عید خاکساران بر سبقه‌ی پریشان، رو کن بسوی ایشان حاجت ببر به پیشِ، آن ناجی دچاران برگو به شاه مستان، ساقی حق‌پرستان کوری چشم پَستان، جامی بده به یاران @shaeranehowzavi