#آموزش_وزن_و_عروض
#جلسه_سوم
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#آموزش_تقطیع۱
فارغ از اینکه بخواهیم شعری بسراییم و یا وزن شعری را بفهمیم، گام اول، بحث #تقطیع میباشد.
تقطیع در لغت به معنای قطعهقطعه کردن و تکهتکه کردن است.
در اصطلاح شعر و شاعری «نوعی» بخشبخش کردن کلمات در یک مصرع را تقطیع میگویند.
در جلسه قبل عرض کردیم که اگر ما هر کلمهای را -همانند یک دانشآموز اول ابتدایی- به صورت عادی بخش کنیم؛ با یکی از سه هجای #کوتاه ، #بلند ، #کشیده مواجه خواهیم شد.
ولی همانطور که در تعریف تقطیع عرض شد؛ تقطیع، «نوعی» بخشبخش کردن است. یعنی بین تقطیع و بخشکردن کلاس اول ابتدایی تفاوتهایی وجود دارد از قبیل:
۱. در تقطیع بخاطر اینکه کلمات مختلف پشت سرهم خوانده میشوند و گاهی اوقات کلمات به هم وصل میشوند؛ خوانش کلمات متصل به هم دو نوع خوانش را بوجود میآورد(متصل و منفصل) ولی در بخشکردن بخاطر اینکه کلمات به هیچ وجه به همدیگر وصل نمیشوند یک نوع خوانش بیشتر وجود ندارد(منفصل).
۲. در تقطیع یک مصرع وقتی ما به #هجای_کشیده میرسیم آن را دو هجا در نظر میگیریم ولی در بخشکردن هجاهای کشیده یک بخش بیشتر نیستند.
در ادامه، تفاوت دوم را بیشتر توضیح خواهم داد.
اگر هجاهای کوتاه، بلند و کشیده را به همراه علایم اختصاری آنها خوب یاد گرفته باشید، بحث #تقطیع را متوجه خواهید شد.
✅هر جای این بحث را متوجه نشدید، برگردید جلسه قبلی را مطالعه کنید!
برای شناسایی وزن یک شعر چند مرحله وجود دارد:
اول: بخشکردن
دوم: گذاشتن علایم اختصاری
سوم: شناخت ارکان افاعیلی اصلی و فرعی و دستهبندی هجاها
چهارم: انتخاب وزن صحیح از بین اوزان معروف یا مهجور
در این جلسه دو مرحله اول را توضیح خواهم داد.
برای تقطیع صحیح، رعایت چند نکته هنگام تقطیع ضروری است:
۱. خوانش صحیح:
شعر را باید درست خواند تا تقطیع و سپس تشخیص وزنمان صحیح باشد و الا:
تا ثریا میرود دیوار کج
۲. در تقطیع، کلمات و هجاها را همانطور که میخوانیم، مینویسیم.
۳. کلماتی که با «آ ای او» به نون ختم میشوند، علارغم شباهت ظاهری به کلمات با هجای کشیده، هجای بلند(_) به حساب میآیند، لذا در تقطیع، نون چنین کلماتی نوشته نمیشود مثل:
«جان» «این» «خون» که نوشته میشوند:
«جا» «ای» «خو»
۴. کلماتی که به #های_بیان_حرکت مثل «میوه»، «که»، «به»(حرف ربط نه میوه بِهْ) و... ختم میشوند، بدون «ه» نوشته میشوند یعنی: «می/وِ» «کِ» «بِ»
همچنین کلماتی که به واوی که نوشته میشوند ولی خوانده نمیشوند ختم میشوند، در تقطیع حذف میشوند مثل «دو» که نوشته میشود «دُ» یا کلمه «خود» که نوشته میشود «خُد»
۵. حرف عطف واو اگر به صورت ضمه «ُ» خوانده شود نیز حذف میشود و ضمه آن را به حرف قبل میدهیم مثل:
جان و دل = جا/نُ/دل
و اگر به صورت «وَ» خوانده میشود عیناً آورده میشود مثل:
جان وَ دل =جا/وَ/دل
#آموزش_تقطیع را با یک مثال شروع میکنیم:
هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد
#سعدی_علیه_الرحمه
#مرحله_اول : بخشکردن
هر/کِ/چی/زی/دوس/ت/دا/رد/جا/نُ/دل/بر/وی/گ/ما/رد
✅اگر دقت کنید به کلمه «دوست» که رسیدیم با اینکه در بخشکردن، یک بخش بیشتر نیست ولی چون هجای کشیده است، دو بخش میشود!
توضیح آنکه هجاهای کشیده چون از دو علامت اختصاری _ و U تشکیل شده است، به مثابه دو هجا(بلند و کوتاه) میباشد.
و نحوه هجاگذاری آن بدین صورت است که اول، آخرین حرف را به عنوان #هجای_کوتاه جدا میکنیم و هر چه میماند را #هجای_بلند قرار میدهیم.
مثل:
بار =با/ر
باغ =با/غ
خواست =خاس/ت
دوست =دوس/ت
نیست =نیس/ت
#مرحله_دوم : گذاشتن علایم اختصاری
در این مرحله ما فقط دو علامت داریم:
_ و U
برای این کار بهتر است زیر هر بخش، علامت اختصاری آن را بگذاریم.
ببینید:
شعر: هر/کِ/چی/زی/دوس/ت/دا/رد/
تقطیع: _/U/_ /_ /_ /U/ _/ _
شعر: جا/نُ/دل/بر/وی/گ/ما/رد
تقطیع:_/U/_ /_ /_ /U/ _/ _
تذکر۱: مواظب باشید در هجاهای کشیدهای مثل دوست، وقتی حرف آخر را جدا کردیم و علامت هجای کوتاه (U) را به آن دادیم و مابقی یعنی «دوس» را هجای بلند (_) حساب کردیم؛ دوباره تقطیعش نکنیم!!
تذکر۲: بعد از یادگیری مراحل سوم و چهارم، هر رکن را جداجدا تقطیع میکنیم:
هر/کِ/چی/زی =_/U/ _/ _
دوس/ت/دا/رد =_/U/ _/ _
جا/نُ/دل/بر =_/U/ _/ _
وی/گ/ما/رد =_/U/ _/ _
تذکر۳: به تجربه برای بنده ثابت شده است که بیشترین اشکال وزنی به ندانستن همین #هجای_کشیده برمیگردد. چرا که قسمت انتهایی این هجا را حساب نمیکنیم و وزن مصرع ما -به دلیل هجای اضافه- دچار سکته میشود.
پس سعی کنید #هجای_کشیده را خوب یاد بگیرید!
در ادامه #آموزش_وزن_و_عروض ، جلسه بعد به #آموزش_تقطیع۲ خواهیم پرداخت و مراحل سوم و چهارم را توضیح خواهم داد...
#محسن_علیخانی
سوال و رفع اشکال:
@msalikhani
🔰
🔶 @shaershow 🔶
〰〰〰〰〰〰〰
#آموزش_وزن_و_عروض
#جلسه_چهارم
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#آموزش_تقطیع۲
در جلسه قبلی، دو مرحله از چهار مرحله #تقطیع را خدمت شما دوستان گرامی عرض کردم.
در این جلسه با مراحل سوم و چهارم در خدمت شما هستم.
#مرحله_سوم : شناخت ارکان افاعیلی اصلی و فرعی و روش دستهبندی هجاها
الف. شناخت ارکان افاعیلی اصلی و فرعی:
بعد از اینکه آموختیم که #شعر_کلاسیک حتما باید وزن، ریتم و آهنگ داشته باشد و همچنین این نکته که اوزان فراوانی بوجود آمده ولی با گذشت زمان تنها اوزان محدودی بخاطر زیبایی ریتم و آهنگ ذاتی خودشان باقی ماندهاند؛ اکنون با این مقدمه؛ باید برای سرودن، خواندن، فهمیدن و نشاندادن وزن و ریتم یک شعر یک سری علایم اختصاری ایجاد بشود.
ذکر سه نکته در اینجا به یادگیری #مرحله_سوم کمک شایانی خواهد کرد:
۱. این علایم اختصاری میتواند سلیقهای(شخصی) یا قراردادی(یک استاندارد همگانی و واحد) باشد.
اگر بخواهیم وزن و آهنگ کلمه «عاقبت» را با یک آهنگ سلیقهای و شخصی نشان بدهیم، بدین صورت است:
تق ت تق!
یا
دام دا دام
یا
ریم ری ریم
یا
کب ک کب
یا
لای لا لای
و....
ببینید میشود بسیار بسیار علایم اختصاری آهنگین برای کلمه «عاقبت» نوشت.
تازه برای یک کلمه و یک آهنگ خاص!
واضح است که اگر یک استاندارد مشخص و واحدی برای تشخیص و نشاندادن وزن و ریتم نداشته باشیم هر کسی با مدل و روش خود، وزن و آهنگ کلمات و به دنبال آن مصرعها و ابیات و اشعار را نشان میدهد.
لذا عروضدانان برای تعلیم و تعلم وزن، استاندارد #ارکان_افاعیلی را معرفی کردند.
از آنجا که آبشخور ریتم و وزن شعر پارسی و عربی بسیار به هم نزدیک بوده و هست از یک طرف و از طرف دیگر اینکه چون در آموزش ادبیات عرب، از سه حرف #ف_ع_ل برای نشان دادن افعال و اسم فاعل و مفعول و... استفاده میشد؛ لذا در اینجا نیز از همین حروف #ف_ع_ل استفاده شده است.
بنابراین به جای اینکه از علایم اختصاری سلیقهای و متنوع و متعدد استفاده کنیم، از استاندارد #ارکان_افاعیلی استفاده میکنیم.
عاقبت = #فاعِلُنْ = تق ت تق!
به همین راحتی!
۲. این علایم اختصاری مبتنی بر #ف_ع_ل دو حالت دارند:
الف. ارکان اصلی: ۸ رکن برای این ارکان گفتهاند:
#مفاعیلن: شکل اختصاری:U _ _ _ (مثال: الا ای دل)
#فاعلاتن شکل اختصاری:_U _ _(مثال: دشمنانم)
#مستفعلن شکل اختصاری:_ _ U _(مثال: حیدربابا)
#فعولن شکل اختصاری:U _ _ (مثال: کتانی)
#فاعلن شکل اختصاری:_ U _(مثال: عاقبت)
#متفاعلن شکل اختصاری: U)_U_UUمثال: متأسّفم)
#مفاعلتن شکل اختصاری: U)_UU_Uمثال: علاقهی من)
#مفعولاتُ شکل اختصاری:_ _ _U(مثال: مرحومَیْن=این رکن بیشتر در اشعار عربی بکار میرود)
ب. ارکان فرعی: اگر حرف یا حروفی از این #ارکان_اصلی حذف شود، ارکان فرعی خواهند بود مثل:
#مفاعیلُ (مثال: سرانجامِ)
#فعلاتن (مثال: قطراتی)
#مستفعلُ (مثال: هر چند که...)
#فعولُ (مثال: کریمه)
#فعلن (مثال: حسنی)
#متفاعلُ (مثال: شدهاند که...)
#مفاعلُ (مثال: مراسمِ)
#مفعولُ (مثال: هر چند...)
نکته: تمام این ارکان (اصلی یا فرعی) نیز باید مطابق خوانش و تقطیع علامتگذاری بشوند!
۳. سالم و غیرسالم(مزاحف): از ترکیب این افاعیل یا تکرار هر یک، آهنگهای گوناگونی به نام بحر پدید میآید. حال اگر وزن شعری از تکرار بدون تغییر هر کدام از #ارکان_اصلی باشد، به آن #بحر_سالم (مثل #بحر_رمل_سالم #بحر_رجز_سالم #بحر_هزج_ سالم و...) میگویند و اگر هر کدام از #ارکان_فرعی تکرار یا ترکیب بشوند، بسته به نوع تغییر به آن #بحر_مُزاحف (مثل #بحر_اخرب #بحر_محذوف #بحر_مکفوف و...) گفته میشود.
۴. تعداد ارکان (اصلی یا فرعی) در یک مصرع در وزن و ریتم شعر و همچنین در نام #بحر آن تاثیر کم یا زیادی دارد.
در هر دو مصرع یک بیت #شعر_کلاسیک تعداد ارکان یکی از چهار قسم زیر میباشند:
۱. مربع(چهارتایی = دوتا در مصرع اول و دوتا در مصرع دوم)
۲. مسدس(ششتایی = سهتا در مصرع اول و سهتا در مصرع دوم)
۳. مثمن (هشتتایی = چهارتا در مصرع اول و چهارتا در مصرع دوم)
۴. معشر(دهتایی = پنجتا در مصرع اول و پنجتا در مصرع دوم)
ب. روش دستهبندی هجاها:
برای دستهبندی هجاها یادگیری مطالب قبلی کمی ضروری است.
لذا اگر مطالب قبلی را خوب یاد نگرفتهاید، برگردید و دوباره مطالب قبلی را مطالعه کنید.
اگر پس از خوانش صحیح و تقطیع درست چند مصرع از یک شعر، تعداد هجاهای ما با مضرب ۴ (۸هجایی، ۱۲هجایی، ۱۶هجایی و ۲۰هجایی) و یا مضرب ۳ (۶هجایی، ۹هجایی، ۱۲هجایی و ۱۵هجایی) بودند، قطعا وزن و بحر ما سالم خواهد بود و طبق مضرب (۳ یا ۴) دستهبندی میکنیم (یعنی ۴تا۴تایی یا ۳تا۳تایی)و در غیر اینصورت، یکی از وزنها و بحرهای #مزاحف خواهد بود که هر دو روش را ترکیبی امتحان میکنیم (۳تایی ۴تایی ۴تایی ۳تایی و...)
@shaershow