eitaa logo
شاهــنامهٔ فردوســی
520 دنبال‌کننده
1هزار عکس
161 ویدیو
8 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🌿 و ویدیو ها ، ادیت ، میم و. رو اینجا ارسال کنید 👇 @rueen_tan ناشناس 👇 https://daigo.ir/secret/4207512 جواب ناشناس👇 @shah_nameh2 کانالمون تو روبیکا 👇 @shah_nameh1
مشاهده در ایتا
دانلود
پیمان صلح دو کشور : پادشاه ترکان بعد از شنیدن سخنان چشمانش خیس شد و دستور داد تا دبیر نویسنده بیاید و نامه ای بنویسد:« به نام خداوند خورشید و ماه که او به ما پادشاهی داد ... و از او بر روان درود که ما همه از نژاد اوییم، اگر بخاطر تاج و تخت بر نیک بخت ظلم کرد ، آمد و سراسر کین خواهی کرد و قلمرو ها به همان که فریدون تقسیم‌بندی کرده بود برگشت و شایسته نیست ما هم از آن تجاوز کنیم.. از جیحون تا ماوراءالنهر قلمرو ماست که جیحون مرز بین ایران و توران است و بخش ایرج هم ایران زمین است که فریدون داد که ما اگر به فکر جنگ باشیم خداوند از ما خشمگین میشود و بهتر آن است همان طور که فریدون به ایرج و و تور زمین سپرد قانع باشیم و بیشتر از این کین نجوییم که سر انجام همه ما خاک است و اگر دنبال کینه باشیم در سرای آخرت رنج نسیب مان خواهد شد و از این پس نه کسی از ما و نه کسی از شما از جیحون نخواهد گذشت جز برای درود و سلام ...» سپس روی نام مهر شاهی زد و نزد فرستاد ... کیقباد اینگونه پاسخ داد که « خوب میدانی که شروع کننده جنگ ما نبودیم و اول تور ستم کرد که شاهی مانند ایرج از ایران کم شد و در زمان حال هم افراسیاب بر ما لشکر کشید و با شاه چه ها کرد و از روی کینه با پر خرد کاری کرد که آدمی نمیکند .... اما اگر از بد پشیمان شده و پیمان ببندید من هم به دنبال کینه و آز نیستم و آن سوی آب را به شما سپردم شاید افراسیابی آرام گیرد ‌.» و سپس کیقباد پیمان نامه نوشت و نزد فرستاد .... @shah_nameh1
پایان جنگ : فرستاده به سرعت نامه را به رساند و پشنگ هم سپاهش رو جمع کرد و از جیحون گذشته و به توران بازگشتند ... خبر به رسید که دشمن از کارزار رفت و به او گفت « ای شهریار ... هنگام جنگ به دنبال آشتی نباش ، آنها قصد صلح نداشتند گرز من به این روز انداختشان ...» کیقباد پاسخ داد « چیزی نیکو تر از عدالت ندیدم ... نوهٔ ، پشنگ خواست جنگ پایان بیابد و سزاوار است هر کسی خردمند است به کژی و نادرستی حرکت نکند ... حالا از تا دریای سند عهدی به نام شماست برو و تاج بر سر گذار ... و هم پادشاهی را داشته باشد و آماده جنگ باشید که هیچ پادشاهی بدون جنگ نمیشود .... سپس کیقباد ادامه داد « که بدون تخت بزرگی نماند و جهان به یک موی نمیارزد که او از بزرگان یادگار است ...» سپس لباسی با یاقوت و تاجی از فیروزه بار فیل ها کرد و گنج های بسیار و نزد دستان فرستاد... سپس به و هم بسیار درم و دینار داد .... @shah_nameh1
خب دیگه قارن رفت 😂
چون تا ۲۰۰ سال پیش ملت اصلا کوروش و داریوش نمیشناختند ... اما خب اسکندر هست
https://eitaa.com/shah_nameh1/808 😂🤣😂🤣🤣🤣🤣🤣 _____________ خنده مکنی ؟
‌ هفته بعد میرسیم به پادشاهی کیکاووس ...😂 یعنی سراسر کارای این بشر میمه 😐😂 منتظر ترکیدن ناشناس و پیوی ادمین از میم ها و دیدگاه هاتون خواهم بود 😌😂 ‌
اره بعد دوتایی به سیاوش زخم زدن
دا.... کیخسرو ۳۰ روز رفت اردبیل اعتکاف کرد تا افراسیاب رو پیدا کنه 😐😂 ( البته اسم مال اونا اعتکاف نیس )
پایان پادشاهی : سپس شاه و همراه به سوی شهر اصطخر ( در استان فارس ) رفتند و آنجا کیقباد برای بزرگان سخنرانی کرد « تا جهان تحت فرمان من است عدالت خواهم کرد و جهان را جز با راستی نمیخواهم که غیر از این کنم خداوند خشمگین میشود ...و هر کس که نیاز به خورد و خوراک دارد به بارگاه من بیاید ...» سپس از زرمندگان کشته شده یاد کرد ... کیقباد همین گونه تا صد سال با خوبی و شادی زندگی کرد ... او چهار پسر داشت که نخستین پسرش و دوم پسرش کِی آرش و سوم کِی پَشین و چهارمین پسرش کِی اَشکَش نام داشت .... صد سال که گذشت برگ سبز پادشاهی پژمرد و فهمید زمان مرگ فرا رسیده پس کاووس کِی را فراخواند و از عدالت کردن با او سخن گفت « ما از این جهان رخت بستیم و تخت شاهی به تو رسید است ... انگار که همین حالاست که از البرز کوه آمدم و پادشاه شدم... تو باید پادشاه دادگر و پاک دینی باشی تا کسی جز آفرین بر تو نگوید ...اما اگر آز پیشه کنی سرت را تیغ تیز به باد میدهد .» این را گفت و جان داد و به جای کاخ تابوت جای او شد.. ساز و نهاد جهان اینگونه است که یه نفر میشود و دیگری کیقباد .... قصهٔ کیقباد اینگونه تمام سد و وقت شروع داستان کاووس است ... @shah_nameh1