ادامه :
#فرود پاسخ داد « من نام او را از مادرم شنیدم ، به من گفت وقتی به سپاه ایران رسیدی دنبال #بهرام بگرد و همینطور #زنگهٔ_شاوران که آنها یاوران و برادران پدرت اند »
بهرام گفت « تویی ؟ فرودی تو ای شهریار جوان ؟ »
فرود گفت « آری فرودم »
بهرام گفت « تنت را برهنه کن و نشان #سیاوش را به من بنما »
فرود بازو اش را به بهرام نشان داد مه خالی سیاه روی آن بود و بهرام فهمید که او از نژاد #کیقباد و #کیکاووس و سیاوش است و سریع از اسب پیاده شد و بر او آفرین کرد و فرود هم از اسب پیاده شد و به بهرام گفت « حتی اگر پدرم را هم زنده میدیدم انقدر شاد نمیشدم ، به بالای کوه آمدم تا از سپاه ایران فرمانده اش را ببینم و بخواهم تا مرا هم برای کینخواهی ببرند ، از تو میخواهم تا به #طوس بگویی که یک هفته به کلات بیایند و مهمان من باشند و روز هشتم به کین خواهی پدرم میرویم »
بهرام گفت « ای شهریار جوان میروم و هرچه گفتی به طوس میگویم اما او در سرش مغز و خرد ندارد ، هنر دارد و نژاد هم اما خرد ندارد و بخاطر پادشاهی #فریبرز ، با #گیو و #گودرز دعوا کرد ، اما حرفش این است که از تخمهٔ #نوذر ام و شاهی برای من است و ممکن از حرف مرا قبول نکند و به من گفت که برو و هرکس روی کوه بود را با خنجر بکش ... اگر من بیایم تو را برمی گردانم اما اگر جز من کسی آمد به دژ برو و درش را ببند و دیگر باز نگرد »
سپس یک گرز با دستهٔ فیروزه به او داد و گفت « این یادگاری از طرف من به تو و اگر طوس پذیرفت و آمدم هدیه های بیشتری در انتظار داری» ....
@shah_nameh1
بخاطر اصرار زیاد اعضا یک گروه آزمایشی براتون زدم که اگر مشکلی پیش نیومد باقی بمونه 😄
https://eitaa.com/joinchat/1834746702Cdd846b7a76
متونید بیاید
هر کسی با هر عقیده ای
شاهــنامهٔ فردوســی
بخاطر اصرار زیاد اعضا یک گروه آزمایشی براتون زدم که اگر مشکلی پیش نیومد باقی بمونه 😄 https://eitaa.
بحث من و دژم تمام نمیشود ، فقط از بحثی به بحث دیگر تبدیل میشود 😂
شاهــنامهٔ فردوســی
بخاطر اصرار زیاد اعضا یک گروه آزمایشی براتون زدم که اگر مشکلی پیش نیومد باقی بمونه 😄 https://eitaa.
بچه ها بگم این یه گپ چت نیست
یه گروه برای مباحثه و مجادله است
هدایت شده از باستان نامه
golnār and ardašēr .jpg
237.8K
شاهنامه:
▪️ لذتجویی یک دختر و پسر، حکومت چند صد ساله اشکانی را ساقط کرد.
🔻 دختری به نام گلنار (کنیزکِ اردوان پنجم پادشاه اشکانی) به اردوان خیانت کرد و با یک جوان به نام اردشیر بابکان (سر سلسله ساسانیان) وارد رابطه شد. این خیانت، یکی از دلایل وقوع درگیری بین اشکانیان و ساسانیان و در نتیجه منجر به سقوط شاهنشاهی چندصد ساله اشکالی گردید. در آن جنگ داخلی، خونهای بسیار هم ریخته شد.
🔸 شواهد نشان میدهد که گلنار قصهٔ ما، عاقبت به حرمسرای اردشیر بابکان فرستاده شده؛ از عشق و عاشقی هم خبری نشد.
🔹 این تجربهای برای ما (به ویژه نسل جوان) است که خط سیاسی خود را بر اساس لذتهای گذرا انتخاب نکرده؛ به وعدۀ نااهلان مبنی بر آزادیهای حیوانی (و نه آزادیهای انسانی) دل نبندیم. بلکه آرمانهای الهی و منافع میهنی را معیار انتخاب بدانیم.
مطالعه متن کامل نوشتار
@ir_bastan
شاهــنامهٔ فردوســی
شاهنامه: ▪️ لذتجویی یک دختر و پسر، حکومت چند صد ساله اشکانی را ساقط کرد. 🔻 دختری به نام گلنار (ک
وای سر گلنار خیلی فشار خوردم 😐
گنار وضعش خیلی خوب بود
هم خزانه دار و هم وزیر اردوان بود
هم صبح قبل از بیدار شدنش به کار های دولتی رسیدگی میکرد
هم معشوقه اردوان بود
اما .....
اما انقدر احمق بود که به اردوان خیانت کرد و زندگی اش رو به چوخ داد و بعد از به پادشاهی رسیدن اردشیر بابکان هم به سرنوشت نامعلوم دچار شد
تصمیم حمله به #فرود :
#بهرام برگشت و به #طوس گفت « روی آن کوه فرود است ، فرزند #سیاوش که بیگناه کشته شد ، #کیخسرو به تو گفت که گرد فرود نگرد »
طوس ستمکار گفت « من به تو گفتم بروی و هر کس روی کوه بود را نزد من بیاری ، حالا رفتی و میگویی او شاهزاده است ؟ اگر او شاهزاده است پس من کی ام ؟ من نیازی به مشورت گودرزیان ندارم که مدام زیان میزنند »
سپس رو به سپاه کرد و گفت « نامداری میخواهم که به بالای کوه برود و سرشان را از سر جدا کند و برایم بیاورد »
#ریونیز اعلام آمدگی کرد و بهرام گفت « ای پهلوان ، بترس از خداوند خورشید و ماه ، و از شاه شرم کن که برادر اوست و بسیار قدرتمند است و هر کسی را بالای کوه بفرستی زنده برنمیگردد »
سپهبد از گفتار بهرام خشمگین شد و چند سوار را به کوه فرستاد و باز هم بهرام گفت «این کار را کوچک نشمارید که بالای آن کوه برادر کیخسرو است و یک موی او بهتر از صد پهلوان است و هرکس سیاوش را دیده باشد از دیدن فرود سیر نمیشود »
این را گفت و آن نامداران بازگشتند اما داماد طوس بازنگشت و به سوی کوه رفت
وقتی فرود از بالای کوه ریونیز را دید کمان را کشید و به #تخوار گفت « ظاهراً طوس به سخنان بهرام گوش نداده و کسی جز بهرام سوی کوه آمده ، خوب نگاه ببین او را میشناسی ؟ »
تخوار پاسخ داد « این ریونیز است و چهل خواهر دارد و خود تک پسر خانواده است ، بسیار دلیر و چاپلوس و او داماد طوس است »
@shah_nameh1
ادامه :
#فرود گفت « هنگام نبرد این حرف هارا نمیزنند ، حالا او را در دامن خواهرانش میخوابانم
تیر بر اسبش بزنم یا خودش ؟»
#تخوار پاسخ داد « به خودش بزن بلکه جگر #طوس را بسوزانی و بفهمد که نباید با تو بجنگد »
وقتی #ریونیز نزدیک شد ، فرود تیر را در کمان کشید و چنان زد که کلاه خود را به سرش دوخت و ریونیز از اسب افتاد و اسبش برگشت
وقتی طوس آن صحنه را دید خشمگین شد و به پسرش #زَرَسپ گفت « آتش کینه را در دلت روشن کن و برو و انتقام ریونیز را بگیر »
زرسپ هم سریع کلاه خود اش را بر سر نهاد و سوار بر اسب شد و سوی کوه رفت
اینبار هم فرود رو به تخوار گفت « سواری دیگر فرستادند ، نگاه کن ببین این کیست »
تخوار پاسخ داد « این پسر طوس است ، زرسپ که همسر یکی از خواهران ریونیز است ، تیر دیگر به کمان بگیر و سرش را به خاک بدوز تا آن طوس دیوانه بداند تو شوخی نداری »
پس فرود تیری بر دل زرسپ زد و او را به زین اسبش دوخت و جنازه زرسپ از اسب افتاد و اسبش بازگشت ....
هلهله از سپاه ایران بلند شد و طوس خشمگین شد و با صدای بلند نالید
سپس از سر خشم خودش اسبش را سوی فرود راند ...
تخوار گفت « او خود طوس است ، بیا به دژ برگردیم و درش را ببنید ، حالا که داماد و پسر او را کشته ای دنبال کشتن او نباش »
فرود ناراحت شد و گفت « هنگام جنگ فرار نباید کرد ، حالا چه طوس حریفت باشد چه ببر و پلنگ »
@shah_nameh1
من امروز وقت گذاشتم بیژن و منیژه رو کشیدم😂
اگه مشکلی داره تو ناشناس بگید 😄
🏹𓂅#بیژن𓏲
👑𓂅#منیژه𓏲
🗺 𓂅#طراحی𓏲
ıllıllı ᴼᵘʳ ˢᵉᶜʳᵉᵗ ᶜʰᵃⁿⁿᵉˡ ıllıllı
𝒋𝒐𝒊𝒏 𝒖𝒔:@shah_nameh1
دوستان یه سوال
بنظرتون چرا با اینکه #اسکندر مقدونی ایران رو فتح کرده بود
ایرانیا تا دو قرن پیش انقدر دوستش داشتن و محبوب بود ؟ و حتی براش جعلیات تاریخی هم میساختن ( مثل کوروش کبیر در زمان ما )
و حتی تو شاهنامه هم نقش ذوالقرنین رو داره ؟ 🧐