eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
302 دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
مُرفهین ِ بے درد شهـدا بودند ! غـرق ِنعـمـتِ #اخلاص ... #ایمان... #مـقاومتـ ... #شـجاعتــ ... #آے_شهدا_جامانده_ایم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💢💎💢💎💢💎💢💎💢 🌸 🌸🌷🌸🌷🌸 🌷 💎💢💎💢💎 🌸🌷 🌷🌸🌷 🌷🌸 💎 💢💎 از شجاع بودنت چگونه بنویسم؛ قلم که به دست میگیرم نمیدانم چیزی را که حد ندارد چگونه بیان کنم! .. همرزمانش میگفتند: در سوریه مجروح شده بود،اما به کسی چیزی نگفته تا به عقب برنگردد.. وقتی آنها را مدافعان حرم میدانند وقتی به بی بی دوعالم میگویند مگر میشود ابوالفضل گونه نباشند!! تا آخرین قطره ی خون خود را فدای عشق اهل بیت علیهم السلام میکنند. سید سجاد اول جانباز میشود و بخاطر اینکه عقب برنگردد حرفی نمیزند و مجروحیتش را پنهان میکند و بعد از آن به شهادت میرسند. آخرین تماس را به یاد دارم زمانی که تماس گرفت و گفت در محاصره هستیم، برایمان دعا کن. درآن لحظه در جمعی بودم و هیچ نگفتم. فقط آشوب و اضطرابی داشتم که تا به حال آن را تجربه نکرده بودم!! من به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود. در دل دعا میخواندم و از خدا میخواستم تنهایت نگذارد..برایم که از سوریه تعریف میکنند یاد روز آخر خودمان می افتم. موقع رفتن! ..لبخندهایی که به من آرامش داد و با همان لبخندهای همیشگی ات رضایت را گرفتی. به برگشتت مطمئن بودم. هرچند که این روزها هم من با "خود تو" زندگی میکنم و وجودت را در زندگیمان حس میکنم. میگفتند: در سوریه هر کاری از دستش برمی آمده انجام میداد و به همه کمک میکرد پشت بی سیم آنقدر شوخی میکرد،که همه ی کسایی که ندیده بودنش میخواستن بدانند صاحب این صدا کیست ؛ از تنها نگرانی ات هم برایم گفته اند ؛ به آنها میگفتی نگران همسرم و مادرشان هستم ؛ آنها یک بار سختی این راه را چشیده اند و حال دوباره سختی نبود من... ؛ بعد از رفتن تو سختی ها چندین برابر شده اما به شوق دیدارت روزها را میگذرانم ؛ همسرم من اگر دختر شهید و اکنون همسر شهید خطاب میشوم در آرزوی روزی هستم که من را مادر شهید خطاب کنند ؛ همانطور که به تو قول دادم و از خواسته ام خوشحال بودی. فقط از تو میخواهم برایمان یک دعا کنی که تنها یادگارت را همچون خودت تربیت کنم . 💢💎💢💎💢💎💢💎 🌸🌷 🌸🌷🌸 🌷 💎 💎 🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
امام ما باید فکر کند. ما دست‌های امامیم و هر فکری کرد ما باید عمل کنیم. #شهیدحمیدباکری @shahedane
‍ 🍃باکری را همه می‌شناسند، نامش که برده می‌شود، و خدمت در پسِ ذهن‌ها نقش می‌بندد. دو برادر بودند که قلبشان برای می‌تپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی می‌کردند. 🍃قلم اینبار از حمید بنویسد... ، مبارزه را از برادر بزرگترشان آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به رسید. قد می‌کشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمی‌کرد. 🍃به و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در ، حمید را به آنجا کشاند! تمامِ فکر و ذکرش بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا می‌ریختند. 🍃رنگ و بویِ را که دید، گویی روحش به رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمی‌کرد. حتی وقتی در مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد. خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد بود و میدان جنگ! 🍃بی‌وقفه در بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول "استراحت را گذاشته بود بعد از "! شهادتی که در اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از بازنگشت اما آنچه حاکم است، است به حمید که در دلها مانده... 🍃فرمانده ؛ این روزها به چون تویی نیاز داریم...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد...درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به و منصب و میز نباشد! 🍃از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگ‌ها فاصله است؛ برای روحِ زمین‌گیرمان بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند! 🍃گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما... فرمانده ✍️نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ آذر ۱۳۳۴ 📅تاریخ شهادت : ۶ اسفند ۱۳۶۲ 🕊محل شهادت : جزیره مجنون، عراق 🥀مزار شهید : 🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💢🕊🌹🌹🌹🌹🌹 🕊💢🌹🌹🌹🌹 💢🕊🌹🌹🌹 🕊💢🌹🌹 💢🕊🌹 🕊💢🌹🌹 💢🕊🌹🌹🌹 اولين زيارت كه رفتم حرم حضرت رقيه سلام الله علیها توماشين يه تعداد از جامونده هاي غائله خان طومان (عزيزان شمالي ) بودند و همه در مورد خان طومان و رفيقاي شهيدشون حرف ميزدنديه تعدادشون خيلي ناراحت بودند و ميگفتند اگه چند نفري كه با اون جوون افغاني از ما حمايت كردند و محاصره رو شكستند نبودند ماهم معلوم نبود كه بتونيم برگرديم يكي شون اونجا گفت اسمش "غلام عباس" بود صبح روزبعد تو حلب تو مقري به اسم ابوحامد ديدم جووني با چهره خاص درحالي كه تفنگش رو برعكس از قنداقه اسلحه گذاشته بود رو شونه ش شروع كرد به حرف زدن : اول پوتين من ميرسه بعد پوتين هركي كه با من ميادهيچ كس ازمون حمايت نميكنه جز همين اسلحه اي كه تو دستمونه هركي ميخواد از خون رفيقاي شهيدش دفاع كنه بگه يا حسين(علیه السلام) صداي ياحسين بلند شد و يه تعداد حدودا ١٠٠نفر باهاش راه افتادند و رفتند خط تثبيتي اوليه رو جلو حركت النصره از خان طومان رو بگيرندپرسيدم اين آقا اسمش چيه گفتند "غلام عباس" تو منطقه خناسر تو خط مقدم ديدم از خسته گي خوابش برده (البته من رفته بودم سري بزنم فقط) از خسته گيش عكس گرفتم چند روزي دلبري كرده بود ازم بوي وفا ميداد به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) شكوه نميكرد خوش صحبت بودچهره خاص و تو دل برويي داشت كارم شده بود بهش گير بدم منم نيروي خودش كنه با خودم گفته بودم اگه روزيم شد بازم برم ،برم پيشش شجاعت ياد بگيرم شايد ده بار بهش گفتم تو رو خدا شهيد نشو خاطره نقل از " هادی خادم الحسینی" 💢🕊🌹🌹🌹🌹 🕊💢🌹🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ♡کاش میشد صدات کنم توام منو صدا کنی؛ من رضا رضا کنم توام منو نگاه کنی♡ 🍃میگویند برات کربلا میدهد؛ اصلا گویا صحن انقلابش و آن آغاز زندگی است و آن هنگام که زیرلب حاجاتت را زمزمه میکنی خود شاه خراسان دست هایت را به خدا میرساند... 🍃تو هم اینگونه بودی و آرزوی را دخیل بستی به پنجره فولاد رضا، اصلا تمامی ویژگی هایت را هم نیز به شاه خراسان اقتدا کرده بودی. ساده زیست بودن و دور بودن از تجملات. و هفته هایی که مزین به زیارت اقایت میشد. 🍃آنقدر الگوی خوبی بودی که فرزندانت قدم بر ردپای پوتین های خونی ات گذاشتند و راه تورا در پیش گرفتند. تویی که ماهر ترین تخریبچی بودی و اول از همه نفس خودت را تخریب کردی... 🍃به دل میدان نفس زدی و با زیرکی و مین های گناه را یک به یک خنثی کردی و با سلاح و اراده خود را به سمت خیمه صاحب الزمان(عج) روانه کردی... ✍️نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ خرداد ۱٣۵۵ 📅تاریخ شهادت : ٢٨ مرداد ۱٣٩٢ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده سید حمزه @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌹بسم رَبِّ الشُّهَدا🌹 یکی از شهدای مدافع حرم بود که در مقابله با نیروهای تکفیری به شهادت رسید. او به معروف بود، در مسیر دمشق درعا در جنوب سوریه بر اثر انفجار به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست. شهید حمیدی به و دلیریِ خاصی شهرت داشت. یکی از اطرافیان او نقل کرده است که جایی در حین مبارزه نیروها در حال کشیدن بودند اما شهید حمیدی برعکس همه نیروها، اسلحه خود را برداشت و به دل دشمن زد و دو نفر از این نیروهای تکفیری را نیز به اسارت گرفت و بسیاری را نیز به هلاکت رسانید. 🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 📸 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... ‍ اما اینبار این است که خود را به آب و آتش می زند که از تو سخنی به میان آورد انگار سلول های مغزش تمام توانشان را به روی سِن آورده اند که همه ی تو را به تصویر خاطرها برسانند درست است، تو همان شجاعتی هستی که حتی آوازه اش در میان آن همه دلاوری و پهلوانی به گوش رسید شجاعتی که نامش ، میشود گفت، لاله ای از دیار مردمان سلحشور . درست سه سال پیش، ۲۸ ابان۱۳۹۶ علیرضا در هشتمین اعزامش برای دفاع از حرم در شب شهادت بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلویش دستان را به گرمی فشرد و به رفقای آسمانیش پیوست 🍃به راستی ما چه خاطره ها با زخم پهلو داریم 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🔷تاریخ تولد : ۲۸ بهمن ۱۳۶۲ 🔷تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۶ 🔷مزار شهید : گلزار شهدای شهر 🔷:ابوکمال سوریه 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ 🍃چه بگویم که حتی در و دیوار خانه را که هر لحظه، بغض آلود شاهد زخم ها و سرفه های تو بودند، به تنگ آوردی... 🍃روزگار از تو می گوید ای برادر خوش لفظ دنیا، از یل که سلامتی اش پلی شد برای رسیدن به امنیت و ، همانی که سی سال با تاول های بدنش خو گرفته بود و همدردی برای زخم های تنش شده بود. که با زخم های کهنه اش درس و شهامت را به خودی خود به کائنات میداد و با نفَس های بهاریش چون باران آسمان و زمین را بهم پیوند میداد، نَفَس هایی که نوایش از جبهه و به یادگار مانده بود... 🍃علی آقا، به راستی که حقیقت این است تو همان نقطه ی اوج شکفتنی که تو را نخواست به یکبار از سر بگیرد. خواست که بند بندِ تو را شهید کند و امروز من زنجیر به اعتراف میگشایم که حقیقتا تو همان بهار سرسبز و زیبایی هستی که در تلاطم چون دریایی، همان دفتر خاطرات جنگی که چون به دل های چنگ زده دنیای ما می تابی و به خدا سوگند که راستی هستی که خطر اعجاز را با عمل به ما آموختی همانی که تاول های به روی تخته‌ی پیکرش کلید حل معادله های زندگیمان شد. 🍃آری یقیناً تو آن خوش پروازی هستی که تا اوج قله ی زیبایی پرواز کرد، خدا خواست که ذره ذره همه ی تو را شهید کند. ✨ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٨ آبان ۱٣۴٣ 📅تاریخ شهادت : ٢٩ آذر ۱٣٩۶ 🕊محل شهادت : جانباز دفاع مقدس که بعد از سالها در بیمارستان به شهادت رسید 🥀مزار شهید : مزار شهدای همدان @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم