eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
طرح ویژه برای #سالروز_شهادت الیاس چگینی و ذکریا شیری
‍ 🍃راوے قصه هاے قاصدڪے ست ڪه معرڪه عاشقے را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت رزم آوران را در دل تاریخ حک میڪند♡ . 🍃از آن روزے ڪه پیڪِ عدرا* برایش از هتک حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد ، رزم و را به تصویر ڪشید و ضمیمه ڪرد: بعضے از مردم جان خود را به خاطر خشنودے خدا می‌فروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود ذڪریا و . . 🍃به هنگام نماز ڪه تماشایشان میڪردے اللهم الرزقنا هایشان رنگ و نیتشان بوے داشت. سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را ،حداقل براے الیاس اینگونه بود🌹 . 🍃حلب مشتاقانه او را به آغوش ڪشیده بود .همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایے ڪه چشم مادر به قاب در خشک میشد😔 . 🍃فاطمه سه ساله زانوے غم بغل گرفته بود و بغضے میهمان گلویش شده بود لحظه‌اے چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهاے همچنان می‌بارید، براے قاصدک از پدرش سخن می‌گفت تا بلڪه به گوشش برساند🥺 . 🍃یادم به خرابه‌ے شام افتاد ، دخترے سه ساله ڪه بهانه را می‌گرفت میخواست از و درد سیلے به پدر شڪایت ڪند .به انتظار پدر نشسته بود بے رمق با خداے خود نجوا میڪرد و پدر را میخواست😭 . 🍃ذڪریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله (ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان ، چه هایے ڪه دلتنگ مهر پدری‌اند و چه محمد صدراهایے ڪه پدر را فقط در یک قاب عڪس دیدند😓 . 🍃حالا بعد از پنج بهار با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم سرزمین است. . 🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: بهارے ست ڪه عاشق شده و دلتنگ است براے عاشقانے ڪه از سرزمین دور مانده‌اند همچون الیاس. میڪند و برگ هایش را سنگ‌فرش خیابان ها میڪند به امید اینڪه الیاس ها برگردند😞 . پروازتان مبارک عباس هاے زینب(س)❤️ . پ.ن: * مرج عذراء ڪه امروز عدرا نامیده می‌شود شهرے است در  ڪه در آنجا حجر بن عدے به خاک سپرده شده است. پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷ . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴.حلب العیس . 📅تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱۳۹۹ . @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ‍ 🔰تازه پاسدار شده بود که به من گفت: زن می‌خواهد، وقتی از الیاس پرسیدیم که چه کسی را می‌خواهی در جواب بیست‌سؤالی راه انداخت! به ما می‌گفت بگردید گزینه‌ای را که می‌خواهم پیدایش کنید. 🔰دو دایره سفید و سیاه جلوی او گذاشته بودیم که اگر جوابش بله بود روی سفید و اگر نه بود روی دایره سیاه انگشت بگذارد! ما هم سؤال می‌پرسیدیم و او با گذاشتن انگشت روی دایرها جواب می‌داد، از روستا و محله و آشنا و فامیل پرسیدیم تا در نهایت روی گزینه‌ای توقف کرد و ما متوجه شدیم که خواهان دختر دخترخاله ناتنی من است. 🔰آن روزها دختران در روستا در سنین پایین ازدواج می‌کردند و عروس من هم 16سال سن داشت. این‌گونه شد که برای الیاس به خواستگاری رفتیم و بعد از بیست‌ سؤالی به دختر موردعلاقه او رسیدیم! ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ... •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🕊🕊🌷🕊🕊🌹 🌷🕊 💐یکی از دوستانش تعریف می کرد که الیاس روزهای اول خیلی سر به سر همه میگذاشت اما چند روز آخر خیلی ساکت شده بود.گفته بود:الیاس یا تو ترسیدی یا خیلی پیر شدی که آنقدر ساکتی، الیاس جواب داده بود نه پیر شدم،نه ترسیده ام،انشالله جلو که رفتیم می فهمیم. دوستش می گفت بعد از شهادتش متوجه حرف هایش شدم. 🥀دوستانش تعریف کردند:به خاطر شرایط بسیار سختی که در آن گرفتار شده بودیم به ساختمانی رفتیم،فرمانده پشتش را به نیروها کرد و گفت:هرکس می خواهد جلو بیاید دستش را روی دستم بگذارد و الیاس دستش را گذاشت. به همراه الیاس به خط زدیم.بین ما و الیاس خمپاره ای اصابت کرد اما الیاس همچنان پیش رفت تا اینکه خمپاره ای به نزدیکی اش خورد اما چون آتش زیاد بود نتوانستیم از جایمان بلند شویم لذا پیکر شهید به همان صورت در منطقه ماند.بعد از آن چند نفر از نیروها خواستند پیکرش را بیاورند اما موفق نشدند و پیکر شهید در همان محل شهادت ماند. ما از چیزی خبر نداشتیم،تنها،دخترم خواب دید که الیاس از او خداحافظی کرده است.خبر شهادت را که شنیدم خدارا شکر کردم.🕊😭 ✍به نقل از:همسر شهید 🌹 🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم