eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
302 دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 🌕شهید مدافع‌حرم ♨️اینم عاقبت تأخیر در نماز صدای اذان را که می‌شنید، دست از کار می‌کشیــــد؛ وضو می‌گرفــــت و بااخــــلاص در درگاه خدایش نمــــاز می‌خواند. نمازخواندنش دیـــدنی بـــود؛ تا به حال کسی را با این حــــال و خلــــوص ندیده بودم😍 یک روز مأموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم؛ کارهایمان که تمام شد، سوار ماشین شدیم. صــــدای اذان را می‌شنیدیم که عبدالحسین گفت: «پیــــاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و برویــــم!» یکی از دوستان گفت: «تا گردان راه زیادی نیســــت؛ در گــــردان نمازمان را می‌خوانیــــم»🤨 در طول مسیــــر، عبدالحسین دائمــــاً می‌گفت: «اگر در زمــــانِ نماز اول وقت تأخیــــر بیفتد، در تمام کارها تأخیــــر میُفتد!» یکهــــو برای ماشین اتفاقی افتاد و بدلیل آن مشکل، توقّف کردیم. عبدالحسین خنده‌ای کرد و گفت: «اینم عاقبت تأخیــــر در نمــــاز»😏 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💢خاطره‌ای از همسرشهید وقتی‌سوریه‌رسیدن‌بامن‌تماس‌گرفتندکه: من رسیدم‌واول‌زیارت‌رفتم.وتا هفته‌آینده نمی‌توانم‌تماس‌بگیرم.ولی‌بازهم‌دلشان‌ تاب‌نمی‌آورد. ویک‌روز‌درمیان‌تماس‌میگرفتندوحال‌من‌وزینب رامی‌پرسیدندتا‌این‌که‌درتاریخ‌۲۷‌آذر برای‌آخرین‌بارازسوریه‌تماس‌گرفتند آن‌روزحال‌‌وهوای‌عجیبی‌داشتنداصلاصدایش باروزهای‌دیگرفرق‌داشت‌؛سراغ‌همه‌رو‌گرفتند ده‌دقیقه‌ای‌بازینب‌حرف‌زدن‌وزینب‌‌به‌ باباش‌‌می‌گفت:بابایی‌پاشوبیادلم‌خیلی‌برات تنگ‌شده‌آخرش‌هم‌گفت بابایی‌من‌دیگه‌عروسک‌نمی‌خواهم‌فقط‌بیاااااا واین‌آخرین‌تماسشان‌بود بعدازتماسشان‌به‌گفته‌ی‌همرزمانشان‌ برای‌عملیات‌‌رفتندودو‌روزبعدازآخرین‌تماسشان درجنوب‌‌حلب‌شهرخانطومان به‌شهادت‌رسیدند...🕊🕊 شهید .....🕊🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📖 : خدایا ؛ در این عُمر نامم عبدالحسیــن ، دانشگاہ امام حسین ، لشڪر 14 امام حسین ، گردان 104 امام حسین ، خـداوندا ، خودت من را در راہ امام حسین قراردادی پس قربانی امام حسین ڪن ! 🥀 🕊 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنگام سفر به سوریه گفت اکنون بحث مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه مرزهای در خطر است. 🔻همسر شهید بیان میکند: می دانستم علاقه مند بود شجره صالحین را در خارج از ایران مثل عراق، پاکستان، لبنان و... پیاده کند. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📚نذر سوریه و دعای مادر یکبار خواست دعایی در حقش بکنم می‌گفت مادر دعایی بکن، خیلی کارم گیر است. هر وقت امتحانی داشت یا مشکلی داشت از من می‌خواست که دعایش کنم. سریع روضه پنج تن نذر کردم. همان اوایلی بود که قرار شد به سوریه برود. یک بار از محل کارش تلفنی باهم صحبت می‌کردیم. پرسیدم حمید مشکلت حل شد؟ گفت آره دستت درد نکند. گفتم من یک روضه پنج تن نذر کردم. با خنده‌ای از ته دل جواب داد دستت درد نکند اگر بدانی چه حاجتی داشتم بعد رو کرد به همکارانش و گفت اگر بدانید چه شده مادرم نذر کرده بروم سوریه! 🌷 /۹/۲۹ 🕊🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی اوقات شرایط طوری رقم می خورد که بچه ها مجبورند، خیلی زودتر از موعدشان بزرگ شوند؛ چون بار مسئولیت پدر را بر دوششان احساس می کنند. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 در روز شهـادت بـرادرم ... ایشان با یک بلـدِ راه همراه مےشوند . هدف ، خانـه ای در بالای تپہ بـود ، بہ گفتہ بلدچی نقطه‌ای استـراتژیڪ بود ڪہ نبایـد سقـوط می‌کرد. با وجود ڪمبود آب و غـذا و مهمات، امیر و ۴نفر دیگر به بالای تپه بسمت خانہ رفتند. حقیقتا امیـر آدم پای ڪاری بـود. به محض ورود بہ حیاط خانہ، نفر جلوی امیر از ناحیه قلب مورد هدف تڪ تیراندازهای تروریست تڪفیـری قرار مے ‌گیـرد و زمین مے ‌خورد. همرزم امیـر زنـده می ماند و امیـربرخلاف توصیه‌های همرزمانش مبنے بر خطرناڪ بودن موقعیت بہ ڪمڪ همرزم خود رفتہ و اورا از تیررس تڪ‌تیراندازهای تڪفیری نجات می ‌دهد کہ در این کار خود او از ناحیه سر مورد هدف تک‌تیرانداز تکفیری قرار میگیرد و دچـار جراحت سطحی می‌شود ، در ادامہ ، تڪفیری‌ها از سہ طرف بہ خانہ حملـہ ور مے ‌شـوند و امیر به تنهایی از یڪ اتاق بدون پنجره ، یڪ طرف را پوشـش می ‌دهد .. بہ گفتہ شاهدان عینی ، امیر با خواندن رجزهایی همچون «نحـن حیـدریه نحن قوّه حیـدریه ، نحـن شیـعہ علی ابـن ابی طالب» بالغ بر ۳۴ نفر از تکفیری ها را به هلاڪت می رسانـد ... تا اینڪه تکفیری ‌ها به پشت درب اتاق سنگر ایشان می‌رسند و یڪ نارنجڪ به داخل اتاق پرتاب می ‌ڪنند ولی امیـر نارنجک اول را به سمت خود تروریست‌ها باز پرتاب می‌ڪند. اما با انفجـار نارنجڪ دوم، ایشان به درجہ رفیع شهادت و آرزوی خود نائل می‌آیـد. ✍ راوی : ‌برادر شهیـد .....🕊🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شهیدی که 34 داعشی را لت و پار کرد 🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍁شهیدی که هر روز پای مادرش را میبوسید 🌹به یاد شهید مدافع حرم 🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*به نقل ازيك فرمانده درحلب* . . به سید گفت چند تا نیرو زبده بهم بده اونم گفت برو پیش سیاوشی باهاش صحبت کن نیروی خوبیه , رفت سراغش گفت بیا کمکمون خیلی نیاز به کمک داریم و دست تنهام,کم حرف بود وبا حیا ,سینه ستبر , قامت استوار , چهره نورانی ،مبهوتش شده بودم , قند تو دلم آب شده بود ,اگه قبول کنه و بیاد چی میشه یگان و زیرورو میکنه تو جوابم گفت بزا فکر کنم جوابش رو با شهادتش داد اون از قبل فکراشو کرده بود. 🌹 ...🕊🕊🌹🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
وقٺے پیڪر را آوردند، همسرش مبهوٺ؛ دسٺ نوازش به رویش ڪشید و اشڪ چشمان شهید سیاوشے پاسخے شد براے وداع... 💠 خاطرات شهدا براي امير، غريبه و آشنا فرقي نداشت. او با همه مهربان بود. يكبار داخل ماشين امير نشسته بوديم و غذا مي‌خورديم كه كودك فال‌فروشي به شيشه زد. امير شيشه را پايين داد و پرسيد كه غذا خورده اي؟ و كودك فال فروش جواب داد نه. امير غذاي خود را نصفه گذاشت و رفت تا براي كودك فال فروش از همان رستوران غذا بخرد. كودك فال فروش وقتي همراه امير از رستوران برمي‌گشت ، مي‌خنديد و حسابي خوشحال بود... به روایت همسر 🌹شهید مدافع حرم امیر سیاوشی🌹 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات   💐اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 •┈┈••✾•🍃🌸🌼🌸🍃•✾••┈┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
عکس باز شود👆 برای تشییع جنازه‌ام.... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
عکس باز شود👆 برای تشییع جنازه‌ام.... #شهیدامیرسیاوشی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه ش
‍ ‍ اون ک چشیده طعم این عشقو، غیر تو هیچکس و نمیشناسه هک میشه روی سنگ قبرم ، این سینه زن العباسه ریش‌های خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند،  همه و همه قطعا تو را یاد یک نمی‌اندازد؟ نامش بود. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش را دیدم و یک بیت معروف نوحه‌های حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد که ربط این به رایه العباس چیه؟ مثل همیشه راهکار علامه گوگل. سرچ که کردم علامت سوال‌هایم بیشتر شد. دیدم اُوهَع ، همه ما ها و که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست، یاد حرف   افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش صحبت کرده بود، حججی گفت قبلنا یه جاده بود که میشد ازش گذشت اما حالا شده یه تنگ که حتی مختصات روی نقشه‌اش هم نیست. سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیاتی‌ هاست ؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه امام حسین. همه‌ی ما دست و پا می‌زنیم برا پابوس آقامون . اما ؛ امیر سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام . نیومد.... رفت شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر به یاد اون قدم ور می‌داریم و آخر قبولی بدست اونه. رفت پیش عمه که بقول حاج محمود هیاتشون بی قرار بود و غصه و غم‌هاش بی‌شمار. ما اول مسیر و اون آخر مسیر بی‌صدا و بی‌ریا رسید به اون معبر لعنتی ؛ که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم ، چه برسه به معبر شهادت. سیاوش وسط آتش اینبار زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب. امیر جان ما مانده‌ایم راه که سرخ است از لخته خون شهیدان، ما مانده‌ایم و پاشی ناامیدی لیبرال‌های سگ سفت غرب زده، ما مانده‌ایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند، ما مانده‌ایم باسنگینی های پر از سرب و ، پاهای کِرِخت و بدون احساس، ما و آنهایی که ها در بدن های لاغر‌شان قایم باشک بازی می‌کنند و.... اما ته همه ما مانده‌ایم و و آه و پوزخند مدیران ✍🏻نویسنده: 🌹 📆تاریخ تولد : ۱۵ خرداد ۱۳۶۷ 📆تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴ 🕊️محل شهادت : خانطومان سوریه 🌹مزار شهید: تهران.امامزاده علی اکبر چیذر @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
از جوانی جز غمت چیزی نفهمیدم ولی خوب فهمیدم که پیری در جوانی ساده است 🌷 شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 [مختصری از زندگینامه و وصیتنامه] "❤️" تاریخ تولد: ۳۰ تیر ۱۳۶۴ تاریخ شهادت: ۲۹ آذر ۱۳۹۴ ☆♡رهبر عزیزم را که راه امام عصر(عج)را ادامه میدهد فراموش نکنید و یاریش نمایید...♡☆ 🕊 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
🌺🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 [مختصری از زندگینامه و وصیتنامه] #شهیدمدافع_حرم "#سجادعفتی❤️" تاریخ تول
‍ ♡بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم می دانی؟ اشک، است. آن دم که با عطر نام (ع) درآمیزد. . گاهی باید نشست، کنج دنج اتاق دل و ساخت. تنها به (ع). بهشتی عاشقانه، برای . برای التیام و . به دور از تمام خستگی ها و رنج های دنیا. تمام دلبستگی های فانی و  آمال بی‌اساس. گاهی باید نشست کنج دنج اتاق دل و خلوتی ساخت. خلوتی عارفانه، برای اشک. برای و تعمق. برای کاوش در کردار و رفتار و خواسته ها و اندوخته ها. . گاهی باید نشست و اشک ریخت برای این درمانده. برای نرسیدن ها و جاماندگی هایش. . باید اشک ریخت  و طلبید و دل را سبک کرد و آنگاه، این اشک بامسمّا قداستی بی مانند می یابد، که به عشق حسین(ع)، مزین گردد. مگر نه اینکه نام حسین(ع)،اعجاز می کند! . وه که چه زیباست، تجلی منتهای این اعجاز، آنجا که ، در واپسین لحظه های تنفس در این قفس، سر از زمین بر می کند و با عاشقانه، ذکر حسین(ع) بر لب جاری می سازد. ♡وه که چه زیباست، تجلی این اعجاز!♡ ✍️نویسنده : به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۳۰ تیر ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴.خانطومان سوریه 🥀مزار شهید : شهریار بهشت رضوان @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بعد از تیر خوردنش بچه‌ها اومدن به کمکمون  خیلی خون ازش رفته بود فقط برگشت به یکی از رفقا گفت: بلندم کن رو زانوهام بشينم برگشتم بهش گفتم: واسه چی..؟! خون زیادی ازت رفته که  آقا سجاد گفت: اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم.. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ موجـیم و طلوعے از ظفر مےخواهيم آن نور هميشہ مُستقر مےخواهيم ما اهل زمينِ خستہ از ظلمتـــ جور  خورشيد نگاه مُنتظَـر مےخواهيم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
♥️ آغاز می‌کنیم روز خود را به این کلام: ای کشته‌ی فتاده به هامون...               °°【 السلام! 】°° @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 السلام ایهاالشهید✋ شود مگر که سرصبح🌤 سلامتان نکنم...؟؟ تمام روز🌗را به انتظار این سلام سر میکنم..😔 و روزتان_شهدایی🌺🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم