eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
1.2هزار دنبال‌کننده
821 عکس
353 ویدیو
30 فایل
مؤلف : @alirezakalami صاحب ۹ عنوان کتاب از خاطرات #شهدا نویسنده دو کتاب از خاطرات شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه 👈 برای دسترسی سریع به تمامی مطالب «شهید کاظم عاملو»،پس از اینکه پیام سنجاق شده را کلیک کردید، #قرار_جمعه را دنبال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
💠اهمیت انتشار مطالب با ارزش است! 🔺 (ره): اهمیت انتشارات مثل اهمیت خون‌هائی است که در جبهه‌ها ریخته می‌شود. و(مداد العلماء افضل من دماء الشهداً)دماء شهدا اگر چه بسیار ارزشمند و سازنده است، لکن قلم‌ها بیشتر می‌توانند سازنده باشند و اصولاً شهدا را قلم‌ها می‌سازند و قلم‌ها هستند که شهید پرورند. از این روست که شما باید به ارزش کار خود توجه داشته باشید و بدانید هر عملی که ارزشش بیشتر باشد مسؤولیتش سنگین‌تر است. (صحیفه نور ج ۱۶ صفحه ۱۳۷) 📙 @shahid_ketabi
💠 شکستن فرهنگ غرب و شرق بدون مُیسر نیست. 📚صحیفه نور، جلد ٢١،صفحه ١٠٩ @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ علاقه امام به پاسدارها ! 🔰 شما این را بدانید که من به شماها علاقه دارم، به پاسدارها. پاسدارها بودند که مملکت ما را در یک زمانی که هیچ‌کس نمی‌توانست حفظ بکند، اینها حفظ کردند. الآن هم دارند حفظ می‌کنند. این یک علاقه الهی است که ما به شما داریم...✌️ (ره) @shahid_ketabi
ما مال خداییم؛ آدم مال کسی را صرف دیگری نمی‌کند ! ره @shahid_ketabi
♨️توصیه به تمام فعالان فرهنگی! 📍فرازهای مهمی از وصیت‌نامه در تاسوعای حسینی، ؛ متولد ۱۳۶۵ 📍شهیدی که رهبر‌معظم‌انقلاب بارها از او یاد کرده‌اند و دیروز در حرم مطهر درباره این فرمودند: "گاهی اوقات شما می‌بینید از یک روستا یک شخصیت منور و نورانی برمی‌خیزد. از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده به وجود می‌آید. ما از این مصطفی‌های صدرزاده در تمام سرتاسر کشور بسیار داریم، هزاران داریم اینها همه امیدبخش است" ۱۴۰۲/۳/۱۴ @shahid_ketabi
«برای بهترین دوستان خود آرزوی  کنید! هرچند که خیلی از افراد می‌گویند: خدا نکند! این چه حرف‌هایی است که می‌زنید؟ چرا دعای مردن می‌کنید برای هم؟ اما آنها غافلند از اینکه، شهادت مردن نیست، شهادت زنده ماندن ابدی است. جاودانگی‌ست و چه بهتر از جاودانه شدن... .» @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نقاط تاریک زندگی رهبر ایران، از نگاه مخالفان جمهوری اسلامی و جمعی از اندیشمندان بین‌الملل! به مناسبت سالروز آغاز زعامت رهبری معظم در سال ۱۳۶۸ @shahid_ketabi
آمدم بالای سر سید، بدنش کبود شده بود. اصلا حال خوبی نداشت وقتی بالای سرش رسیدم گفت: «حمید، بگو این چیزا رو از دستم در بیارن .» خودش می‌خواست آن‌ها را جدا کند که نگذاشتم. به سید گفتم: «مگه چی شده، براچی می‌خوای سرم و دستگاه‌ها رو در بیاری؟» گفت:« می‌خوام برم غسل کنم.» با تعجب گفتم:«غسل ؟!» نگاهی به صورتم انداخت و گفت :« آمده‌اند مرا ببرند» از این حرف بدنم لرزید. ترسیده بودم. سید مجتبی هیچ وقت حرف بی‌ربط نمی‌زد. با چشمانش به گوشه‌ای از سقف خیره شد. فقط به آنجا نگاه می‌کرد! تحمل این شرایط برایم خیلی سخت بود. نمی‌دانستم چه کنم. دوباره نگاهش به من افتاد و گفت:« آمده‌اند من را ببرند. پیامبر(ص) حضرت علی(ع) و مادرم حضرت زهرا(س) اینجا هستند من که نمی‌تونم بدون غسل شهادت برم!» یکی از دکترها مرا صدا کرد و گفت: «سید با ما همکاری نمی‌کنه. اگر حرف شما رو گوش می‌ده، کمک کنید تا این لوله را بفرستیم داخل معده‌ش . باید ترشحات معده را تخلیه کنیم.» رفتم پیش سید و گفتم :« اگر می‌خوای غسل کنی یک شرط داره! شرطش اینکه با دکترها همکاری کنی. من بهت قول می‌دم کمک کنم تا غسل کنی.» سید هم قبول کرد. از مراسم نیمه شعبان هیئت پرسید. گفتم: فقط جای تو خالی بود. مراسم خیلی خوب برگزار شد. سینا هم خیلی خوب مداحی کرد. سید دوباره نفسی تازه کرد و گفت : « به سینا بگو بعد از من این راه رو ادامه بده. بگو مداحی کنه اما نه برای پول.» ناراحت شدم و گفتم:«من حالیم نمیشه، از این حرفا هم نزن که بدم می‌یاد. خودت خوب می‌شی. می‌یای بالا سر سینا.» مکثی کرد و گفت :« من دیگه رفتنی شدم. اینجا دیگه کارم تموم شده، برگه‌م امضا شده .» تحمل شنیدن این حرف‌ها را نداشتم. چند نفر از پزشکان در کنارم ایستاده بودند. یکی از آن‌ها گفت:« تب سید خیلی بالاست. جدی نگیر، داره هذیون می‌گه» یک دفعه سید صدایش را بلند کرد به حالت اعتراض گفت: «کی هذیون می‌گه!؟ این که حمید، اون هم دکتر جمالیه و ...» می‌خواست ثابت کند که هوشیار است. به هر حال هر طور بود کار تخلیه معده انجام شد. سید در همان روز نیمه شعبان به سختی غسل کرد؛‌ . یکی از رفقا، که توانسته بود به ملاقات سید برود، می‌گفت: «مقداری تربت قتلگاه از طریقی به دستم رسید. داخل کمی گلاب که برای شستشوی ضریح (ع) بود. ریختم به نیابت شفا دادم تا به سید بدهند. وقتی سید آن را خورد، گفت:"این آب چی بود؟! خیلی عالیه. بوی می‌داد. بوی مدینه می‌داد. باز هم از این آب می‌خوام." اما دیگه چیزی نمانده بود.»😔 @shahid_ketabi
🔷 نامه به برادرش درباره «ره» در زمانی که او (برادرش محمد) ساکن آمریکا بود. 🔸«برادر، گرفتار تاریکی بودیم که امام خمینی از قلب تاریخی که می‌رفت تا فراموش شود، چون محمد فریاد برآورد که «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» و ما که هنوز دست و پا می‌زدیم تا به خویشتن خویش بازگردیم، از این سخن تازه شدیم و دریافتیم که آن چه می‌جستیم، یافته‌ایم! 🔸با همان عشقی که اباذر با محمد بیعت کرد، ما به امام خمینی پیوستیم و برادر، او را ندیده‌ای: دست خداست بر زمین؛ آن همه به صفات خداوندی آراسته است که هنگامی که دست محبتش را بر سر شیفتگان بالا می‌آورد، سایه‌اش زمین و آسمان را می‌پوشاند. 🔸من بوی خوشش را از نزدیک شنیده‌ام و صورتش را دیده‌ام که قهر موسی را دارد و لطف عیسی را و آرامش سنگین محمد را برادر! 🔸مادر به تو گفت (در پشت تلفن) که من کار پیدا کرده‌ام. این چنین نیست؛  من زندگی یافته‌ام. عشق خمینی بزرگ و عظمت فرهنگی آن چه می‌گوید، مرا آن چنان شیفته‌ی خود ساخته است که نمی‌توانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن هستم بیندیشم و جز به فرهنگی که در حال احیای آن هستیم. 🔸کارم در راه خداست (فی سبیل الله) و برای آن پولی دریافت نمی‌کنم. تنها سهمی اندک از بیت‌المال می‌برم که خورد و خوراک را بس باشد و بس. جهادی را که آغاز کرده‌ایم، امام خمینی «جهاد سازندگی» نام نهاده است. شمشیرمان قلم است و بیل و کلنگ و در راه سازندگی ایرانی آزاد گام نهاده‌ایم؛ ایرانی که منشا حرکت نوین تاریخ و خاستگاه فرهنگ نوینی است که دنیای تاریخ را سراسر دربر خواهد گرفت.» @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما جلوی آمریکا این‌طوری می‌ایستادیم. اسرائیلِ نجس که پشمِ آمریکا هم نیست 😂 @shahid_ketabi