eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2هزار دنبال‌کننده
842 عکس
350 ویدیو
21 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شگفتی‌های زندگی یک دانشمند هسته‌ای از ازدواج در سلف دانشگاه تا شروع زندگی در خوابگاه و افتخارآفرینی‌های بی‌شمار برای ایران @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥متهمین قتل شهید بسیجی ، از قساوت و جنایتی که مرتکب شدند می‌گویند برشی از جلسه دادگاه امروز بررسی روح الله عجمیان @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اغتشاشگران چه بر سر سید روح‌الله عجمیان آوردند؟! پخش تصاویری از جنایت رخ داده در کرج برای اولین بار و همزمان با برگزاری اولین جلسه دادگاه بررسی شهادت @shahid_ketabi
🍂 دنبال اسم و رسم باشیم باختیم! 👈 وقتی حسین به خانه آمد، از درجه و این حرف‌ها پرسیدم. گفت: «درجه‌ی خوب و ممتاز رو گرفتن. من و امثال من باید تلاش کنیم تا به درجه‌ی اونا که یه درجه‌ی خدائیه برسیم. اگه بخوایم برای خودمون اسم‌ و رسم درست کنیم که باختیم!» 📚 کتاب خداحافظ سالار، ص ۲۶۰ زندگی نامه @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥"ما تفریحمون همین چیزاست، دلمون به این کار جهادی و خدمت به مردم خوشه" 🔺تصاویری از شهید بسیجی احمدصالحی در اردوهای جهادی 🔻شهید صالحی از ادوار بسیج دانشجویی بود که روز گذشته در سیستان و بلوچستان به رسید. @shahid_ketabi
🔺 در یکی از مغازه‌ها مشغول کار بود. یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم. دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه کارتن‌ها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما! نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم. جلوی غرورم رو می‌گیره! گفتم: اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست! شما ورزشکاری و... خیلی‌ها می‌شناسنت. ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم! @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌گفت: وزن استخوان‌ها چقدره؟ پرسیدن پدرجان! برای چه این سوال رو می‌کنید؟ جواب داد: می‌خوام ببینم امانتم رو چطور دارم پس میدم😔😭 🌱|@shahid_ketabi
ما امروز چرا نایستیم؟ @shahid_ketabi
کتاب «رز آبی» زندگینامه شهید مدافع حرم علیرضا جیلان منتشر شد. کتاب به قلم همسر محترم شهید به رشته تحریر درامده است لینک خرید کتاب با تخفیف https://b2n.ir/jilan @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷✨شهدا زنده‌اند ... 📹 کودک پس از گذاشتن گل بر روی مزار مدافع حرم، جمله‌ای نا مفهوم می‌گوید و آن جمله این است: «میگه دستت درد نکنه...!» مادر می‌گوید، ابتدا نفهمیدم چه گفت؛ خانه که آمدیم، فیلم را که دیدم، از او پرسیدم و گفت: «مهربان بود، از آنجا به من گفت دستت درد نکنه برایم گل گذاشتی...» پیشنهاد می‌کنم آنچه تجربه‌گران درباره زندگیِ دیگر را گفته‌اند و گفتگوهایی که عباس موزون(در برنامه زندگی پس از زندگی) با افرادی که از کما برگشته‌اند را مرور کنید. آنها می‌گویند: وقتی در کما بودیم و با اطراف ارتباط می‌گرفتیم، کسی ما را درک نمی‌کرد، اما کودکان به خوبی متوجه می‌شدند. کودکان بهتر از هرکسی "حقیقت" را درک می‌کنند. و زنده‌ترین حقیقت موجود هستند. این ویدئو را با دقت ببینید و اگر دل‌تان گرفت، به شهدا، امام زاده‌های عشق مراجعه کنید...!🥀 @shahid_ketabi
۳۴ سربریده، هدیه به عروس کومله! (خاطره ای وحشتناک از دوران اسارت"آقابالا رمضاني" توسط کموله!) مرسوم است به میمنت ازدواج نوجوانی، جلو پایش قربانی ذبح شود؛ این رسم را کومله نیز اجرا می‌کرد با این تفاوت که قربانی‌ها در اینجا جوانان اسیر ایرانی بودند. چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سرکردگان بردند. پس از مراسم گفت: «باید برایم قربانی کنید تا به خانه شوهر بروم، دستور داده شد قربانی‌ها را بیاورند.» شش نفر از مقاوم‌ترین بچه‌های بسیج اصفهان را که همه جوان بودند، آوردند و تک‌تک از پشت سر بریدند. این برادران عزیز مانند مرغ سربریده پر پر می‌زدند و آن‌ها شادی و هلهله می‌کردند؛ ولی آن بی‌انصاف باز هم تقاضای قربانی کرد. مجددا شش سپاهی، چهار ارتشی و دو روحانی آوردند و از طرف اقوام و دوستان و آشنایان هدیه کردند! آن عزیزان نیز، چون دیگر برادران به فیض شهادت رسیدند. من و عده دیگری از برادران را که برای تماشا برده بودند به حالت بیهوشی و اغما به زندان برگرداندند؛ ولی شنیدیم تا پایان مراسم عروسی ۱۶ نفر دیگر را(مجموعا ۳۴ نفر!) هم در طی مراحل مختلف قربانی هوسرانی شیطانی خود کردند.😔 *پاورقی: کومله ( کومه‌له) نام یکی از گروهک‌های ضدانقلاب باگرایش مارکسیستی می‌باشد که در اوایل انقلاب اسلامی به مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی پرداخت و جنایات بی‌شماری را در حق پاسداران انقلاب اسلامی و خادمان نظام برخاسته از انقلاب مرتکب شد. این گروهک در حال حاضر نیز(اغتشاشات اخیر) در حال برهم زدن فضای امن داخلی با عملیات مسلحانه است. @shahid_ketabi
📌فعال رسانه‌ای آمریکایی: رسانه‌ها قدرتمندترین موجود روی زمین هستند؛ آنها قدرت دارند بی‌گناهان را مجرم جلوه دهند و مجرمان را بی‌گناه کنند و این قدرت است. زیرا آنها ذهن توده‌ها را کنترل می‌کنند." @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 به یاد «محسن قوطاسلو» 🌹 به یاد زمزمه‌هایش که آرزو می‌کرد برای و پیوستن به کاروان حسین(ع) 🇮🇷 ارتش و ارتشی باید به پرورش چنین افسرانی بر خود ببالد... @shahid_ketabi
♦️‌ نخبه بود که با رتبه چهار تجربی و پذیرش دانشگاه در فرانسه، درس و آینده و پول و شهرت و... رو رها کرد و برای وطنش جنگید تا شهید شد... تویِ فحاش، ریگ چسبیده به کف پوتین این شهید هم نیستی! @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدحججی میـگفت: یه وقتـایی دل‌کندن‌از یه سری چیـزای "خـوب" باعـث‌میشه... چیـزای بهتری بدسـت‌بیاریم.. بـرای رسیـدن به مهدی زهـرا"عج" از‌چـی دل‌کندیم؟!✋🏻 @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج : هر وقت در سختی‌های جنگ فشارها بر ما حادث میشد، وقتی که به صورت بسیار مضطری هیچ کاری از ما بر نمی‌آمد، پناهگاهی جز زهرا (س) نداشتیم و ما هم پناهگاهمون زهرا (س) بود. @shahid_ketabi
عصر یکی از روزها ابراهیم از سرکار به خانه می‌آمد. وقتی وارد کوچه شد نگاهش به پسر همسایه افتاد. پسر با دختر جوانی مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهیم را دید بلافاصله از دختر خداحاقظی کرد و رفت. می‌خواست نگاهش به نگاه ابراهیم نیفتد. چند روز بعد دوباره این ماجرا تکرار شد. دختر سریع به طرف دیگر کوچه رفت و ابراهیم در مقابل پسر قرار گرفت. ابراهیم با لبخند همیشگی با پسر ترسیده دست داد و گفت: ببین در کوچه و محله‌ی ما این چیزها سابقه نداشته، من تو و خانواده‌ات را کامل می‌شناسم، تو اکه واقعا این دختر رو می‌خواهی من با پدرت صحبت می‌کنم که ... جوان پرید وسط حرف ابراهیم و گفت: تو رو خدا به بابام چیزی نگو، من اشتباه کردم، غلط کردم و ... ابراهیم گفت: نه منظورم رو نفهمیدی، ببین پدرت خونه بزرگی داره و تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستی، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت می‌کنم. ان‌شاءالله بتونی با این دختر ازدواج کنی، دیگه چی میخوای؟ جوان با سرپایین و خیلی خجالت زده گفت : بابام اگه بفهمه خیلی عصبانی میشه. ابراهیم جواب داد : پدرت با من، حاجی رو می‌شناسم. آدم منطقی و خوبیه. جوان هم گفت : نمی‌دونم چی بگم. هرچی شما بگی. بعد هم خداحافظی کرد و رفت. شب بعد از نماز، ابراهیم در مسجد با پدر آن جوان شروع به صحبت کرد. اول از ازدواج گفت و اینکه اگر کسی شرایط ازدواج داشته باشد و همسرمناسبی پیدا کند باید ازدواج کند. در غیراینصورت اگر به حرام بیفتد باید پیش خدا جوابگو باشد. ابراهیم ادامه داد : حاجی اگه پسرت بخواد خودش حفظ کنه و تو گناه نیفته، اون هم تو این شرایط جامعه، کار بدی کرده؟ حاجی که از شنیدن ازدواج پسرش اخم‌هایش در هم بود گفت : نه ! فردا نیز مادر ابراهیم با مادر جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد ... بعد یک ماه آخر کوچه چراغانی بود و لبخند رضایت بر لبان ابراهیم . پ ن ؛ این ازدواج هنوز هم باپرجاست ! @shahid_ketabi