🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالگشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دستنوشتهها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان را منتشر خواهیم نمود.
#قسمت_چهاردهم
🔸 شبها استراحت میکردیم و روزها در بیرون شهر مستقر میشدیم. شناسایی صورت گرفته نشان میداد که عراقیها عمده قوای خود را روی ارتفاعات الله اکبر مستقر کردهاند. قرار این بود که با این نیروها که تقویت میشدند به تپههای الله اکبر حمله کنیم؛ از پشت تنگه چزابه را ببندیم و ضربه نهایی را به عراقیها وارد کنیم.
🔺 #غیور اصلی با آقای #احمد_غلامپور از اهواز حرکت کردند که خود را به بستان برسانند و نیروهای ما را با خودشان هماهنگ کنند که فردا شب وارد عمل شویم. احمد غلامپور، علی غیور اصلی، آقای ویسی و حسین نظیری پنج نفری شبانه با یک جیپ آهو با چراغ خاموش حرکت کردند...
🔅 محورها به هم نزدیک بود و چراغ خودروها را روشن نمیکردند. بین راه تصادف کردند و غیور اصلی شهید شد. با شهادت #غیوراصلی آقای شمخانی بیشتر احساس تنهایی کرد. آقای غیور اصلی از دست رفته بود و محور حمله در بستان و سوسنگرد ضعیف شد.
🔻 روزی شد که عراقیها نزدیک نورد رسیدند؛ هیاهوی بزرگی شد؛ وضع اهواز بهم ریخت. پس از این ماجرا، آقای شمخانی به من گفت محور بستان را تحویل #حمید_معینیان بده، خودت به اهواز بیا، همه کارها از هم پاشیده شده؛ بیا ببینیم باید چکار کنیم...
#ادامه_دارد
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالگشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دستنوشتهها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان را منتشر خواهیم نمود.
#قسمت_پانزدهم
#حسن_باقری در ابتدای ورود به اهواز دانست که بار زمین مانده جبههها، شناخت دشمن است. کسی اطلاعات دقیق ندارد که بتواند رفتار عراقیها را تحلیل کند. او بنیان اطلاعاتعملیات را گذاشت و با استفاده از نیروهای بومی شروع به شناسایی کرد.
🔅 کمتر از دو هفته پس از شروع جنگ دست اتفاق #احمد_سیاف_زاده و حسن را در کنار هم قرار داد تا توان و تجربه عملیاتی احمد با شناخت و اطلاعات حسن شبیخونی را علیه ارتش متجاوز شکل دهد؛ بهخصوص که احمد پس از فقدان #علی_غیوراصلی به دنبال اجرای شبیخونی نظیر عملیات حماسی #غیور_اصلی بود.
🔺 #حسن_باقری در همان روزها به عملیات اهواز آمد. پیراهن سپاهی و شلوار معمولی تنش بود.
گفت چه قدر نیرو داری؟
گفتم یک اتوبوس پاسدار دارم.
🟣 #حسین_علم_الهدی با گروهی از سپاه هویزه مترصد عملیات علیه عراقیها بود. گفت من هم قدری نیرو دارم. #محمد_حجازی دو اتوبوس پاسدار از اصفهان آورده بود. #علی_هاشمی هم گروهی از سپاه حمیدیه داشت. بیشتر نیروهای عرب سپاه اهواز برای #حسن_باقری کار میکردند...
#ادامه_دارد
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالگشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مس
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالگشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دستنوشتهها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان را منتشر خواهیم نمود.
#قسمت_شانزدهم
⭕️ #حسن_باقری با شناسایی #حمید_تقوی و #حمید_سیدنور در اطراف دب حردان در جایی به نام سید یوسف محلی پیدا کرده بودند که میشد دشمن را به تله بیندازیم و جاده اهواز خرمشهر را از پشت قطع کنیم.
🔻 آنها با دو اتوبوس و ما هم با یک اتوبوس حرکت کردیم، خیلی هم بد رفتیم. یعنی اوج بیسوادی ما در جنگ بود؛ کسی با اتوبوس نمی رود آنجا بایستد! اگر صبح خیلی زود حرکت نمیکردیم و برنمیگشتیم دشمن اتوبوسهای ما را میدید!
🔸به نتیجه کار هم اصلاً فکر نمیکردیم؛ فقط میخواستیم به عراق بزنیم. کما این که کسی قبل از تک #غیوراصلی حسابی برای نتیجه باز نکرده بود.
🔺پنجاه نفر از را سپاه اهواز، شصت نفر از اصفهانیها، با افراد علی هاشمی و علم الهدی در مجموع صد و پنجاه نفر- یعنی نیم گردان میشدیم. حسن باقری محورهایی را شناسایی کرده بود. گفت عراق خیلی باز ایستاده جای رخنه زیاد دارد...
#ادامه_دارد...
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دستنوشتهها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان:
#قسمت_هفدهم:
🔅 نمیدانستیم چه میشود. فقط کافی بود آنها ما را نمیدیدند و بین تانکهایشان قرار میگرفتیم در این صورت با نارنجک به تانکهایشان میرفتیم و اسیر میگرفتیم.
🔰 من، #حسن_باقری و #حسین_علم_الهدی با یک جیپ آهو جدا رفتیم؛ اتوبوسها پشت سر ما بودند. اتوبوسها را از جاده سید یوسف داخل بردیم. دیگر حسن به ما میگفت که چه کار کنیم. سید یوسف به کرخه کور میخورد. در آن جا یک تیپ عراق مستقر بود.
💢 میخواستیم در تاریکی شب عملیات کنیم چرا که پاتک #غیور_اصلی هم در شب انجام شده بود. تک شبانه اینگونه رایج شد. حسن که حجم تانکها را دیده بود به ما گفت یک تیپ از یک لشکر در این جا مأموریت دارد.
⭕️ اگر بین آنها برویم یک تیپ را منهدم میکنیم. این برای عراق قابل جبران نیست. اگر لشکر یک تیپش خورد، یک طرفش خالی میشود. روی کرخه دو پل بود باید از پلها عبور میکردیم...
#ادامه_دارد
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دستنوشتهها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان:
#قسمت_هجدهم
🔻 نیروها تا اذان صبح رفتند و پلها را پیدا نکردند. نمیخواستیم با اتوبوس از روی پل بگذریم ولی ستون نیروها را باید از پل عبور میدادیم عملیات نکردیم و برگشتیم چون خطرناک بود.
▪️فهمیدیم به این راحتی نمیشود نیرو برد. حسن گفت باید سازمان دهی بهتری کنیم و با شرایط بهتری برویم.
🔸آن دو پس از مدتی با گروه دیگری و به همراه نیروهایی از سپاه اهواز که با شروع جنگ از کردستان بازگشته بودند با سازماندهی بهتر بار دیگر به همان منطقه رفتند.
🔹ارتش عراق پلهای روی کرخه را خراب کرده بود. سراغ پلهای بومی رفتیم. نهرهای بزرگی از کرخه منشعب میشوند. عربها به آن عباره میگویند. عبارهها حدود هفت متر عرض دارند که آب زیادی را برای کشاورزی میآورند. میشد از داخل آنها به سمت عراقیها رفت. الوار دوازده متری تهیه کردیم و شب از روی آنها رد شدیم...
📸 اطلاعات تصویر:
از چپ ایستاده: عبدالله مومن زاده، جاسم حمیدی، علی شمخانی و شهید احمد سیاف
از چپ نشسته: مرحوم کاظم علم الهدی و شهید علیرضا دهبان
📌تابستان سال ۱۳۵۹ منطقه کردستان
#ادامه_دارد...
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالگشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دستنوشتهها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان را منتشر خواهیم نمود.
#قسمت_نوزدهم:
📌 آن شب بازهم عملیات نشد. کار در شب خیلی سخت بود. چون زمان کم بود وقت ما اول شب تلف میشد. این که خط مقدم داشته باشید یا نداشته باشید خیلی فرق میکند.
🔹عصر از چهارشیر اهواز حرکت کردیم. کلی از وقتمان گذشت تا وارد جادهها شدیم. دوم این که نقطه رهایی نداشتیم. اگر خاکریز بود تا فردا شب پشت خاکریز می ماندیم.
🔺به قدری به سیدیوسف رفتیم و آمدیم تا عملیات شد. دو شهید دادیم تا توانستیم کمی دشمن را منهدم کنیم. زمین هم نگرفتیم. بعد هم دیدیم هر عملیاتی انجام میدهیم فقط شهید میدهیم.
🔸معلوم شد دشمن را با این روشها نمیشود هل داد یا انهدام تیپی و لشکری کرد. حجمی نداشتیم. خسته به لبهی دشمن میرسیدیم حمله میکردیم و انهدامی صورت میگرفت اما دشمن خیلی احساس نمیکرد...
#ادامه_دارد...
📸 اطلاعات عکس:
شهید سیاف و شهید #حسین_امامی جانشین واحد طرح و عملیات در قرارگاه نجف
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالگشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دستنوشتهها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان را منتشر خواهیم نمود.
#قسمت_بیستم:
🔸 با #حسن_باقری بحث کردیم و به نتیجه رسیدیم که حتی برای عملیاتی درحد یک گردان یا نیم گردان هم باید مناسباتی طرح شود. حسن دانست با سرعتی که میشود به شناسایی رسید نمیشود به عملیات رسید.
🔹 از اینجا به بعد حسن باقری شروع به تشکیل شناسایی تیمهای محلی کرد. موتور در اختیار آنها قرار میداد که بتوانند تمام رفتارهای یگانهای عراق و سازمانهای رزم زرهی، مکانیزه، پیاده و ترتیب حجم نیرو و استعداد دشمن را به دست بیاورد؛ تا جایی رفت که اسم فرمانده یگانها را هم به دست آورد...
#ادامه_دارد...
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 روزهای نخست جنگ به روایت سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان به روایت کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان:
#قسمت_بیست_و_سوم/// #قسمت_آخر:
🔻از چزابه به بستان، سوسنگرد، هویزه، حمیدیه، نورد، دب حردان و بعد به کارون میرسید. در این مسیر یک سری شهر بود که مردم داخل آنها زندگی میکردند.
🔶 باورشان این بود که دشمن را با یک هل میشود به لب مرز فرستاد. باور سادهای بود. آنها به دلیل عِرقی که به جمهوری اسلامی داشتند دنبال کسی یا بزرگی میگشتند که روش و اطلاعات داشته باشد و به آنها سلاح و امکانات بدهد.
🔹 «اسماعیل کرشاوی» بزرگ یکی از طایفههای تصفیه شکر، سر شاخه یک سری از عشایر بود. گفته بود تعدادی نیرو دارم؛ شما ما را مسلح کنید، آموزش بدهید و بگویید چکار کنیم؛ میزنیم و جلو میرویم.
🔺 این گروهها مراجعه میکردند. حسن از این گروهها برای شناسایی استفاده میکرد.
#قسمت_پایانی
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🔅 با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، به دستور رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد و از اردیبهشت سال ۱۳۵۸ به صورت رسمی آغاز بکار کرد.
📌 مقابله با اقدامات نظامی گروههای سیاسی، مدعیان مسائل قومی، تجزیهطلبان و آشوبگران و ضعف دستگاههای انتظامی موجود، تاسیس نیرویی قابل اعتماد و سازماندهی شده را میطلبید.
🔰 این سازمان نوپا همچون دیگر نهادها دارای شورایی متشکل از فرماندهی، #عملیات، اطلاعات، پشتیبانی، امور پرسنلی، روابط عمومی و آموزش بود.
💢 با تشکیل سپاههای استانی و چالشهای امنیتی موجود در غرب کشور، بُعد امنیتینظامی سپاه از دیگر ابعاد جلوه مهمتری را به خود گرفت.
🔸قائله حزب کوموله دموکرات در غرب، ترکمن صحرا در شمال، خلق عرب در خوزستان، ناآرامیهای سیستان و از جمله فعالیتهای خرابکارانهی گروهک تروریستی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) باعث شد تا مقابله با آن نیاز اطلاعات دقیق و طرح عملیاتی با برنامه باشد.
🔹آموزشهای نظامی و آشنایی برنامههای عملیاتی همراه با برنامههای عقیدتی و سیاسی از جمله آموزشهای آن مقطع سپاه بود.
🔴 #سپاه_خوزستان نیز از این قائده مستثنی نبود. با تشکیل سپاه خوزستان به فرماندهی علی شمخانی، شورای فرماندهی آن نیز تشکیل شد. شهید مجید جعفری، شهید احمد سیافزاده، مرحوم علی و کاظم علمالهدی، سردار محمد بلالی، سردار مسعود شوشتری و... از جمله فرماندهان اصلی سپاه در سال ۱۳۵۸ بودند.
🟢 با تشکیل #واحد_عملیات_سپاه_خوزستان،
حفاظت از شخصیتها،
مقابله با اقدامات تروریستی گروهک خلق عرب،
آرامسازی اقدامات برخی طوایف استان،
مبارزه با قاچاق و پخش مواد مخدر،
حفاظت از اماکن مهم شهر همانند حراست از راه آهن، ادارات و...،
راه اندازی گشتهای امنیتی شبانه
از جمله وظایف این واحد بود.
☑️ با شروع جنگ تحمیلی، وظایف این واحد رنگ و بوی دیگری گرفت. تهیه طرحهای عملیاتی، شناخت مواضع دشمن، هماهنگی با واحد آموزش نظامی به منظور نظمدهی به نیروهای تازه وارد از جمله وظایف این واحد بود.
🔺با تشکیل قرارگاههای لشگری قدس، فتح، فجر و نصر معاونت طرح و عملیات جزء ارکان اصلی قرارگاه به منظور شناسایی مواضع دشمن، تعیین خط حد یگانها، توجیه طرحهای عملیاتی برای لشگرها، تهیه طرح عملیاتی به صورت منسجمو با حضور دیگر اعضای این واحد، بازوی اصلی فرماندهی قرارگاه محسوب میشد.
🟡 در طول ۸ سال دوران دفاع مقدس و مسئولیت معاونت طرح و عملیات توسط #شهید_سیاف، بیش از ۴۰ نفر در واحد طرح و عملیات قرارگاه کربلا حضور داشتند که از این تعداد، ۱۰ شهید در عملیاتهای دوران دفاع مقدس تقدیم اسلام گرديدند.
🔻از امروز سعی داریم شهدا و جانبازان سرافراز و مرحومین معاونت طرح و عملیات قرارگاه همیشه پیروز کربلا در دوران تصدی سردار شهید حاج احمد سیاف را معرفی کنیم.
🆔 @shahid_sayafzadeh
14.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 روایتی از پیچیدگیها و استحکامات ارتش بعث عراق در منطقه شلمچه در جریان عمليات کربلای ۵ توسط سردار سرتیپ شهید حاج #احمد_سیاف زاده/ دی ماه سال ۱۳۶۵
#شهید_سیاف
#روایت_احمد
#دفاع_مقدس
#راهیان_نور
#روایتگری
#سردار_سیاف
🆔 @shahid_sayafzadeh
33.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪩 دنیا پذیرفت خطی مقابل ایران نیست که شکستناپذیر باشه، حتی دژ شلمچه
💢 بیان نتیجه استراتژیک عملیات کربلای ۵ توسط #شهید_سیاف زاده فرمانده دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس)
#روایت_احمد
#احمد_سیاف
#سردار_بی_ادعا
#کربلای_پنج
🆔 @shahid_sayafzadeh
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
🎙خاطرهی حاج #احمد_اکبر_زاده از شهید #محمود_درخشان: #قسمت_اول: 🔆 او آمد، محمود درخشان را میگویم
🎙خاطرهی حاج #احمد_اکبر_زاده از شهید #محمود_درخشان:
#قسمت_دوم:
💢 #شهید_سیاف هیچوقت بچههای عملیات را تنها به خط نمیفرستاد، چون نگران این بود اگر یکی زخمی یا شهید شود، دیگری باشد که بتواند از حال و روز او خبر بیاورد.
من و شهید محمود درخشان در یک تیم موتوری با هم قرار گرفتیم. منطقه عملیات کربلای ۵ مدام در حال تغییر و تحول و بعضا دست به دست شدن توسط نیروهای خودی و دشمن بود و بچهها دو نفر دو نفر مدام به خط رفته و وضعیتهای جدید را میآوردند.
🔻 من و محمود هم مدام همین کار را میکردیم. و من از این که در این کار با محمود درخشان همراه میشدم خیلی خوشحال بودم. البته نه اینکه اگر با بقیهی بچههای عملیات میرفتم، ناراحت بودم؛ نه اصلا" اینطور نبود ولی محمود درخشان یک چیز دیگری بود.
🔸 در آن کوران جنگ و عملیات و آتش شدید دشمن که لحظهای قطع نمیشد و مدام جادههای عقبهی خودی و مراکز تجمع نیروهای ما را هدف قرار میداد. حرکت، آن هم با موتورسیکلت، بدون حفاظ، کار سادهای نبود و حتی بعضی اوقات از جاهایی سر در میآوردیم که هنوز دشمن کاملا" از آن جا پاکسازی نشده بود و یا در حال پیشروی بود.
🔹 شرق بصره به گونهای قلب صدام بود، به همین خاطر شدیدترین پاتکهای زرهی و پیاده را در آنجا انجام میداد. شدیدترین آتشهایی که در کمتر عملیاتی ریخته شده بود، در زمین کم عمق و عرض کربلای ۵ اجرا میشد.
#ادامه_دارد...
🆔 @shahid_sayafzadeh