eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍در بين خطراتي كه ما را مي كنند هيچ خطري بالاتر از اين نيست كه گاه انسان را به مي كشاند و خود انسان متوجه نمي شود. 📚منبع:سايت وصيت 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
✍صبح زود از خواب بلند شدم تا استكانها و ظرفها را بشویم. تانكر آب نزدیك دستشویی های صحرایی بود. مشغول شستن استكانها بودم كه متوجه شدم در یكی از دستشویی ها باز و یك نفر با سطل از آن خارج شد و به طرف تانكر آب آمد. كنار تانكر كه رسید، سلام كرد و حالم را پرسید. سطل را پركرد و دوباره به سوی دستشویی ها رفت. از پشت سر نگاهش كردم. مهارت خاصی داشت، آب را می‌ریخت و بعد داخل دستشویی را با جارویی كه داشت، می‌شست و سپس به دستشویی دیگری می‌رفت. مشغول تماشایش بودم كه عبد الحسین محمدزاده - كه در بدر به شهادت رسید - مرا به خود آورد: رسول! تمام نشد؟ گفتم: چرا... پرسید: اون كیه؟ گفتم: لابد یكی از نیروهای خدماتی لشكر است. گفت: رسول! این مرد، خیلی آشنا به نظر می‌آید. پرسیدم: مگر او را می‌شناسی؟ گفت: تو آقا مهدی باكری را تا به حال دیده ای؟ گفتم: نه. 💢گفت: به خدا مثل اینكه آقا مهدی است! گفتم: تو هم ما را دست انداختی ها! فرمانده لشكر اینجا چه كار می‌كند! او یك سر دارد و هزار سودا... مگر كارش تمام شده كه بیاید توالت بشوید! مرد سطل به دست به طرف تانكر آمد تا دوباره آن را پر كند. محمد زاده بلند شد و به طرفش رفت. من مطمئن شدم او فرمانده لشكر است؛ 💐ولی هنوز نمی‌توانستم باور كنم. از كنار تانكر بلند شدم و سلام كردم. بعد هرچه من و عبد الحسین اصرار كردیم كه سطل را از دستشان بگیریم و كار را ادامه دهیم، قبول نكرد. كار نظافت دستشویی ها كه پایان یافت، به طرف چادر فرماندهی برگشت. غیر از من و عبد الحسین كسی شاهد آن لحظات نبود. 🍀آقای كبیری می‌گفت: آقا مهدی را بارها در حال تمیز كردن توالتها دیده است. حتی به ما می‌كرد كه این كارها را انجام دهیم تا بچه‌ها به این كارها بدهند. 📚منبع : راوی: رسول اولاد ذابح، ر. ك: خداحافظ سردار، صص 23 - 25 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍مقام معظم رهبری : اگر پدر و مادرها، وقتی جوانشان رفت و شد، آه و ناله و گریه و شکایت و دعوا [ میکردند] و این‌ور و آن‌ور [گله میکردند]، خب خانواده‌ی بعدی جوانشان را نمی فرستادند. این خانواده‌های بودند، این روحیّه‌ها بود [که انقلاب را حفظ کرد]. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 📹 شهوت شهادت را بخُشکانید! 🎙 به روایت حاج حسین یکتا 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔳 شهید صدر در پاسخ به کسی که به او پیشنهاد داده‌ بود خودش زندگی‌نامه‌اش را بنویسد: خون من سرگذشت مرا شرح خواهد کرد، من جز خدمت به اسلام چیز دیگری نمی‌خواهم و اسلام امروز به خون من محتاج‌تر است تا شرح حال زندگی‌ام. ▪️ ١٩ فروردین، چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚توفیق شهادت❤️ ✔️راوی:محمدرضا ناجی 👈قرار بود براي تصويربرداري به🌷 و دوستان ملحق شويم. روز يکشنبه نتوانستم به بروم. هر چقدر هم با🌷 تماس گرفتم تماس برقرار نمي شد.تا اينکه فردا يکي از دوستان از برگشت.سلام کردم و گفتم: چه خبر از بچه ها؟ 🌷@shahidabad313 💢گفت: براي🌷 دعا کن.ترسيدم و گفتم: چرا؟ مگه زخمي شده؟ دوست من بدون مکث گفت: نه🌷 شده.همانجا شوکه شدم و نشستم. خيلي حال و روز من به هم ريخت. نمي دانستم چه بگويم.آن قدر حالم خراب شد که حتي نتوانستم بپرسم چطور🌷 شده. ⚘@pmsh313 💢براي ساعاتي فقط فکر🌷 بودم. ياد صحبت هاي آخرش. من شک نداشتم🌷 از🌷 خودش خبر داشت.به دوستم گفتم:🌷 به عشقش رسيد.او🌷 بود. بعد حرف از نحوه ي🌷 شد. 🌷@shahidabad313 💢او گفت که در جريان يک⚡ در شمال،پيکر🌷 از بين رفته و ظاهراً چيزي از او نمانده! روز بعد🌷 را آوردند. همين که را ديديم همه شديم!لنز پر از آب شده و خود دوربين هم کاملاً منهدم شده بود. با ديدن اين صحنه حتي کساني که🌷 را نمي شناختند، فهميدند که چه مهيبي رخ داده. ⚘@pmsh313 💢از طرفي همه ي دوستان ما به دنبال پيکر🌷 بودند. از هر کسي که در آن محور بود و سؤال مي کرديم، نمي دانست و مي گفت: تا آخرين لحظه که به ياد ما مي آيد،🌷 مشغول تهيه ي و بود. حتي از لودر که به سمت روستا آمد عکس گرفت. 🌷@shahidabad313 💢من خيلي ناراحت بودم. ياد آخرين شبي افتادم که با🌷 بودم.🌷 به خودش اشاره کرد و به من گفت: برادرت در يک تکه تکه ميشه! اگر چيزي پيدا کرديد، در نزديک ترين نقطه به☀️ _علي (علیه السلام) دفنش کنيد. نمي دانستم براي🌷 چه بايد کرد. شنيدم که خانواده ي او هم از راهي شده اند تا براي مراسم او به🌟 بيايند. ⚘@pmsh313 💢سه روز از🌷 گذشته بود. من يقين داشتم حتي شده قسمتي از پيکر🌷 پيدا مي شود؛ چون او براي خودش آماده کرده بود.همان روز يکي از دوستان داد در نظامي شهر، يک کاميون يخچال دار مخصوص حمل پيکر🌷 قرار دارد. پيکر بيشتر اين🌷 از آمده. 🌷@shahidabad313 💢در ميان آنها يک وجود دارد که سالم است اما! او هيچ مشخصه اي ندارد، فقط در دست راست او دو💥 است.تا اين را گفت يک باره به ياد🌷 افتادم. با و ديگر فرماندهان کردم. همان روز رفتم و کاميون پيکر🌷 را ديدم.خودش بود. ⚘@pmsh313 💎اولين🌷 بود که خوابيده بود. صورتش کمي بود اما کاملاً واضح بود که🌷 است؛. بالاي سر🌷 نشستم و زارزار کردم. ياد روزي افتادم که با هم از به بر مي گشتيم.🌷 مي گفت براي🌷 بايد از خيلي چيزها گذشت. از برخي فاصله گرفت و... 🌷@shahidabad313 🌟بعد به من گفت: وضعيت در چطوره؟ گفتم: خوب نيست، مثل.گفت: بايد را از حفظ کرد تا🌷 را از دست ندهيم. بعد چفيه اش را انداخت روي سر و صورتش.در کل مدتي که در بوديم همين طور بود. تا اينکه از خارج شديم و راهي☀️ شديم. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰گزیده ای از 🍀خدایا برای دفاع از دینت دویدم افتادم و بلند شدم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙 🌟 📚 ⬅️۵۶تا۶۰ 👈در این قسمت ها خواهید خواند: 💚مفقود شدن پیکر هادی❤️ 💚 و چهره ي داشتني اين طلبه ي هرگز فراموش نمی شود❤️ 💚از🌷 فقط لاشه ي عكاسي اش باقي مانده بود❤️ 💚 مي گفت براي🌷 بايد از خيلي چيزها گذشت. از برخي فاصله گرفت❤️ 💚هادی می گفت بايد را از حفظ کرد تا🌷 را از دست ندهيم❤️ 💚 در آخري که داشت،خيلي تلاش کرد تا مادرشان را به☀️ ببرد❤️ 💚همه مي گفتند که اين🌷 همه چيزش است.از🌷 تا و و...❤️ 💚#وصيت کرده بود پيکرش را در⬅️،⬅️،⬅️ و⬅️،🔃 دهند❤️ 💚ماجرای قبر شهید❤️ 💚وصیت های عجیب شهید برای تدفین❤️ 💚به خواست خودش بالاي🌷 نوشتند:☀️(س)❤️ 💚ماجرای سجاده پهن شده قبل از شهادت❤️ 💚وصیت هادی به عدم‌دفن در ایران❤️ 💚توصیه شهید به عدم مجلس عزا برایشان❤️ 💚توصیه شهید:روي سنگ قبرم من را نزنيد و بنويسيد که اينجا يک آدم گناهکار است❤️ 💚توصیه شهید:پشت سر ولی فقیه باشید❤️ 💚توصیه به رعایت حجابی که بوی حضرت زهرا(س) بدهد❤️ 💚کلام آخر شهید: _گناه دارد، ديگر نمي توانم زنده بمانم❤️ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت زندگی بعد تو بر هیچکس آسان نگرفت... 🌷 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹نماهنگ صیاد دلها 💐ویژه سپهبد شهید صیاد شیرازی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️معرّفی 🔹 خاطرات همسر سرلشکر ؛ قافله سالار مدافعان حرم است که به زندگی و فراز و نشیب های این شیرزن پرداخته. 👈این کتاب از دوران کودکی آغاز و نهایتا به در سال ۱۳۹۴ ختم می‌شود. انتشارات: روایت ٢٧ بعثت 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍به درخواست محمدتقی، بلافاصله بعد از در سی خرداد ماه همراه همسرش رفتند تربت حیدریه و یکماه آنجا ماندند. قبل از به همسرش گفته بود. 🍀 در زندگی باید باشی. زندگیت باید رو دوشت باشه چون زندگی با یک یعنی همین، جنگ نبود بازهم من یک جا بند نمی شدم... همش از این شهر به اون شهر... و باز تاکید کرده بود؛ زندگی با یه جهادگر یعنی همین! با همه این حرفهایی که زده بود خانم بله را گفت. محمدتقی با شنیدن بله عروس سرش را بلند کرد و نگاهش کرد و خندید. ساده و الهی و باصفایشان همین قدر و شروع شد. 📚منبع : هفته نامه یالثارات الحسین علیه السلام، شماره 655 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
✍اینقدر خُرده نگیرید. به خدا فردا سؤال می­شوید. لااقل اگر نمی­توانیم کمک کنیم با حرفهایمان ضربه نزنیم. چرا بی­جهت کاه را کوه می­کنیم؟! من از خداوند می­خواهم که ما را نمیراند. نطري_ثابت 📚منبع:سايت شهداي ايران 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
جنگ تحمیلی 🔰مقام معظم رهبری : یک‌چیز کوچکی نبود؛ ما هنوز هم بعد از گذشت سالها، ابعاد مهمّ این جنگ را درست نتوانستیم برای مخاطبین خودمان تشریح کنیم؛ یک بود علیه، حاکمیّت اسلام و امام بزرگوار. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا