#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت۳۰ تا چهل بعدا می اید
🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷
در این قسمتها می خوانید:
❤️#محبت آقا🌷#اباعبدالله (علیه السلام) با گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود❤️
💚زندگي لذت بخش در كنار مولا علی(ع) ❤️
💚زندگي در💥#نجف را دوست داشت💚
❤️پسر بسيار #با_ادب و#شوخ و#خنده_رويي بود❤️
💚طلبه لوله کش،با حالات معنوی❤️
❤️#هادي مثل بسيجي هاي زمان#جنگ بسيار#شجاع و بسيار#معنوي بود❤️
💎به🕌مسجد هندي ها#علاقه داشت.#نماز_جماعت اين🕌#مسجد توسط☀️#آيت_الله_حكيم و به حالتي#عارفانه برقرار بود. براي همين بيشتر مواقع در اين🕌#مسجد#نماز مي خواند.خلوت هاي#عارفانه داشت.☀️#نماز_شب و برخي#اذكار و#ادعيه را هيچ گاه#ترك نمي كرد💎
🌷#هادي يك انسان بسيار عادي بود.مثل بقيه تنها#تفاوت او#عمل_دقيق_به_دستورات_دين بود🌷
🍁#توكل و#اعتماد عجيبي به خدا داشت🍁
☀️#مرد_ميدان_جهاد☀️
💥اهل خلوت معنوی و ذکر💥
💚ماجرای دست سوخته هادی و طهارت درونی💚
🌷@shahidabad313
🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷
#کلام_از_شهدا
✍بعد از بنده، هرگز از #خط_ولایت خارج نشوید، بسیار مواظب باشید که فتنه گران گاه به نام #ولایت در پی خواهند بود تا شما را در مقابل #ولایت قرار دهند.
#شهيد مدافع حرم محرم عليپور
📚منبع کلام:اسك دين
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
دم #محرم بود و ما از اینكه نمیتوانستیم برای #امام خود #عزاداری كنیم، بهشدت ناراحت بودیم. زنده یاد ابوترابی پتویی به خود پیچیده بود و زیر پتو، آرام به سینة خود میزد. پرسیدم: آقا سید! این چه دردی را دوا میكند كه در زیر پتو دستی به سینه بزنی؟ گفت: میخواهم یادم نرود كه #محرم است.
💢آن روز من و سیزده تن از #اسرا را #كتك زدند. بدن برخی از ما تا حدودی قوی بود؛ اما تن نحیف سید ابوترابی چگونه میتوانست تحمل ضربات را بكند؟ البته او تحمل كرد و آهی هم نكشید؛ مبادا روحیه اسرا تضعیف شود. خیلی برای ما سخت بود كه شاهد تنبیه و شكنجه سید باشیم.
🍀بعد از اتمام شكنجه، من به خاطر قدرت بدنی قادر به راه رفتن بودم؛ اما جسم ضعیف مرحوم ابوترابی نه؛ لذا سراغش رفته، ایشان را بغل كردم و كشان كشان داخل آسایشگاه بردم. آن موقع بود كه احساس كردم امام حسین علیه السلام از دست این#قوم هزار چهره چه كشیده است.
مرحوم ابو ترابي
📚منبع : راوي: صارم طهماسبي، ر.ك: ساعت به وقت بغداد، ج2، ص37 و 38
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⭕️معرفی #کتاب_خوب
♦️#گام_تمدن_ساز حاصل تلاش ۷۰ دانشجو و طلبه برای تشریح بیانیه #گام_دوم_انقلاب است.
🔹در کتاب حاضر سعی شده است با تکیه بر #اسناد_معتبر تاریخی و گزارشهای سازمانهای #بین_المللی، ابتدا مستندات گزارههایی که #رهبری در این بیانیه مطرح کرده اند، ارائه شود و در قدم بعد با استفاده از این داده ها، دیگر بندهای بیانیه را شرح دهند.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان زیبا از مادر شهید احمد محمد مشلب
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_ششم
💚همه زندگی پول نیست❤️
🍃 #شاگرد_امام_صادق_علیه_السلام(۱)✨
💢شهريور 1390 بود. توي🕌#مسجد نشسته بوديم و با🌷#هادي و#رفقا#صحبت مي كرديم.
⚘@pmsh313
🍂#صحبت سر ادامه ي#زندگي و#كار و#تحصيل بود.#رفقا مي دانستند من طلبه ي حوزه ي علميه هستم و از من سؤال مي كردند.آخر بحث گفتم: آقا 🌷#هادي شما توي همان#بازار_آهن مشغول هستي؟
🌷@shahidabad313
🌴#نگاه معني داري به چهره ي من انداخت و بعد از كمي مكث گفت: مي خوام بيام بيرون!
گفتم: چرا؟ شما تازه توي#بازار_آهن جا افتادي، چند وقته اونجا كار مي كني و همه قبولت دارن.
🌴گفت: مي دونم. الان #صاحبكار من اينقدر به من #اعتماد داره كه بيشتر كارهاي بانكي را به من واگذار كرده. اما...
⚘@pmsh313
🌴سرش رو بالا آورد و ادامه داد: احساس مي كنم #عمر من داره اين طوري #تلف مي شه. من از بچگي #كار كردم و همه شغلي رو هم #تجربه كردم. همه كاري رو بلدم و #خوب مي تونم #پول در بيارم. اما همه ي #زندگي #پول نيست. #دوست دارم #تحصيلات خودم رو ادامه بدم.
💢نگاهي به صورت🌷#هادي انداختم و گفتم: تا جايي كه يادم هست، #دبيرستان شما تمام نشده و #ديپلم نگرفتي.
🌷#هادي پريد تو حرف من و گفت: دارم تو #دبيرستان#دکتر_حسابي غيرحضوري #درس مي خوانم. چند واحد از سال آخر #دبيرستان مانده بود كه به زودي #ديپلم مي گيرم.
⚘@pmsh313
💢خيلي خوشحال شدم و گفتم:🌼#الحمد_لله، خيلي خوبه، خب برو دنبال #دانشگاه. برو #شركت كن. مثل خيلي بچه هاي ديگه.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي گفت: اين كه اومدم با شما #مشورت كنم به خاطر همين ادامه تحصيله، حقيقتش من نمي خوام برم #دانشگاه به چند علت.
⚘@pmsh313
🍀اولاً مگه ما چقدر #دكتر و #مهندس و #متخصص مي خوايم. اين همه#فارغ_التحصيل داريم، پس بهتره يه درسي رو بخونم كه هم به#درد من بخوره هم به#درد جامعه.
🍀در ثاني اگر ما #دكتر و #مهندس نداشته باشيم، مي تونيم از #خارج وارد كنيم. اما اگه امثال🌷#شهيد_مطهري نداشته باشيم، بايد چي كار كنيم.
تا آخر حرف🌷#هادي را خواندم. او خيلي جدي تصميم گرفته بود وارد #حوزه شود. براي همين با من #مشورت مي كرد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📖 کتاب هفته آینده مسابقه بزرگِ کتاب خوانیِ یارِ مهربانِ رادیو معارف 📻
📖 نام کتاب : #تنها_زیر_باران
🖋️ نویسنده : #مهدی_قربانی
🖨️ ناشر : #حماسه_یاران
🔹 درباره کتاب 🔻
موضوع کتاب «تنها زیر باران» روایت زندگی و شهادت سردار «مهدی زین الدین» فرمانده لشکر ۱۷ امام علی بن ابی طالب (ع)، می باشد.
کتاب مذکور در برگیرنده خاطراتی منتشر نشده مربوط به زندگی و رزم و شهادت زین الدین از زبان خانواده، همسر و همرزمان وی است.
🆔 @rm_yaremehraban
🔺 🔺 🔺
🆔 @radiomaaref
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❤️ اقدام جالب میوه فروش با انصاف اصفهانی.
#ایثار
#جهاد_مالی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
نحوه شهادت🥀
شب آخر ظرف غذای همرزمانش را شست، نماز شب خواند و بعد از یک راهپیمایی طولانی در منطقه صوامع در ادلب،
مورد حمله تکفیریان قرار گرفتند. درگیری بسیار شدید بود.
احمد از ناحیه سر و پا به شدت مجروح شد و در اثر شدت جراحت به شهادت🥀 رسید.
از سوریه به آسمان پل زد و دنیا را به اهلش واگذاشت .
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💌آیتالله خامنه ای
رفیق؛ در سرنوشت تاثیر میگذارد . .
#حواسمونباشه...👌🙂
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰گزیده ای از#وصیت_نامه_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
🍀خدایا ثروت دستانم وقتی است ک سلاح برای دفاع از دینت به دست گرفتم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یقینا کله خیر...
🎥 #حاج_قاسم_سلیمانی🌹
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨خدایا
بہ رد پاهایشان
بہ قطره قطره خونشـان
بہ قلب پر #اضطرابمـــان
بہ اشتیاق قلبشــــان
قسم مےدهیم عاقبتــ مارا ختم به شهادتــ ڪن!
🌹پرنده دعاکن که طاقت ندارم
🌹برای پریـــــدن شهامت ندارم
🌹برای پریـــــدن لیاقـــت ندارم
🌹چگونه بگویم برایـت که من
🌹مجالی برای #شهـــــادت ندارم
✨"اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک"✨
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#شهیدانہ🍃🥀
میگفت که...
اگر دو چیز را رعایت بڪنی ،
خدا
#شهادت
را نصیبت می ڪند...
یڪے پر تلاش باش
و
دوم اخلاص...
این دو را درست انجام بدهے خدا
شهـادت را هم نصیبت می ڪند...:)💔
"شهـید حسـن باقرے"
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
هر شهیدی یه حاجت میده...
🌸یکی کربلا
🌺یکی مشهد
🌸یکی راهیان
خلاصه هر شهیدی تو یه حاجت متخصصه....
اقا محرم عجب حاجت #شهادت میده...💔
#شهید_محرم_ترک
#اولین_شهید_مدافع_حرم🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کلام_از_شهدا
✍به #هوش باشيد كه هزاران 3شهيد در راه #اسلام دادهايم،اگر #مبارزه نكنيد، خون آنان، راه شما را به طرف #بهشت مىگيرند، و از شما #مسئوليت مىخواهند.
#شهید_سید یونس حسینی
📚منبع:سايت راسخون
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍پدرش می گوید: در طول مدتی که در محله خودمان زندگی می کردیم، علی آقا برای همه شناخته شده بود؛ خصوصا به لحاظ ادب و تواضعی که نسبت به من و مادرش داشت. از سر کار که به منزل می آمدم، معمولا علی توی کوچه با هم سن و سالهایش، مشغول #بازی بودند. تا چشمش به من می افتاد، بازی را رها می کرد و می دوید به طرف من. خیلی #مودب #سلام می داد و می رفت بطرف منزل تا آمدن من را اطلاع بدهد. این کار علی، معمولا هر روز با آمدن من تکرار می شد؛ فرقی نمی کرد کجای #بازی باشد. بچه های هم سن و سالش حسابی تحت تاثیر این حرکت علی قرار گرفته بودند.
#نوجوانی_شهید علی شریفی
📚منبع : کتاب دوران طلایی به نقل از قربانگاه عشق
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_ناب_از_حاج_قاسم
🔹زدیم بغل. وقت نماز بود. گفتم: «حاجی قبول باشه.»
گفت: «خدا قبول کنه انشاءاللّه.»
نگاهم کرد. گفت: «ابراهیم!»
نگاهش کردم.
ــ نمازی خوندم که در طول عمرم توی جبهه هم نخوندم.
ــ حاجآقا شما همه نمازهاتون قبوله.
♦️قصهاش فرق میکرد. رفته بود کاخ کرملین. قرار داشت با پوتین. تا رئیسجمهور روسیه برسد وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد. اذان و اقامهاش را گفت. صدایش پیچید توی سالن. بعد هم ایستاد به نماز. همه نگاهش میکردند. میگفت در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده بوده.
پایان نماز پیشانیاش را گذاشت روی مهر. به خدای خودش گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یه روزی توی کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه میکشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی اومدم اینجا نماز خوندم.»
✍راوی: ابراهیم شهریاری
📗منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه
یاران، صفحه ۱۰۹
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_در_کلام_شهید
🌸جوان تو دل برو...🌸
♦️ماجرای نخستین آشنایی
حاج قاسم سلیمانی با شهید
مصطفی صدرزاده:
واقعاً عاشق مصطفی بودم.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊