eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
326 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
رفاقت هایتان را خط بہ خط ڪلمہ بہ ڪلمہ مرور میڪنیم شاید فهمیدیم رفاقت تان بهانہ شهادت بود یا شهادت بهانہ رفاقت.... سلام✋ 🌹دایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلایی‌حسین_طاهری_بیدارم_یا_خوابم_امشب_دخیل_دختر_اربابم_.mp3
2.69M
📝 بیدارم یا خوابم امشب دخیل دختر اربابم... 🎤 کربلایی 🌺 ویژه ولادت 🌺💐🌺💐🌺💐🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انتشار به مناسبت ۲۵ اسفند سالروز ارتحال یادگار حضرت روح الله حاج سید احمد خمینی(ره): 🔰پشت سر رهبری باشیم تا به اسلام ضربه وارد نشود/رهبری که چون کوه جلوی آمریکا ایستاده است.... 🔸ای کاش آن عزیز سفر کرده زنده بود و ای کاش سید حسن خمینی ولایتمداری را از پدر مرحومش یاد بگیرد.... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی ۱۴۰۱ از امروز آغاز می‌شود. 🔻رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی از امروز 24 اسفند ماه با حضور نیروی دریایی ارتش و سپاه جمهوری اسلامی ایران، نیروی دریایی روسیه و نیروی دریایی ارتش چین در شمال اقیانوس هند آغاز می‌شود. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا سوم ____🍃🌸🍃🌸🍃____ امروز بیست و چهار روز از ماموریت ما در کشور سوریه میگذرد. دیروز در ایران روز طبیعت بود،اما طبیعت اینجا به رغم زیبایی های بسیار،با ساختمان های مخروبه و انواع صداهای گوش خراش ناشی از انفجار و تیراندازی،بمب،موشک و هواپیماهای جنگی،انسان را دچار تناقض و تضادی میکند که دل به درد می آید از برخی بی بصیرتی هایی که موجب این ویرانی ها شده است. از شنود مکالمات بی سیم دیشب تا صبح، متوجه شدیم عناصر تکفیری جبهه النصره، طی عملیاتی وسیع و سنگین به شهرک العیس حمله کرده و آن جا را متاسفانه با استفاده از حجم زیادی از نیروهای تکفیری به اشغال خود درآورده اند. این خبر، خیلی ناراحت کننده و البته تکان دهنده بود؛ چرا که العیس ارتفاعی بسیار مهم و عارضه ای حساس در منطقه جنوب حلب بود. از لحاظ نظامی، اهمیت این ارتفاع به علت امکان دید و تیرِ عالی بود که حالا موقعیت خوبی را برای اشغالگران، نسبت به سایر مناطق ایجاد میکرد. از روی این ارتفاع تا کیلومتر ها دورتر، به راحتی قابل دید بود و حتی بعضا تا پنج روستا و شهرک اطراف آن، مورد تهدید قرار می گرفت و این نگران کننده بود‌‌. ما الان در منطقه شمالی حلب و شهرک شیخ نجار مستقر بوده و دو هفته ای است که در شمال این منطقه با عناصر داعش درگیر هستیم. من و تراب، بعد از نماز ظهر و عصر به همراه اسماعیل (راننده پشتیبانی تیپ و اهل سوریه) از محل قرارگاه عملیاتی شیخ نجار حرکت کردیم تا خط پدافندی که به صورت شیفتی با دو نفر دیگر از همکاران از آن مراقبت می کردیم را تحویل بگیریم و آن ها برای استراحت به عقب برگردند. تراب اسم جهادی ابراهیم است. ابراهیم را از وقتی در دانشکده افسری مشغول تحصیل بودم می شناختم. او در مقطع کارشناسی درس می خواند و من در مقطع کاردانی‌. بعدها که باهم همکار و همسایه شدیم، رفاقت و برادری خاصی بین ما ایجاد شد. حالا بیش از ده سال میشود که باهم هستیم. در طول مسیر، ماشین اسماعیل پنچر شد. چند دقیقه ای معطل شدیم تا مشکل رفع شود. وقتی به خط رسیدیم، ساعت دو بعد از ظهر بود. خط را تحویل گرفتیم. شروع کردیم به سرکشی و بازدید از خط پدافندی. حدودا هفتصد متر طول خطی بود که تیپ ما مسئولیت آن را به عهده داشت. ابراهیم از دیروز به خاطر برخورد ناراحت کننده ای که یکی از همکاران با او داشت، وضعیت روحی خوبی نداشت و خیلی ناراحت بود. تحمل ناراحتی و گرفتگی روحیش را نداشتم؛ همینطور که در طول خط حرکت میکردیم،تصمیم گرفتم به طریقی حال و هوای ابراهیم را عوض کنم تا خاطره ی آن برخورد نامناسب، ذهنش را بیش از این مشغول نکند‌. پشت خط پدافندی، در حال قدم زدن در باغ بزرگ زیتونی بودیم. دست ابراهیم را گرفتم و نشاندمش روی یک تخته سنگ و خودم هم روبه رویش نشستم و با خنده گفتم:《ما الان چند هفته ای هست در این منطقه هستیم.》نگاهی به من کرد و گفت: خب منظورت چیه؟! گفتم: تقریبا روزی نشده که به سمت مون خمپاره نیاد یا تک تیرانداز به سمت مون نزنه یا درگیری نداشته باشیم، اما حتی یه خراش هم برنداشتیم. دوباره جواب داد: خب که چی؟! حالا منظورت چیه؟ حتما قسمت مون نبوده. گفتم: نه! منظورم این نیست. من توی خاطره ها شنیدم یا توی کتاب ها خوندم که قبل از شهادت، گاهی اوقات رزمنده ها رو یه طوری از شهادت شون با خبر میکنند. ابراهیم مکثی کرد و ناگهان انگار موضوعی یادش آمده باشد ، برگشت به طرفم و گفت :«اتفاقاً من دیشب یه خوابی دیدم.» با تعجب پرسیدم :«چه خوابی؟» جواب داد:«بزرگی رو در خواب دیدم که بهم میگفت :توی این مأموریت ، یکی از شما شیش نفر که ازطرف دانشگاه امام حسین(ع) اعزام شدید ، شهید میشه!» دوباره با اشتیاق بیشتری پرسیدم:«نگفت کدوممون؟» جواب داد :«نه نگفت، اما گفت کسی هست که فکرش رو هم نمی‌کنید!» اصلاً قصد من از شروع این صحبت ها فقط عوض کردن روحیه و حال و هوای ابراهیم بود اما حالا، حالت و لحن شوخی من دیگر تبدیل شده بود به صحبت های جدی. با شناختی که از ابراهیم داشتم ، به او گفتم:«ابراهیم جان خیلی مراقب خودت باش . شما سه تا دختر داری که بهت خیلی وابسته هستن .» سری تکان و گفت :«حق با توئه ؛ علاوه بر این اگه من شهید بشم خانواده غریبی دارم و زندگی سختی خواهند داشت.» گفتم :« پس خواهش میکنم بیشتر مواظب خودت باش .» لبخندی زد و جواب داد:« اما دوست دارم دونفری باهم شهید بشیم.» گفتم :«من مشکلی ندارم، اما شما باید مواظب خودت باشی.» 🔻ادامه دارد.. 🎁 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید (ماجرای جالب از رشادت شهید انشایی را بخوانید) 🔹️ او دیدبان ارتش بود و موقعیت نیروهای بعثی رو به توپخانه گزارش میکرد و بعثی‌ها بمباران می‌شدند. ◇ دشمن فشار خودش رو بر نیروهای خودی بیشتر کرده بود و هر لحظه حفظ ارتفاعات سخت‌تر و حلقه محاصره تنگ‌تر می‌شد. ◇ دستور رسید عبدالحمید به عقب بازگردد، اما او ماند. او زخمی شده بود، اما هنوز جان داشت که نیروهای بعثی به محل دیدبانی انشایی رسیده بودند. ◇ شهید انشایی موقعیت استقرار خودش رو به یگان توپخانه ارتش ارسال کرد. توپخانه ارتش که متوجه شده بود این موقعیت خود دیدبان هست، مجددا بیسیم زد و درخواست اصلاح موقعیت رو کرد ◇ شهید انشایی در جواب گفت: موقعیت درسته، بزنید...❣ ◇ او در لحظات آخر گفت از قول من به امام و مادرم بگویید: شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید. ❤️ ◇ حضرت امام خمینی(ره) پس از دریافت پیام شهید، در توصیف این شهید بزرگوار فرمودند: «در صدر اسلام هم از این افسرها بوده است. مثل انشایی‌ها». ◇ ابراهیم حاتمی کیا فیلم دیده بان را با اقتباس از ساعات آخر زندگی شهید انشایی ساخته است... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  امام زادگان عشق
قرار هر پنجشنبه ی دلم ، گوشه ای از شهر ، که آسمانش تو را در بر گرفته است... هدیه به روح مطهر #امام_شهداء 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
: محمد علی جعفری قربان صدقه کنجد توی شکمت بروی، دلت قیلی ویلی برود که دارد کلیه و کبدش شکل می گیرد، با ویارت کنار بیایی تا اندازه لوبیا شود، دل ببندی به شنیدن صدای قلبش بعد بیهوا سقط شود. بعد از یازده سال بچه دار شده بودم. داشتم از غصه دق میکردم ،خودم را پیدا کردم. چند ماه بعد، دوباره از فرهاد مشتلق گرفتم برای پدر شدنش این بچه هم پایش به دنیا بند نبود. مبتلا شده بودم به توکسوپلاسموز جنینم سقط میشد. دکترها میگفتند دیگر بچه دار نمیشوم پاک ناامید شدیم. بیشتر دلم به حال فرهاد میسوخت به هر حال من مجتبی را داشتم اتفاقی یکی ازدوستانم دکتری را معرفی کرد که در طبابت حرف اول و آخر را میزند پا شدیم رفتیم مطبش نسخه های قدیمی ام را دید گفت: اگه بهت پروژسترون و استروژن تزریق بشه، بچه میمونه!» نسخه نوشت. داد دست فرهاد. به همهٔ داروخانه های تهران سر زدیم تخمش را ملخ خورده بود رفتیم پیش دکتر که این نسخه گیر نمی آید. عصبانی شد سر فرهاد داد زد: «پس معلومه اون قدرها هم بچه نمیخواید» بروبر نگاهش کردیم. من نمیدونم شده میری نسخه رو میزنی روی میز وزیر بهداشت و ازش دارو میگیری فرهاد دارو را از زیر سنگ پیدا کرد رفتم تحت درمان دکتر طولی نکشید جواب آزمایش بارداری ام مثبت شد. روی پایمان بند نبودیم بعد از دوماه دوباره علائم سقط جنین ایجاد شد. زنگ زدم به دکتر شرایط را برایش توضیح دادم گفت: 👇👇
«تکون نمیخوری اگه تونستی بچه رو نگه داری که هیچ؛ وگرنه برای همیشه با بچه خداحافظی کن فوری زنگ زدم به فرهاد با گریه گفتم: باید برم خونه مادرم؛ دکتر گفته باید استراحت مطلق باشم. یک هفته از استراحتم میگذشت دوستم زنگ زد تا گفت مدینه ام بغضم ترکید دوسه دقیقه فقط گریه میکردم نمیتوانستم حرف بزنم وسط هق هق گریه هایم گفتم: بچه تو از حضرت زهرا (س) بگیر .زنگ میزد «امروز پشت دیوار بقیع متوسل شدم برات امروز توی مسجدالنبی نماز حاجت خوندم... زیر ناودان طلا بچه تو از خدا خواستم دست گذاشتم به دیوار کعبه از فاطمه بنت اسد سلامتی بچه توخواستم... ماه محرم بیقراری هایم بیشتر شد در رختخواب صدای دسته های عزاداری را می شنیدم اشک میریختم از امام حسین می خواستم این بچه را برایم نگه دارد . مادر فرهاد خوشحال آمد و گفت: «این بچه میمونه روسری بسته بود به علامت هیئت. اعتقاد داشت بازشدن گره روسری نشانه حاجت روایی است. آخرای ماه صفر رفتم سونوگرافی دکتر گفت: «سه قلو داری تا چند روز در شوک بودیم. حالم بد شد. فرهاد رساندم مطب. بعد از معاینه دکتر گفت دو قلوش رفته!» دل بستم به تنها جنین باقیمانده پسر بود اسمش را انتخاب کردیم محمد حسین آن سالها محمد حسین طباطبایی به عنوان حافظ قرآن مطرح بود. به عشق او اسم پسرمان را گذاشتیم محمد حسین توی این مدت خیلی حواسم به حلال و حرام بود همیشه دست و صورتم آب وضو میچکید تسبیح از دستم نمی افتاد، بين الطلوعين دعای عهد و زیارت عاشورا میخواندم حتی سعی میکردم روی افکارم مسلط باشم باور داشتم که همین افکار هم روی بچه اثر دارد توی روابط با نامحرم خیلی حساسیت به خرج میدادم؛ طوری که چادرم را کامل میکشیدم توی صورت اصلاً اهل موسیقی نبودم که بخواهم نوار گوش بدهم روزی دوسه ساعت مینشستم پای رحل قرآن وقتی تیر میکشید توی کمرم، دراز میکشیدم ولی باز صدای عبدالباسط و پرهیزگار و منشاوی توی گوشم بود. اگر یکی مفاتیحم را نگاه میکرد متوجه میشد اهل جامعه کبیره هستم. آن قسمت از کتاب دست خورده تر بود اگر دقیق می شد یک جاهایی رد اشکم لو میرفت و بذلتم انفسكم في ،مرضاته و صبرتم على ما اصابكم في جنبه. برای خواندن این زیارت ولع به خرج میدادم تا سلول به سلول جنین در شکمم عطروبوی اهلبیت بگیرد .میخواستم کلیه و کبدش با فصل الخطاب عندكم» جوش بخورد؛ اولین ضربان قلبش با و ما خصنا به من ولايتكم طيبا لخلقنا و طهاره لانفسنا و تزکیه لنا» همراه شود دست و پایش با «فثبتنی الله ابدا ما حييت على موالاتکم و محبتكم و دینکم جوانه بزند. به امید شنیدن صدای قلب بچه رفتم دکتر باز ته دلم را خالی کرد امیدی به ماندن بچه نبود با اشک چشم از مطب زدم .بیرون خسته شده بودم دیگر طاقت نداشتم بچه سه ماهه ام را از دست بدهم. باز کارم شد دعا و توسل. از سر جایم تکان نمی خوردم همه کارهایم را مادرم انجام میداد ⬅️ ادامه دارد.... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹🔸🔹 🎋هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان 🍃اباصلت می‌گوید: *👈در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیه‌السلام رسیدم. فرمود: 👈ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، 👈پس در روزهای باقیمانده کوتاهی‌های روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی: ⏪ ۱. زیاد دعا کن. ⏪ ۲. زیاد استغفار کن. ⏪ ۳. زیاد قرآن تلاوت کن. ⏪ ۴. از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی. ⏪ ۵. هر امانتی که گردنت هست ادا کن. ⏪ ۶. تمام کینه‌هایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن. ⏪ ۷. هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن... ⏪ ۸. و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو: *✨اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ...* خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز... 📚عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱. 📚بحارالانوار ج ۹۴ 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ جمعه ۲۶ اسفند ۱‌۴۰۱ ۲۴ شعبان ۱۴۴۴ ۱۷ مارس ۲۰۲۳ ذکر روز :اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از  امام زادگان عشق
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ 🌸زیارت روز جمعه🌸 🌸 زیارت امام زمان علیه السلام درروز جمعه 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاَيَ أَنَا مَوْلاَكَ عَارِفٌ بِأُولاَكَ وَ أُخْرَاكَ‏ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ‏ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ‏ يَا مَوْلاَيَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ‏ هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ‏ وَ أَنَا يَا مَوْلاَيَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ وَ أَنْتَ يَا مَوْلاَيَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلاَدِ الْكِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ‏. ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 آیات187و188سوره آل عمران 🌸 وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاَقَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتاَبَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَاتَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَآءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُون (187) لا تحسبن الذين يفرحون بمآ أتوا و يحبون أن يحمدوا بما لم يفعلوا فلا تحسبنهم بمفازة من العذاب و لهم عذاب أليم (188) َ 🍀 ترجمه: و وقتی كه خداوند از كسانى كه به آنان كتاب (آسمانى) داده شد، پیمان گرفت كه حتماً باید آن را براى مردم بیان كنید و كتمانش نكنید. پس آنها آن (عهد) راپشت سر خویش انداختند و به بهاى كمى مبادله كردند، پس چه بد معامله اى كردند. (187) گمان مبر کسانی که به آنچه انجام داده اند شادمانی می کنند و دوست دارند برای آنچه انجام نداده اند ستایش شوند، پس گمان نبر که برای آنها نجاتی از عذاب است بلکه برای آنها عذابی دردناک است. (188) 🌷 : گرفت 🌷 : پیمان محکم 🌷 : داده شدند 🌷 : بايد آن را بیان کنید 🌷 : پنهان نکنید 🌷 : پشت سر انداختند 🌷 : مبادله کردند، یعنی چیزی را با چیزی معامله کردند 🌷 : بهای ناچیزی 🌷 : پس چه بد است 🌷 : شادمانی می کنند 🌷 : انجام دادند 🌷 : دوست مى دارند 🌷 : ستايش می شوند 🌷 : نجات 🌷 : براى آنها 🌷 : دردناک 🌸 در شب تاریک، را پیش روی خود قرار می دهند تا راه را نشان دهد در این دنیای تاریک و ظلمانی، را هم باید پیش روی خود قرار دهیم تا راه را نشانمان دهد و اگر کلام خدا و کتاب خدا را پشت سر بگذاریم به بیراهه می رویم و دچار گرفتاری و ضرر خیلی بزرگی می شویم. برای نمونه یهود و نصارا کتاب خدا و کلام خدا را پشت سر گذاشتند که در این آیات به آن اشاره شده است. 🔴 : جمعی از یهود به هنگامی که آیات کتاب آسمانی خویش را تحریف و کتمان می کردند، از این عمل خود بسیار شاد و مسرور بودند و در عین حال دوست می داشتند که مردم آنها را عالم و دانشمند و حامی دین و وظیفه شناس بدانند که این آیات نازل شد. 🌸 و إذ أخذ الله ميثاق الذين أوتوا الكتاب لتبیننه للناس و لا تکتمونه: و وقتی که از کسانی که به آنان کتاب آسمانی داده شد، پیمان محکم گرفت که حتماً بايد آن را برای مردم بیان کنید و کتمانش نکنید. امام باقر علیه السلام درباره این آیه فرمودند: خداوند از اهل كتاب پیمان گرفت كه آنچه درباره ى حضرت محمّد صلى الله علیه وآله در و آمده است براى مردم بگویند و كتمان نكنند. فنبذوه ورآء ظهورهم: پس آنها آن (عهد) را پشت سر خویش انداختند. اما اهل کتاب با این همه در این پیمان محکم الهی خیانت کردند و حقایق کتاب های آسمانی را کتمان نمودند. 🌸 سپس اشاره به دنیا پرستی شدید آنها می کند که به خاطر منافع خویش و بهای ناچیز حقایق الهی را کتمان کردند. و اشتروا به ثمنا قليلا فبئس ما يشترون: و آن را به بهای ناچیزی مبادله کردند، پس چه بد معامله ای کردند. اگر چه این آیه درباره دانشمندان و است ولی هشداری به مسلمانان هم است که آنها در تبیین و روشن ساختن فرمان های الهی و معارف دینی بکوشند و هیچ جایی حق را ناحق نکنند و در مقابل ناحق سکوت نکنند. 🌸 گروهی از که حقایق را کتمان کردند انتظار ستایش و تقدیر دارند که آیه 188 سوره آل عمران به پیامبر می فرماید: لا تحسبن الذین یفرحون بمآ أتوا و يحبون أن يحمدوا بما لم يفعلوا: گمان نبر کسانی که به آنچه انجام داده اند شادمانی می کنند و دوست دارند برای آنچه انجام نداده اند ستایش شوند. سپس می فرماید: فلا تحسبنهم بمفازة من العذاب و لهم عذاب أليم: پس گمان نبر که برای آنها نجاتی از عذاب است بلکه برای آنها عذابی دردناک است. 🔹 پيام های آیات187و188سوره آل عمران ✅ براى هدایت مردم، از دانشمندان پیمان مخصوص گرفته است. ✅ بیان باید به نوعى باشد كه چیزى براى مردم مخفى نماند. ✅ وظیفه ى ، تبیین كتاب آسمانى براى مردم است. ✅ انگیزه ى سكوت دانشمندان از بیان حق، رسیدن به مال و مقام و یا حفظ آن است. ✅ به تنهایى براى سعادت و نجات كافى نیست، بى اعتنایى به مال و مقام نیز لازم است. ✅ عمل به و تعهّدات الهى ارزش والا دارد. ✅ رذایل اخلاقی ، هلاکت قطعی را به دنبال دارد. ✅ گناهکار ممکن است پشیمان شده و توبه کند و نجات باید ولی افراد مغرور حتی درصدد توبه بر نمی آیند، لذا امیدی به نجات آنان نیست. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
هدایت شده از  امام زادگان عشق
وتا‌ابد‌بہ‌آنانکہ.. پلاکشان‌را‌از‌گردن‌خویش‌درآوردنـد تا‌مانند‌مادرشان‌گمنـام‌و‌بۍ‌مزار‌بمانند‌ مدیونیـم...💔! ‌ سلام ✋ ‍🌹دایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
[در غربت مرگ ،بیم تنهایی نیست یاران عزیز آن طرف بیش ترند]🌱 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷