eitaa logo
از بهشتی برای امروز
910 دنبال‌کننده
112 عکس
60 ویدیو
22 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
حکومت بر مدار امام و نفی تحمیل در نظام امت و امامت از نظر اسلامی و مبانی عقیده و عمل اسلام، نیاز دارد به . دقت بفرمائید! یک وقتی مکتبی می گوید امت، بدون اینکه به آن بدهد که عمل کند اسلام مى خواهد و اصلىِ را نشان بدهد. مى گويد اى امت! اگر مى خواهيد در مسير الى اللّه گم نشويد و از "مغضوب عليهم و لاالضّالين" نشويد بايد به و امامت چنگ زنيد. اين امامت تا وقتى كه در حد پيامبر است كه با نشان ويژه و خاص از جانب خدا آمده معين مى شود ، بنابراين گفته مى شود ، امامت موسى، امامت محمد(ص). اينان امام هستند . در دوره پس از پيامبر اسلام (ص)، منصوص و منصوب اند ولى با اينكه تعيينى است، .ولى امروز در اين عصر ، در اين عصر، امامت، ديگر تعيينى نيست؛ تحميلى هم نيست؛ بلكه و يا است. بنابراين در عصر ما يك رابطه مشخص است . دقت بفرماييد! شناختن و پذيرفتن و منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی ، صفحه۴۰ @shahiddotorbeheshti
مخالفان اسلام و انقلاب اسلامی در اين زمينه ها مكرر نظر خود را اعلام كرده ايم و بدان عمل كرده ايم . در نظام اجتماعى ما بايستى به همه گروهها فرصت داده شود و امكان آن داده شود كه بتوانند نظرهاى خود را به صورت فردى و جمعى بيان كنند. اين نه تنها ديدگاه شخص من است بلكه نظر حزب جمهورى اسلامى هم هست. معتقد است كه بايد در ، افراد و گروه ها توانايى اظهارنظر خودشان را درباره مسايل مختلف داشته باشند. حتى اگر نظراتشان ماست. ... نظر كلى حزب جمهورى اسلامى در اين زمينه روشن است: در ، همه افراد گروهها ، هرچند باشند، امكان دارند و خود را بيان كنند. منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی ، صفحه ۸۷ @shahiddotorbeheshti
؛ بار شاق یا معشوقه دیرین؟! آنچه ما در اسلام برايمان دارد روحانيت نيست. بلكه است. يكى از ويژگى هاى عالم متعهد مسئول اين است كه نيست. وقتى مى خواهد رياست را بپذيرد مثل يك بار سنگينِ شاقّ مى پذيرد نه مثل معشوقى كه سالها به آن عشق مى ورزيده و حالا به وصال آن رسيده است. خوب دقت كنيد! عالم متعهد و مسئول، اگر تكليف شد، نه از پذيرش سر باز مى زند و و مقدس مآبی در مى آورد و نه دود و دوز و كلك مى چيند. منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی ، صفحه 47 @shahiddotorbeheshti
سوال از شهید بهشتی: در رابطه با نظام اجتماعی اگر موردی پیش بیاید اصالت با نظام است یا فرد؟ شهید بهشتی: منظورتان مصلحت است؟ در اینجا مسئله این است که در اسلام فرد يا مصلحت جامعه كدام مقدم است؟ بى شك بر مصلحت فرد مقدم است، اما دقت كنيد باز مصلحت جامعه برمى گردد به مصلحت فرد در جامعه. موضوع مصلحت به هر حال افراد انسان هستند اما مصلحت فردى، به فرد برمى گردد و به ديگران هم چندان ارتباطى ندارد و مصلحت اجتماعى يعنى اينكه به فرد بر مى گردد ولى نه به يك فرد بلكه به مجموعه افراد. بی شک در آنجا که مصلحت جامعه مطرح باشد، مصلحت جامعه بر فرد مقدم است منبع: ، سوال از شهید بهشتی: در رابطه با نظام اجتماعی اگر موردی پیش بیاید اصالت با نظام است یا فرد؟ شهید بهشتی: منظورتان مصلحت است؟ در اینجا مسئله این است که در اسلام فرد يا مصلحت جامعه كدام مقدم است؟ بى شك بر مصلحت فرد مقدم است، اما دقت كنيد باز مصلحت جامعه برمى گردد به مصلحت فرد در جامعه. موضوع مصلحت به هر حال افراد انسان هستند اما مصلحت فردى، به فرد برمى گردد و به ديگران هم چندان ارتباطى ندارد و مصلحت اجتماعى يعنى اينكه به فرد بر مى گردد ولى نه به يك فرد بلكه به مجموعه افراد. بی شک در آنجا که مصلحت جامعه مطرح باشد، مصلحت جامعه مقدم بر فرد است‌. منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی ، صفحه 83 @Shahiddotorbeheshti
ما در نظام اجتماعی مان برای در واحدهای اجتماعی، شرط بودن را داریم. در شوراها هم همینگونه است. منظور از آن است که در این شوراها همه می توانند باشند (مسلمان، ، ، مقید، غیرمقید ، باتقوا، بی تقوا) اما انتخاب شونده باید مسلمان متعهد مسوول باشد. من این نکته را صریحا در اینجا مطرح می کنم . این از نقطه نظر هایی است که ما از نظر انقلاب اسلامی داریم و معتقدیم که اگر پرفشاری نباشد، ، انقلاب نخواهد بود. ... به نظر بنده، در هر جامعه ای که می خواهد و در آن محور باشد، این شرط باید وجود داشته باشد. می گوییم انتخاب کنندگان دقت کنند که انتخاب شوندگان شرایط انتخاب را داشته باشند. نظارت دولت را تا این اندازه قبول داریم که فقط ببیند، از روی سهل انگاری، کسانی که انتخاب شدن نیستند انتخاب نشوند. منبع: ، نظام اقتصادی در اسلام (مباحث کاربردی ) ۱۳۹۷، تهران: انتشارات روزنه ص۲۰۹ @shahiddotorbeheshti
درس انقلاب؛ نقطه مرکزی برای سعادت جامعه انقلاب به ما نشان داد كه مسألۀ و مسألۀ چقدر مهم است. نشان داد وقتي جامعه يك پيدا مي‌كند، يك امام پيدا مي‌كند و در پي آن حركت مي‌كند، چه سعادتي دارد. نعمت امام چه نعمت بزرگي است و جامعه بايد هميشه در راهي برود كه امام ها در آن ساخته شوند. همۀ شما ياد گرفتيد كه يك نقطۀ مركزي براي سعادت جامعه وجود دارد و آن امامت و امام است. و اين نقطۀ مركزي، هميشه بايد پرتوان‌ترين و پاك‌ترين و صادق‌ترين و اصيل‌ترين و خداپرست‌ترين و باتقواترين نقطه باشد. اين ها را همه در طي انقلاب ياد گرفتيم. منبع: (سخنرانی تشکل، پاسدار مکتب) (1390)، ص219 @shahiddoctorbeheshti
در جامعه اسلامی! شور انقلابی تا کِی؟ تابستان ۱۳۵۸؛ مشهد مقدس رو آوردن به مصرف، رو آوردن به ، دچار روزمرگى شدن، بزرگترين خطر است براى انقلاب. برادران و خواهران! ما تا سالها انقلابمان با تمام خصلتهاى آن، زمان لازم دارد. ما مى خواهند از اين طريق كه به ما الهام كنند كه برويد آرام گيريد، كنيد، سعادت و لذت و و شادى يكجا نصيبتان شد، ديگر چه مى خواهيد ؛ مى خواهند را در جوانهاى ما و زن و مرد ما، در پير و جوان ما افسرده كنند. مى خواهند ما را بخوابانند. بيدار باشيم، هوشيار باشيم. كدام انقلاب است در دنيا كه در صبح پيروزيش كار خودش را تمام شده يافته باشد. ، شور انقلابى بايد همچنان ادامه يابد. تا كِى؟ من گفتم تا سالهاى سال؛ بگذاريد بگويم تا ، بگذاريد بگويم ، جامعه اى است كه تداوم انقلاب در آن پايانِ زمانى ندارد. منبع: مبانی نظری (1390) ص72 @shahiddoctorbeheshti
4_6034975667072795402.wma
470.5K
ما از اول، انقلاب را با همه دردسرهاش کردیم لطفا کمربندها را محکم ببندید هنوز خیلی چیزها را باید ویران کنیم تداوم @shahiddoctorbeheshti
صدای پای ! من تعجب مى‌كنم كه چطور عده‌اى اين طرف و آن طرف مى‌گويند از اين بوى مى‌آيد، آن هم ! صداى پاى مى‌آيد! اين يك است: هم توهين به و هم توهين به . آيا به راستى باورتان مى‌شود كه اين ملت در تشخيص اينكه با چه كسى باشد و به چه كسى اعتماد بكند هنوز هم مى‌خواهد؟ برادران و خواهران! شما در اين سالها به افراد و گروه‌هايى، چه معمَّم چه غيرمعمَّم، بر چه پايه‌اى اعتماد كرده‌ايد و چگونه اعتمادتان دوام يافت و چگونه اعتمادتان گاهى نشيب و فراز طى كرد؟ چشممان را باز كنيم و آنچه را در اين جامعه رخ داد با دقت بنگريم. انصافا مردم ما درمجموع در اين زمينه‌ها آگاهانه و هوشيارانه عمل كردند. مگر با چنين مردمى ممكن است صداى پاى فاشيسم، مى‌خواهد فاشيسم نعلين باشد، مى‌خواهد فاشيسم سرنيزه، مى‌خواهد فاشيسم تاج، مى‌خواهد فاشيسم عمامه، مى‌خواهد فاشيسم هر چيز ديگر بيايد؟ خوب است . منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی(1390)، ص46 @shahiddoctorbeheshti
مواهب اجتماعی را «با» اسلام نمی خواهیم تفاوت اسلام با اسلام مردم می خواهند؛ اما در پرتو حاکمیت اسلام بهمن ماه 1358 در مسجد لرزاده تهران انقلاب، است. در يك انقلاب اسلامى، در ، تكيه مردم بيش از هر چيز روى حفظ انقلاب است. مردم آب مى خواهند، نان مى خواهند، پوشاك مى خواهند، مسكن مى خواهند، نظافت و پاكيزگى مى خواهند، و كار و درآمد مى خواهند، سالم مى خواهند، ورزش مى خواهند، مدرسه و دانشگاه مى خواهند، همه اينها را مى خواهند، اما در پرتو اسلام. اگر به مردمى كه انقلاب اسلامى كرده اند بگوييد قرار است به بركت انقلاب براى شما خوراك خوب، پوشاك خوب، مسكن خوب، شهرسازى خوب، روشنايى و برق منظم و مرتب، بهداشت و بيمارستان، اشتغال و كار، مدرسه و دانشگاه، خيلى زود و در زمان كوتاه تقديم كنيم، اما اين كار همراه با و در پرتو اسلام صورت نمى گيرد، جوابشان چيست؟ ما امروز مى گوييم، ديروز هم گفتيم، فردا هم اگر زنده باشيم خواهيم گفت كه ما همه اين مواهب را مى خواهيم و جداً هم به دنبالش هستيم، اما ، بلكه با اسلام. [تكبير حضار] و حتی نه «با» اسلام، كه و در پرتو اسلام و بر مبناى . چون با اسلامی که ما می گوییم از قبیل آن نيست. اسلام آريامهرى اسلامى بود كه مسجدها تر و تميز و آباد مى شدند، كاشى هم مى شدند، فرش و قالى هم مى شدند، اجتماعات هم بود، هم بود، تاسوعا هم بود، ماه رمضان هم بود، نام اسلام هم بود ، راديو هم قرآن مى خواند، شبهاى ماه رمضان هم دعاى سحر مى خواند ، ابوحمزه مى خواند، مناجات مى خواند، اما نظام، نبود. براى ما مسأله اين است كه وقتی می گوییم «با اسلام»، این با اسلام ما با «با اسلامی» که دیگران می گویند فرق دارد. با اسلام ما یعنی اینکه همه این مواهب است و اينكه قانون اسلام بايد حاكم شود. منبع: ولایت رهبری روحانیت، (1390)، صص277-278 @shahiddoctorbeheshti
هستیم، ولی نیستیم شرک است ملت دوست بودن و مردم دوست بودن درست و صحیح است اما هدف را در یک فرد در یک دسته در یک قشر در یک ملت و یک محدود کردن است. قصه این است که مسلمان، انسان معتقد به خدای رب العالمین و پروردگار جهانیان است و اسلام یک آیین است. مسلمان به به صورت یک کل نگاه می کند و در راه نجات انسان به صورت یک کل تلاش می کند. اصولا محدود کردن آرمانهای یک در نجات یک ملت شرک است . گذشته از اینکه اصلا بر اساس نجات یک ملت از نجات همه انسانها نمی تواند جدا باشد ... پس اگر یک انسان، یک حزب، یک تشکیلات، یک قشر، یک ملت و یک نژاد بخواهد به سعادت برسد بر طبق جهان بینی اسلام باید به آزادی به نجات و رستگاری و فلاح بپردازد ... اصولا یک مسلمان یا یک در برابر فلاح بلکه مسئولند. ما شعارمان همین بود. مگر نه اینکه ما همیشه همین را می گفتیم شرح می دادیم و بود. روی پلاکاردهایمان می نوشتیم و توی مساجدمان می زدیم " من أصبح لایهتمَّ بأُمور المسلمین فَلَیس بمسلم" هرکس صبح سر از خواب نوشین بردارد و در اندیشه مسائل همه مسلمانان نباشد آن فرد مسلمان نیست. بنابراین من خواهش می کنم مسئله را در جامعه مطرح کنیم و بگوئیم ما ملت دوست هستیم، ولی و نیستیم یعنی هدف و آرمانمان را برای و مردم، در فلاح و رستگاری محدود نمی کنیم.‌ فلاح و رستگاری مردم ایران را می خواهیم و فلاح و رستگاری همه مسلمانان جهان را و بلکه همه انسانهای جهان را. منبع: (۱۳۹۰) مصاحبه ها۲؛ صص ۲۴۹-۲۵۱ @shahiddoctorbeheshti
از مسئولان نظام! به برادرهای پاسدار اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند بهمن ۱۳۵۸؛ تهران؛ مسجد لرزاده ... تا موقع شهادت آیت الله استاد ما همین چیزهائی را که گفتم کاملا می توانستیم رعایت کنیم. من با همان کیفیتی که قبلا می آمدم و می رفتم، می آمدم و می رفتم و محافظ و مراقبی هم نمی خواستم. خیلی راحت و آسان و بی ریا و بدون هیچ قیدی بدون هیچ گونه آمد و شد می کردیم. در خانه ما مسلحی نبود، در کنار خانه ما مسلحی نبود، در اتاق ما مسلحی نبود، تنها می رفتیم و می آمدیم. پس از شهادت ایشان و ایشان، شما در تشییع جنازه ایشان فریاد کشیدید که امنیت اینها باید تامین شود. شما فریاد کشیدید و امر فرمود که باید از اینها مراقبت کنیم. بنده خودم را می گویم. بنده چیزی نیستم که بخواهند از من مراقبت بکنند ولی خوب بالاخره فعلا اینطور که شما می گویید باید مراقبت کنند بنابراین در رفت و آمدهایمان دو یا سه یا چهار پاسدار با اسلحه همراه ما هستند.‌ در خانه چند پاسدار هستند. درِ خانه را پاسدار باز می کند. این برای ما است. .‌‌.. ما اصلا به این حرفها عادت نداشتیم. اصلا برای ما خلاف عادت است. ما یک طلبه ای بودیم که راحت می آمدیم راحت می رفتیم آزاد می آمدیم آزاد می رفتیم. الآن اصلا آزادی ما سلب شده است . گاهی هم که بنده می خواهم در جایی زودتر پیاده شوم و با مردم باشم این برادرها بر اساس احساس مسئولیت می گویند آقا پیاده نشوید البته من گاهی به حرف اینها گوش نمی دهم. حتی مکرر به حرفهایشان گوش نمی دهم. پیاده می شوم می گویم در میان همین مردم از همه جا بهتر است ... من عرض کردم که می خواهم انشاءالله با کمک شما مسئله را حل کنیم ... نمی شود که به این صورت بماند. من اصلا می ترسم این مسئله‌ ما را کند... امیدوارم که به زودی بتوانیم این مسئله‌ را تمام کنیم. اگر هم حادثه ای پیش بیاید هیچ طور نمی شود ما به افتخار شهادت می رسیم و این سعادت ما است. جامعه هم جای ما را پر خواهد کرد. دیگران مسئولیتهای ما را به عهده خواهند گرفت. من با تمام وجودم از این که الآن در زندگی ام و روابطم با مردم پیش آمده بیزار هستم. می دانم عده ای دیگر از برادران ما هم دچار این مشکل هستند ولی تلاش می کنیم اولا این وضع را به زودی عوض کنیم و به همان صورت عادی به تمام معنا عادی که با مردم و با دوست و دشمن داشتیم برگردیم و ثانیا حالا که نمی شود این کارها را برخلاف فرمان امام و رأی و نظر کرد حالا که فعلا برای که توطئه های و و دیگران سر راه ماست اجازه نمی دهید و اجازه نمی دهند که چنین کنیم، کوشش داریم آن را به حداقل لازم برسانیم به طوری که واقعا فقط در همان حد مراقبت امنیتی باشد نه در حد . به این نکته سخت مراقبت داریم به همین دلیل من به برادرهای اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند. خودم در را باز می کنم. حتی الامکان هم نمی گذارم آنها در ماشین را ببندند. باید خودم ببندم. لااقل می گویم این جزئیات را مراقبت کنیم تا این کار معنی مراقبتی و محافظتی داشته باشد... منبع: ولایت رهبری روحانیت(۱۳۹۰) صص ۲۸۶_۲۸۸ @shahiddoctorbeheshti
روش در برخورد با و ها ملت در برابر جنگ روانی باشد مصاحبه اختصاصی با 30 دی ماه 1358 - در مورد شما این روزها شایعات زیادی بر سر زبانها است. با این شایعات چگونه برخورد می کنید و تصور می‌کنید این شایعات از چه منبعی سرچشمه می‌گیرد و به نفع چه کسی تمام خواهد شد؟ - همانطور که می‌دانید و بسیار از مردمی که با من از نزدیک تماس دارند، می‌دانند که روش من در برخورد با شایعات، و بودن نسبت به شایعات است. چون می‌دانم یکی از نقشه‌های شوم است. و مسلم است که افرادی که در انقلاب دارند، هرقدر تر کار کنند و هر قدر مصالح این ملت را بیشتر رعایت کنند و خودبخود هرقدر با و کشور بیشتر درگیر بشوند، در معرض این بیشتر قرار می‌گیرند و این مسئله را سالهاست تجربه کرده‌ام. انسان را متوکل به خدا بار می‌آورد. انسانی که دلش با خدا پیوندی داشته باشد، از اینگونه شایعات کمتر نگران می‌شود. ملت ما هم هوشیار است و می‌داند که و شایعه‌سازی یکی از نقشه‌های مخرب دشمن است. اما آنچه باعث تأسف است اینکه انسان می‌بیند هم به وسیله تحت تأثیر قرار می‌گیرند و پای آنها هم به این شایعه‌سازی ها کشانده می‌شود که برای ما تعجب‌آور است. بخصوص که انسان در برابر اینگونه چهره‌ها نمی‌خواهد حتی سخن درشتی بگوید و واکنشی مطابق کنش آنها از خود نشان بدهد. من همواره سعی داشته‌ام و خواهم داشت که با و که اسلام از هر مسلمان انتظار دارد ملتزم باشم و در برابر هم به دیده عفو و اغماض بنگرم و امیدوارم این افراد هم به زودی بتوانند متوجه شوند بی جهت دشمنان از آنها کرده‌اند. طبیعی است کسی که دارای باشد، در برابر اینگونه شایعه‌سازیها از زبان و قلم هر کس باشد نشان خواهد داد؛ بخصوص که در برابر این شایعات، دوستان فراوانی اظهار مهر و محبت می کنند و از شایعه‌سازیها اظهار تاسف می کنند و نشان می‌دهند که به خوبی دریافته‌اند که این شایعه‌سازیها است نهایتا تمام خواهد شد. توطئه‌ای که با رنگی جدید که از سوی دشمنِ چهرهای خلاق و موثر انقلاب ریشه می‌گیرد؛ ولو آنکه دوستان آنها را سرزنش نکنند. امید و آرزوی من این است که ملت ما در برابر این جنگ روانی روزبه‌روز بیش از پیش باشند. منبع: مصاحبه ها؛ 1390 ج2 : صص42-43 @shahiddoctorbeheshti
چرا این همه دشمن دارد؟ در دفاع از اصل 11 قانون اساسی از نظر تعاليم مقدس اسلام، نظام اسلامى در هر گوشه از جهان تحقق پيدا كند حكومتى به وجود مى آورد كه مسؤوليتش در داخل محدودى قرار نمى گيرد و نسبت به همه و به‌خصوص همه داراى تعهد و مسؤوليت مى شود و بر طبق تعاليم اسلام اين طبع و اسلامى است. در عصر ما كه بحمدالله شماره و عدد مسلمين جهان صدها ميليون است، بر حسب آمارهاى نسبتاً مستند در حدود هشتصد ميليون مسلمان در روى كره زمين زندگى مى كنند وقتى در قسمتى از حكومتى با به وجود مى آيد از همان آغاز تشكيل بايد خود را نگران وضع سياسى و اجتماعى و اقتصادى و اخلاقى و معنوى و روحى همه اين هشتصد ميليون بداند، ولى نه بدان معنا كه اين حكومت مى خواهد خودش را گسترش دهد و سرزمينهاى ديگر را با شود و به خود ملحق كند، هرگز نه، بلكه بدان معنا كه بايد به كمك اين مسلمانان بشتابد و با كمك يكديگر وضعى براى خود به وجود بياورند كه آنها نيز خود را داراى _اسلامى بيابند و وقتى اين نظامها همه اسلامى شد، آن وقت تشكيل يك در لواى اسلام امرى است طبيعى و درست به همين دليل است كه ما امروز اين همه دشمن دارد، به خصوص دو قدرت بزرگ جهان و دو اردوگاه بزرگ جو در جهان برایشان تحمل اين انقلاب مشكل است. پس به همين دليل بايد از همين مرحله آغاز و مرحله نخستين مسلمان ايران پيوستگى و يگانگى خودش را با همه اين هشتصد ميليون مدنظر قرار دهد. به اين دليل بود كه ما گفتيم اين اصل جزء اصول كلى است. منبع: صورت قانون اساسى، ج1: ص451 اصل یازدهم : به حكم آيه كريمه «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» همه مسلمانان يك امت اند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست كلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و كوشش ‌‌‌‌‌پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد. مسئولیتهای @shahiddoctorbeheshti
نظر در مورد ، و مهندس -1 آقای از دوستان خیلی قدیم من هستند و آقای همینطور، هرچند چون ایشان مدت زیادی در خارج بوده‌اند ارتباط مستقیم زیاد نبوده، ولی هر دوی این برادرها را همچنان و برخوردار از درجه بالایی از و صمیمیت می‌دانم. ولی شان را در مورد ایران از اول هم خطی که با ما بخواند، نمی‌یافتم و ما از همان اول حس می‌کردیم که نقطه نظرهامان مختلف است. منتها با توجه به اینکه اینها یاران و دوستان انقلاب بوده‌اند و خدماتی داشته‌اند و سهمی داشته‌اند، آقای بازرگان که سهم زیادی در سابقه فعالیت قبلی‌شان مخصوصا داشته‌اند، ما ترجیح می‌دادیم که با وجود این اختلاف‌نظرها همکاری داشته باشیم، تا وقتی که آقایان به این نتیجه رسیدند که نمی‌تواند پابه‌پای این نقطه‌نظرها بیایند و دادند. بنابراین من آقایان را چهره‌هایی دوست‌داشتنی و برخوردار از صداقت و خوب می‌دانم ولی نقطه‌نظرشان را هم، از پیش، نمی‌یافتم. روزبه‌روز این نظر قوی تر می‌شد. چه در و چه در مورد . ما معتقد بودیم انقلاب ایران یک است لااقل در و در دنیای . شاید آقایان چنین دیدی نداشتند، مخصوصا آقای مهندس بازرگان خیلی اینطورها نمی‌اندیشیدند. باز آقای دکتر یزدی هم نقطه‌نظرهاشان با آقای بازرگان یکی نیست. ایشان هم با آقای بازرگان اختلاف‌نظرهایی داشتند. منبع: بهشتی از زبان بهشتی، (1392) جلد دوم، صص 328-329 به نقل از کتاب شهید بهشتی؛ اسطوره‌ای بر جاودانه تاریخ @shahiddoctorbeheshti
نظر در مورد و مهندس -2 با علم و آگاهى به اینکه آقاى عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در آمده بودند را قانع كنند كه اگر مثلاً باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همين‌جا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمى‌شود. اگر مى‌خواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مى‌توانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميه‌اى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى ، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان معرفى كنيم. ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چه‌طور مى‌شود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند ، من يك هستم كه مى‌توانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه هم نيست. منبع: ، (1390)، صص 231-232 @shahiddoctorbeheshti
فایل تصویری سخنرانی در آذر ۱۳۵۹ در کانون ابوذر صریحترین موضع در مورد و و برخورد حکومتی با مفاسد اخلاقی و اجتماعی و تفکر لیبرالی زمامداران در لینک زیر yon.ir/lblib @shahiddoctorbeheshti
مسئولیت نظام اسلامی در مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی سخنرانی 23 بهمن 1359 ؛ گرامیداشت شهدای هویزه درست است که اگر افراد رشدیافته رسیده به مراحل بالای کمال را در میان انگیزه های رنگارنگ رها کنی، اختیار خودشان را می توانند داشته باشند. خوب باید بگوییم که اینها چند درصدند؟ چند در هزارند؟ برای اینکه بقیه انسانها حاکم بر هوایشان بمانند، باید بکوشیم محیط هم طبیعی باشد که از در و دیوارش فساد نبارد و به محض اینکه ما خواستیم محیط را از این ها پاک کنیم، خودبخود مقداری از ها گرفته می شود. اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی هم برآورید، درست؛ اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که می آیی لباس و شما ساده باشد، اندامهای بدن و موی سر شما پوشیده باشد، آنچه با پوشش ساده نه دلفریب و سخن گفتن و نحوه برخورد با این و آن و طرز راه رفتن همه آنها باوقار و سنگین و متین باشد، درخور بانوی والاقدر مسلمان پیوسته به خدا باشد، خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید باز هم آزادی او حفظ شده چون خودش آزادانه شنیده. اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگوید این چیزهایی که شما می گویید خوب است ولی من نیمه از خانه بیرون بیایم، با تمام عیار در خیابان ظاهر بشوم در اینجا با او چه کند؟ آزادی او را حفظ و رعایت کند و به او بگوید آزادی خانم؟ ما حرف خودمان را به شما زده ایم، شما می خواهی گوش کن یا گوش نکن آزاد هستی؟ گوش کردی خوشا به سعادتت، گوش نکردی عذابش دامن خودت را می گیرد؟ نخیر در آنجا ما می کنیم. در این صورت خودبخود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستش می گیریم. و نه به خاطر اینکه دشمن آزادی او و آزادی باشیم، به خاطر اینکه دوست و خواستار آزادی او و آزادی بشریت هستیم. تو ای ! بنشین با خودت بیندیش در درونت چه انگیزه ای هست که تو را وامیدارد به جای پوشش باکرامتی که اسلام برای تو در نظر گرفته است، می خواهی بدون این پوشش به خیابانها و کوچه ها بیایی؟ آیا خودآگاه یا ناخودآگاه در اعماق روحت و میل به خودنمایی و نماش دادن خویشتن در برابر دیگران تو را به این گناه وانمیدارد؟ و اگر تو نتوانستی این تمایل و یا جهل و یا هرچیز دیگر را در خودت مهار کنی و دوباره خواستی اینگونه بیرون بیایی، باید به شما بگوییم که جامعه ما چنین وضعی را در محیط اجتماعی اش نمی کند. منبع: ؛ گفتارها 2؛ (1390) صص197-198 اصل سوم @shahiddoctorbeheshti
فرازهایی از نامه خصوصی به تهران جمعه 22 اسفند 1359 بسم الله الرحمن الرحیم استاد و رهبر بزرگوار السلام علیکم و رحمت الله و برکاته سنگینی وظیفه فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایق را به عرضتان برساند. موجود میان کشور بیش از آن که جنبهی شخصی داشته باشد، به اختلاف مربوط میشود . یک بینش معتقد و ملتزم به و ، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنتباشد، بینش دیگر در پی اندیشهها و ، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آنچنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پایبند و گفتهها و نوشتهها و کردهها براین موضوع بینابین گواه. در برابر و به نظام سخت به توکل برخدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوریها یا معتقد و ملتزم. ، هرچند دلش همین را میخواهد و زبانش همین را میگوید و قلمش همین را مینویسد، اما چون همهی مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، . بینش اول به نظام و شیوهای برای زندگی ما معتقد است که در عین گشودن راه به سوی ، مانع حل شدن مسلمانها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش و استوار دارد. بینش دیگر با و بخشی از ارزشهای آن، جامعه را به راهی میکشاند که خود به خود درها را به روی ارزشهای بیگانه از اسلام و بلکه ضد اسلام میگشاید. بینش اول روی شرایطی در تکیه میکند که جامعه را به سوی و بر همهی سطوح راه میبرد. بینش دیگر بیشتر روی شرایطی تکیه میکند که خود به خود راه را برای بی مبالاتها یا کم مبالاتها در همهی سطوح و حاکم شدن آنها برسرنوشت انقلاب هموار میسازد. ... @shahiddoctorbeheshti
چه کسی برای کرسی های حکومتی شایسته است؟ متعهد یا متخصص؟ در انتخاب و به كار گماردن مختلف بايد شرايطي رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از و - مي آيد يك می دهد و آن اين است؛ مي‌گويد: مسئوليت‌هاي اداري جامعه را به‌خصوص آنجا كه با سپردن قدرت، به‌خصوص قدرت توأم با يك سنگر ، به دست كسي بدهيد كه زندگي او نشان دهد كه اين آدم، برايش از هر مسئله ديگر در زندگي، مهم‌تر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روي آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومي است. ... گاهي آن قدر كه به اهميت مي‌دهيم، به اهميت نمي‌دهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا اين است كه يك در اسلام وجود دارد و آن دگم «» است. در همه كساني كه به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت ، ، و كه متمم اينها باشد. منبع: ، اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134 @shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و @shahiddoctorbeheshti
ما خواهیم ماند ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ سخنرانی در مسجد ابوالفضل (خیابان ) با چهره ها و دلهای شدنی نیست. انقلاب با دلهای پرشور و چهره های تضمین می شود (تکبیر حضار) ... هیچکس مرا در این دوره نشیب و فراز انقلاب در سخت ترین مواقع، نتوانسته است با قیافه افسرده ببیند. چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم (یا یا پیروزی) دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید چهره ها شاداب باشد داشته باشید آن وقت شعارتان همین است که و مزدورانش هیچ نمی توانند بکنند. (تکبیر حضار) ما در زیر بار سختیها و مشکلات و دشواریها قد خم نمی کنیم. ما قامتان تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الّا هیچ نمی تواند پشت ما را خم بکند (تکبیر حضار) جاودانه تاریخ؛ گفتارها 3؛ (1390) صص32-33 @shahiddoctorbeheshti
امام از روز اول قائل به بود ما برای قائل به ولایت مطلقه هستیم یعنی معتقدیم امامت در جهت هر تصرفی را لازم بداند می کند و منافات با حقوق شخصی افراد ندارد. در حقیقت این قوانینی که در رابطه با شخصی و خصوصی و اینها هست اینها حریم اشخاص را نسبت به یکدیگر معلوم می کند؛ نه حریم اشخاص را نسبت به کل جامعه و امامت که در خط کل جامعه می خواهد حرکت کند. او برایش این مرزها و این حریمها دیگر وجود ندارد. این اساس ولایت مطلقه امامت هست در بینش اجتماعی و اقتصادی و حقوقی که الان هست. عده ای از آقایان این را قبول ندارند از آقایان فقهای ما عده ای این را قبول ندارند. آنها این ولایت را برای امام معصوم قائل هستند ولی برای امام غیرمعصوم و برای امامت غیرمعصوم قائل نیستند. عموماً برای امام معصوم قائل هستند. ... در میان فقهای معاصر ما فقیهی که از اول به این مسئله خیلی قاطع معتقد بود، تا آخرش هم ایستاد و در این راه موفقیت تاریخی جهانی را برای به وجود آورد امام [خمینی] بودند.ایشان در بحثهایشان خیلی قاطع از آن اول به معتقد بودند؛ می خواهد امام معصوم، می خواهد امام غیرمعصوم؛ امامت به طور کلی. و همین اواخر شاید چند ماه قبل که با ایشان باز مطرح کردیم دیدیم بله ایشان همچنان این امامت مطلق را رویش تکیه می کنند. منبع: جاودانه تاریخ؛ گفتارها 2؛ (1390) صص62 تا 64 @shahiddoctorbeheshti
درسی که از انقلاب آموختیم؛ انقلاب به ما نشان داد كه مسألۀ و مسألۀ چقدر مهم است. نشان داد وقتي جامعه يك پيدا مي‌كند، يك پيدا مي‌كند و در پي آن مي‌كند، چه سعادتي دارد. نعمت امام چه نعمت بزرگي است و جامعه بايد هميشه در راهي برود كه _ها_در_آن_ساخته_شوند. همۀ شما ياد گرفتيد كه يك نقطۀ مركزي براي سعادت جامعه وجود دارد و آن امامت و امام است. و اين نقطۀ مركزي، هميشه بايد پرتوان‌ترين و پاك‌ترين و صادق‌ترين و اصيل‌ترين و خداپرست‌ترين و باتقواترين نقطه باشد. اين ها را همه در طي انقلاب ياد گرفتيم. منبع: (سخنرانی تشکل، پاسدار مکتب) (1390)، ص219 @shahiddoctorbeheshti