「شهیده راضیه کشاورز」
#معرفی_شهیده🥀🕊 🧕بانوےشهیده↜منیرهسیف 🗓سالروزتولد↜۱۳۳۸/۷/۱ ✨محلتولد↜شهرستاننهاوند/همدان 🕊سالروزشه
#شهیده_منیره_سیف در ۱مهر۱۳۳۸📆در شهرستان نهاوند به دنیا آمد.🌱
پدرش قبل از انقلاب مقنی بود و بعد از انقلاب به سپاه مرکزی تهران پیوست💫و با شروع جنگ از طریق جهاد سازندگی به جبهه اعزام شد.📿
مادرش نیز خانه دار بود.✨ منیره دومین فرزند خانواده بود🌾. او تحصیلاتش را تا ابتدائی خواند.📕هم زمان با دوران تحصیلش جریان انقلاب پیش آمد✊💥که او دیگر فرصتی برای ادامه تحصیل پیدا نکرد.🍂خانواده سیف چهره شناخته شده و مذهبی در شهر نهاوند بودند.📿✨که مورد کینه توزیها ضدانقلاب قرار گرفت بودند🚫. درشامگاه ۱۲شهریور۱۳۶۰📆، منافقین که از قبل منزل آنها را شناسایی کرده بود🏡، نارنجکی را به داخل منزل پرتاب میکنند💥‼️. منیره سیف برای اینکه اعضای خانواده آسیب کمتری ببینند، خود را به روی نارنجک پرتاب میکند‼️ که دراین زمان نارجک منفجر میشود و او به شهادت میرسد...🥀🕊
خانم زینب سیف عضوکوچک خانواده سیف✨، که در زمان حادثه ۹ساله داشته است📆 برایمان خواهرش🕊را اینگونه روایت کرد:
منیره در ۱مهر۱۳۳۸📆 در شهرستان نهاوند از استان همدان به دنیا آمد🌱. پدر قبل از انقلاب به شغل مقنیگری مشغول بود✅. بعد از انقلاب به همراه برادرم به سپاه مرکزی تهران رفتند📿✨. با شروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج در آمدند🌈 و از طریق جهاد سازندگی به جبهه اعزام شدند.📿
مادرم خانه دار بود.🌿 قبل از انقلاب دخترها باید بیحجاب به مدرسه میرفتند❌به همین دلیل منیره فقط دوران ابتدایی را به مدرسه رفت📕✍️ و از ادامه تحصیل بازماند🥀.
با اوج گیری انقلاب✊، شور و اشتیاق منیره به اسلام📿، او را وارد فعالیتهای انقلابی کرد✊🇮🇷. عاشق امام بود♥🖇. در تظاهرات شرکت میکرد✊، عکس امام (ره) را میآورد🌱. اعلامیه پخش میکرد📄.
بعد از پیروزی انقلاب🇮🇷با شروع جنگ💥، پدر و برادرم به جبهه رفتند📿. خواهر بزرگمان ازدواج کرده بود💍 و منیره به عنوان بزرگ خانواده بود🍃.
درایت و مدیریتش در زندگی بسیار خوب بود✅. دقیق بود✍️ و به کارهای منزل رسیدگی میکرد🌱.
به مسائل دینیاش توجه خاصی داشت📿. با انضباط و مرتب بود✅. بسیار مهربان✨ و خوش خنده🦋 بود و همه به خاطره این مهربانی جذبش میشدند💫 و از او پیروی میکردند🌿.
در مقابلِ کسانی که نسبت به امام (ره) و انقلاب مقرضانه رفتار میکردند❌، شجاعانه برخورد میکرد✊. نسبت به مسائل و اتفاقات روز بسیار آگاه بود📰✅ و جریانها را دنبال میکرد📚.
#شهیده_منیره_سیف
「شهیده راضیه کشاورز」
خانم زینب سیف عضوکوچک خانواده سیف✨، که در زمان حادثه ۹ساله داشته است📆 برایمان خواهرش🕊را اینگونه روای
منیره ۲۱ سالش بود که ازدواج کرد💍. خانواده همسرش خیلی اصرار داشتند که زودتر به منزل خودشان بروند🏡.
اما خواهرم از شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن🕊 بسیار ناراحت بود🥀 و میگفت: آمادگیاش را ندارم.☔
پدرم به عنوان چهره سرشناس و مذهبی نهاوند بود📿✨. از این جهت نسبت به خانواده ما حساسیت زیادی به وجود آمده بود🚫. منافقین در منزلمان نامههای تحدید آمیز میانداختند📄‼️،
اما منیره با آرامش خود ما را آرام میکرد🌿.
قبل از شهادت منیره🕊، نامههای تهدید آمیز بیشتر شده بود📄🚫.
۱۲شهریور۱۳۶۰ بود📆. من و منیره در کوچه بازی میکردیم💫. مادرم ما را برای انجام کاری به بیرون فرستاده بود✅. وقتی برگشتیم غروب بود🌄 و هوا تاریک شده بود🌙. چند موتور سوار را در کوچه دیدیم🏍. وقتی وارد منزل شدیم، دیدم خواهرم فریبا مضطرب است🍂.
او دو نفر را دیده بود که از پنجره آشپزخانه مشرف به کوچه آویزان شده و داخل را نگاه میکردند‼️.
ساعت 8:30 شب بود که⏰ همگی برای صرف شام به آشپزخانه رفته بودیم🍞🥘. منیره در حیاط بود🍃. مادرم رفت تا برای شام صدایش کند🥘. اما او اشتها نداشت و به خاطره شهادت شهید رجایی و باهنر ناراحت بود🥀🍂.
با اصرار مادرم آمد، ولی دم در آشپزخانه نشست🍁. خواهرم فریبا دائم از دو مرد پشت پنجره میگفت🚫.
ناگهان صدای خورد شدن شیشه را شنیدم‼️
برگشتم تا نگاه کنم، شیشهها روی سرو گردنم ریخته بود و خون فوران میکرد❌.
منیره گفت: «مادر، زینب‼️»
نارنجکی وسط سفره روی نان سنگک افتاده بود‼️💥
درشت و سبز رنگ بود و جرقه میزد🧨‼️. همه نگاهش میکردیم❌ فقط یادم است که منیره گفت: «نارنجک جنگی‼️‼️‼️»
#شهیده_منیره_سیف
「شهیده راضیه کشاورز」
قبل از شهادت منیره🕊، نامههای تهدید آمیز بیشتر شده بود📄🚫. ۱۲شهریور۱۳۶۰ بود📆. من و منیره در کوچه باز
اوضاع عجیبی شده بود هر کسی فرار میکرد❌.
صدای خورد شدن شیشهها میآمد💥. لامپهای خانه ترکیده بود💡💥 و تاریکی مطلق بود🌙.
هم زمان داخل خانه کوکتل مولوتف میانداختند💣‼️. خانه پر از خاک، دود و خاکستر شده بود🍂🚫. همه میدویدیم...☔ صدای الله اکبر گفتن خواهرم معصومه را میشنیدم✊🥀. ناگهان صدای مهیبی شنیدم💥‼️ به خود آمدم و دیدم وسط حیات هستم🍂. دو خواهر دیگرم را میدیدم☔. از منیره و مادرم خبری نبود🥀🍂.
مادرم میگفت: «بچهها نگران نباشید🖐چند تا شیشه خورد شده همه اینها فدای سر امام✨🌿»
مادرم به دنبال منیره میگشت🥀. مادرم وارد اتاق شده بود و جایی را نمیدید🌙 به همین دلیل سینه خیز میرفت🥀، روی زمین دست میکشید🍁.
فکر میکرد که شاید منیره در حین فرار در اتاق افتاده باشد🍃. در اتاق خانه به برآمدگی بر میخورد🥀. مادرم دستش به پای خواهرم خورده بود و او را میکشید...🍂
از دور قلب منیره را میدیدم🥀 یک تکه از قلبش بیرون زده بود و آخرین ضربانها را میزد‼️
مغزش از گوشهایش بیرون زده بود‼️🥀. دستش از آرنج قطع شده بود‼️😭.
از شاهرگش به شدت خون فواره میزد و به اطراف میپاشید😭😭😭.
تمام بدنش پر از ترکش بود و گوشتهای تنش به دیوارها و سقف پرتاب شده بود‼️😭 کوکتل مولوتف💣 در موهای او گیر کرده و تا نیمه موهایش میسوزد🔥😭 و فیتیله خاموش میشود.
آثار دست خونیاش🖐 روی در نشان میداد که میخواست، نارنجک را بیرون بیاندازد💣💥 اما آن منافقین از خدا بیخبر پنجره را از آن طرف میگیرند🚫❌.
منیره وقتی میبیند چارهای ندارد، خود را روی نارنجک میاندازد و منفجر میشود😭😭😭.
بعد از آن خواهرم را با ماشین یکی از همسایهها بردیم🥀. آن شب در سردخانه بود.🍂 یکی از خواهرانم بستری شد🍃. من هم ترکش خورده بودم🍂. همسرش از این خبر ناگوار شوکه شد و چند روز در بیمارستان بستری بود😭🥀. خواهرم را ۴ بار کفن کردند و در نهایت با کفن خونی به خاک سپرده شد... 😭😭😭😭💔💔💔
لعنت الله علیالقومالظالمین...😭💔
«🕊🥀راهشان پررهرو باد🥀🕊»
#شهیده_منیره_سیف🥀
#زندگینامه📗
#خاطرات_شهدا📖
#شهیده🕊
「شهیده راضیه کشاورز」
اوضاع عجیبی شده بود هر کسی فرار میکرد❌. صدای خورد شدن شیشهها میآمد💥. لامپهای خانه ترکیده بود💡💥
شش روز از شهادت خواهرم گذشته بود🕊، که پدرم از جبهه برگشت...🥀📿
در آغوش پدرم رفتم و خبر شهادت منیره را به او دادم...💔🥀پدرم خیلی قوی بود....💔 چشمانش پر از اشک شد😭💔
گفت: منیره به آرزویش رسید....🕊 آرزوی همه ما شهادت است....🕊💔
۲۵ روز از شهادتش گذشته بودکه برادرم از جبهه آمد...📿💔 او قضیه را از روزنامه مطلع شده بود....🥀
.
بای ذنب قتلت؟💔 اگر منافقین را ببینم میگویم به کدامین گناه او را کشتید؟🕊🥀💔
منافقین برای قدرت طلبی🚫، ریاست طلبی🚫 و برای امور دنیا🚫 افراد را قتل عام میکنند❌ به چه جرم و گناهی؟💔 باید جوابگو باشند....‼️
خواهرم یک نمونه از هزاران نفر است...🥀 شهدای ترور مظلومانه به شهادت رسیدند....🕊💔
#شهدا_شرمنده_ایم🥀
#شهیده_منیره_سیف🥀
#زندگینامه📗
#خاطرات_شهدا📖
#شهیده🕊
براے شادے روح پاک شهیده بزرگوار یک فاتحه و یک صلوات بفرستید ✨🙃🙏🏿
« اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم »
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
💡 کتاب آگاهی
⛔ میخواین راه سوءاستفاده دشمنها رو ببندین؟
🍃 از مسیر #نهج_البلاغه حرکت کنین
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
-داشتم فکرمیکردم شبای ِبین الحرمین
قشنگ تره یاصُب هاش ..
وخب یادم اومد اونجا توهر زمان ُساعتی
حال ُهواش قشنگه ..:))!!
#محرم
「🖇•••」
.هـر مسلمانۍ، هـر جاے دنیا بود، وقتی این انقلاب پیروز شـد و امام در صحنہ ظاهر شدند و پرچمِ اسلام و لاالهالّااللَّه بالـا رفت، احساس کـرد که پیروز شدهـ است. 🌿
¦↫#حضرتآقا
ـ ـ ـ ــــــــ∞♡∞ــــــــ ـ ـ ـ
ڪانال ݜـہیده ږاۻیـہ ڪۺاوږز | ѕнαнιderαzιeнĸeѕнαvαrz
⇜😯💓 #تلـنگرانهـ
مواظب کارامون باشیم❗️
مخصوصا در فضای مجازی❕
ڪانال ݜـہیده ږاۻیـہ ڪۺاوږز | ѕнαнιderαzιeнĸeѕнαvαrz
••🌻⋮↴
#کلامِامٻــࢪ|ـع⦐
ـ ‹❗️›❥
[الـڔّاضےبِفــعـلِ
قـۅمِڪالدّاخِلِ
فٻہمَعَہُم]🌱
|هَࢪڪسبہرفٺاࢪ|
گُرۅهے،راضےباشد
همانندکسےاسٺکہ
همانندآنـاݩآݩڪاࢪ
رااَنــجامداده(:🔝
ــــــــــــــــــــــــــ
📖˹˼حڪـمٺِـ¹⁵⁴
ڪانال ݜـہیده ږاۻیـہ ڪۺاوږز | ѕнαнιderαzιeнĸeѕнαvαrz