eitaa logo
「شهیده راضیه کشاورز」
841 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
58 فایل
「شهیده راضیه کشاورز」∶ ●دوست دارم راهی رو برم که خدا راضی باشه...🌱 راض بابا↯ @shahidehRaziehkeshavarz✨ کانال مثلِ راضیه...↯: 『 @meslerazieh313 』 کانال پیام های شما↯ @nashenass_khoone کانال رسمی-زیرنظر مادر شهیده✓ ◢کانال وقف امام زمان(عج)◤
مشاهده در ایتا
دانلود
「شهیده راضیه کشاورز」
قبل از شهادت منیره🕊، نامه‌های تهدید آمیز بیشتر شده بود📄🚫. ۱۲شهریور۱۳۶۰ بود📆. من و منیره در کوچه باز
اوضاع عجیبی شده بود هر کسی فرار می‌کرد❌. صدای خورد شدن شیشه‌ها می‌آمد💥. لامپ‌های خانه ترکیده بود💡💥 و تاریکی مطلق بود🌙. هم زمان داخل خانه کوکتل مولوتف می‌انداختند💣‼️. خانه پر از خاک، دود و خاکستر شده بود🍂🚫. همه می‌دویدیم...☔ صدای الله اکبر گفتن خواهرم معصومه را می‌شنیدم✊🥀. ناگهان صدای مهیبی شنیدم💥‼️ به خود آمدم و دیدم وسط حیات هستم🍂. دو خواهر دیگرم را می‌دیدم☔. از منیره و مادرم خبری نبود🥀🍂. مادرم می‌گفت: «بچه‌ها نگران نباشید🖐چند تا شیشه خورد شده همه این‌ها فدای سر امام✨🌿» مادرم به دنبال منیره می‌گشت🥀. مادرم وارد اتاق شده بود و جایی را نمی‌دید🌙 به همین دلیل سینه خیز می‌رفت🥀، روی زمین دست می‌کشید🍁. فکر می‌کرد که شاید منیره در حین فرار در اتاق افتاده باشد🍃. در اتاق خانه به برآمدگی بر می‌خورد🥀. مادرم دستش به پای خواهرم خورده بود و او را می‌کشید...🍂 از دور قلب منیره را می‌دیدم🥀 یک تکه از قلبش بیرون زده بود و آخرین ضربان‌ها را می‌زد‼️ مغزش از گوش‌هایش بیرون زده بود‼️🥀. دستش از آرنج قطع شده بود‼️😭. از شاهرگش به شدت خون فواره می‌زد و به اطراف می‌پاشید😭😭😭. تمام بدنش پر از ترکش بود و گوشت‌های تنش به دیوار‌ها و سقف پرتاب شده بود‼️😭 کوکتل مولوتف💣 در موهای او گیر کرده و تا نیمه مو‌هایش می‌سوزد🔥😭 و فیتیله خاموش می‌شود. آثار دست خونی‌اش🖐 روی در نشان می‌داد که می‌خواست، نارنجک را بیرون بیاندازد💣💥 اما آن منافقین از خدا بی‌خبر پنجره را از آن طرف می‌گیرند🚫❌. منیره وقتی می‌بیند چاره‌ای ندارد، خود را روی نارنجک می‌اندازد و منفجر می‌شود😭😭😭. بعد از آن خواهرم را با ماشین یکی از همسایه‌ها بردیم🥀. آن شب در سردخانه بود.🍂 یکی از خواهرانم بستری شد🍃. من هم ترکش خورده بودم🍂. همسرش از این خبر ناگوار شوکه شد و چند روز در بیمارستان بستری بود😭🥀. خواهرم را ۴ بار کفن کردند و در ‌‌نهایت با کفن خونی به خاک سپرده شد... 😭😭😭😭💔💔💔 لعنت الله علی‌القوم‌الظالمین...😭💔 «🕊🥀راهشان پررهرو باد🥀🕊» 🥀 📗 📖 🕊
「شهیده راضیه کشاورز」
اوضاع عجیبی شده بود هر کسی فرار می‌کرد❌. صدای خورد شدن شیشه‌ها می‌آمد💥. لامپ‌های خانه ترکیده بود💡💥
شش روز از شهادت خواهرم گذشته بود🕊، که پدرم از جبهه برگشت...🥀📿 در آغوش پدرم رفتم و خبر شهادت منیره را به او دادم...💔🥀پدرم خیلی قوی بود....💔 چشمانش پر از اشک شد😭💔 گفت: منیره به آرزویش رسید....🕊 آرزوی همه ما شهادت است....🕊💔 ۲۵ روز از شهادتش گذشته بودکه برادرم از جبهه آمد...📿💔 او قضیه را از روزنامه مطلع شده بود....🥀 . بای ذنب قتلت؟💔 اگر منافقین را ببینم می‌گویم به کدامین گناه او را کشتید؟🕊🥀💔 منافقین برای قدرت طلبی🚫، ریاست طلبی🚫 و برای امور دنیا🚫 افراد را قتل عام می‌کنند❌ به چه جرم و گناهی؟💔 باید جوابگو باشند....‼️ خواهرم یک نمونه از هزاران نفر است...🥀 شهدای ترور مظلومانه به شهادت رسیدند....🕊💔 🥀 🥀 📗 📖 🕊
「شهیده راضیه کشاورز」
👈شهيده مريم فرهانيان از نگاه خانواده و دوستان:👇 👈بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضي باشند هم
👈هنگام شهادت :👇 این شهیده بزرگوار در غروب سیزدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۳ در حالی که همراه با دو تن از خواهران همکار خود بر مزار شهیدی که بنا به وصیت مادر شهید که از آنان قول گرفته بود هر سال به جای او بر سر مزار پسر شهیدش حاضر شوند، در حالی که راهی گلستان شهداي آبادان شده بودند مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی قرار گرفتند و دو خواهر همراه او زخمی شدند و مريم فرهانيان نماد رشادت و مجاهدت زن‌ ايراني به فیض شهادت نایل شد .😔🥀 📗 🕊
🖤✨🖤✨🖤 ↯↓↓↓ کانال شهیده راضیه کشاورز ↓↓↓ https://eitaa.com/shahideRaziehkeshavarz
🖤✨🖤✨🖤 ↯↓↓↓ کانال شهیده راضیه کشاورز ↓↓↓ https://eitaa.com/shahideRaziehkeshavarz
🖤✨🖤✨🖤 ↯↓↓↓ کانال شهیده راضیه کشاورز ↓↓↓ https://eitaa.com/shahideRaziehkeshavarz
🖤✨🖤✨🖤 ↯↓↓↓ کانال شهیده راضیه کشاورز ↓↓↓ https://eitaa.com/shahideRaziehkeshavarz
لحظه عروج🕊🥀 حدود ساعت21:15دقیقه بود که سخنرانی آقای انجوی، تمام شد و مجلس برای مداحی آماده شد.💎🥀 🎤🥀خیلی ها این نوا را از یاد نبرده اند: 💔🍂به مشبک ضریحت، دلم گره خورده…. به خدا قسم این گدا رو ولش کنی مرده…🍂💔 💔بی تو ای صاحب زمان…. بیقرارم هر زمان…. از غم هجر تو من دل خسته ام….همچو مرغی بال و پر بشکسته ام…. کی شود آیی….💔 اینجا بود که صدای انفجار، مجلس را به هم ریخت…🥀🍂 نجمه بعد خوردن ترکش به سرش و در حالی که دیگر رمقی نداشت، به زمین افتاد...🥀 فردا صبح حوالی ساعت 8 یکی از بچه ها اعلام کرد: نجمه، آسمانی شد…🕊🥀🍂 «🥀راهشان پررهرو باد🥀» 🥀 🕊 📖 📗
شهیده طلبه بتول مطهری و همسرش 🥀زندگینامه طلبه شهیده بتول مطهری شهیده طلبه مهندس <بتول مطهری> متولد۱۳۶۲/۳/۲۳ فرزند حاج علی تراشکار دارای تابعیت ایرانی و متولد شهر مقدس قم است. ایشان پس از طی مراحل تحصیلی در رشته مهندسی کشاورزی گرایش آبیاری ازدانشگاه دولتی بوعلی سینای همدان و اشتغال به کار، برای تحصیل علوم اهل بیت (علیهم‌السلام) وارد جامعه الزهرا(سلام الله علیها) شد. این طلبه شهیده یکی از بانوان بسیجی فعال در امور فرهنگی بود که پس از ازدواج با شهید حجت الاسلام و المسلمین سیدرضا بطحایی فرزند حاج سید حسن، دارای تابعیت ایرانی و متولد گلپایگان به نجف اشرف هجرت کردند و در این مدت بین حوزه قم و نجف اشرف در تردد بودند. که حاصل این زندگی مشترک، سیدمحمدعلی سه ساله بود. ایشان در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۲۱ به همراه همسر و دو فرزندش که یکی خردسال و دیگری را باردار بود، پس از زیارت حرم امامین عسکریین (علیهماسلام) و هنگام عزیمت به نجف متوجه می‌شوند که حرم مطهر سامرا در محاصره داعش است و تیراندازی و انفجار هایی در اطراف به گوش می‌رسد. متاسفانه پس از چند روز، هنگام خروج این خانواده از حرم، شهیده مطهری در سن ۳۱ سالگی به وضع دردناکی به شهادت می رسند. از نحوه و چگونگی شهادت ایشان اطلاع دقیقی نداریم، اما خودروی ایشان که بر اثر اصابت گلوله خمپاره مچاله شده و کاملا سوخته بود، شناسایی شد. متاسفانه پیکر مطهر شهیده در اثر شدت اصابت گلوله باقی نماند؛ اما برای بزرگداشت این خانواده شهید حریم آل الله، بنای یادبودی در قبرستان وادی السلام نجف مقابل آرامگاه شهید ذوالفقاری ساختند و همچنین سنگ یادبودی هم در امام زاده عمران ابن علی(علیه السلام) در گوگد گلپایگان زادگاه شهید بطحایی نصب شده است. هم اکنون بیت شهیدان بطحایی و مطهری در شارع الرسول نجف اشرف، بازسازی گشته و به حسینیه و زینبیه تبدیل شده است. ازجمله یادگارهایی که از شهیده بتول مطهری باقیمانده، یادداشتهای روزانه ی اوست. در یادداشتی که در سفری به کربلا نوشته، آمده است: اینجا کربلا است و من قریب ده روز است، میهمان آقایی هستم که تمام ذرات وجودم هم اگر روضه ی وداع بخوانند. باز نمیتوانم وداع کنم. چگونه من اینجا حیات یافته ام و اکنون... نمیدانم شاید اگر فرصت داشتم، سر روی دفترهایم میگذاشتم و سالها گریه می‌کردم. ولی میخواهم زود بروم زیارت. دلم تنگ شده. میخواهم بروم تا همه بگویند قرار نیست وداع کنم. آقا! من بیطاقت میشوم وقتی برایم میخواهند از وداع بگویند. کمکم کن آقا! دلم برایت تنگ است یا حسین! (28 شوال، شنبه، پشت خیمه گاه) ایشان در یاداشتی دیگر که از وی باقی مانده است چنین نوشته است: خدایا ... ای همنشین تنهاییهای من ! مشتاق آمدن به سوی تو هستم. اما چه کنم که توشه ای بر نداشته و هیچ مهیا نکرده ام... آه خدایا سکرات موتم را چه کنم؟ این همه شرمندگی را چگونه تاب آورم و... ای کاش جایی بود و مکانی که بتوان نوشت، آن هم برای دل... اما به حق شب جمعه حداقل پذیرای اشک های من باش... ۱۴محرم الحرام ۱۴۲۶ ✍شهیده بتول مطهری کانال شهیده راضیه کشاورز🌱 ♡@shahideRaziehkeshavarz
💔 ماه‌ذی‌الحجه‌سال۱۳۶۶،رقیه رضایی با خانواده و به نیابت از مادرش به سفر حج واجب مشرف شد🌱🌸.سفری که شاید سالیان سال آرزوی آن را داشت🌿📿. در آن روزهای زیبای سفر به خانه ی خدا، باز هم رقیه به فکر جهاد و شهادت بود.🕊 در حسرت این آرزو، رو به خانواده کرده و گفته بود: «... باید با آب زمزم، غسل شهادت کنم🕊🥀». در روز برائت از مشرکین،با سایر حجاج شرکت کرد✊ تا بار دیگر انزجار خود را از ظلم و ستم و ایادی استکبار جهانی نشان دهد✔️✌. در حالی که هیچکس نمی توانست حتی فکرش را بکند که در سر مزدوران آل سعود🇸🇦،برای برهم زدن این مراسم و به خاک و خون کشیدن حاجیان، چه نقشه ی شومی میگذرد📛! در مکه، بار دیگر یزید زمان🔥، دست جنایتکار خود را از آستین شرک و خیانت آل سعود بیرون آورد و با هجوم وحشیانه به صفوف زائران خدا✨، صدها مسلمان را در کنار خانه‌ی امن الهی و کوه نور به جرم گفتن"الله اکبر" و به دلیل برائت از مشرکین پلید، به خاک و خون کشید🥀... شهیده رقیه رضایی لایه نیز مثل پرستوی مهاجر الی الله🕊، به زیبایی هرچه تمام تر، به شایستگی یک معلم فداکار به آرزوی دیرینه‌ی خود رسید...🕊🥀 "راهشان پر رهرو باد" . 📗 📖 🕊 🥀 . . .