#خاطرات_شهدا 🌷
💠نذرم ادا شد
🔰هروقت حسین به #سوریه می رفت دست به دامن یک شهید🌷 می شدم. بار اول #متوسل به شهید آقامحمودرضا #بیضایی شدم که حسین سالم بیاد.بار دوم متوسل به 🌷شهید آقاجواد #الله_کرم شدم و حسین سالم بیاد و #نذرم در هر بار ادا می کردم✅.
🔰 #بار_آخر شهید سجاد زبرجدی🌷 رو انتخاب کردم که حسین سالم برگرده شله زرد🍵 بپزم و به نیت ایشان پخش کنم.چندشب قبل از #شهادت_حسین خواب دیدم شهید سجاد زبرجدی در عالم رویا به من گفت: نذرت قبول شده ادا کن👌.
🔰نذر من قبول نشد❌ چون حسین از من #مستجاب_الدعوه تر بود و شهید سجاد زبرجدی در اصل #بشارت شهادت حسین🌷 رو داده بود.
راوی: خواهرشهید
#شهید_حسین_معزغلامی
🌹🍃🌹🍃
@shahidhadi598
محفل شهدا
💐خوشحالم از اینکه وقتی می گوییم حسین هم خودت جوابم را می دهی هم اربابت. شهید حسین معز غلامی #شهادت_ر
#خاطرات_شهدا 🌷
💠کرامات شهید
🔰من امسال نا امید بودم ودل شکسته💔 مدتیه پدر و همسرم #اختلاف خیلی بزرگی پیداکرده بودند. طوری که حاضر نمی شدن هم دیگر رو ببینن😔 من هم چون #همدان زندگی می کنم به ناچارقبول کردم که از خانوادم دور💕 باشم. خیلی سخت گذشت.
🔰یه شب داشتم #کانال_شهدای مدافع حرم و نگاه می کردم که متوجه شهادت شهید غلامی🌷 شدم. دلمـ❤️ ازبس گرفته بود گفتم: ان شاءالله به تشییع⚰ #شهید میرم و کلی آروم میشم که بعد متوجه شدم مراسم تهران برگزارمیشه. بازم دلم شکست💔
🔰گفتم : حتما #لیاقت نداشتم تومراسم حضور داشته باشم. یک روزقبل خاک سپاری #شهید داشتم می رفتم🚗 شهرمون البته با شوهرم ولی از اول طی کرده بود من تورو می رسونم خونه #پدرومادرت برو تا عصری بشین غروب میام دنبالت بریم. منم هیچی نگفتم.
🔰ولی نزدیک های راه ی دفعه #یاد_شهید افتادم بهش #متوسل شدم که شهیدغلامی بهم لطف کن، کاری کن پدرم وهمسرم باهم آشتی کنن💞 من ۱۰۰ تا #زیارت_عاشورا هدیه می کنم به روح مطهرت✨
🔰هرچند ته دلم می دونستم نمی شه چون هم پدرم وهم همسرم هردو #مغرور و یه دنده بودند وقتی نزدیک خونه پدرم🏡 شدیم یه دفعه پدرم اومد بیرون و با #همسرم روبوسی کرد باورم نمی شد انگار داشتم خواب میدیدم😦 خیلی راحت هردوباهم #آشتی کردن چیزی که امکان نداشت⭕️
🔰ولی آنقدرکه شهید #پیش_خدا با آبرو بودن که روی من گناه کار رو زمین ننداختن و خدا به حرمت خون پاک #شهید_غلامی به من عنایت ویژه ای کردند😍
#شهید_حسین_معزغلامی
🌹🍃🌹🍃
@shahidhadi598
#خاطرات_شهدا 🌷
💠رفاقت برای خدا
🔰رفاقت کردنش واقعا بی نظیر بود👌 بعد از #حسین هیچ کس رو من ندیدم و امکان نداره ببینم که اینجوری #رفاقت کنه. وقتی با کسی، رفاقت👥 رو شروع می کرد، چند تا راه کار داشت.
🔰اول اینکه بعد از چند وقت می گفت: #رفیق، بدی های من رو بگو، اون بنده خدا👤 هم می گفت: من بدی از تو ندیدم❌ که بگم، همش #خوبی دیدم چی بگم؟ حسین ادامه می داد پس من بدی های #تورو می گم
🔰شروع می کرد، #خودمونی این ها رو بهش می گفت اینکار رو نکن🚫 اونجوری لباس #نپوش! با فلانی رفاقت نکن🚷 یا تولد🎁 بچه ها می شد، کسی شلوار لی می پوشید ایشون می رفت #شلوار شیش جیب براش می خرید می گفت این شش جیب بیشتر بهت میاد☺️ اینجوری بپوش.
🔰یک بار یادم هست برای یکی از بچه ها دو تا #پیراهن آستین بلند خرید و بهش گفت پیرهن آستین بلند👔 بپوش!رفاقت کردن ها و محبت کردن های💞 حسین فقط #واسه_خدا بودش
🔰بارها به من پیام می داد📲 می گفتش #دوست_دارم برای خدا😍 می گفتم حالا #برای_خدا رو ننویسی چی میشه⁉️ می گفت نه من باید بهت بگم که بدونی برای خدا دوست دارم😉 برا خودت نیست❌ که دوست دارم.
#شهید_حسین_معزغلامی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidhadi598
💠 #مجروحیت_وتحمل_درد
🔰دفعہ دوم ڪه اومده بود سوریہ یه #ترکش خورد تو دستش.
همہ طبق معمول ٺو این فڪر بودن ڪه الان سید مجتبی (شهید حسین معز غلامی) با یہ ماشین برمےگرده عقب ڪہ به دستش رسیدگے ڪنه و خون ازش نره
🔰ولے دیدیم خیلے #آروم و بدون هیچ ترسے و بدون اینڪه درد رو توے چهره اش نشون بده رفٺــــ یہ گوشه نشستـــ و شروع ڪرد به بیرون آوردن ترڪش با ناخنگیر❗️🌿
🔰مےگفت :: نمےتونم برم عقب ڪار رو زمینه؛ بعدشم #خودش دستشو #پانسمان ڪرد و پاشد.
چون فرمانده بود تمام تلاششو مےڪرد ڪہ حتے یہ ذره 👌 هم احساس درد و ضعفــ تو چهره اش
معلوم نباشہ و روحیـــہ بقیہ #تضعیف نشہ.
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
#ذاکر_اهل_بیت
@shahidhadi598
#گمنام_وبی_صدا
🍂ترم های اول ورود به #دانشگاه به پیشنهاد یکی از بچه ها قرار شد یه گروه👥 تشکیل بدیم از بچه های مشتی و #بااخلاص و پای کار که کارای صلواتی🌸 برای بچه های دیگه انجام بدیم.
🍁مثلا واکس زدن پوتین👞 بچه ها، کارهای #خدماتی و نظافتی و... طوری که هیچکس شناخته نشه🚯 جلسه گرفتیم و چند تا #تیم تشکیل دادیم. هر تیم یه مسئول داشت و چند تا نیرو.
اسم کار رو گذاشتیم #ستاد جنگ های نامنظم با نفس
🍂هر تیم رو هم به اسم یه #شهید نام گذاری کردیم. هر کدوم از بچه ها به نیابت از یک شهید🌷 اتیکت اسم اون شهید بزرگوار رو به سینه میزدن🏵 اما با #چفیه صورتشون رو میبستن تا شناسایی نشن❌
🍁صبح خیلی زود یا آخرای شب، طوری که کسی #متوجه_نشه فعالیت خودشون رو انجام میدادن. #حسین_آقا فرمانده یکی از تیم ها شد که به اسم سردار شهید محمد حسین، عموی شهیدش🌷 نام گذاری شده بود...
🍂هدف🎯 از انجام این کارها #رفاه حال بچه های دانشگاه بود. عموما بعد یه روز طاقت فرسای آموزشی همه مثل #جنازه خودشون رو میرسوندن به تخت خواب😓 اما یه عده مشتی مثل #شهید، اگرچه خودشون خسته بودند، بجای استراحت، میرفتن پوتین گلی و خاکی دوستاشون رو واکس میزدن✨ و #سرویسا رو نظافت می کردن که بقیه اذیت نشن👌
#شهید_حسین_معزغلامی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidhadi598
@EbrahimHadi1_3135717.mp3
زمان:
حجم:
13.76M
#مداحی
خوشبختی یعنی تو زندگیت امام زمان
داری...
🎤با نوای: مدافع حرم،
#شهید_حسین_معزغلامی🕊
#پیشنهاد_دانلود👌
شادی روحش صلوات🌸
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮
@shahidhadi598
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯