eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
6.4هزار ویدیو
106 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید حاج امینی در دست‌نوشته‌ای✍ که در /10/19 نوشته است درخواست‌هایی را خطاب به مردم و رهروان مطرح کرده است. نوشته است: 📝از شما خواهش می‌کنم و می‌خواهم چند موضوع را مد نظر داشته باشید: ↵ دروغ نگویید ↵زود قضاوت نکنید❌ ↵گذشت و داشته باشید ↵خوشرو و خوش برخورد🙂 باشید ↵و اینکه ها را پر نگه دارید✊ ⭕️خدایا ما را ببخش و بیامرز! ✿خدایا بگردان! ⭕️خدایا ما را به خودمان وا مگذار! ✿خدایا شناخت به ما عطا کن! ⭕️خدایا عزیزو بزرگوارمان راحفظ بفرما! یا رب العالمین بنده حقیر امیر حاج امینی 🗓تاریخ 65/10/19 ⏰ساعت 12:30 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ✅شهـدا با معرفت‌اند! حسن قاسمی دانا کار همه رو راه مینداخت. از صبــــح تا شــــب برنامه‌ه­اش يک چيز بود، آن هم خــــدمت به . همــــه بچه‌ها می‌گفتند: «حســــن آخــــرِ است» همــــه را می‌خنداند. همه به یک طریقی عاشقــــش شــــده بودنــــد😇 يک روز که می‌خواستيم به دست بچه‌ها برسانيم با راه افتاديم. وسط راه حسن را گم کردم. يک لحظه خيلى ترسيدم. بعد از مدتی حسن برگشت. من تو اوج ناراحتى برگشتم به حسن گفتم خيلى بى‌معرفتى. خيلى ناراحت شد. گفتم من را تنها کردى. گفت نمی­‌دانستم که راه رو بلد نيستى😞 تا شب حرفى نزد، حتى شب شام هم نخورد. وقت آمد کنارم و گفت ديگه به من نگــــو. من تمام وجودم را براى همه شما می گذارم. هرچــــى می‌خواهى بگى بگو، ولى به من بى‌معرفت نگــــــــو!♥️ با این حرف حسن، من گِراى او را پيدا کردم. بعد از شهادتش هر وقت کارش داشتم بهش می‌شدم و می‌گفتم اگر من را ندهى، خيلى بى‌معرفتى. خيلى جاها به کمکم آمد. خيلى رو دوست دارم. با اينکه ٢٢روز بیشتر با هم نبوديم، اما انگار که ٢٢سال با هم بوديم. روحمان به هم نزديک شده بود. هميشه کنارم حسّش مى‌کنم✨🌸 💙شهید 🎙به روایت شهید 🕊┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄🕊
‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ✅شهـدا با معرفت‌اند! حسن قاسمی دانا کار همه رو راه مینداخت. از صبــــح تا شــــب برنامه‌ه­اش يک چيز بود، آن هم خــــدمت به . همــــه بچه‌ها می‌گفتند: «حســــن آخــــرِ است» همــــه را می‌خنداند. همه به یک طریقی عاشقــــش شــــده بودنــــد😇 يک روز که می‌خواستيم به دست بچه‌ها برسانيم با راه افتاديم. وسط راه حسن را گم کردم. يک لحظه خيلى ترسيدم. بعد از مدتی حسن برگشت. من تو اوج ناراحتى برگشتم به حسن گفتم خيلى بى‌معرفتى. خيلى ناراحت شد. گفتم من را تنها کردى. گفت نمی­‌دانستم که راه رو بلد نيستى😞 تا شب حرفى نزد، حتى شب شام هم نخورد. وقت آمد کنارم و گفت ديگه به من نگــــو. من تمام وجودم را براى همه شما می گذارم. هرچــــى می‌خواهى بگى بگو، ولى به من بى‌معرفت نگــــــــو!♥️ با این حرف حسن، من گِراى او را پيدا کردم. بعد از شهادتش هر وقت کارش داشتم بهش می‌شدم و می‌گفتم اگر من را ندهى، خيلى بى‌معرفتى. خيلى جاها به کمکم آمد. خيلى رو دوست دارم. با اينکه ٢٢روز بیشتر با هم نبوديم، اما انگار که ٢٢سال با هم بوديم. روحمان به هم نزديک شده بود. هميشه کنارم حسّش مى‌کنم✨🌸 💙شهید 🎙به روایت شهید 🕊┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄🕊
جلسه خواستگاری ما حقیقتا دو جلسه 15 دقیقه بود و هیچ بحث مفصلی انجام نگرفت و در این دو نوبت متوجه ، و ایشان شدم و از ظاهر مهربان محمود دریافتم که فردی  معتقد است. ایشان اعتقاد عجیبی به "ولایت فقیه"  داشت  و در این مورد نیز از لحاظ فکری بسیار نزدیک هستیم و از لحاظ اخلاقی در ایشان هیچ مورد منفی ندیدم. با توکل به ائمه⚘، نریمانی را انتخاب کردم و  در طول دوران زندگی به این انتخاب مطمئن‌تر شدم و خدا را شکر می‌کنم که زندگی مرا با این مرد بزرگ قرار داد.  آقا محمود در جلسه خواستگاری درباره کار خود صحبت کردند که تعداد و مدت زمان ماموریت‌های ایشان زیاد است و خارج از کشور باید بروند و در ادامه گفتند که خیلی زیاد مسافرت می‌روم  و ممکن است روزی هم بر نگردم که ایشان منظورشان "شهادت"🍃⚘🍃 بود ولی کلمه را به زبان نیاوردند و در مورد کار خود صحبت‌های کردند و اینکه ممکن است این مسیر به ختم شود، که در جواب ایشان گفتم آسمانی شدن ویژه آقایان نیست و خانم‌ها نیز می‌توانند آسمانی شوند و نریمانی سکوت کرد. ادامه دارد👇👇
قسمت پنجم سال 91 وارد شد در این زمان به رسیده بود. با اینکه در بین همکارانش  لشکر بود اما در موضوع هرکسی مشکلی داشت به مراجعه می‌کرد از ایشان می گرفت. 🍃🌷🍃 به پسر عموش گفته بود  حسین (ع)🌷 به خواب یکی از دوستانش آمده و لیستی در دستش بود که تعدادی از اسامی جزو بودند که یکی یکی خط می‌خوردند اسم هم دران لیست نوشته شده بود.😭😭 🍃🌷🍃 وقتی این خواب را برایش تعریف می‌کنند  را برای مهیا کرد. قبل از  رفتن یک شب مرا صدا زد و کلیپی را نشانم داد و گفت این  را خودم ساختم بعد از از این استفاده کنید.😭😭 🍃🌷🍃 داشتم دیوانه می‌شدم  جلوی پدر چنین صحبت‌هایی کند.😭😭😭خیلی سخته ، رضا را باور داشتن با این روحیاتی که داشت غیر از این نمی‌توانستم فکر کنم.😭 🍃🌷🍃 در دوران فتنه 88 خیلی را کرده بود و  می‌کرد  را کند فردی که 360 درجه با او و افکارش اختلاف داشت را با رفتار خوبی و از  خودش کرد.  نظیری داشت. 🍃🌷🍃 ادامه دارد 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷