4_206595881217032304.MP3
1.48M
👆👆🔈
فایل صوتی صحبت های #شهیدمهدی_زین_الدین
برای کسانی که عاشق #جهاد و شهادت هستند....
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
من همیشه میگویم ازدواجمان💍 از دو #توسل شروع شد. ماجرای این توسل کردن برای خودمان خیلی جالب بود. شهی
ایمانهاے نجومے
سادگیهاے نجومے
مقاومتهاے نجومے
باورے ڪه ...
عقل معاش از فہم آن #عاجز است ؛
عقل معاش ڪہ از عقل معاد جدا شد،
#ذلیل مےشود
#شهید_موسی_جمشیدیان
#شهید_علیرضا_نوری
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
قرار بود اولیــن تفحصے که انجام شد، یک ڪاروان هزارنفری از #شھدا را بفرستیم #مشــهد. سیزده تا شهید ک
#کلام_شهید
شهید مجید پازوکی :
💠| خدایا از غفلت ها و گناهان🔥 و جسارت ها و بی ادبی ها و نشناختن مقام تو طلب بخشش🙏 دارم.
✍ پسران خوبم می دانم که عاشق اسلام و ولایت فقیه هستید،✌️
نکند به خاطر رضایت چند دنیاپرستِ دینارخواه رضای خدا را زیر پای بگذارید‼️ |💠
#تلنگر 💡
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید شهید مجید پازوکی : 💠| خدایا از غفلت ها و گناهان🔥 و جسارت ها و بی ادبی ها و نشناختن مقام
4⃣8⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_مجید_پازوکی🕊❤️
🌾 تازه در #تفحص برون مرزی #شلمچه در خاک عراق مشغول به کار شده بودیم.هر روز یک تیم از بچه ها به سرپرستی #مجید_پازوکی داخل خاک عراق می رفتند.....
🌾برای اینکه #عراقی ها حساسیت نداشته باشند قرار شد نگوییم🚫 از بچه های جنگ هستیم.دست #مجید از زمان جنگ توسط عراقی ها مجروح شده بود .برای همین وقتی آنها سوال❓ کردند به آنها گفت:
🌾دستم را سگ🐺 گاز گرفته!! همیشه هم بساط خنده ما به راه بود😄 .عراقی هم منظور او را #نمی_فهمیدند.من را هم این طور معرفی کرد. #حاج_قاسم دارای مدرک دکترا و فارغ التحصیل از #آمریکاست! همیشه خدا خدا میکردم کسی مریض🤒 نشود!!
🌾یک روز افسر عراقی از من پرسید: میتوانی #انگلیسی صحبت کنی⁉️من هم برای جلوگیری از آبرو ریزی😁 گفتم : #اجازه ندارم❌!هر روز وقتی برمیگشتیم، #بطری آب من خالی بود؛ اما بطری #مجید_پازوکی پر بود💧.
🌾توی این حرارت آفتاب☀️، لب به آب نمیزد. همیشه به دنبال یک #جای_خاص بود. نزدیک ظهر، روی یک تپه خاک با ارتفاع هفت – هشت متر نشسته بودیم و اطراف را نگاه میکردیم👀 که #مجید بلند شد.خیلی حالش عجیب بود. تا حالا او را این گونه ندیده بودیم. مرتب میگفت: «پیدا کردم. این همون #بلدوزره.»
🌾یک #خاکریز بود که جلوش سیم خاردار کشیده بودند. روی سیم خاردار دو #شهید🌷 افتاده بودند که به سیمها جوش خورده بودند و پشت سر آن ها #چهارده_شهید دیگر. مجید بعضی از آن را به اسم میشناخت.مخصوصا آنها که روی سیم خاردار خوابیده بودند😔.
🌾جمجمه شهدا🌷 با کمی فاصله روی زمین افتاده بود. مجید #بطری_آب را برداشت. روی دندانهای جمجمه میریخت و گریه میکرد😭 و میگفت: «بچهها! ببخشید اون شب بهتون #آب ندادم. به خدا نداشتم. تازه، آب براتون ضرر داشت!»😭
#مجید_روضه_خوان شده بود و...
راوی: محمد احمدیان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مشلب در سال 1995 میلادی در شهر تبطیه #لبنان در یک خانواده #ثروتمند به دنیا آمد، او پسری شوخ ط
بهش گفتم :
پسرم برو و بہ خدا #توڪـل کن
قطعاً تو بلند مرتبہ تر از
حضرت علــے اکبر (علیه السلام)
فرزند امام حسین(علیه السلام) نیستے ...
پدر
#شهید_احمد_مشلب🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
کجا رفته ای #همت خط شکن شقایق تبار و #شقایق کفن تو شور #پرستو شدن داشتی هوای #فراسو شدن داشتی #شهید
چہ زیبا #یاران، پشت سرت صف ڪشیده اند
گویی همچنان در رڪاب #فرمانده آماده اند
اما ایݧ بار شاید همـہ #ســرباز باشید!
سرباز رڪاب #مہدے فاطمہ(س).
مزار سردارشھید #محمدابراهیم_همتـ
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
زیارت به نیابت از شهدا🌷 این عکس از #اربعین سال قبل هست و امسال ... #رسیدن_به_شهادت🌷 #رفاقت_تا_شها
ز جام #روضه ی #ارباب کام او تر شد
دلش لبالب نور و یقین و باور شد
#خزان، بهارِ #حسین_ولایتی فر شد
#جوانه کرد و شکفت و دوباره پرپر شد
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#شهدای_رژه_اهواز
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ز جام #روضه ی #ارباب کام او تر شد دلش لبالب نور و یقین و باور شد #خزان، بهارِ #حسین_ولایتی فر شد #
6⃣8⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_حسین_ولایتی_فر🕊❤️
💠مرا کربلایی کرد
🔸 #پارسال همین روزا بود که رفقا داشتن واسه کاروان زیارتی #اربعین هیأت ثبت نام📝 می کردند.حسابی دلم گرفته بود💔 نمی دونستم هزینه💶 سفر رو از کجا جور کنم⁉️
🔹روم نمی شد با کسی در میون بزارم😔.یه شب بعد #هیئت، حسین رو دیدم.
مثل همیشه گرم احوالپرسی کرد.در مورد سفر #اربعین پرسید؟!
🔸گفت مصطفی امسال میای یا نه❓
بهش گفتم #رفیق کارم گره خورده.
(تو اون شرایط روم نشد بگم که #مشکل مالی دارم).تا #حسین اینو شنید، دستمو گرفت و با خودش برد یه گوشه
🔹گفت: چه مشکلی داری؟!چه گره ای تو کارت افتاده⁉️هیچ #حرفی نزدم، با این که دلم لک زده بود واسه #کربلا ⚡️اما نمی تونستم بهش بگم حتی پول ویزا گرفتن هم ندارم😔
🔸حسین گفت: رفیق اگه #پول کم آوردی من هستم!اگه مشکلت مالیه رو #کمک_من حساب کن👌.خیلی خوشحال شدم😃گفتم از کجا می خوای جورش کنی؟!
🔹گفت من با یه شخصی صحبت کردم ، قبول کرد برا چند نفر که واسه #زیارت_کربلا نیاز مالی دارن، هزینه ای رو #قرض بده💰.قرار گذاشتم هر وقت توانایی شو داشتن، پول رو پس بدن✔️.
🔸با اینکه هیچ راهی جز این نداشتم، #ولی روم نشد قبول کنم🙁.گفتم دمت گرم. اگه جور نشد بهت خبر می دم.اونم گفت پس من منتظر خبرت می مونم😊. #همون_شب به حسین زنگ زدم 📞و حسین هم سریع، پول رو بهم داد.
🔹اون سال با کمک آقا #حسین_ولایتی فر ما کربلایی شدیم☺️.قدم قدم کنار هم به سمت حضرت عشقـ❤️ رفتیم.امسال اما حسین #شهیدشده🌷.رفیقمون زود تر از همه ما رفته #کربلا.
🔸این روزها که بچه های هیئت دوباره دارن واسه زیارت #کربلا ثبتنام📝 می کنند، من تو دلم با حسین حرف میزنم :رفیقی که معرفتت رو ثابت کردی✅،مشتی ترین، اگه هنوز می تونم #رفیق صدات کنم،یعنی اگه هنوز لیاقت رفاقت با تو رو دارم، ازت یه خواهش دارم🙏.ازت می خوام امسال هم رفیقتو #کربلایی کنی!
«راوی :مصطفی رحمانی»
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#حجاب🌸🍃
💢حجاب اسلامی خود را
#کاملا حفظ کنید چون که حجاب تو ای مادر و ای خواهرم #کوبنده تر از خون من میباشد.
#شهید_فرامرز_حقگو🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
چه زیبا #عاشقانه های زندگیَت را بیان کردی نمیدانم چه بگویم...... جز #اشک، جز شرمندگی، بهترین #معشوق
همسرش میگفت:
در فصل #پاییز به دنیا آمد
درفصل پاییز #ازدواج کردیم
در فصل پاییز #ڪربلا رفتیم❤️
درفصل پاییز هم #شهید شد😔💔
عجب فصلی بود این فصل پاییز...
#شهیدحمیدسیاهکالےمرادی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh