🌷شهید نظرزاده 🌷
ز جام #روضه ی #ارباب کام او تر شد دلش لبالب نور و یقین و باور شد #خزان، بهارِ #حسین_ولایتی فر شد #
6⃣8⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_حسین_ولایتی_فر🕊❤️
💠مرا کربلایی کرد
🔸 #پارسال همین روزا بود که رفقا داشتن واسه کاروان زیارتی #اربعین هیأت ثبت نام📝 می کردند.حسابی دلم گرفته بود💔 نمی دونستم هزینه💶 سفر رو از کجا جور کنم⁉️
🔹روم نمی شد با کسی در میون بزارم😔.یه شب بعد #هیئت، حسین رو دیدم.
مثل همیشه گرم احوالپرسی کرد.در مورد سفر #اربعین پرسید؟!
🔸گفت مصطفی امسال میای یا نه❓
بهش گفتم #رفیق کارم گره خورده.
(تو اون شرایط روم نشد بگم که #مشکل مالی دارم).تا #حسین اینو شنید، دستمو گرفت و با خودش برد یه گوشه
🔹گفت: چه مشکلی داری؟!چه گره ای تو کارت افتاده⁉️هیچ #حرفی نزدم، با این که دلم لک زده بود واسه #کربلا ⚡️اما نمی تونستم بهش بگم حتی پول ویزا گرفتن هم ندارم😔
🔸حسین گفت: رفیق اگه #پول کم آوردی من هستم!اگه مشکلت مالیه رو #کمک_من حساب کن👌.خیلی خوشحال شدم😃گفتم از کجا می خوای جورش کنی؟!
🔹گفت من با یه شخصی صحبت کردم ، قبول کرد برا چند نفر که واسه #زیارت_کربلا نیاز مالی دارن، هزینه ای رو #قرض بده💰.قرار گذاشتم هر وقت توانایی شو داشتن، پول رو پس بدن✔️.
🔸با اینکه هیچ راهی جز این نداشتم، #ولی روم نشد قبول کنم🙁.گفتم دمت گرم. اگه جور نشد بهت خبر می دم.اونم گفت پس من منتظر خبرت می مونم😊. #همون_شب به حسین زنگ زدم 📞و حسین هم سریع، پول رو بهم داد.
🔹اون سال با کمک آقا #حسین_ولایتی فر ما کربلایی شدیم☺️.قدم قدم کنار هم به سمت حضرت عشقـ❤️ رفتیم.امسال اما حسین #شهیدشده🌷.رفیقمون زود تر از همه ما رفته #کربلا.
🔸این روزها که بچه های هیئت دوباره دارن واسه زیارت #کربلا ثبتنام📝 می کنند، من تو دلم با حسین حرف میزنم :رفیقی که معرفتت رو ثابت کردی✅،مشتی ترین، اگه هنوز می تونم #رفیق صدات کنم،یعنی اگه هنوز لیاقت رفاقت با تو رو دارم، ازت یه خواهش دارم🙏.ازت می خوام امسال هم رفیقتو #کربلایی کنی!
«راوی :مصطفی رحمانی»
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌾از پیرمرد #حکیمی پرسیدند: از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی⁉️ پاسخ داد ↯↯
⇜یاد گرفتم
🔹که دنیـ🌍ـا #قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم.
⇜یاد گرفتم
🔸که #مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت✔️.
⇜یاد گرفتم
🔹که دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود⛔️ اما ما #غافل هستیم.
⇜یاد گرفتم
🔸که ثروتمند ترین مردم💸 در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و #آرامش بهره مند باشد.
⇜یاد گرفتم
🔹کسی که جو🌾 را میکارد #گندم را برداشت نخواهد کرد❌.
⇜یاد گرفتم
🔸کسی که میخواهد مردم به حرفش گوش بدهند🎧 باید خودش نیز به حرف آنان #گوش_دهد.
⇜یاد گرفتم
🔹که مسافرت کردن🚎 و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین👌 راه برای محک زدن #شخصیت و درون آنان است.
⇜یاد گرفتم
🔸کسی که معدنش طلا✨ است همواره طلا باقی میماند بدون تغییر، اما کسی که معدنش #آهن است تغییر میکند و #زنگ میزند.
⇜یاد گرفتم
🔻که بساط #عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع #جمع_کردن دست و پایمان را گم نکنیم📛
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
9⃣0⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
برشی از کتاب #یادت_باشد شرح زندگی عاشقانه #شهید_حمید_سیاهکالی🌷
🍃🌹دوم آبان عيد #غدير سال ٩٢
روز برگزاري جشن #عروسي ما بود،
با حميد نيت كرديم براي اينكه در مراسم
جشن عروسيمان هيچ گناهي نباشد،
#سه_روز_روزه_بگيريم....
🍃🌹مهم ترين كارمان #اجاره كردن
يك خانه مناسب بود
حميد نظرش اين بود كه
يك #خانه_بزرگ اجاره كنيم،
اولين خانه اي كه رفتيم حدود ١٢٠ متر بود، خيلي بزرگ و دلباز با نورگير عالي
و قيمتي كه با پس انداز حميد جور بود.
🍃🌹تقريبا هر دوتايي خانه را #پسنديده بوديم،
هنوز سوار موتور نشده بوديم كه يكي از رفقاي حميد تماس گرفت، صحبتشان كه تمام شد حميد به #فكر فرو رفته بود،
🍃🌹وقتي پرس و جو كردم گفت:
خانوم ميخوام يه چيزي بگم چون بايد تو در جريان باشي، اگر #راضي بودي اونوقت انجام بديم، يكي از رفيقام الان زنگ زد
🍃🌹مثل اينكه براي #رهن خونه به مشكل خورده، پول لازم داشت، اگه تو راضي باشي ما نصف پس اندازمون رو به دوستم #قرض بديم، با نصف بقيش يه خونه #كوچكتر رهن كنيم!!!
🍃🌹ميدانستم با پولي كه ميماند خانه چندان خوبي نميتوانستيم اجاره كنيم
از آنجا كه واقعا اين چيزها برايم مهم نبود قبول كردم...
با پولي كه مانده بود يك خانه #نقلي و دلنشين در پايين شهر اجاره كرديم....
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#توکل_به_خدا 👌 🍃داشتیم با ماشین از #روستایی برمی گشتیم🚙 که ماشینمون نزدیک روستای مادر حاج حمید، بنز
🔻روایتی از دختر فرمانده🔺
🌷وقتي بچه بودم، چند باري چند تا از #فاميلامون با تمام اسباب و وسايل خونه شون اومدن خونه ي ما.
🌷مدتي رو كنار ما زندگي كردن،توي عالم بچگي خيلي #خوشحال بودم كه اونها پيش ما مي مونن و ميتونيم كنار هم باشيم.
🌷اما بعدها وقتي بزرگ شدم فهميدم كه اونها چون #پول_كافى براي گرفتن خونه نداشتن و صاحبخونه #بيرونشون كرده بود، بابا بهشون گفته بود كه بيان با ما زندگي كنن،تا زماني كه بتوانن جاي مناسبي پيدا كنند...
🌷بابا هميشه به ما ميگفت:
اسلام توصيه كرده كه در كمک به ديگران اول از قوم و خويشان #نيازمند خودتان شروع كنيد.
🌷هميشه هر كسي از فاميل پولي ميخواست بابا بهش #قرض ميداد و هيچ وقت نمي گفت پولمو پس بديد.
#شهید_سیدحمید_تقوی_فر
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
کوچه هایمان را به #نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم بدانیم از #گذرگاه_خون کدام شهید ا
7⃣5⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠یک زندگی ساده
🌸یکی از چیزهایی که خیلی بدش می آمد #غیبت کردن بود، روی چشم و هم چشمی و #سنت_های_غلط حساس بود، اگر مهمانی می رفتیم که چند نوع غذا داشتند، ناراحت می شد و می گفتند: با #یک_نوع غذا هم سیر می شدیم.
🌸وقتی چیزی می خرید توجه می کرد که فروشنده فرد مومن و #حلال_خور باشد، از فروشنده #بی_حجاب خرید نمی کرد، هر چند ارزان تر هم می فروخت...
🌸در مورد #خمس خیلی دقت داشت، تاریخ خمسی مشخص داشت و حسابی باز کرده بود و پولهایی که خمس به آنها تعلق نمی گرفت را به آن حساب واریز می کرد، در تاریخ خمسی به انبار می رفت و خمس برنج و مایحتاج سالیانه ای که اضافه کرده بود را حساب می کرد. وقتی به کسی #قرض میداد سعی می کرد کسی متوجه نشود، حتی من.
🌸حاصل ازدواجمان دو پسر بود که #محمدرسول در تاریخ 14 / 4 / 91 مصادف با نیمه شعبان بدنیا آمد و محمد جواد در تاریخ 7 / 3 / 95 در حالی که شش ماه از شهادت بابا می گذشت، به دنیا آمد، در حالی که بابا در تاریخ 16 / 9 / 94 آسمانی شد و با ذکر #یا_رسول_الله دعوت حق را لبیک گفت و اسمش را با لقب مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها تا ابد جاودانه کرد.
#شهید_روح_الله_صحرایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#پدر_شهید: این انگیزه ( نابودی داعش و امنیت مرزهای اسلام) به قدری در مرتضی قوی بود که حتی وقتی شنید
💠برای_مرتضی
🌷داراییشو بی منت می بخشید. مشکل مالی همکاراش مشکل اونم بود. کسی رو دست خالی رد نمیکرد.اگه خودشم نداشت از نزدیکاش #قرض میگرفت و مشکل اونا رو حل میکرد.
🌷میگفتیم وحی مُنزَل که نیست، یه کم صبر کن پول که اومد دستت به هرکی خواستی قرض بده. اما توجه نمیکرد. جالب اینجاس که اگه پولی قرض میداد اصلا دیگه به پس گرفتنش فکر نمیکرد.
#شهید_مرتضی_حسین_پور 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌴عموی این شهید والامقام #محمد_تاجبخش نام دارد كه در دوران جنگ تحمیلی به #شهادت رسید🕊 🌴شهید عباس ت
🔻یكی از دوستان شهید تاجبخش كه مدت 11 سال افتخار رفاقت تنگاتنگ با شهید را داشت گفت:
🔹تاكید شهید تاجبخش بر اقامه نماز به ویژه #نماز_اول_وقت از خصوصیات بارز این شهید بود👌 كه هیچوقت ترك نمی شد و همیشه #پیگیر نماز بچه های مسجد بود. در روزهای پیش از #شهادت شهید تاج بخش🌷 برای حضور فعالتر قشر نونهالان و نوجوان در مسجد جوایزی خریده بود، كه قرار بود به نونهالان و #نوجوان اهدا كنیم، ولی به دلیل حضور در #سوریه و شهادت وی، جوایز هنوز اهدا نشده و قرار است به صورت تبرك به این قشر اهدا🎁 كنیم.
🔸دوستی با شهید تاج بخش افتخاری برای من بود و در مدت چند سال اخیر همراه و #رازدار_شهید والامقام محمد تاجبخش بوده ام. آن شهید بزرگوار ضمن تقّید شدید به نماز اول وقت و قرائت همه روزه #دعای_عهد پس از نماز صبح، نسبت به انجام واجبات و در حد امكان مستحبات حسـ💥ـاسیت ویژه داشت، و دوری راه از منزل تا محل برگزاری🏘 نمازجمعه، #هیچگاه او را از شركت در این آیین باز نداشت❌
🔹شهید تاجبخش بیشتر اوقات تمام و یا بخش قابل توجهی از #حقوق خود را برای رفع مشكلات مردم به عنوان #قرض_الحسنه یا بدون عوض💰 می داد، و در جواب آنها كه علتش را جویا می شدند ، به این آیه قرآن📖 استناد می كرد كه هركس در راه خدا چیزی یا پولی #قرض دهد، خداوند 10 برابر به وی بر می گرداند.
#شهید_محمد_تاجبخش
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸رهبر عزیزم! از آن روز که اندک شناختی به #جایگاه شما پیدا کردم و روز به روز این شناخت بیشتر شد، #مسئ
🔸برای سفرهای🚙 خودمان نظرشان این بود که فقط کافیست #یک_نفر دلش بسوزد💔 و نتواند برود و این بس است که #زیارت آدم قبول نباشد.
🔹بسیاری از مواقع وقتی به مشکلی برمی خوردیم یا خسته😓 می شد یا در کارش گیر می کرد سریع به #مشهد می رفتیم اصلا هم دربند جا🏘 و وسیله نبودیم. یک بار با #ماشین، یا با قطار🚇 و اگر شرایط مناسب بود با هواپیما می رفتیم
🔸و شده بود حتی پول نداشتیم #قرض می کرد و می رفتیم اگر هم امکان همراهی من نبود خودش تنها👤 می رفت. می رفت یک #انرژی و مددی از #امام_رضا(ع)♥️ می گرفت و بر می گشت.
🔹برای همین سفرهای #مشهدمان خیلی زیاد بود😍 و امام رضا(ع) به ما محبت💖 می کرد. انشالله که این #محبت را از ما نگیرد.
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #وقتی_بیایی ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻قضاوت و داوری ✳️دادگاهها رونقی ندارد و زندانها حال
❣﷽❣
📚 #وقتی_بیایی
✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨
🔻نشان گنج ها
✳️همه مشکلات آسان می شود، گنج های رزمین با افتخار💖 خود را به شما نشان می دهند و با التماس از شما می خواهند که آنها را با دست خویش #تبرک کرده به دیگران پیش کنید
✳️کسی برای حل مشکل دوا نمیکند و این است کسی را بیابیم که مشکل #قرض ازدواج یا مسکن داشته باشد ماندهام بانکها چه میشود در آن دوران یا #موسسات خیریه چه کاری را در دستور کار خود قرار میدهند
✳️مردم با خاطری آرام اوقات خویش را به چهار قسمت تقسیم کرده لحظاتی را به عبادت ساعتی را برای تفریح و ساعتی را به خانواده و ساعتی را هم به کسب روزی #حلال مشغول می شوند هرگز جوان یا نوجوانی را نمی بینی که احترام پدر و مادر سرش نشود❌ یا حرف آنها را بی اهمیت بشمارد
✳️نوجوانان به عشق شما در مقابل پدر و مادر #مودب مینشینند و در راه رفتن از آنها پیشینه میگیرند آنها از مسخره کردن دیگران متنفرند❎ و به دنبال کسب علم و دانش طی کردن پله های ترقی با هم در مسابقه هستند
❇️و چه زیباست #لبخند_رضایت شما به روی آنها که قند را در دلشان آب میکند😍
📝نویسنده: #حسن_محمودی
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃#گمنامی تنها برای #شهدا نیست❌ 🍃میتونی #زنده باشی و #سرباز حضرت زهرا «سلام الله علیها» باشی ✔️ 🍃ا
✨بســم رب الشهدا والصدیقین✨
5⃣2⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🔰از جبهه بر می گشتم. وقتی رسیدم میدان #خراسان دیگر هیچ پولی💵 همراهم نبود. به سمت خانه🏡 در حرکت بودم . اما مشغول فکر الان برسم خانه #همسرم و بچه هایم👫 از من پول می خواهند. تازه اجاره خانه را چه کنم⁉️ سراغ کی #بروم؟ به چه کسی رو بیندازم؟ خواستم بروم خانه #برادرم اما او هم وضع خوبی نداشت.😔
🔰سر چهار راه #عارف ایستاده بودم . با خودم گفتم: فقط باید خدا کمک کند من اصلاً نمی دانم #چه کنم!
در همین فکر بودم که یکدفعه دیدم #ابراهیم سوار بر موتور🛵 به سمت من آمد. خیلی خوشحال شدم. تا من را دید از موتور پیاده شد مرا در #آغوش کشید.
🔰چند دقیقه ای #صحبت کردیم. وقتی می خواست برود اشاره کرد حقوق گرفتی ⁉️گفتم نه هنوز #نگرفتم ولی مهم نیست.دست کرد توی جیب ویک دسته #اسکناس در آورد. گفتم: به جون آقا ابرام نمی گیرم خودت احتیاج داری.
🔰گفت: این #قرض الحسنه است . هروقت حقوق گرفتی پس می دی. بعد هم پول را داخل جیبم گذاشت و سوار شد و رفت.آن پول خیلی برکت داشت. خیلی از #مشکلاتم را حل کرد. تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم.
خیلی دعایش🤲 کردم. آن روز خدا ابراهیم را رساند. مثل همیشه حلال #مشکلات شده بود.
#شادیروحشهدامونصلوات🌷
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
•
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh•