🌷شهید نظرزاده 🌷
❄❄❄❄❄❄ ما چله نشین شب یلدای ظهوریم🙏 ما منتظر نوبت برپایی نوریم✨ ما محو جمال پسر فاطمه هستیم❤ شب زند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای_فرج_بانوای_استاد_فرهمند_speecn@_@s(1).mp3
899.2K
دعای فرج🌺
🎤🎤با نوای #استاد_فرهمند
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آنقدر #حسرت دیدار تو دارم کہ نگو تو کجـــایے پدرم تویی کہ از #دنیا وهمہ متعلقاتش دل کنـــــدے ورفتی
✍بہ" يلدا " دل خوش ڪردهام
شايد در اين
دقايقِ اضافہ ی #پاييز
فرصتِ بيشتري
براےِ #بازگشتنت باشد!🍃
#شهید_علی_آقاعبداللهی🌷
#شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍بہ" يلدا " دل خوش ڪردهام شايد در اين دقايقِ اضافہ ی #پاييز فرصتِ بيشتري براےِ #بازگشتنت باشد!🍃
#پدرشهید جاویدالاثر مدافع حرم علی آقا عبدالهی به مناسبت شب یلدا اینگونه نوشته است:
✍علی جان
#سلام
❣تقویم🗓 نگاه نمیکنی. مردم شهر به طولانی ترین شب سال🌖 رسیده اند. این همه تکاپو برای #چندثانیه.
❣من چه بگویم #یلدای_آمدنت که پیرم کرد😔 سفره ی انتظارم رو به سمت قبله ی استجابت پهن کردم. روزهای #نیامدنت به سرخی دانه های انار به چشم #مادرت نشست😢
❣ #خنده_ات پسته ی خندان آجیل نذری🍛 خواهرانت شد. گس بودن میوه ی🍎 کودکی امیرحسین شیرین شیرین شده.
❣ببین #باباجان برای یلدای🍉 نیامدنت فال📖 گرفته ام. حافظ گفت : یوسف #گم_گمگشته باز آید به کنعان غم نخور .... #علی_جانم به نشانه ای فالم را تعبیر کن✅
#جاویدالاثر🌹
#شهید_علی_اقاعبداللهی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷چون #شهـیدانِ تو ای شهــدِ شهـ🕊ــادت نوشـان، سینہ ام، گر بہ دفاع از تو سِپَـر شد #یلـداست . . .🍉
💥به یاد شهدای مدافــــع حــــرم💥
🍂چه #شب_یلدای سردی
🔹سرد سرد سرد❄️
🔹سرد ✘نه به خاطر باد و برف🌨
🔸سرد به خاطر دلتنگی و #نبودنشان
🔸سرد به خاطر زندگی باخاطراتـشان📖
🔹سرد به خاطر گریه چشم #همسرو فرزندانشان😢
🔹سرد به خاطر دلتنگی💔 مادرها
و پدرهایشان
♦️آری یلدای امسال بسی #سردتر است
به یاد تمام #شهدایی که یلدای امسال با خاطراتشان سپری می شود😔
💢بیایید با دعا کردن برای #فــــــــرج امام خوبی ها این سرما را به گرمای وجود تبدیل کنیم.❤️
✳️ #اللهم_عجـــل_لولیـــک_الفــرج✳️
📿دعا برای مدافعان حرم فراموش نشود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
#تصاویری از یلدا در جبهه همراه با نماهنگ
اگـر #يلــدایے بــود...
اگـر خــــنده اے هستــ...
به بـرڪتــ خـون #شهــداستــ ...
#یادشون_با_صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#الگو_برداری_از_شهدا 🔻هر موقع می خواستم از محمد #ماشینش و قرض بگیرم مثلا بهش می گفتم: محمدتقی امر
❣با خندہ ات
انار تَرَک ميخورد #بخند
❣ #يلدا بكن
تمامیِ ايام سال را😍
تولدت مبارک محمدتقی جان 🌷
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شب_ولادت🌸
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5780554603460297866.mp3
5.86M
🔊 #صوت_شهدایی
✨ خوش به حال شهدا🕊
✨نور صفا را دیدند...
🎤با نوای کربلایی #سید_رضا_نریمانی
#پیشنهاد_ویژه👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣★❣★❣★❣★❣★❣
#ای_شهیدان🌷
★ای ستاره های آسمان⭐️ #شب_یلدا
★ما زمینی ها
یلدای آرام #امشبمان را
مدیون آشوب وجود شما #آسمانی_ها🕊 هستیم
★و سرخی خون❣ شما
به سان رنگ #انار سرخ امشب
باعث شده تا زندگی های مان سبزتر🍃 از همیشه باشد
و طراوات و #آرامش در آن جریان داشته باشد
★برای همیشه #مدیونتان هستیم
#یلداتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بنی صدر وارد گیلان شد اما در یک خودرو به #تنهایی نشست و #شهید_انصاری در خودروی دیگر، او را همراهی کرد
در حین رسیدن به #استانداری یکی از خودروهای محافظین بنی صدر با یک خانم #روستایی که زنبیل چای بر سر داشت، #تصادف کرد ولی خودرو محافظین، او را روی جاده رها کرد و رفت...
#شهیدانصاری که متوجه صحنه شد، توقف کرد و زن را سوار خودروی خود کرد و به #بیمارستان برد پس از بستری کردن او در بیمارستان، خود را به استانداری رساند تا رسیدن آقای انصاری به استانداری، بنی صدر به انتظار نشسته بود
با دیدن آقای استاندار با #عصبانیت می گوید: جناب استاندار! شما در استان نقش رییس جمهور را دارید، کافی است دستور بدهید نه اینکه خودتان دنبال کاری بروید...
شهید انصاری در جواب می گوید: جناب آقای رئیس جمهور! این مردم #شاه را بیرون کردندچه برسد به #رئیس_جمهور!
📚 استاندار_آسمانی
#شهید_علی_انصاری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گاهی اوقات تو #چادر مشغول به خودمون بودیم که محمد تقی #غیبش میزد! می رفتیم دنبالش، می دیدیم در حال ش
چه کسی دو روز از سال
#تولد دارد⁉️
جز #شهیـــد🌷
چقدر به تو می آمد #شهادت😍
#تولدت_مبارک محمد تقی جان❤️
🎉سالروز زمینی شدنت مبارک اهل آسمان🎉
#شهید_محمدتقی_سالخورده🌷
#سالروز_ولادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
چه کسی دو روز از سال #تولد دارد⁉️ جز #شهیـــد🌷 چقدر به تو می آمد #شهادت😍 #تولدت_مبارک محمد تقی جا
#یلداوتولدبےحضورت...۱۳۶۵/۱۰/۱
🌺 #مردان حقیقت که به حق پیوستند از دام تعلقات دنیـ🌍ـا رستند. چشمی به جهان بگشودند و دیدند که این دنیا دیدنی نیست❌ و بستند🕊
🌺امروز خورشید شادمانه ترین #طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت و قلبـ❤️ـها به مناسبت #آمدنت خوشامد خواهند گفت💐
#ای_شــهـیـد🌷
#یلدا و تولد بی حضورت شبی بود طولانی و پر از دلتنگی💔 و برای #عاشقانت بعد از عروج ملکوتی ات🕊 هر شب اش همانند شب یلدا طولانی است و شبانگاهشان را با یاد و #خاطراتت سپری می کنند...
#شهید_محمدتقی_سالخورده🌷
#سالروز_ولادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شوخی و خنده های زیبای شهید مدافع حرم
#محمدتقی_سالخورده
شهیدی که مرگ را به بازی گرفت
📌آخرین صحبتهای #شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مادر حسین آقا تعریف میکرد یکی از آشناها #خواب دیده رفته کربلا. بعد از زیارت امام حسین (ع) میره واسه
بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟!
بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل #خانواده بده، حتما پدر خوبی می شی و بچه های خوبی تربیت می کنی، مثل خودت.
بهم گفت:
می دونی چیه دایی؟!
شهدا #چراغ اند. چراغ راه تو تاریکی امروز.
دایی من می خوام چراغ باشم.
✍راوی: دایی شهید
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
#شهید_ترور_اهواز
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟! بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل #خانواده بد
#کرامت_شهدا 🌷
🔰چند روز پیش یکی از رفقا پیام داد📲 و شماره ای فرستاد که داستان ایشون با #حسین رو گوش کنم. منم همون موقع تماس گرفتم📞 از شماره ۹۱۱ و لهجه ی مازنیش همون اول میشد فهمید که ساکن یکی از شهرهای #شمالیه. تو بابل زندگی می کرد و کارمند بانک🏢 بود.
💢بقیه داستان رو از زبان #سیاوش می نویسم.
🔰من کارمند بانک هستم و امسال #اربعین واسه اولین بار می خواستم برم کربلا. بلیط هواپیما✈️ رو گرفتم و اول آبان رسیدم #نجف اشرف. تو ایران🇮🇷 شنیده بودم که تو خود فرودگاه ارز دولتی💵 بهمون می دن. منم واسه همین هیچگونه ارزی نیاورده بودم با خودم.
🔰خب رفتم و دیدم که خبری از این حرفها نیست❌ راستش خیلی شاکی شدم😒 بگذریم، هر طور شده ۵۰۰۰ هزار دینار💷 جور کردم و خواستم با ماشین🚗 برم سمت میدان #صدرین نجف. «جایی که می تونستیم ارز بگیریم.»
🔰اونجا وقتی شنیدم که وضع کرایه ها چطوره شوکه شدم😧 من فقط ۵۰۰۰ دینار داشتم و اونا می گفتن کرایه #دوبرابر اینه. از یه طرف من به قدری عصبی بودم که منتظر یه جرقه واسه انفجار💥 بودم. از طرفی گیر چند تا راننده افتاده بودم که تا فهمیدن من #تجربه_ندارم خواستن سرم کلاه بزارن.
🔰جرو بحثم با اون راننده ها بالا گرفته بود که یهو یه #جوون عراقی از راه رسید👤 فارسی صحبت می کرد، حتی بهتر از من👌 منو برد یه کناری و بهم گفت که ببین اینا می خوان سرت کلاه بزارن و من نمی شد جلوی خودشون بهت بگم🚫 منم می خوام #برم همین جا. بیا با هم👥 بریم.
🔰منم خیلی خوشحال شدم😃 از اینکه همچین آدم هایی پیدا می شه. راستش نمیدونم اگه این جوون رو نمیدیدم چه تصویری نسبت به #عراقی ها تو ذهنم💬 ثبت می شد؟! تصویر اون راننده ها⁉️
🔰من خوشحال بودم که یه همچین #فرشته ای رو پیدا کردم. تو راه کنارم نشسته بود👥 و با هام حرف می زد. منم کاملا دیگه بهش #اعتماد پیدا کرده بودم ، همه پولمو دادم بهش💰 که هزینه ماشین🚗 رو حساب کنه. رفت، حساب کرد و بقیه پولو گذاشت تو کیفم💼
🔰حتی #برنگشتم ببینم که پولا رو گذاشت سر جاشون یا نه! تو همین مدت کم ارتباط خیلی صمیمانه ای💞 بینمون ایجاد شده بود. منم دیگه آروم شده بودم. یهو گفت من یه کاری دارم باید اینجا #پیاده_شم. خیلی ناراحت شدم🙁 من تازه پیداش کرده بودم و اون حالا داشت منو میذاشت و #میرفت.
🔰اون جوون خداحافظی کرد👋 و رفت. تو بقیه راه داشتم به این فکر می کردم💭 که این یهو از کجا پیداش شد. چی شد که به من #کمک_کرد و یهو گذاشت و رفت⁉️ یه لحظه شک کردم. گفتم نکنه اونم خواسته سرم #کلاه_بزاره😨
🔰یه نگاه به کیفم💼 کردم. همونجایی که پولهامو می ذاشتم. دیدم که اون جوون نه تنها سرم کلاه نذاشت🚫 بلکه همه پول #کرایَمو هم حساب کرده بود. واقعا داشتم دیوونه می شدم😢 برخورد اون #راننده ها. پیدا شدن سر و کله این #جوون. محبتی💖 که در حق من کرد. اون نوع #رفتنش ..
🔰اصن چی شد که این جوون به پست من خورد⁉️ همش داشتم به اون #جوون فکر می کردم. تو مدتی که عراق بودم وقتی به یه ایرانی🇮🇷 می رسیدم و سر صحبت باز می شد از اون جوون صحبت می کردم☺️ میگفتم یه #فرشته بود. وقتی رسیدم ایران هم به اطرافیانم گفتم داستان اون جوون رو. جوون #مهربون عراقی. تو صفحهی اینستا گرام📱 هم داستان رونوشتم و #منتشر کردم.
🔰چند روز بعد به طور اتفاقی عکس📸 همون جوون رو تو #اینستاگرام دیدم. اولش خیلی خوشحال شدم😍 اما کمی بعد پایین عکس رو نگاه کردم زده بود #شهیدحسین_ولایتی. به ادمین اون صفحه پیام دادم که چی می گی❓
من این آقا رو می شناسم. این کجا #شهید شده؟!
🔰داستان رو واسش تعریف کردم. بهش گفتم ببین من #مطمئنم این عکس #همون_جوونه. بهم گفت که ۳۱ شهریور تو اهواز شهید شده🌷 بهش گفتم که من اصن ایشون رو #آبان ماه دیدم. مطمئنی اشتباه نمی کنی⁉️راستش مخم داشت سوت می کشید🗯 بهش گفتم #مطمئنی شهید شده و مفقود و... نیست.
🔰واسم توضیح داد و متوجه #قضیه شدم. یه کلیپ🎥 هم برام فرستاد. همون جوون که حالا فهمیده بودم اسمش #حسینه.با همون زبون فارسی و همون لهجه. شک نداشتم که #خودشه.
همون جوونی👤 که کمکم کرده بود. هر چقدر اون کلیپ رو می دیدم آرومم نمی کرد😢
✍پ ن:
#آدم وقتی وسعت پیدا کند جریان می یابد. همه جا روان می شود. شاید گام اول #وسعت پیدا کردن، سیر نشدن از فضیلتها و متوقف نشدن⛔️ در #خوبی هاست. ما ها که حسین را دیده بودیم برایمان قابل درک تر است این دست #خاطره ها. ما ها که دیده بودیم حسین هر چه جلوتر می رود بی تاب تر💓 می شود. این آخری ها دیگر نمی توانست یکجا بند بنشیند. #حسین اهل سکون نبود اصلا. باید می رفت. ما که ریزش رحمت حسین را برای اطرافیان دیده بودیم، ما که ولا تحسبن الذین قتلوا را شنیده بودیم. راحت تر درک می کنیم اینرا.
#حسین همان حسین است. فقط کمی دامنه خوبی ها تغییر کرده😊👌
#شهید_حسین_ولایتی_فر
راوی: سیاوش ثباتی
📝 علی علیان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh