#سبک_زندگی_مؤثرتر_از_آگاهی_و_ایمان 7⃣
#استاد_پناهیان 🔻
🔹دو راه عمده برای تقویت ایمان و محبت: ۱. راه آگاهی و اندیشه ۲. راه عمل
🔹علی(ع): تا وقتی طرز لباسپوشیدن و غذاخوردن شما مثل دشمنانتان نشود سعادتمندید!
🔹صهیونیستها: هر دینی میخواهی داشته باش، فقط سبک زندگیات را از ما بگیر! آنوقت بردۀ ما خواهی شد!
____
⭕️ روزی خواهد رسید که هرکسی دنبال تحصیل علم در هر رشتهای باشد، اگر مردم «رفتار غلطی» از او ببینند، به او میگویند: «مگر تو نمیخواهی باسواد بشوی؟ این چه رفتاری است؟! این چه طرز لباس پوشیدن است؟ این چه مُدل مویی است؟ این رفتارهایت، هَوسی شده است! آدمِ هوسران که دانشمند نمیشود!» این حرف را بیدینهای جامعه میگویند نه فقط دیندارها!
⭕️ آنوقت خود دانشمندان از بدحجابی در دانشگاهها جلوگیری میکنند و میگویند: «اینجا محل علم و دانش است! در محیط علمی که نمیشود هرزگی کرد؛ این مانع رشد علمی است» اگر باسواد بشویم و رشد کنیم، به اینجا خواهیم رسید. ولی الان به حجاب که میرسیم میگوییم: «ارزشهای اسلامی را رعایت کنید!» این یعنی: ما که نمیفهمیم حجاب به چه دردی میخورد ولی بههرحال باید رعایت کنیم!
⭕️ رفتار، قدرت تفکر تو را سامان میدهد و گرایشهای تو را تنظیم میکند. صهیونیستها این موضوع (اهمیت رفتار و سبک زندگی) را خیلی خوب فهمیدهاند، لذا میگویند: فکر و ایمان و دین شما مهم نیست؛ هر کسی را میخواهید بپرستید، به هر پیامبری که میخواهید معتقد باشید، هر دین و ایمانی که میخواهید داشته باشید! فقط سبک زندگیتان را بگذارید ما تنظیم کنیم، آنوقت بردۀ ما خواهید شد!
⭕️ الان صهیونیستها زیاد به جهانبینی مردم کاری ندارند، بلکه به رفتار و سبک زندگیِ آنها کار دارند! میگویند: این ساندویچها را بخورید، این موسیقیها را گوش دهید، این لباسها را بپوشید... آنها روی سبک رفتار، لباسپوشیدن، مدل مو و... برنامهریزی میکنند آنوقت میگویند: «دین آزاد است!» چرا؟ چون دیگر از دین احساس خطر نمیکنند.
⭕️ امیرالمؤمنین(ع) میفرمود: تا وقتی که لباس و طرز غذاخوردنِ شما شبیه دشمنان نشود، سعادتمند خواهید بود. (لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَيْرٍ مَا لَمْ يَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ يَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّل؛ محاسن/2/410) آن کسانی که میخواهند شما را نابود کنند، اگر سبک غذاخوردن و لباسپوشیدن شما را عوض کردند، بیچاره هستید!
⭕️ الان در غرب، یک نهضتی راه افتاده است دربارۀ «لزوم کنترل رفتار»؛ اما این نهضت هنوز به ایران اسلامی نرسیده است، چرا؟ چون این حرفِ دین هم هست! آن کسانی که بهعنوان کارگزار و مدیران میانی، کشور را اداره میکنند، کِی میخواهند این فریفتگی به فکر و فرهنگ صهیونیستها را از دست بدهند؟ کِی میخواهند بفهمند که دین، عقلانی است؟! حتی بسیاری از تجربیات علوم تجربی هم دین(گزارههای دینی) را تأیید میکند. لااقل بر اساس همین دانش تجربی عمل کنید! امروزه دانش تجربی نشان میدهد که نوعِ رفتار و سبک زندگی مهم است.
⭕️ متاسفانه در آموزشهای دینی ما هم، این جانیفتاده است، الان کسی که میخواهد آموزش دینی بدهد، معمولاً سراغ جهانبینی و ایمان و بحثهای کلامی و اعتقادی میرود نه سراغ اصلاحِ رفتار!
⭕️ دربارۀ آثار رفتار بر گرایشها و اندیشه، روایات مختلفی وجود دارد. مثلاً اینکه امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَر» (نهجالبلاغه/ حکمت409) قلب صفحهای است که چشم روی آن مینویسد. تو بگو «به کجاها نگاه میکنی؟» تا معلوم شود ایمانت چقدر است؟
⭕️ امام صادق(ع) میفرماید: «إِيَّاكُمْ وَ النَّظِرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِي الْقَلْبِ الشَّهْوَة» (تحفالعقول/ 305) نگاه خودت را بهصورت هرزه به اینطرف و آنطرف نینداز، نگاه در قلبِ تو شهوت تولید میکند. (نه اینکه چون تو شهوتران هستی، نگاه میکنی!)
⭕️ امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: از بیکاری، هوسرانی در میآید «مِنَ الْفَرَاغِ تَكُونُ الصَّبْوَةُ» (غررالحکم/9251) و ما بهصورت سازمانی در کشورمان حدود 4سال به اسم «دبیرستان» جوان را بیکار نگه میداریم؛ درحالیکه این سن، سنّ کار و خستهشدن بدن و فکر-بهصورت توأمان- است. ما به جوانان این مملکت خیانت میکنیم که میگوییم «کار نکن، فقط میخواهیم با داده(اطلاعات) حافظۀ تو را پُر کنیم!» ما بهصورت سازمانی، فساد را در جامعه رواج میدهیم.
⭕️ کسی که کار میکند، بهتر میفهمد. البته کاری که جوان دبیرستانی بخواهد از آن پول در بیاورد، شاید پیدا نشود اما کاری که نخواهد از آن پول در بیاورد، خیلی فراوان است! اصلاً «کار» باید ناموس دبیرستان باشد. دبیرستانی که در کنار تحصیل، بچهها را به کار و فعالیت وادار نمیکند، در واقع دارد برای مملکت فساد میآورد!
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
روی پای خدا_5.mp3
9.11M
#روی_پای_خدا 5 👣
💢بینیازی و عزّت، در وجود هیچ کس، ثابت نمیشوند ...
مگر اینکه به صفت #توکل برخورد کنند،
و به آن گره بخورند!
اگر توکل رو یاد نگیری ؛
#محاله به عزّت نفس برسی.
#استاد_شجاعی👆
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💞لطف #حضرت_مادر
پیش از عملیات کربلای ۴، شهید #جلال_ابراهیمی که اهل درود بود، به مجتبی گفت: مادرم فاطمه *سلام الله علیها* مرا پذیرفته، بهتره تو با من نیای!
#مجتبی گفت: اتفاقا باهات می آم،
شاید مادرت دست تو رو گرفت و تو دست منو.
#مجتبی تیربارچی بود و سیدجلال هم کمک تیربارچی #مجتبی شد.
و هر دو کنارِ هم به شهادت رسیدند.
✍به روایت دوست و همرزم شهید
#شهید_مجتبی_آدینه_وند
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
أیـن الـرجبیـون...
سلام بر مـ🌙ـاه رجب
سلام بر بهار مناجات و بندگی
حلول #ماه_رجب
و #میلاد_امام_محمدباقر(؏)مبارڪ باد🌼
یڪبار دیگه خدا بهمون فرصت
بندگی داده🌹🍃
#تمنای_دعا🙏
🌺پیشاپیش ماه رجب برشما مبارک🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#دستی_بر_آر
ای شهید🌷
ای آنکه بر کرانهٔ ازلی و ابدی وجود برنشستهای، #دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف😔 را از این #منجلاب بیرونکش.
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
#شهید_قاسم_سلیمانی
#فتح_خون
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 7⃣3⃣
📚📖در عملیات والفجر چهار،یه گروهان نیرو روی ارتفاع بسیار بلندی گیر افتاده بود.عراقیها با دوشکا راه بچهها رو بسته بودن.ارتفاع خیلی بلند بود.راه کارهای فرعی رو هم کسی بلد نبود.
❌قرار شد من و حسین و شهید کازرونی بریم و ببینیم چی شده؟ چه بلایی سرشون اومده تا بلکه بتونیم کمکشون کنیم.وقتی روی ارتفاع رسیدیم به درختی برخوردیم که میوه های قرمز و شیرینی داشت.عراقیها متوجه ما شدن و شروع به تیراندازی کردن.
🔴هیچ جان پناهی نبود،سریع پشت همون درخت سنگر گرفتیم. همون موقع دیدم حسین از درخت بالا رفت و لابه لای شاخه ها نشست.-گفتم:کجا میری خطرناکه؟-گفت:ببین چه دونه های خوشمزه ای داره.روی شاخه نشست و دونه ها رو می چید و می خورد.
🔴از طرفی عراقیها اون رو دیدن و به طرفش تیراندازی کردن.من گفتم الانه که حسین تیر بخوره.-گفتم:حسین!تورو به خدا بیا پایین الان تیر می خوری.خندید و گفت:بیا این چند دونه رو بگیر بخور ، خیلی خوشمزه اس.
⁉️-گفتم:بابا بیا پایین.الان شهید راه این میوه ها میشی.خنده اش بیشتر شد.-گفت:نترس اینا منو نمی زنن.-گفتم:مگه نمی بینی که چطور تیراندازی می کنن؟ بعضی تیرها شاخه ها رو می شکستن،اما حسین بی خیال نشسته بود و همونطور می خندید.دونه ها رو می چید و به من می داد.
‼️گفتم:حسین نگاه کن این تیرا درست از کنارت رد میشن.الان کارت تمومه.-گفت:امکان نداره.اگه همه ی تیرهاشون رو هم شلیک کنن به من نمی خوره.بعد خندید و ادامه داد:تو خیالت راحت باشه،فکر خودت باش.
💠بعد مدتی سالم از درخت پایین اومد و حرکت کردیم،بدون کوچکترین خراشی.او کسی نبود که بی گدار به آب بزنه و نسنجیده عمل کنه.کاملا معلوم بود دلش از جای دیگه ای مطمئنه.
🌟وقتی روی درخت با اطمینان به من گفت که امکان نداره تیری به او بخوره،مشخص بود که بی حساب این حرف رو نمی زنه.اون روز هم شاید می خواست منو بسازه.می خواست بفهمونه که تا خدا نخواد،برگی از درخت نمی افته.
✔️به روایت از حمید شفیعی
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 8⃣3⃣
📚📖حسین از ناحیه ی پا مجروح شده بود و در بیمارستان«کرمان-درمان»بستری بود.مادر ما،خدا بیامرز صبح زود از خواب بیدارم کرد و گفت:هادی جان پاشو.کمی گل گاوزبان جوشوندم بردار ببر برای حسین،تا اول وقت بخوره.
✅فاصله خانه تا بیمارستان زیاد نبود. چون صبح زود بود، دربان ها،نمی ذاشتن برم تو،با کلی اصرار قبول کردن برم و جوشونده رو بذارم و برگردم.حسین طبقه چهارم بستری بود.از آسانسور استفاده نکردم پله ها رو گرفتم و رفتم بالا،وقتی رسیدم به اتاق حسین خواب بود.
⁉️همین که بالا سرش رسیدم،یه دفعه چشماش رو باز کرد و گفت:بلاخره اومدی هادی؟-گفتم:چی شده مگه اتفاقی افتاده ؟-گفت:نه،همین الان خواب می دیدم از پله ها داشتی میومدی بالا.همینطور مسیرت رو دنبال کردم تا بلاخره رسیدی بالای سرم.چشمام رو باز کردم دیدم اینجایی.
⁉️خیلی عجیب بود او حتی در مورد بالا اومدن من که از آسانسور استفاده نکرده بودم درست می گفت.۱
💠"مادر ایشون نقل می کرد:وقتی حسین شیمیایی شده بود و در بیمارستان تهران بستری شد به عیادتش رفتم.داخل بیمارستان دنبال اتاقش می گشتم،همینطور که از کنار اتاقی رد شدم،یه مرتبه حسین صدام کرد:مادر من اینجام،بیا اینجا.
✨سریع داخل اتاق رو نگاه کردم حسین اونجا بود،بالای سرش رفتم چشماش بسته بود،موقع شیمیایی چشماش هم آسیب دیده بود.تعجب کردم چطور منو دیده؟چشماش که بسته بود،کسی هم توی اتاق نبود،ماهم سرو صدایی نکردیم.پس از کجا فهمیده بود؟
✨پرسیدم:حسین چطور منو دیدی؟کی به تو گفت؟-گفت:فراموشش کن مادر،نمی خواد چیزی بپرسی.-گفتم:به من که مادرتم باید بگی.-گفت:مادر از همون ساعت که راه افتادی،متوجه اومدنتون شدم و تا الان اومدن شما رو حس کردم.
✨مادر ایشون می گفت:حسین حتی می دونست با چه وسیلهای به تهران اومدیم. اما بیشتر به سوالاتمون جواب نداد. "من خودم یه بار ازش پرسیدم:حسین تو از یه سری قصایا با خبر میشی،چطور اینکارو میکنی؟ با اصرارم خیلی کوتاه جواب داد.
🌟-گفت:کار خاصی نمی کنم فقط وقتی می خوابم،سعی میکنم مثه آدم بخوابم.-گفتم:آدما مگه چطور می خوابن؟-گفت:اینو دیگه باید خودت بفهمی.و دیگه هیچ حرفی در این مورد نزد.۲
✔️راویان:۱-محمد هادی یوسف اللهی ۲-علی نجیب زاده
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
bazri-shab_04_moharam1396-003.mp3
2.13M
سرباز #حضرت_زینب
🔹خوشا به غیرتت
🔸خوشا به این جنم
🎤🎤 #بذری
تقدیم به #شهید_اصغر_پاشاپور🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
عاشق روی توام، خستهٔ هجرم چه کنی؟
نفسی از بر این #عاشق_مهجور مرو
دل رنجور مرا💔نیست به غیر ازتو دوا
ای دوای دل ما، از سر رنجور مرو😭
پ.ن: #آخرین_تصویر از پیکر مطهر شهید بی سر مدافع حرم "اصغر پاشاپور" در معراج شهدا 🌷
#شهید_اصغر_پاشاپور
#شبتون_شهدایی 🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
می نویسم ز تو که #داروندارم شده ای
بیقرارت شدم💓و صبروقرارم شده ای
من که بی تاب #توأم ای همه تاب و تبم
تو♥️همه دلخوشی لیل ونهارم شده ای
#اللهم_عجل_لولیـڪ_الفـرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#صبــــــح
آغاز ماجرای جدیدی ست
از رفاقتمان ای شهید🌷
وقتی طلوعِ چشم هایِ تو😍
در این #زمستان سرد
شهر دلمـ♥️ را گرم می کند
#شهید_حمید_باکری
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - امیدت رو از دست نده ماه رجب ماه امیده - حجت الاسلام پناهیان.mp3
4.13M
♨️امیدت رو از دست نده، #ماه_رجب ماه امیده
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎙حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#السلام_علیک_یاباقرﺍلعلوم🌺
اے دوّمین محمد و اے #پنجمین امام
از خلق و از خداے تعالے تورا سلام♥️
چشم وچراغ #فاطمه خورشید هفت نور
روح و روان احمد وفرزند چار امام🌼🍃
حلول #ماه_رجب🌙
#میلاد_امام_محمد_باقر(ع) مبارک🎊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - مولانا تاج رو سرم تویی - نریمانی.mp3
6.12M
#میلاد_امام_محمد_باقر (ع)♥️
💐مولانا تاج رو سرم تویی
💐 #دلبرم تویی
🎤 #سید_رضا_نریمانی
فوق زیبا👌👌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
زمانی فرا می رسد که #جنگ تمام می شود و رزمندگان امروز به سه دسته تقسیم می شوند:
1⃣ دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود #پشیمان می شوند
2⃣ دسته ای راه بی تفاوت می گزینند و در #زندگی_مادی خود غرق می شوند و همه چیز را فراموش💬 می کنند.
3⃣ دسته سوم به گذشته خود #وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها، دق خواهند کرد 😔
👈پس از خدا بخواهید که با وصال #شهادت از عواقب زندگی بعد از #جنگ در امان بمانید
🎋 نوشته ای از شهید #حمید_باکری
#شهید_حمید_باکری
#سالروز_شهادت
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۴/۹/۱
📅تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۶
🗺محل شهادت : جزیره مجنون عراق
🗺محل دفن: مفقود الاثر .. #شهید_گمنام🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃❤️🌼♥️🍃
بعضی وقتا
دنیـ🌍ـا خیلیییی #قشنگتر میشه
توی چشمام ...
مثلا.....
وقتی #تو می خندی😍
#شهید_سیدرضا_طاهر
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
Quran_Page (189).mp3
3.66M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه توبه✨
#قرائت_صفحه_صدوهشتاد_ونه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
2_5377584425104049559.mp3
4.99M
📖مناجات هر روز ماه رجب
🎤 #میثم_مطیعی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸بار اول که پاییز ۹۴🍂 رفته بود #سوریه. یک روز در ميون به ما زنگ میزد و همیشه می گفت: اینجا جاش خوبه👌 ما همه چیز داریم. #امکاناتش کامله، هیچ سختی نداریم و ...
🔹گر چه ما باور نمی کردیم و می دونستیم داره می گه ما #نگران نشیم. می دونستیم میدون جنگ از رفاه و آسایش دوره 💥اما چیزی نمی گفتيم که ناراحت بشه و مثلا باور می کردیم. باهاش #شوخی میکردیم و می خندیدیم☺️
"خداحافظ خنده های از ته دل ...😔"
🔸بعد از اومدنش دیدیم یه دسته تسبیح📿 خریده، خیلی زیاد بود. #مامانم بهش گفت: عزيزدلم چقدر زیاد خریدی⁉️
🔹بعداز یه کم مکث رو به مامان گفت: از یه #پیرمرد درمانده خريدمش. دلم نیومد کم بخرم، همه رو یه جا ازش گرفتم. پیر مرد هم خوشحال شد😍
مامانم صورت قشنگشو #بوسید و تحسينش کرد. الان همون تسبيح ها شده برامون #یادگاری
فدای دل لطیف و مهربونش بشم که همیشه به فکر همه بود..🌷
راوی: خواهر شهید
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh