eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔶دست در دست #شهدا بگذار و ببین چطور #زندگیت تغییر میکند و به #خدا نزدیک می شوی، رفیق شهید پیدا کن🔶
⬆️ دست نوشته #شهید_محسن_حججی🌷 در روز عرفه خدایا معرفتم ده تا #حسینی شوم و حسینی قربانی ات ... روزی ام کن در #جوانی به پای #اسلام فدا شوم ... #خدایاشهیدم_کن (عرفه ۹۴/۷/۱) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⬆️ دست نوشته #شهید_محسن_حججی🌷 در روز عرفه خدایا معرفتم ده تا #حسینی شوم و حسینی قربانی ات ... رو
1⃣8⃣3⃣ 🌷 💠محسن انتخاب بود و تایید 👇👇 🌸سـاعت ۱۱صبح، روز پنج شنبـه۱۱ آبـان، سال ۱۳۹۱ 🌺عـروس خـانوم و آقـا دامـاد نشسته بودند، روبرویشان سفره سـاده و کوچکی بـود☺️. ساده امـا؛ . کوچک اما؛ قشنـگ و بیاد مـاندنی😌👌 🌺آقـا داماد سـرش را آورد نزدیک تـر💑 آرام گفت:« در آینـه چـه میبینی؟» عروس خـانـوم سرش را آورد بالا و توی آینه را نگاه ڪرد و گفت:«خودم وخودت را😍». 🌺لپ های آقـا داماد گـل انـداخت☺️ و گفت:«پـس من و تو مال هـم هستیم💞، بیا بـه هـم کمک کنیـم.کمک ڪنیم زندگـی مومن بـا بندگی خـدا بـاشه، بـه برسیم و بعـد هـم 🌷». 🌺حـرف دلـ❤️ من هـم همین بـود، اصلا من هـم همین را ميخـواستم👈پـر پـرواز🕊.... انتخاب دلـم بـود و تایید قلبم. انتخـاب عـاشقانـه وعاقلانـه ای بـود😍. 🌺امـا نـه، من ڪردم. محسن پـر پـرواز نبـود🚫، محسن خـود پـرواز بود🕊. 🌺نگـاه و لبخندمان بـه هم تایید✔خواسته محسن شـد و آرزوی دل مـن😍.محسن قـرآن را برداشـت ، بـه من نگاهی کرد و بـاز لبخند☺️مـن. قـرآن را بـاز کرد📖 ،سوره ...بـا صداے بلند خـوانـد. 🌺بسـم الله الرحمن الرحیم.... من هـم، زیر لب زمـزمـه کردم.😊 میهمان هـا همـه آمـده بـودند، شـروع ڪرد....🔅النڪاح سنتی فمن رغـب عـن سنتی فليـس منی🔅 🌺 محترمـه، مکرمـه..... صدايش را فقط میشنیدم، خـودم آنجـا بـودم ولی نبـودم.😉 بـودم😌، روز شدنمان، روز یکی شـدنمان💞 🌺شـروع روز مصـادف بود بـا ایام . مـا هـم خودمان را بـه ڪاروان عشـ❥ـق رسـاندیم😍. بـا صداے بلنـد🗣 یکی از خانم‌هـای فـامیل بـه خـود آمـدم. 🌺عروس خـانـوم قـرآن📖 میخوانند... بـراے دومین بار؛ عروس خـانـوم رفتن از اجازه بگیرن....بـراے سومین بـار؛ گفتم بـا اجـازه امـام زمـانـم و ‌پـدر و ‌مـادر و ‌بقیـه بـزرگتر هـا ...😍👏🌸 🌺زندگـیمان شـروع شـد🏡 آن هـم بدون گنـاه📛.پنـج سال گذشت و بـه خواستـه اش رسید😃.✓بندگی خـدا ،✓سعادت و ✓شهادت🌷. گـواراے وجـودت ...♥️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
1_22985811.mp3
4.39M
🌷 احساسی ویژه شهید 🍃جشن یک سالگیت مبارکه 🍃 تولد شهادتیت شده 🎤 تاریخ مداحی: 25 مرداد 97 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
نشانم ده #صراط روشنم را خودم را، باورم را، بودنم را خداوندا من از نسل #خلیلم به قربانگاه می آرم «منم» را #عید_قربان، عید سر سپردگی و بندگی بر شما مبارک🌺🍃 🍃🌹🍃🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #نماهنگ بسیار زیبا ویژه #عید_قربان 🔊همراه با #سخنرانی شنیدنی مقام معظم رهبری 💐 #عید_قربان مبارک💐 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
فرماندهان گردان #یازهرا.. #شهید محمد رضا تورجی زاده دفاع مقدس #شهید مسلم خیزاب مدافع حرم هر دو #عا
تاکید ویژه‌ ای به نماز شب داشت و اگر نماز شبش قضا می‌شد می‌گفت: شاید در روز #گناهی مرتکب شده‌ام که برای #نماز_شب بیدار نشدم! 🌷 #شهید_مسلم_خیزاب 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#بازنشر 💠 روایتی از یک #رویای_صادقه و عوض کردن پرچم گنبد #امام_رضا(ع) 🌀راوی: پدر #شهید_مرتضی_کریم
خيلي #گشته بوديم، نه پلاكي، نه كارتي، چيزي همراهش نبود. #لباس_فرم سپاه به تنش بود. چيزي شبيه #دكمه پيراهن در جيبش نظرم را جلب كرد. خوب كه دقت كردم، ديدم يك #نگين_عقيق است كه انگار روش جمله اي #حك شده. خاك و گِل ها رو #پاك كردم .... ديگر نيازي نبود دنبال #پلاكش بگرديم ... روي #عقيق نوشته بود : "به ياد شهداي گمنام" 🌹🍃 📸 #شهید_مرتضی_کریمی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📎 #کلام_شهید حتی اگر احساس بی‌نیازی داشتی #دستت را به سوی #اهل‌بیت بگیر... اگر مشکل هم نداشتی همیشه
گر ابراهیم و گر #هادی مرامی چو آهو #جبهه_ها را می خرامی زآتش، یک #گلستان لاله چینی سلاحت چون تبر، #سرباز دینی #شهید_ابراهیم_هادی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🍂🍃🍂🍃 هر انسانی #عطر خاصی دارد گاهی برخی عجیب #بوی_خدا میدهند همانند... ‌ #شهید #
2⃣8⃣3⃣ 🌷 💠نمونه‌ای از 👇👇 🌷شهیـد 🔹یکی از رفقای ابراهیم گرفتار بود👀 و مرتب به دنبال اعمال و رفتار غیر اخلاقی🔞 می‌گشت.چند نفر از دوستانش با داد زدن🗣 و قهرکردن نتوانسته بودند او را تغییردهند. 🔸در آن شرایط که کمتر کسی او را تحویل می‌گرفت، خیلی با او گرم گرفته بود😊 و حتی او را با خودش به زورخانه می‌آورد💪 و جلوی بچه ‌های دیگه خیلی به او می‌گذاشت. 🔹مدتی بعد شروع کرد بااو کردن. ابتدا اون رو کرد و گفت:"اگه کسی به دنبال مادر وخواهر تو راه بیفته😵 و اونها رو بکنه چیکار می‌کنی⁉️" 🔸اون پسر با عصبانیت گفت😤: "چشماش رو در می‌یارم"😡. خیلی آروم گفت:"خُب پسر، تو که برای خودت اینقدر غیرت داری چراهمون کار اشتباه رو انجام می‌دی⁉️"... 🔹بعد ادامه داد: "ببین اگه قرارباشه هرکی به دنبال دیگری باشه که دیگر جامعه از هم می‌پاشه♨️ و سنگ روی سنگ بند نمی‌شه" 🔸 بعد ابراهیم از بودن نگاه به نامحرم👀 حرف زد و کلی دلیل دیگه آورد و اون پسر تأیید می‌کرد👌. بعد هم گفت: "تصمیم خودت رو بگیر اگه می‌خوای با ما باشی باید این گناه رو ترک کنی🔞. " 🔹 و دلائلی که ابراهیم برای او آورد باعث تغییر کلی در شد و او را به یکی از بچه‌های خوب محل تبدیل کرد.😍👌 🔸این پسر از افراد بسیاری است که ابراهیم با برخورد خوب واستدلال و صحبت کردن ‌های آنها را متحول کرده😢 بود. این پسرهم اکنون بر روی یکی از کوچه‌های محله نقش بسته است🙂. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5789460188083782322.mp3
7.05M
.... 📌چقدر آدم عالی نَسَب شدند... 😔 👈تقدیم به شهدای مدافع حرم ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
وقتی پیکر #شهید_روح_الله_قربانی را آوردند، مادر شهید رسول #خلیلی میدانست روح الله مادر ندارد درخواست
آقازاده بود. پسرِ نه جایی می‌گفت که پدرش چه کاره است، نه از پدرش می‌خواست که برای ورود به کمکش کند. ۲ سال طول کشید تا از راه معمول وارد سپاه شد. روحیه‌اش در مقایسه با بعضی از های امروز عجیب و خاص بود. بله هنوز هم هستند کسانی که پیشه می‌کنند و می‌شوند محبوب خدا.. مانند شهید مدافع حرم 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ عید #قربان آمد و باز آ که قربانت شوم همچو اسماعیل به فرمان خدا #رامت شوم حاجیان اندر دیار #کعبه گشتند مهمان میزبان من بیا تا من که #مهمانت شوم 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
جان به هر حال قرار است ڪه #قــربان بشود... پس چه خوب است ڪه قربانـی #جانــان بشود... 👈درست مثل #روح‌اللهی که #قربانی خدا شد... #شهید_مدافع_حرم #شهید_روح_الله_قربانی🕊❤️ #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه0⃣8⃣ 💠حکایت عباس ریزه😇 🔸من برای خودم کسی هستم. اما #فرمانده فقط می گفت: «نه❌! یکی باید
🌷 ⃣8⃣ 💠إسمــال یـا إزمــال !!! 🔸 می گفت خدا ما را در جنگ و در تنها نگذاشت و با امدادهای یاری مان کرد. 🔹شاهد مدّعایش هم یک خاطره ی جالب و بود: عراقی ها فحاشی و کتک کاری برایشان کاری همیشگی بود. مثل آب خوردن. ما ایرانی ها هم یک خصوصیتی داریم که برخی اسم ها را مختصر می کنیم. مثلا به اسماعیل می گوییم إسمال، ابراهیم را می گوییم إبرام، به فاطمه می گوییم فاطی... 🔸هر وقت یک یا یک مسئول می خواست به اردوگاه بیاید، یکی از ما اسرا را - که جزء بودیم ـ برای آن مقام مسئول می کردند.خیلی راحت. 🔹قرار بود فردا هم یکی قربانی شود. ما هم چاره ای جز توسل به نداشتیم. زیارت عاشورا هم خواندیم _ من به شما توصیه می کنم حتی در روز عروسی تان هم را ترک نکنید. 🔸عراقی ها مرا مأمور کردند. گفتند به اسرا بگو سرشان را پایین بیندازند و اسم هرکسی خوانده شد با دویدن بیاید جلو و با احترام بگوید نعم سیّدی! 🔹یکی از بچه ها انتهای صف سرش را پایین نگرفته بود برای همین عراقی با فریاد زد : إزمال! چرا سرت را پایین نمی گیری؟ ناگهان یکی دیگر از بچه ها به نام چاووشی که اهل اصفهان و از بچه های ارتش بود، یک دفعه با دو آمد جلو و رو به عراقی داد زد : نعم سیدی! 🔸عراقی اول ترسید فکر کرد ایرانی آمده ! کمی فرار کرد به عقب. اما با تعجب دید مقابلش ایستاده و حرکتی نمی کند. با چشمانی گرد شده ازش پرسید : آٔنت إزمال؟!! (در زبان عربی، الاغ میشود إزمال!) 🔹دوست ما هم فریاد زد : نعم سیدی! عراقی دوباره پرسید : أنت آدم؟ باز هم جواب داد نعم سیدی! من چون بودم و هر دو زبان فارسی و عربی را بلد بودم فهمیدم ماجرا از چه قراراست، ام گرفت و همه زورم را برای بستن لب هایم جمع کردم اما نشد! 🔸عراقی با کابل بر سرم زد و پرسید : شینهو؟ ماجرا چیه؟ برگشتم سمت دوستم و پرسیدم : اسم تو چیست؟ گفت اسماعیل چاوشی! گفتم: خب مگر این چی صدا زد که دویدی ؟ گفت : مگر نگفت إسمال؟ خب منهم اسمم إسمال است دیگر...😂😂 🔹همه اسراء خنده شان گرفته بود . آنها که نمی توانستند همه اسراء را باهم بزنند . ماجرا را وقتی برای آن تعریف کردم او هم کلی خندید.😂😂 🔸همین... و به این طریق آن روز جان بچه ها حفظ شد و کسی قربانی نشد. خداوند از جایی به ما کمک می کرد که فکرش را هم نمی کردیم. ✍ محمد فریسات 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شهیدپازوکی می گفت: آدم ها٣ دسته اند: ✓خام، ✓پخته، ✓سوخته 🔸خام ها که #هیچ 🔸پخته ها #عقل_معیشت دارند و دنبال کار و زندگے حلالند 🔸سوخته ها #عاشقند،چیزهای بالاترے مےبیینند،و #مےسوزند توے همان عشق آخر #خودش سوخته بود. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌹ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد 🌹عید فرخنده ی نورانی #قربان آمد 🌹حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول👌 🌹رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد #عیدسعیدقربان بر همگان مبارک باد.🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3⃣8⃣3⃣ 🌷 💠القم القم 🔰 بودیم! آتش دشمن🔥 سنگین بود و همه جا تاریک تاریک. بچه ها همه کپ کرده بودند به سینه ی خاکریز. دور نشسته بودیم و می گفتیم و می خندیدیم😄 که يك دفعه دو نفر اسلحه بدست از خاکریز اومدند پایین و داد زدند: الایرانی !الایرانی🇮🇷! و بعد هر چى تیر داشتند؛ ریختند تو آسمون💥. 🔰نگاهشون می کردیم که اومدند نزدیکتر و داد زدند: القم القم (بپر بالا)، صالح گفت: اند... بازی در آوردند! عراقی با قنداق تفنگ زد به شانه اش⚡️ و گفت: . الید بالا. نفس تو گلوهامون گیر کرد😰. شیخ اکبر گفت: نه مثل اینکه راستی راستی اند....خلیلیان گفت: صداشون ایرانیه😏.... 🔰یه نفرشون چند تیر شلیک کرد💥 و گفت: ! روح! دیگری گفت: اقتلو کلهم جمیعا...خلیلیان گفت: بچه ها می خوان کنند. و بعد شهادتین رو خوند. دستامون بالا بود که شروع کردن با تفنگ ما رو زدن و هُلمان دادند که ما رو ببرن سمت عراقیها😨. همه گیج و منگ شده بودیم و نمی دونستیم چیکار کنیم که یک دفعه🗯.... 🔰 صدای حاجی اومد که داد زد: آقای !آقای ! پس کجایین؟! هنوز حرفش تموم نشده بود که یکی از عراقیها کلاشو برداشت⛑، رو به حاجی كرد و داد زد🗣: بله حاجی! بله ما !.... حاجی گفت: اونجا چیکار می کنین؟ گفت: چند تا مزدور دستگیر کردیم. و زدند زیر خنده😄 و پا به فرار گذاشتن.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تو به حال من #مسکین به #جفا می‌نگری، من به خاک کف پایت به #وفا می‌نگرم، #آفــتابـی تو و من، ذره مسکین #ضعیف، تو کجا و من #سرگشته کجا می‌نگرم..!! 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#رهبر_انقلاب: از #خــــــــدا بخواهید ڪه شما را توفیق بدهد، ✨توفیق #شهــادتــ بدهد ✨توفیق عزتــ بدهد ✨شهادتــ #عزتــ شماستــ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
همسرعزیزتر از جانم💞 از این که رفیق نیمه راه بوده ام شرمـنده ام😞 تو را به همـان #خدایی میسپارم که طفل صغیر را روزے میدهد .😇 به #پسـرم👦 بگـو که چـرا به این راه رفتم😔 #هدفم زندگے عزت مندانه ایران و ایرانی و مردم مسـلمان بوده است 🙏💚 بخشی ازوصیت نامه ے✍👇 #شهید_سید_رضا_طاهر🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#روزشمار_غدیر 🗓 9 روز تا روز" آشکار کردن حقیقت"باقیست 📩 #پیشنهادتبلیغی⬇️ يك #پزشک می تواند درایام
#روزشمار_غدیر 🗓8 روز تا روز "منصوب شدن. امیر مومنان"باقیست 📩 #پیشنهادتبلیغی⬇️ هر #فروشگاه می تواند روی بسته بندی یا قبض خرید #جملاتی مرتبط با تبريك عيد #غدیر چاپ کند و با شيرينی به مشتریان دهد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#داستان_صبا 🔺داستان #شیعه شدن یک بانوی زرتشتی #قسمت_5⃣ خواندن، فهمیدن، درک کردن، اسلامی دیدن، حد
🔺داستان شیعه شدن یک بانوی زرتشتی ⃣ از نظر من وقتی از دیگر ادیان در مورد چیزی سوالی می پرسیم جوابها قانع کننده نیست، و پرسشگر هم دیگر جوابی ندارد یا بهتر بگویم سوالی ندارد که بپرسد! بعد از چند روز رفتم خونه حاج آقا علوی، برای شرکت در جلسات روزانه. بعد از مراسمات معمول، خودشان شروع به جواب دادن کردند؛ جالب بود، ما نیاز داریم عبادت کنیم چون بنده ایم... کم کم مشکلات آغاز شد! خیلی سؤال پیچ (❓❓❓) می شدم! بهرحال نهج البلاغه، کتابهای📚 🌷شهید🌷 مطهری و دکتر شریعتی🌹 کتابهایی نیستن که معروف نباشن. و عجیب تر از اون، خوندن این کتابها توسط یک دختر زرتشتی ای بود که هر هفته با موبد اعظم سیر اخلاقی رو چک میکرد که روحی پاک داشته باشه... 🔶اگر با موبدان اعظم صحبت کرده باشید متوجه تفاوت اونها با بقیه موبدها میشید. نژادپرست و افراطی نیستن، شباهت به اسلام درشون کم نیست. من بعد از مسلمون شدنم دعوت شدم به ادریانا و جشنی💫🌺🎊 کوچک. هرچند می دونستم از دستم ناراحتن. از دختری که به چشم سرمایه بهش نگاه می کردن. اما کاری کردند که همچنان به زرتشت علاقه مند❤ باشم و به حفظ احترامش بکوشم. 🔶دوستانی که منو می شناسند می دونند چقدر سعی در ردِ دروغها و شایعاتی که به زرتشت می زنن فعالم. هرچند ضعیف و بی حاشیه اما پاک. من ۱۶سال در این دین بودم. و واقعاً خداپرست✨ بودم. ✳️تربیت من اینگونه بود...دینم زرتشت اما رفتارم مسلمانانه بود... فقط درس می خوندم📖 که خانواده خرده نگیرند ولی غرق در اندیشه زیبای مطهری و عرفان آقای علوی بودم. امتحانات خرداد ماه تمام شد و با خیالی آسوده تر به دنبال مطالعاتم📚 رفتم. باید بگم که سخت ترین و عذاب آورترین روزها رو برای آقای علوی رقم زدم.😅 دو دفتر📒 کامل پر از سؤالات❓ کرده بودم، از کتابهای 🌷شهید🌷 مطهری و دکتر شریعتی🌹 و امام خمینی💗. طوری که می پرسیدم اگر این شیء کتابه چرا کتابه چرا مداد نیست!🤔 من تازه داشتم با تاریخ فرهنگ اسلام آشنا می شدم. مثل کربلا🔴، مثل انقلاب. و در ذهنم حد و مرزهای ذلت و عزت و... مشخص شد. آقای علوی می گفت کلیشه است که بگیم کربلا درس آزادگیه، باید بگیم کربلا، کرب و بلاست🔴⚫. حدود دو هفته اتفاقات کربلا تا شام رو توضیح و تحلیل دادند و ذهنیت من درباره حق✅ و باطل❌ کامل شکل گرفت. و این باعث شده من الان از بابت اتفاقات سیاسی خیلی ناراحت شوم و حرص بخورم. من فکر می کنم یکی از مشکلات جامعه ما عدم دغدغه مندی ماست. ما دغدغه دین و ایمان و رهبر و خانواده و فرهنگ و اقتصاد نداریم، اما تا دلتون بخواد دغدغه لاکچری و شیشلیک و تفکر غربی و کلاس و... داریم! و این برایم عجیبه که ما در چند مورد کاملاً ضربه خوردیم، یعنی اسلام ضربه خورده، بخاطر عدم رهبر گرایی... یعنی ولایت فقیه و امام رو گذاشتیم کنار و ضربه ای شیرین نوش جان کردیم! از امام علی تا امام حسین؛ و امام زمان و ملی شدن نفت و رهبر انقلاب، ولی درس نمی گیریم! خیلی جالبه شاید یزید و تیر وطایفه اش به جهنم🔥 واصل شدند اما تفکر یزیدی، شما بخونید "غربی" همچنان پا برجاست... ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران7⃣7⃣ 💠 از کاباره پل کارون تا نهرهای بهشتی 📌خاطره ای از #شهید_شاهرخ_ضرغام🌷 👆عکس باز شو
🌷 #یاد_یاران8⃣7⃣ 💠 هنر شهادت 📌خاطره ای از #شهید_محمدرضا_دهقان🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh