eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ یڪ عمرتو #زخم های ما را بستی هر روز ڪشیدی بہ سر ما #دستی هفتہ ڪہ بہ #جمعہ میرسد آقاجان ما تازه بہ #یادمان می آید هستی #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
چه زیباست #روز خود را با یاد یڪ #شهید آغاز ڪنیم بہ یادشان باشیم و بہ یقین بہ #یادمان خواهند بود. پرچمت بر بام #دلم افراشتہ باد اے شهید✋️ #شهید_جواد_محمدی🕊❤️ #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 6⃣9⃣ 💠موشک جواب موشک😂 🔸مثل این که اولین بارش بود پا به منطقه #عملیاتی می گذاشت. از آن
🌷 7⃣9⃣ 💠پسر فداکار😂 🔸موقع بود كه یكى از بچه ها سراسیمه آمد تو و رو به دیگران گفت: «بچه ها امشب اشكى داریم. آماده بخوابید!» 🔹همه به هول و ولا افتادند و به پا و لباس ها كامل سر به گذاشتند. فقط حسین از این جریان خبر نداشت. چون از ساعتى پیش او به دست بوسى هفت پادشاه(خواب)رفته بود! 🔸نصفه نیمه هاى بود كه ناگهان صداى گلوله و انفجار و برپا، برپا بلند شد. بچه هاى آن كه آماده بودند مثل دویدند بیرون و جلوى محوطه به صف شدند. 🔹خوشحال كه آماده بوده اند. اما یك هو چشمشان افتاد به پاهاى شان. هیچ كدام جز حسین به پا نداشتند! رسید. با تعجب دید كه فقط یك نفر پوتین دارد. بچه ها كُپ كردند و حرفى نزدند. 🔸فرمانده گفت: «مگر صدبار نگفتم همیشه باشید و پوتین هایتان را دم در چادر بگذارید تا تو همچین وضعیتى نشوید حالا پا به پاى ما پیاده بیایید» 🔹صبح روز بعد همه داشتند پاهایشان را مى مالیدند و مى زدند كه چطور پوتین ها از پایشان پرواز كرد. یك هو حسین با ساده دلى گفت: «پس شما از قصد پوتین به پا خوابیده بودید؟» 🔸همه با سربرگرداندند طرفش و گفتیم: «آره» مگر خبر نداشتى كه قرار است رزم شب بزنند و ما قرار شد آماده بخوابیم؟ حسین با تعجب گفت: «نه ، من كه نشنیدم» 🔹داد بچه ها درآمد: - چى؟ - یعنى تو بودى آن موقع؟ - ببینم راستى فقط تو پوتین پات بود و به وضعیت ما دچار نشدى؟ - ببینم نكنه... 🔸حسین پس پسكى عقب رفت و گفت: «راستش من نصفه شب از خواب پریدم. مى خواستم برم بیرون دیدم همه تان با پوتین خوابیده اید. . گفتم حتما بوده اید. آرام بندها را باز كردم و پوتین هایتان را درآوردم. بدكارى كردم؟ 🔹آه از نهاد بچه ها درآمد و بعد در یك اقدام همه جانبه و هماهنگ با یك مشتى از حسین تشكر كردند!🍂 منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#دوستانی هستند به مانند کوههای سر به فلک کشیده⛰، استوار،راسخ و بزرگ، هم صحبتی با آنها شرف است😍 و رفاقت با آنان ضمانت سلامت😌، در کنارآنها بودن حق است👌، فراموشی آنان #محال و دوستی با آنان برایشان ♨️واجب و شما مصداق آنی #دوست_شهیدم😍. #شهید_محمدتقی_سالخورده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مستان میکده عشـ❤️ـق در جنت جهاد سرود عشق می سرایند وآنگاه که خود از میان برخیزد وفقط #خدا حاکم شود آن لحظه را جز #شهادت 🌷چه می توان نامید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
7⃣6⃣4⃣ 🌷 💠براى شهيد شدن بايد شهيد زندگى كرد! 🌷خیلی کم اتّفاق می‌ افتاد که حقوق💰 ماهیانه ‌ی به منزل 🏡برسد. او وقتی از حقوق می‌ گرفت، به سراغ مستمندانی که می‌ شناخت، می‌ رفت و ضمن احوالپرسی و دلجویی از آنها، ی مقرّری ماهیانه ‌اش را میان آنها تقسیم می‌ کرد 🔰و آنگاه با دست خالی،⚡️امّا شادمان ☺️و راضی از ‌‌ای که انجام داده بود، به خانه می‌ آمد.علاقه ‌ی عیسی به و نیکوکاری آنقدر زیاد بود. 🌷از وسایل خود نیز در این راه چشم می‌ پوشید. او برای رفت و آمد به محلّ کار خود، موتوری🏍 داشت که کارهای خانه🏡 را هم با همان موتور انجام می‌ داد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷 شهدا🌷 مرغان خوش الحان #جنت_الحسین هستند که هفت آسمان بدان الحان مجذوب اند😍 #شهدای_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نزدیک اذان صبح بود و باید سریع یه کاری می کردیم. یکدفعه #ابراهیم از سنگر خارج شد و به سمت تپه عراقی ها چند قدمی حرکت کرد😨. بعد روی یه تخته سنگ به سمت قبله ستاد و با صدای بلند شروع به گفتن اذان صبح کرد. تقریبا تا آخرهای اذان را گفت.با تعجب دیدم که صدای تیراندازی عراقی ها قطع شده. ولی همون موقع یک گلوله شلیک شد💥و به ابراهیم #اصابت کرد وما هم آوردیمش عقب! #شهید_ابراهیم_هادی @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نزدیک اذان صبح بود و باید سریع یه کاری می کردیم. یکدفعه #ابراهیم از سنگر خارج شد و به سمت تپه عراقی
8⃣6⃣4⃣ 🌷 🔹شهید ابراهیم در انتخاب افراد و با آنها سخت نمی گرفت🚫 و اغلب سراغ افرادی می رفت که کسی آنها را برای دوستی انتخاب کرد. با این کار به اندازه ای روی افراد تاثیر می گذاشت که تغییر می کردند و در مسیر درست قرار می گرفتند✔️. 🔸برای نمونه دزدی را که موتور🏍 شوهر خواهرمان را دزدیده بود را گرفت. در هنگام فرار زخمی شد و ابراهیم فوری او را به درمانگاه🏥 برد، بعد به رستوران رفتند و بعد هم به . برای او شغلی پیدا کرد و بعدها شنیدیم🎧 که او هم به جبهه رفته و به رسید. 🔹 به دشمن خود نیز رحم کرد و او را تنها نگذاشت😊. هنگامی که نیروی در منطه غرب زخمی می شود، از آنجایی که وسیله ای نبوده، ابراهیم او را بر دوش خود می گذارد و به پایین تپه می رساند تا از نجات پیدا کند 🔸اما خودش دچار مشکل شده و مورد جراحی قرار می گیرد. معتقد بود این اتفاق ها حکمتی دارد👌 و همیشه راضی بود. 🔹شهید ابراهیم الگوی واقعی ♨️امر به معروف و نهی از منکر بود؛ شهیدی که به معنای واقعی کلمه در 25 سالگی آنچنان بزرگ💪 و با رفتار می کرد که بعد از شهادت بسیاری از همسن ها و کسانی که از او بزرگتر بودند، اظهار می کردند که داغ شهید ابراهیم مانند از دست دادن خودمان است و با رفتن او ما بابایمان را از دست داده ایم😔 راوی:خواهر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مهدی_جان💖 دل این #جمعہ را نشڪن ... امروز را تا آخرین #ثانیہ میشماریم ✔️ آقا بیا و امروز را به #یاد_ماندنی ڪن ! چرامهدے فاطمه تنهاسٺ؟ #العجـل_یـابقیـةاللـه🌺🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh