eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
مادرش میگفت: «سخت تر از نبـودنش یادآوری آخرین لبخند #پســر_شهیدش بود.» 💕تو همانی که دلـم لک زده لبخ
5⃣9⃣3⃣ 🌷 💠تا می‌خواهیم برای مجید گریه کنیم، خنده‌مان می‌گیرد.😊 🔰داداش مجید شیرینی خانه🏡 است. شیرینی محله، حتی آوردن همه را می‌خنداند😅. اشک‌هایشان را خشک می‌کند تا دوباره👌دورهم شیرین‌ کاری‌های مجید را مرور کنند. 🔰عطیه درباره شوخ‌طبعی مجید می‌گوید: «نبودن مجید خیلی سخت 😔است؛ اما مجید کاری با ما کرده که تا از دوری و بغض می‌کنیم 🔰 و گریه می‌کنیم😭 یاد شیطنت‌ها و شوخی‌هایش👻 می‌افتیم و دوباره یکدل سیر می‌خندیم😄. مجید کارهای هم خنده‌دار بود. 🔰از مجید فیلمی 📼داریم که هم‌زمان که با موبایلش📱 بازی می‌کند برای که هنوز زنده‌اند روضه‌های بعد از را می‌خواند. 🔰 همه یکدل سیر می‌خندند😆 و مجید برای همه روضه می‌خواند و می‌کند؛ ⚡️اما آخرش اعصابش به هم می‌ریزد. 🔰 مجید شب‌ها🌙 دیروقت می‌آمد وقتی می‌دید من خوابم 😴محکم با پشت دست روی من می‌زد💥 و بیدار می‌کرد. 🔰 این شوخی‌ها را با خودش هم می‌برد. مثلاً وقتی در کوچه دعوا می‌شد و می‌دید پلیس🚓 آمده. لپ را می‌کشید. لپ پلیس را هم می‌کشید😯 و غائله را ختم می‌کرد. 🔰یک‌بار وقتی دید شده شیشه قلیانش را آورد و توی سرش خورد کرد همه که نگاهش کردند خندید😄. 🔰همین قصه را تمام کرد و تمام شد⛔️. هرروز که از کنار مغازه‌ها رد می‌شد با همه شوخی می‌کرد👌 حالا که نیست. همه به ما می‌گویند هنوز به کوچه است که بیاید و یک تیکه‌ای بیندازد تا خستگی‌شان😪 در برود.... راوی: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 هی #نگاهت بکنم گم بشوم در چشمت گـم شـدن ... در شبِ چشمان تــ😍ـو #پیـــدا شـدن اسـت ...
7⃣9⃣2⃣1⃣🌷 ♨️️‍ بسم ربّ الشّهداء و الصّدیقین ولادت ١٣٣٣ تهران ۵ مرداد ۶۷ عملیات مرصاد 💢 هنگامی که عاشقان❤️ و شیفتگان امام رئوف پا در حرم منورش می‌گذارند، از کودک و جوان و پیر، همگی به گنبد طلایی امام رضا(ع) و کبوترهای🕊 حرم می‌افتد، ناخودآگاه بعد از عرض سلام و ادب به ساحت قدسی آن امام همام، این را در زیر لب زمزمه می‌کنند: ♨️قربون کبوترای🕊 حرمت قربون این همه لطف و کرمت از روزی که با ت🌼و آشنا شدم مورد مرحمت خدا شدم گفته‌ایی هر کی بیاد به بوسم تو گرفتاری بدادش می‌رسم 💢منم امروز به زیارت اومدم به امیدی در اومدم گفته‌ایی هر کی بیاد به دیدنم من میام سه جا سر می‌زنم توی قبرم رضا جون منتظرم که بزاری کف پاتو رو سرم از گناه بال و پرم سوخته شده چشم من به دوخته شده ♨️شاعر این اشعار کسی نیست جز یکی از ذاکران و مداحان اهل بیت(ع) که در پنجم مرداد سال 1367 📆در عملیات «مرصاد» ردای شهادت را پوشید و به دیدار معبودش شتافت، «غلامعلی جندقی» معروف به رجبی در سال 1333 در محله خیابان آذربایجان تهران در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد، 💢 پدر وی حسن که از اساتید برجسته اخلاق و عرفان زمان خود بود، اهتمام ویژه‌ای در فرزندان خود ورزید.  غلامعلی بنابر راهنمایی‌ها و تربیت پدر بزرگوارش مداحی اهل بیت(ع) را از همان سنین نوجوانی آغاز و به دلیل آشنایی با معارف قرآنی📖 و اسلامی استعداد در حفظ شعر و سوز صدای وی توانست در این عرصه سریع رشد کند ♨️تا بدان جا که از سبک‌ها و او مداحان برجسته بسیاری استفاده می‌کردند. درباره ماجرای شعر «قربون کبوترای🕊 حرمت امام رضا» این گونه تعریف می‌کنند که یک شب🌙 توی صحن توسل کرد که 14 قدم به سمت ضریح بردارد و با هر قدم یک بیت برای آقا امام رضا(ع) بگوید، قدم بر می‌داشت، اشک‌هایش😭 می‌ریخت و زیر لب زمزمه می‌کرد: 💢«قربون کبوترای حرمت، قربون این همه لطف و کرمت». با این وجود شهید غلامعلی رجبی اهل ریا و نبود، برای خدا کار می‌کرد، نیت‌اش برای اهل بیت(ع) بود، یک بار به او گفته بودند «این کلید ماشین🚘 و خانه را بگیر به شرط اینکه قول بدهی مداح ثابت هفتگی ما بشوی»، به بهانه مشورت با پدرش بیرون شده بود. گفته بود: «چون در مجلس امام حسین(ع) حرف پول💵 وسط آوردند دیگر اگر کلاهمم آن سمت بیفتد برنمی‌گردم».⚡️ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh