🌷شهید نظرزاده 🌷
حاج احمد #متوسلیان: با #اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد و #عملیاتمان را علیه آنها شروع خواهیم کرد، هرکی
2⃣7⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰از سنگر رفت بیرون #وضوبگیرد.
برای عملیات مهمات کم داشتند😔
🔰رفته بود توی فکر💭.پیرمردی آمد لباس بسیجی تنش بود.فکر می کرد قبلا او را جایی دیده، اما هرچه فکر کرد یادش نمی آمد کجا ⁉️
🔰پیرمرد به اوگفته بود:تا #ائمه را دارید غم نداشته باشید😊.توی عملیات پیروز میشید👊عملیات بعد هم اسمش #بیت_المقدسه.
🔰بعدش هم می ری لبنان😳دیگه هم برنمیگردی گریه می کرد و تعریف می کرد😭
#حاج_احمد_متوسلیان 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
رفیقش میگفت: یه شب تو #خواب دیدمش بهش گفتم محمدرضا اینقدر از #حضرت_زهرا(س) خوندی چیشد آخرش؟ گفت هم
فرماندهان گردان #یازهرا..
#شهید محمد رضا تورجی زاده دفاع مقدس
#شهید مسلم خیزاب مدافع حرم
هر دو #عاشق حضرت زهرا(س)
هر دو پهلوهایشان ترکش خورد و مانند #حضرت_زهرا به آسمان پر کشیدند.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#آاااای_شهـــــــــــــدا
#تفحصم_کنیــد 😭😭
گاهے باید آدم خودش را #تفحص ڪند ...
پیدا ڪند
🔸خودش را ...
🔸دلــشـ♥️ را ...
🔸عقلش را ...
گاهے در این راه پر پیچ و خم🔄
✓مردانگے ،✓غیرتــ ، ✓دین ، ✓عزتــ ، ✓شرفـــ ، ✓تقــوا
را گم مےڪنیم🔴 ...
#خودمان را پیدا ڪنیم
ببینیم کجاے قصہ ایم
🔺ڪجاے #سپاه_مهدی(عج) هستیم
🔻ڪجا بہ درد آقا خوردیم
🔺ڪجا مثل آقا عمل ڪردیم
🔻ڪجا مثل #شہیددستواره
اینقدر ڪار ڪردیم تا از خستگی #بیهوش شویم
♦️ڪجا مثل شهید ابراهیم هادی برای فرار از گناه چهره مان را ژولیده ڪردیم
بہ قول بچہ هاے تفحص
نقطه صفر صفر و گِرا دست #مادرمان_زهراستـــ (س)
خودمان را دودستے بسپاریم به دست بے بے #پهلوشڪسته
قسمش بدهیم بہ مولاے غریبمـــــان #علے
تا دستمان را بگیرد
نگذارد در این دنیاے پر گناه🔞
غافل بمانیم
غافل بمیـــــریم 😔
#شهدا_گاهی_نگاهی ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5999049549836976826.mp3
3.21M
👈گناه مانع شهادت...
🎤🎤حجت الاسلام محرابیان
#از_دست_ندید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
📎 #پیام_شهید
آخرین پیام من این است که قدر
امام و ولایت فقیه🍃🌺 رابدانید.
خداوند میگوید :♥️
اگر شکر نعمت کردید نعمت را افزون
میکنم🌾 اگر هم کفران نعمت
کنید از شما میگیرم.🍂
شکرگزاری از خدا فقط دعا به امام
نیست بلکه❗️اطاعت از فرمانهای
اوست.
#شهید_محمدرضا_تورج_زاده🌷
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات💚
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پست های روز
4_5863961360815096193.mp3
5.28M
محمد مهدی فرزند #شهید «مسلم خیزاب»، لباس پدرش را به تن میکند و #میخوابد بلکه بوی پدر جواب #دلتنگیهایش باشد...
🌀از حق طبیعی خود و از داشتنِ
نعمتِ پدر گذشتند تا ما در آسایش باشیم ماچگونه پاسخِ این گذشت را خواهیم داد؟!
#شــہـــــــــــدا_شـــــرمـــــــــنـــده_ایـــــم
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه0⃣8⃣ 💠حکایت عباس ریزه😇 🔸من برای خودم کسی هستم. اما #فرمانده فقط می گفت: «نه❌! یکی باید
🌷 #طنز_جبهه1⃣8⃣
💠 برای کار میروم
🔸یکی از برادران #بسیجی که به تازگی با هم دوست شده بودیم، یکروز مرا کنار کشید و گفت: اگر کاری نداری بیا با هم برویم تا #مخابرات.
🔹پرسیدم: تو که خیلی وقت نیست #اعزام شدی. گفت: درست است، اما حقیقت اش این است که خانواده ام موافقت نمی کردند بیایم، من هم برای اینکه از دستشان #خلاص بشوم گفتم جبهه نمی روم، می روم برای #کار.
🔸پرسیدم: حالا می خواهی چه کنی؟ گفت: می رویم #مخابرات شماره می دهم شما صحبت کن، بگو که دوستم هستی و ما در ##تبریز هستیم و با هم کار می کنیم، من نتوانسته ام بیایم، بعداً خودم تماس می گیرم.
🔹آقا رفتیم مخابرات، شماره را دادیم #تلفنچی گرفت: الو، منزل فلانی، با ##اهواز صحبت کنید!😂😂
🔸گوشی را دادم دست خودش گفتم: مثل اینکه دیگر #کار_خودت است.😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
3⃣7⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠شناسايى به وقت سامچى....
🌷حسین ( #شهيدحسین_رضایی) یک سامچى⌚️ (ساعت مچى) داشت، اون رو به من هدیه داده بود. چند روز بعد آن را از من گرفت🙁!
🌷 گفت: بعد از #شهادتم پیکرم در منطقه خواهد ماند و شما با این ساعت⌚️ مرا شناسایی خواهید کرد. خداحافظی کردیم👋؛ من رفتم مرخصی....
🌷حسین در پاتک تیپ ٥٧ حضرت ابوالفضل علیه السلام #لرستان در منطقه ماووت عراق به شهادت🕊 رسيد. همان طور که خودش گفته بود #پیکرش در منطقه باقی ماند.
🌷 #سه_سال بعد وقتی برای شناسایی پیکر شهدا به منطقه رفته بودیم؛ با همان #سامچى، حسین را شناسایی کردیم👌.
راوی: #بسیجی_حاج_حسین_ایزدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران5⃣7⃣ 💠 تمیزکردن فریزر 📌خاطره ای از #سردارشهید_حسین_همدانی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahid
🌷 #یاد_یاران6⃣7⃣
💠 ریشی که به خمینی دشنام بدهد نمیخواهم
📌خاطره ای از
#شهیدآیت_الله_حسین_غفاری🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در دلم #درد اسٺ و برلبها شڪایٺ بازهم مانده ام در #آرزوے شهادت بازهم تازه فهمیدم ڪه #یوم_الحسرة یعن
4⃣7⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰 کمتر پیش میآمد که #روحالله بیکار باشد همیشه مشغول بود با برنامه ریزی دقیق🗓 و خاص خودش تمام کارهایش را به ترتیب انجام میداد👌
🔰 گاهی بین کارهایش، زمانهای کوتاهی⏱ پیش میآمد که وقتش خالی بود حتی برای آن زمانهای #کوتاه هم برنامهریزی داشت
🔰 یک #قرآن جیبی کوچک همیشه همراهش بود📖 در زمانهای خالی اش مشغول #قرآن_خواندن میشد
🔰کتاب زبان انگلیسی و عربی📚 را هم به همراه داشت تا در اوقات بیکاری زبان بخواند روحالله برای تک تک #ثانیههای زندگیاش برنامه داشت👌...
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پست های روز
4_179572402257133790.mp3
8.66M
🎵صوت_شهدایی
🌹شهدای گمنام مادراتون غریبن🌹
📣مداحی شهدایی #بسیار_زیبا
🎤🎤 حجت الاسلام موسوی همراه با صحبت های مادر شهید صابری📣
#حتما_گوش_کنید 👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#روزشمار_غدیر 🗓11روز تا روز دلیل آشکار، "یوم البرهان" باقیست... 📩 #پیشنهادتبلیغی ⬅يك #نويسنده می
#روزشمار_غدیر
🗓10روز تا روز" کمال دین" باقیست…
📩#پیشنهادتبلیغی⬇️
يك پدر يا مادر می تواند با دادن گل و شيرينی به #همسايگان، علاوه بر #تبريك عيد غدير اين كار را از كودكی به #فرزندان خود بیاموزد.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#داستان_صبا 🔺داستان #شیعه شدن یک بانوی زرتشتی #قسمت_3⃣ اون شب دوستم رفت و من برای شام موندم. خ
#داستان_صبا
🔺داستان #شیعه شدن یک بانوی زرتشتی
#قسمت_4⃣
از حاجی خواستم #دو تا دین زردشت و اسلام رو مو به مو تعریف کنه و در نهایت مقایسه.
✳️وقتی دو دین الک شدند، بعد چند ماه کلاس رفتن، دیدم که عمرم هدر رفته❗😫😩
#دین_زرتشت_فقط_ظاهری_زیبا دارد❗😐
من متقاعد شدم که ظاهر 💠اسلام💠 زیباست و باطنش #حکیمانه...😇
اما غرورم اجازه نمی داد قبول کنم که زرتشت در برابر اسلام پَرِ کاهیست به کوهی...😔
به لج کردنِ با خودم افتادم...
از تیر ماه سال ۹۲ تا دی ماه همان سال سخت ترین دوران گذار در زندگی من بود.
من از اعتقاداتم گذشتم؛
من فقط حفظ ظاهر می کردم ولی قلباً❤️ به 💠اسلام💠 و احادیث امام علی علیه السلام، امام باقر علیه السلام، امام صادق علیه السلام و امام رضا علیه السلام💖 ارادت پیدا کرده بودم...🤗
در مورد منجی فقط یک کلمه میدونستم:
" #سوشیانس".
بخاطر امتحانات کمی از اون فضا دور شدم و آرامش فکری پیدا کردم...
بعد از ماه امتحانات بدون لج بازی و فکر باز و منطقی، دوباره مطالعاتم📚 رو شروع کردم و با آقای علوی صحبت کردم،گفتم:
"من تسلیم در برابر شما و مسلمانم در برابر ✨خدا✨...
آقای علوی زیر لب ذکری گفتند و من ناراحت و گریان از بزرگترین شکست عمرم...
وقتی به خونه🏠 برگشتم نهج البلاغه رو باز کردم؛ نکاتی که فهمیدم رو نوشتم✍. و بعد از ظهر فردای اون روز رفتم خونه حاج آقای علوی.
بعد از مراسمات معمول، بعد از اتمام مراسم، دختر حاج آقای علوی صدایم زد که پیش حاج آقا بروم.
20_30 کتاب📚 رو با سردی و حالت قهر ، گفتن تا اونا رو نخوندم دیگه سؤالی نکنم! و حرفی نزنم! و در کلاس هاشون هم نیام!
به شدت غرورم شکست و ناراحت شدم💔. اما با دیدن کتاب ها📚 گل از گلم شکفت...
#استاد_مطهری...
☑️چند نکته:
اول اینکه من اون لحظه هیچ چیزی از شیعه و سنی نمی دونستم، ولی احدیث زیادی از ائمه💖 بلد بودم ولی به هیچ صحبت یا حدیثی از خلفای سه گانه برنخوردم! نمی دونم نیست؟ یا من در منابعم ندیدم، بجز کتاب الغدیر.
دوم اینکه من فقط جهت مطالعه📖 و شناخت و معرفت کتاب های تشیع رو می خوندم.
و سوم، کتاب های استاد مطهری رو استاد برام منع❌ کرده بودن، ولی خب...
چهارم اینکه من شیعه بودنم رو از امام رضا علیه السلام💖 دارم...
ای به فدای باب الجوادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh