🌷شهید نظرزاده 🌷
✨✨🌸✨✨🌸🌸✨✨🌸✨✨ 🌾اولین روز عملیات #خیبر بود، از قسمت جنوبی #جزیره ، با یک #ماشین داشتم بر می گشتم عقب.
🍃🌸🍃
🍃با #شرمندگی آمده بود پیشم.می گفت: ما که نمیدونستیم #شهرداره. بهش بی اعتنایی کردیم.خودش رفت مثل یه #کارگر وایستاد و کار کرد.
ما هم...
🍃مسئول کارگاه شن و ماسه بود، ترسیده بود.
گفتم: نگران نباش! ناراحت نمی شه. آخه ما خیلی اذیتش کردیم.
قضیه را که برای مهدی تعریف کردم، برای همه شان #تشویقی نوشت تا بفهمند از دست شان ناراحت نیست.
🍃گفت:کاش می تونستن بفهمن من دارم با #نفسم می جنگم.
به اون می خوام بگم فکر نکنی برای ریاست اومدی، فقط اومدی #خدمت کنی!
🍃کمی مکث کرد و دوباره گفت: اگه من میرم کنارشون کار میکنم می خوام رنج و سختیه کارگرها رو درک کنم. نمی خوام کسی فکر کنه برای #ریاست اومدم.
🍃پیامبر اکرم فرمودند:
مَنْ مَقَتَ نَفْسَهُ دُونَ مَقْتِ اَلنَّاسِ آمَنَهُ اَللَّهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ
کسی که به جای اینکه مردم را دشمن خود بداند #نفس خود را دشمن خود بداند، خداوند او را از بی تابی روز قیامت در امان می دارد.
الخصال،ج1،ص15
#شهید_مهدی_باکری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آقا محسن چ زیبا گفتی که جوری زندگی کنیم که #خدا عاشقمون بشه اگه خدا عاشقمون بشه خوب ما رو خریداری
🌺عشق
رازیست ڪہ
تنها بہ خدا باید گفتـــ
دلم یڪـــ
دنیـا میخـواهد
شبیـہ #دنیاے شـما
ڪـہ همـہ چیــزش
بـوے خــــدا بدهـد❤️
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺عشق رازیست ڪہ تنها بہ خدا باید گفتـــ دلم یڪـــ دنیـا میخـواهد شبیـہ #دنیاے شـما ڪـہ همـہ چیــزش
4⃣5⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از کتاب #سربلند
📖سال ۹۴که توی گردان پپیچید ما داریم اعزام🚌 می شویم #سوریه، خیلی پکر شد😞 مدام با گردن کج توی اتاقمان پیدایش می شد. گفتم چیه⁉️ چی میخوای هی میای اینجا؟با #حسرت گفت: "چقدر خوب میشد #منم می اومدم!"😔
📖همکارمان اقای قادری پیچید توی دست و پایش: دو روز اومدی تو #لشکر کجا میخوای بری❓ هنوز باید پا بکوبی پاشو برو #عرقت خشک بشه بعد. همه را هم که #حاجی صدا میزد. گفت:(نه حجی. این همه نیروی جدید👥 دارن میان ماهم می اومدیم چی میشد؟😢)
📖خبردار شدم برای یکی از بچه ها مشکلی پیدا شده و دنبال #جایگزین میگردد. #قادری گفت اگه حرف بزنی خودت میدونی! کجا آدم صفر کیلومتر👤 راه بندازیم دنبال خودمون؟!
📖حال نزارش را که دیدم دلمـ💗 نیومد این موضوع را پنهان کنم. کشیدمش کنار که بروپیش #فرمانده گردان ۳ بگو اومدی برای #جایگزینی فلانی. با سرعت موشک دوید. نزدیک اذان ظهر بود دیدم یکی ازپشت چارچنگولی پرید روی گرده ام. برگشتم ببینم👀 چه کسی است. از فرط #خوشحالی مرا رگبار بوسید😘 و گفت که برای من هم #جور_شد.
📖به قادری کارد می زدی خونش در نمی اومد😁 که آخر کار خودت را کردی! بعد #خندید: بذار برسیم اونجا دودستی تحویلت می دم به #داعش😄 رفتیم تهران. از صد و بیست نفر فقط پاسپورت📓 محدودی اماده شد. عدل #محسن هم افتاد جزو آنها. هی جلوی ما رژه می رفت و چشم و ابرو می آمد.
📖با قادری توی نماز خانه📿 خفتش کردیم. ریختیم روی سرش😅 التماس می کرد:#حجی غلط کردم! با دو روز🗓 تاخیر به جمعشان ملحق شدیم. به بهانه های پست و گشت زنی #بیدار نگهمان می داشت که کارمان ختم شود به #نماز_شب.
📖سر به سرم می گذاشت: بالاخره برات باقیات و صالحاتی می مونه؛ #شهید هم که شدی می گن به #برکت نماز شباش بوده😉 به این واسطه کم کم نماز شب خوان شدم ولی نشد🚫 یک شب زودتر از او #بیدار شوم.
📖یک شب از اتاق🚪زدم بیرون. محسن را ندیدم. توی دلم گفتم: آخ جون امشب #زودتر از محسن بیدار شدم😍 نماز رو خواندم و رفتم #بخوابم. از بچه ها پرسیدم: از محسن خبری نیست! گفتند: رفته تو سوله وسط اون اتاق خرابه!
📖دیدم #نمازش تمام شده و با تسبیح تربتش📿 ذکر میگوید رفتم نزدیک تر👤 که کپ شوم روی سرش. صورت پر از اشکش😭 را که دیدم #پاهایم جلو نرفت.
↩جهت خریداری کتاب سربلند ازطریق سایت www.manvaketab.ir اقدام نمایید.
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂هیچکس متوجه #کارهایی که او کرده است، نمیشد❌ حتی من که #پدر محمدرضا بودم، پس از شهادت🌷 وی متوجه بس
💢علی تو اورژانس ۱۱۵🚑کار میکرد و دوره های کامل #امداد رو دیده بود. تو لشکر برا بحث امداد و #تیربارچی، تکور قرار شد فعالیت کنه.
💢بعد از اعزام🚌 به #سوریه چون تو کار عملیاتی خیلی خوب بود👌 از لشکری که اعزام شدیم به لشکر غیور #فاطمیون منتقل شد و بعنوان #فرمانده عملیاتی تو اونجا شروع به کار کرد.
#شهید_محمدرضا_بیات(علی)
#سالروز_شهادت 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠رفقا همین شهیدی که عکسش رو میبینید👆 خیلی کارا می تونست با همین زیباییش به دست بیاره 🚫❌ اما از خدای
🍂«علا»ی ۲۵ ساله (متولد ۸/۱/۱۹۹۳ – ۱۸/۱۰/۱۳۷۰) #یتیمی بود که خود برای خواهر و برادران یتیمش پدری میکرد.
🍂علاوه بر آنکه در کنار #مادرش❣ سرپرستی خواهر و سه برادرش را بر عهده داشت و در تربیت آنها تلاش میکرد، برای فرزندان👥 دوستان #شهیدش به ویژه شهید «علی ناصر»🌷 نقش پدری دلسوز❤️ داشت
🍂که همواره پیگیر احوالات آنها بود و با رفتنش⚰ بار دیگر دو فرزند #شهید «علی ناصر» خود را #یتیم دیدند.
#شهید_علا_حسن_نجمه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 #قسمت_نهم 🔸🔸🔸✅🔸 استاد پناهیان: 🔸استانداردهای بالایی که خانواده ی
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#قسمت_دهم: فرزند آوری
🌸🔺✅🔆✅
استاد پناهیان:
بک وجه احترام خانواده همین علقه ی زوجیت هست 💑
که بعدا در موردش صحبت میکنیم
یک وجه دیگه ی خانواده فرزندان هستند 👌
پیامبر اکرم ص میفرمایند: ازدواج کنید ،با هم زندگی تشکیل بدید،فرزند دار بشید،بچه هاتونم زیاد کنید حتی اگه بچه سقط بشه و نمونه ؛ اونم آمارش مهمه!!!!
✅پیامبر کسی بود که از روی هوای نفس صحبت نمیکرد ...
👈واقعا یه ترفندی بوداااااا😒
یه مدت جلوی کثرت فرزاندان این مرز و بوم گرفته شد🙄
🗣آقا پول نداریم ؛امکانات نداریم ؛بچه ها رو نمیشه تربیت کرد...📡
پس جلوی بچه دار شدن رو بگیرید 😤
😐
مردم بچه دار نشدن!
بگذریم از اینکه به شیعیان گفتن بچه دار نشید!! و به یه کسانی گفتن بچه دار بشید👈اونا هم با 4 تا زن و40 تا بچه درصد خودشونو از فلان درصد پایین به فلان درصد رسوندن 😯
اینا رو نمیشه گفت!!!
⛔️ من چندی پیش پاکستان بودم جمعیتشون دو برابرما بود ،مردم دارن زندگی میکنن
یکم اونور تر هندوستان دارن زندگی میکنن
چه آثار سوئی داره کمبود بچه تو خونه ،،،،،خدا میدونه....
⛔️⛔️⛔️
چقدر راحته تربیت فرزند،،،،خدا میدونه...
✅✅✅
من البته معتقد نیستم آدم زیاد بچه داشته باشه
10 تا کفایت میکنه 😉
یعنی آمارشو ببریم بالا
نمیگم هر خونه ای سی چهل تا بچه داشته باشه
نمیخوام مبالغه کنم!
تو همه چی تعادل خوبه
نمیگیم ده تا باشه
بالاخره ...تا اونجایی خوبه که توان خانم اجازه میده .. 👌👏
اخیرا هم کشف کردن مادرایی که بچه کم میارن یه بیماریهایی رو بیشتر میگیرن ...😁😁
منتها اینکه پیامبر اسلامی ما می گوید
باید افزایش نسل باشه یه اسراری درش هست که نمیتونیم زیاد در این باره بحث کنیم ..
اینم بعد دوم خانواده👆👆👆
#ادامه_دارد......
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امام زمان عج_۳۳.mp3
1.14M
#فایل_صوتي_امام_زمان 30
باید تمرین کنــــی؛
به امامـِـت راســـت بگــی❗️
یه چُــرتکه بنداز؛
ببین براش،چکاری میتونی انجام بدی؟
💢بعدش... صادقانه شروع کن 👆👆
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠بشمار سه مرام #تکاوری است !
✿بشمار سه: "بخط"
✿بشمار سه: "بجنگ"
✿و گاه ..... #شهادت🌷
💠تکاور بیش از سه بلد نیست❌ بشمارد!
⚀بشمار یک: " #وطنم"
⚁بشمار دو: "وطنم"
⚂بشمار سه: "جـ❣ـان فدای #وطنم"
💠ایران🇮🇷 قهرمانان حقیقی خود را فراموش🗯 نمی کند...
♦️درود بر تمام #تکاوران دلاور گمنام و بی نشان🌷 هشت سال دفاع مقدس.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهيد بہ #قلبت نگاه ميڪند اگر جايے برايش گذاشتہ باشے مےآيد مےماند لانہ ميڪند تا #شهيدت ڪند ... #سلف
💎ایشان روحانی تبلیغی تیپ #فاطمیون بود و وظیفه انجام کارهای تبلیغی و فرهنگی📚 را برعهده داشت؛ ⚡️اما با وجود #علاقه زیادی که داشت، درجنگ هم شرکت می کرد.
💎برادرم خیلی فعال بود👌 و هرکجا هرکاری #توان انجامش را داشت، انجام می داد.اولین بار ماه رمضان سال ۹۵🗓 به #سوریه رفت که دو دوره آنجاحضور داشت؛ بعد به ایران🇮🇷 آمده و دوباره بعد از ۴۵ روز با #اصرار زیاد به سوریه برگشت و۲۵ روز بعد به #شهادت🌷 رسید.
راوی:برادر شهید
#شهید_سعید_بیاضی_زاده
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین 💞 ↶ #نیمه_پنهان↷ #قسمت_دوم 2⃣ 🔻راوی: همسر شهید 🍃من آخرين بچه از شش
📚 #رمان
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین 💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_سوم 3⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃هفده ساله بودم . دوران تغييرات بزرگ ،
اين تغيير براي من حزب جمهوري به وجود آمد . دبير زيستمان در حزب كار مي كرد . به تشويق او پاي من هم به آن جا باز شد . جذب فعاليتهاو كلاس هاي آن جا شدم . كلاس هاي احكام ، معارف ، اقتصاد اسلامي ، قبل از انقلاب تنها چيزي كه در مدرسه ها از اسلام ياد بچه ها مي دادند مسئله ي ارث بودو اين چيزها ، براي اين كه اسلام را دين كهنه اي نشان دهند .
🍃شروع انقلابي شدن من از آن وقت بود . يعني سعي مي كرديم چيزهايي را كه سر كلاس هاي آن جا به مان مي گفتند در عمل پياده كنيم . سعي مي كرديم در كارهايمان ، همين كارهاي روزمره ، بيش تر توجه كنيم ، پيش تر دقت كنيم . در غذا خوردن ، راه رفتن ، برخورد با خانواده و دوستان . حتا مسواك زدن برايمان كاري شده بود .
🍃نوارهاي شهيد مطهري را آن جا شنيده بودم . يادم هست مي گفت " آدم كسي را كه دوست دارد همه چيزش شبيه او مي شود." ما هم همين را مي خواستيم ؟ كه شبيه آدمهاي بزرگ دينمان بشويم كه ساده گي و ساده زيستن را به ما ياد مي دادند.
#ادامه_دارد...✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین 💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_چهارم4⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃آدم به طور طبيعي در سن جواني دنبال تنوع است ، ولي ما مي خواستيم با فدا كردن اين چيزها به چيزهاي بهتر و متعالي تري برسيم .
🍃 نه من ، اكثر جوان ها داشتند اين طوري مي شدند . يك روز كه كلاسمان تمام شد گفتند " زود خودتان را برسانيد خانه . امشب خاموشي است . "
🍃جنگ شروع شده بود . عراق آمده بود و خرمشهر را گرفته بود . جنگ كه شروع شد نوع فعاليتهاي حزب هم عوض شد . كلاس هاي آموزش اسلحه و امداد گيري گذاشتند . اسلحه مي آوردند و باز و بسته كردنش را نشانمان مي دادند . فكر مي كرديم اگر جنگ بخواهد به شهرهاي ديگر هم بكشد بايد بلد باشيم تير اندازي كنيم .
🍃بعد از مدتي هم ، ساختمان حزب شد تداركات پشت جهبه . آن كلاس هاي سابق كم رنگ تر شدند و جايش را خياطي و بافتني براي رزمندگان گرفت و حزب براي من تمام شد . آن روزها به خوابم هم نمي آمد كه اين حزب ها رفتن ها آخرش به ازدواج و آشنايي با او بكشد .
#ادامه_دارد.....✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_13714624.mp3
8.67M
🎧🎧
🎵دلم گرفته ای رفیق...
🎤🎤 گرشا #رضائی
تقدیم به همه عزیزانی که #رفیق_شهید دارن💐💐
#بسیار_زیبا👌👌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📜وصیتنامه زیباے شهید مدافع حرم عباس دانشگر .... 🌷کلنا فداک یا زینب🌷 ✔️ارزش بارها دیدن را دارد👌 #ش
♨️شهید حرمی که مثل مادرش #زهرا (س) بین درو دیوار ســ🔥ـوختـــ
🔹یکی دو سال بود #عباس خیلی اصرار می کرد واسه رفتن به #سوریه. من میگفتم: عباس نه⛔️ زمان رفتن تو رو من مشخص میکنم☝️ هنوز #وقتش نرسیده.
🔸توی این دو سال اکثر دوره هاۍ #نظامی از جمله 🔅جنگ افزار و 🔅تاکتیک و... رو گذروند. یه مدتی که از #نامزدیش گذشت، بهش گفتم: عباس تو از اون مردهای عاشقپیشه💖 میشی، چون تا حالا به هیچ #نامحرمی حتی نگاه نکردی❌ بهم خندید.
🔹چند روز گذشت؛ اومد پیشم👥 گفت: حاجی #تو_روخدا بذار برم، اینبار اصرار کردنش متفاوت بود. گفتم: چیزی شده⁉️ گفت: سردار دارم #زمین_گیر میشم.
🔸آره؛ عباس داشت #عاشق میشد، ولی از همه چیز براي حرم زد. عباس #اولین نامحرمی که دیده بود نامزدش💞 بود.
#راوی_سردارحمید_اباذری
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
📢📣اعلام مراسم استقبال، #وداع و تشییع پیکر مطهر شهید⚰ تازه تفحص شده مدافع حرم #شهید_احمد_جلالی_نسب
🔅در شهر مقدس قم🔅
🗓 یکشنبه۱۳۹۸/۰۱/۲۵ مراسم #استقبال ساعت۷:۳۰ صبح حرم مطهر
🗓دوشنبه ۱۳۹۸/۰۱/۲۶ بعد از نماز جماعت مغرب، مراسم #وداع در حرم مطهر.
🗓سهشنبه ۱۳۹۸/۰۱/۲۷ ساعت ۱۴⏰ مراسم #تشییع از مسجد امام حسن عسکری(علیهالسلام) واقع در چهارراه بازار به سمت حرم مطهر و #گلزار شهدای علی بن جعفر(علیهالسلام)🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود... هر وقت جلوی #آینه می ایستاد و خودش را می
⚜آقاسجاد روز #عملیات گشته بود و یک کاغذ کوچک پیدا کرده بوده و روی آن نامهای نوشته بود📝 و خواسته بود تا #خانم یکی از دوستانش در جمع خانمها👩💻 بخواند.
⚜نوشته بود که✍ «اگر من رفتم فکر نکنید💭 از سر دوست #نداشتن بوده، اتفاقاً از سر زیادی دوست داشتن❤️ است.» بعد خطاب به #من گفته بود که اگر کسی گفت شوهر شما، شما را دوست نداشت❌ که گذاشت و رفت، همه اینها حرفهای #دنیاییست و من شما را از خودم جدا نمیدانم💞
⚜به #پسرش هم نوشته بود با اینکه خیلی دوست داشتم تو را ببینم😍 ولی #نشد. من صدای بچههای شیعیان #سوریه را میشنیدم و نمیتوانستم بمانم🚷
راوی: همسرشهید
#شهید_سجاد_طاهرنیا🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⚜آقاسجاد روز #عملیات گشته بود و یک کاغذ کوچک پیدا کرده بوده و روی آن نامهای نوشته بود📝 و خواسته بود
5⃣5⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰آقا سجاد ساعت 8 غروب بود که رفت🚌 و درست 6 ساعت #بعد از رفتنش پسرمان به دنیا آمد👶 همان روز ظهر زنگ زد☎️ که رسیدنش را اطلاع بده. #پسرم گریه میکرد و منم از فرصت استفاده کردم و تلفن را گرفتم📞 جلوی دهانش.
🔰آقا سجاد پرسید صدای چیست⁉️ گفتم #پسرت دنیاآمد😍خیلی خوشحال شد. خودم خبر تولد #محمدحسین رو به او دادم. اوایل که در سوریه بود هر 2 روز یکبار تماس📞 میگرفت، اما چون تلفن کردن از آنجا سخت بود گاهی 3 یا 4 روز #بیخبر میماندیم. هربار هم صدا خیلی بد🔉 میآمد.
🔰 #آخرین تماسش 4 روز قبل از #شهادتش بود. خواهر آقا سجاد آمده قم تا پیش من باشد. به آقاسجاد گفتم خواهرش آمده منزل ما🏘 خیلی خوشحال شد که من تنها نیستم🚫از بچهها و پدر و مادرش پرسید و آخرش گفت: از پدر و #مادر_خودت هم عذرخواهی کن که من نیستم و همه زحمتها به گردن آنها افتاده.
🔰روز تاسوعا ساعت 8 یا 9 صبح عملیات میشود. یکی از دوستانش میگفت آتش سنگینی🔥 بود. ما در حرکت بودیم که دیدیم #آقاسجاد ایستاد👤 و شروع کرد زیر لب حرف زدن. چشمانش را هم بسته بود😌 ما فکر کردیم شاید #ترسیده باشد. زدم پشتش و گفتم حالت خوبه؟ ترسیدی⁉️ چشمش را باز کرد و گفت نه، حالم خوب است، #بهتر از این نمیشود.
🔰10 قدم جلوتر که رفتیم، موشکی کنارشان برخورد💥 کرده و آقاسجاد از ناحیه #پهلو و پا آسیب میبینه. در مسیر بیمارستان🚑 هم مدام ذکر #یازهرا میگفت و در بیمارستان #شهید_شد.
#شهید_سجاد_طاهرنیا
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠 #اطلاع_رسانی
برنامه سخنرانی #استاد_حسن_عباسی
▫️ دانشگاه آزاد اسلامی #مشهد
🔹 موضوع: گام دوم ایران ۱۴۱۴ در افق جهان ۱۴۱۴
🔸 یک شنبه - ۲۵ فروردین ۹۸ -
ساعت ۱۴
#عکس_باز_شود
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh