eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣8⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #شهید_حجت_الله_رحیمی🌷 💠 اسم بلوتوثش ... 🔹اسفند سال نود بود...خوب یادم هست هم
1⃣0⃣2⃣ 🌷 🌹شهید حجت الله رحیمی🌹 💠خداوند به وعده اش عمل کرد ✍ راوی: مادر شهید 🔹من وآقا حجت فقط 14 سال اختلاف سنی داشتیم، جدا از رابطه و فرزندی با هم دوست بودیم.منو در جریان همه کارهاش می گذاشت. 🔸آقا حجت هر جا میرفت من بودم  🔹یه بار رفته بودیم شهدا تو ماشین گفت مامان یکی بهم گفت آقای رحیمی تو میشی، مامان برام کن شهید شم گفتم انشاءالله شهید میشی . 🔸آقا حجت نشست کنار شهید، داشت فاتحه میفرستاد من یه گوشه ایستاده بودم، برگشت نگاهم کرد فقط زل زد و زد 🔹حالا میفهمم اون روز داشت به چی فکر میکرد، این اش همیشه تو ذهنمه. 🔸یک بار در دعاي خيلي بي‌تابي كردم، به آمد. در اتاقش بودم، خنديد وگفت: «مادر چرا ناراحتيد. خداوند به عمل كرد. مادر خداوند پرونده من رو سال 65 امضا کرده.» 🔹بیدار که شدم داشتم فکر میکردم سال 65 که آقا حجت هنوز به دنیا نیومده بود . بعد دیگه آروم و سبک شده بودم. 🔸آقا حجت پنجشنبه به دنیا اومد و پنجشنبه هم پر کشید. شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣0⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷 🔹نزدیک "عملیات خیبر" بود. #زمستان بود و ما در اسلام آباد غرب بودیم. از تهران آ
3⃣0⃣2⃣ 🌷 💠 شهیدی که قبل از شهادت در قبرش خوابید. 🔸جعفر خیلی امام زمانی بود ✨و چهارشنبه‌ها رفتنش ترک نمی‌شد... 😊 🔹یه شب با همدیگه رفتیم شهدای قم. جعفر تویِ یه خوابید و بهم گفت: سنگ لَحَد رو بذار....😳 🔸یک ماه و نیم از این قضیه‌گذشت. ظهرِ تویِ‌طلائیه خمپاره خورد به سنگر و جعفر شهید شد😭 🔹 قبرهایِ زیادی تویِ‌گلزار شهدایِ قم حفر شده بود، اما پیکرِ جعفر رو دقیقاً توی همون که اون شب توش خوابیده بود. تازه کارِ جعفر در اون شب رو فهمیدم...😔💚 🌷 شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
آنها که #گمنامند، زهرایی تبارند چون فاطمه بی قبر و بی سنگ و مزارند ما فکر نام و #عاشقان، گمنام رفتند ما #بیقرار، آنها ولی آرام رفتند هر برکتی از برکت #گلزار آنهاست این دیده گر #باران گرفته، کار آنهاست 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💟 وسط خیابون بودم که باهام #تماس گرفت 📞 با حالتی ناراحت و گرفته خبر #تصادف یکی از دوستاشو داد حتی
3⃣2⃣3⃣ 🌷 🔰هروقت که باهم صحبت می کردیم 👥 سعی داشت منو با یه آشنا کنه... زندگی نامه شهید ، نحوه شهادت🕊 ، رفتار و اخلاق و منش شهید و... 🔰چون علاقه زیادی به داشت ، اول درباره شهید بیضائی گفتیم☺️. ازم پرسید: درباره ش چی میدونی؟ برام تعریف کن!منم یکم اطلاعاتی که درباره شهید🌷 داشتم رو به گفتم. 🔰جاهایی که اشتباه📛 بود رو اصلاح میکرد.اطلاعاتش واقعا کامل بود👌. انگار سیره و منشش ، خودِ خودِ سیره و منش شهید بود... 🔰 بعد درباره و گفتیم. 🔰این ها رو می شناختم... تا این که اسم شهدایی رو گفت که تاحالا به گوشم هم نخورده بود😟! ... 🔰وقتی به شهید نوروزی رسیدیم ، دل نداشت نحوه رو بهم بگه... قرار شد شهدا 🌷سر مزار هرکدومشون بریم و برام تعریف کنه... 🔰اما...😔 راه شهدا رو پیش گرفت و به دیدارشون شتافت... 🔸به نقل از 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دلــ❤️ آمد و بار عشق بر دوش گرفت                           فریاد هجوم رنگ خاموش گرفت از بال فرشتگا
4⃣1⃣6⃣ 🌷 ⚜حامد بافنده در روز اول خرداد سال 1366 به دنیا آمد اصالتا اهل اما ساکن شهر در استان کرمان🌍 بود. ⚜او یکی از ایرانی🇮🇷 است که چندی پیش داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از طریق پاسداران به عنوان مستشار نظامی عازم شد. ⚜بافنده با نام جهادی در لشگر حضور یافت. او یکی از مداحان🎶 اهل بیت(ع) بود که در مراسم یادبود همرزمان شهیدش 🌷هم حضور داشته و مداحی می‌کرد. ⚜صدای گرم او که در مراسم‌های مختلف برای می‌خواند🎤، یادش را در دل‌های رزمندگان❤️ مقاومت جاودانه کرد. ⚜وی بعد از مدتی جهاد در سوم اردیبهشت ماه 1396 توسط تروریست‌های تکفیری👹 در سن 30 سالگی در منطقه(ریف حماء) بر اثر انفجار مین💣 به رسید. ⚜مزارش در شهدای رفسنجان قرار دارد. از او یک دختر به نام به یادگار ماند☺️. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از #کربـلا می زنید و از #عاشــورا 💢آن ها نمی دانند که برای م
1⃣5⃣9⃣ 🌷 💠 کرامت شهدا 🍃🌹داشتیم با خواهرم از مجلس بر می گشتم که یهو دلم هوای حسین کرد. نمی دونم چه سرّیه! اونم احساس رو داشت. قبول کرد بریم پیش حسین. قبول کردنِ او همانا و کج کردن مسیرمون به سمت هم همانا!.. 🍃🌹اون موقع شب (تقریبا ساعت ١ شب) مسیرمون رو به سمت گلزار شهدا تغییر دادیم تا بیایم پیش حسین. گلزار یهو موتور به خرخر کردن افتاد و شد. هر کاری کردم روشن نشد. نمی دونستم چه مرگشه. 🍃🌹اون لحظه چهره درهم من که نیم خیز شده بودم و با چیزی که زیاد سر در نمیاوردم ور می رفتم هم بود هم خنده دار. از طرفی هم به خاطر اینکه اون موقع شب، تو اون تاریکی کنار بزرگراه با گیر کرده بودم یکمی احساس می کردم. 🍃🌹هیچ کسی هم نبود که کمکی بهمون کنه.. تو اون حالت موتور رو دستم گرفتم و به سمت گلزار رو ادامه دادیم. تو راه با حرف می زدم. "گفتم رفیق هوامونو داشته باش." بش گفتم ، تو یه عمر کار مردم و راه انداختی، من که یقین دارم الان حواست به منم هست.. کردم بهش و راه می رفتم. 🍃🌹جالبه همینطور که تو فکر بودم و داشتم با حسین حرف می زدم، آقا و خانمی و کنارمون ایستادند . نگاهی به موتورم انداختن و یکم بهمون دادن. در عین ناباوری موتور روشن شد. 🍃🌹فکرشم نمی کردم موتور بنزین تموم کرده باشه. آخه چراغ بنزین که نشون می داد باک بنزین پر پر باشه. شاید این موتور هم اون لحظه گرفته بود. 🍃🌹وقتی بنزین رو داد بهم گفت که این بنزین رو به نیت بهتون دادیم. باشد که برسه به روح شهید. خانمی که همراهشون بود هم از تو کیفش یه و یه عکس شهید ولایتی رو به خواهرم داد و گفت اینها هدیه از طرف . 🍃🌹وقتی اینو گفت با تعجب پرسیدم: برادر؟! گفت اره، ما شهید حسین ولایتی هستیم و وقتی شما رو دیدیم خواستیم به کمکتون کنیم. آخه اگه خودش بود هم حتما همین کار رو می کرد. 🍃🌹هنوز صحبت ها ادامه داشت که احساس کردم یه لحظه گوش هام سنگین شده. چیزی نمی شنوم. فقط صدای حسین بود که تو گوشم می پیچید. صدای همون رفیق که وقتی خودش نیست می فرسته واسه رفع مشکل رفقا.. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📎کلام شهید #شهادت فقط در جبهه‌های #جنگ نیست؛ اگر انسان برای #خدا کار کند و به یاد او باشد و بمیرد،
🍃🌺🍃🌺🍃 🌷 #شهیده_میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام #میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. 🌷بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشته‌اید، چه جوابی می‌دهید؟ من دوست دارم اسمم #زینب باشد. 🌷زینب همیشه در وسایلش مقداری #تربت_شهدا و هفت عدد #کاج نگه میداشت. 🌷یک روز وقتی برای زیارت شهدا به تکیه شهدا در اصفهان رفتیم، مرا سر قبر #زهره_بنیانیان(یکی از شهدای انقلاب) برد و گفت مامان، نگاه کن، فقط مردها شهید نمی‌شوند. زن‌ها هم شهید می‌شوند.» 🌷زینب همیشه ساعتها سر قبر زهره بنیانیان می‌نشست و قرآن می‌خواند. 🌷بعد از شهادتش متوجه شدیم که شش تا از کاج ها، از درختان مختلفی هستند که در #گلزار شهدا وجود دارد، هفتمین کاج، از همان درختی است که بالای مزار مطهر #زینب قرار دارد....🌲🍃 #شهیده_زینب_کمایی🌹 #شهید_شاخص_سال97 #سالروز_شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 📢📣اعلام مراسم استقبال، #وداع و تشییع پیکر مطهر شهید⚰ تازه تفحص شده‌ مدافع حرم #شهید_احمد_جلالی_نسب 🔅در شهر مقدس قم🔅 🗓 یکشنبه۱۳۹۸/۰۱/۲۵ مراسم #استقبال ساعت۷:۳۰ صبح حرم مطهر 🗓دوشنبه ۱۳۹۸/۰۱/۲۶ بعد از نماز جماعت مغرب، مراسم #وداع در حرم مطهر. 🗓سه‌شنبه ۱۳۹۸/۰۱/۲۷ ساعت ۱۴⏰ مراسم #تشییع از مسجد امام حسن عسکری(علیه‌السلام) واقع در چهارراه بازار به سمت حرم مطهر و #گلزار شهدای علی بن جعفر(علیه‌السلام)🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی دلم از زمونه.mp3
6.78M
🌾وقتی دلم از زمونه خسته میشه میام تو #گلزار🌷میشینم 🍂یکی یکی رد میشم از #کنارتون عکس شما رو میبینم 🌾از درد دوری شما💕 یه گوشه ای، میشینم و زار میزنم😭 🍂خسته شدم #آی_شهدا😭 از این دور و زمونه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی دلم از زمونه.mp3
6.78M
🌾وقتی دلم از زمونه خسته میشه میام تو #گلزار🌷میشینم 🍂یکی یکی رد میشم از #کنارتون عکس شما رو میبینم 🌾از درد دوری شما💕 یه گوشه ای، میشینم و زار میزنم😭 🍂خسته شدم #آی_شهدا😭 از این دور و زمونه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی دلم از زمونه.mp3
6.78M
وقتی دلمـ💔 از زمونه خسته میشه میام تو #گلزار میشینم یکی یکی رد میشم از کنارتون🌷 عکس شما رو میبینم از درد دوری شما یه گوشه ای،میشینم و زار میزنم خسته شدم #آی_شهدا😭 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از بیداری ملت
وقتی دلم از زمونه.mp3
6.78M
وقتی دلمـ💔 از زمونه خسته میشه میام تو #گلزار میشینم یکی یکی رد میشم از کنارتون🌷 عکس شما رو میبینم از درد دوری شما یه گوشه ای،میشینم و زار میزنم خسته شدم #آی_شهدا😭 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh