eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#همسر_شهید 🔸پنجشنبه 5 آذر #آخرین_شبی بود که با میثم حرف زدم. قرار بود جمعه جشن🎉 بگیریم و همه را دعو
🔹وقتی زحمات #پدر را دید تصمیم گرفت پایش کار کند. در کار کردن #رضایت صاحبکار برایش خیلی مهم بود👌 سعی می کرد حق صاحب کار ضایع نشود❌ و تلاشش را می کرد که کار را #تمام و کمال انجام دهد. 🔸از همان دوران هم عضو #بسیج دانش آموزی شد. #میثم بیشتر از سنش زحمت می کشید و خانواده را درک می کرد. در کنار صلابت مردانه اش💪 همیشه #خنده بر لب داشت😍 و همانطور که پدر را تنها نمی گذاشت کمک حال #مادر❣ هم بود. 🔹به سن تکلیف که رسید تازه به عمق #اعتقاداتش پی بردیم. ایمانش بسیار قوی بود و #غسل_جمعه را ترک نمی کرد🚫 و با روضه های حاج منصور در مسجد ارک بزرگ شد. #جمکران هم زیاد می رفت. #شهید_میثم_نجفی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💫مهدی جــــان💫 نسیــ🍃ـم جمکران به می کشد گیسوی دل❤️ را ❣اللهم عجل لولیک الفرج❣ 💖 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💐ایاک نعبد❤️ و ایاک نستعیـن 🍁یعنی #سلام_مسجد مولای آخرین! 💐ای #جمکران بگو کجاست ؟؟ آخرین امید 🍁أین الشموس الطالعه این #مه_جبین⁉️ #اللّهُمّ_عَجّلْ_لِوَلیّکَ_الفَرجْ🌸🍃 #سه_شنبه_های_جمکرانی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌾دنیـ🌍ــا #اسیر بت شده زنگ خطر⚠️ کجاست؟ 🌿آه، ای خلیل #گمشده من تبر کجاست⁉️ 🌾از آتش #گناه🔥 سیاوش عبور کن 🌿ای شهر شک گرفته از آتش #عبور_کن 🌾ای دست‌ها برای #دعا آسمان کجاست؟ 🌿ای شهر راه گمشده یِ #جمکران کجاست⁉️ #سه_شنبه_های_جمکرانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣4⃣1⃣ به یاد #شهید_ابراهیم_رشید 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالروز_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
0⃣5⃣1⃣1⃣ 🌷 🔰او یک بود و آنقدر به سوریه رفت تا به عشقش رسید💞 بسیار خستگی‌ناپذیر بود، گاهی اوقات ساعت 2 شب🌒 به خانه می آمد و ساعت سه . معمولا کسی که از ماموریت می آید، مدتی در خانه🏡 می ماند تا بگیرد؛ ولی او اینطور نبود❌ تا می آمد سریع به دنبال کار دیگری می رفت. مخصوصا برای مسابقات ضد گلوله💥 خیلی تلاش کرد. 🔰در این سال ها بارها به سوریه رفت. بهمن ماه📆 مجددا برای دفاع از حرم به سوریه اعزام شد و به خاطر فوت پدرم به خانه برگشت و پس از مراسم بلافاصله به رفت. 🔰فوق العاده استثنایی بود👌 چه در مراودات کاری چه در روابط تک بود. خیلی آرزوی شهادت🌷 داشت، به سوریه رفت که بشود، خوشحالم که به آرزویش رسید😊 خدا را شکر می کنم که لیاقت داشتم شوم. 🔰2 روز قبل از با او صحبت کردم📞 گفت به زودی که کارهایم را انجام بدهم. کار کوچکی دارم که تا 2 روز دیگر انجام می شود✅ و در این فاصله بود که به رسید🕊 🔰پنج ماهی بود که او را بودم و تماس و ارتباطی باهم نداشتیم😔 از آنجا که هر سال نورافشانی را انجام می دهیم🎆 امسال گفت این بارم است که نورافشانی می کنم، حضرت حجت، شهادتش را از امام زمان (عج) گرفت🌷 🔰و گفت که است اینجا را می کنم، گفتم: اگر قرار باشد نیایید دیگر نمی شود کار را انجام داد✘ گفت: شما خودت هستی و کار روزی زمین نمی ماند🚫 🔰 که می خواست به سوریه برود برایم بود. چه آن یک ساعتی که در مسیر بودیم🚖 و حرف هایی که بینمان رد و بدل شد و چه لحظه خداحافظی👋 همه برایم جور دیگری بود. راوی: همسرشهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📜فرازی از وصیت شهید ابراهیم رشید: 🔸در هر کاری مشغول هستید #با_دقت به آن بپردازید👌 هیچ وقت #امام‌_ز
3⃣5⃣1⃣1⃣ 🌷 💠امام زمان(عج) نامه شهادت ابراهیم را امضا کرد 🔰شهید ابراهیم رشید، ۱۰ تیرماه📆 در منطقه سوریه به شهادت رسید🕊 معراج شهدا🌷 در دوازدهمین روز تابستان، میزبان پیکر شهید مدافع حرم بود. برادرش ابوالقاسم، اسفندماه سال ۶۲ شد و در سال ۷۳ به وطن بازگشت. 🔰مادرشان از روی پسرش، قاسم را شناخت، همان جورابی که یازده سال پیش برایش خریده بود و امروز مردی دیگر👤 از خانواده رشید می‌شود. ابراهیم که از پنج سال پیش چشمانش👁 را از دست داده است، زمانی که پسرش را شنید، گفت: "انالله و انا الیه راجعون" و مادرش در ادامه می‌گفت: که شهید🌷 گریه ندارد❌ و باید خوشحال باشیم. 🔰ابراهیم از اهالی صرم از بخش کهک (نزدیک ) است. او زاده کوچه‌ای🏘 بود که هر خانواده‌اش یک شهید🌷 دارد که می‌توان به شهدایی همچون 🔅احمد گلی، 🔅علی فصیح‌خواه، 🔅نقی، 🔅باقر و 🔅رضا نصراللهی، 🔅احمد رضوان‌لو و 🔅محمد حاج احمدی اشاره کرد. 🔰خانواده رشید ۹ پسر و یک دارد که دو پسر👥 این خانواده قاسم (شهید دفاع مقدس) و (شهید مدافع حرم) شهید شده🕊 و دو پسر دیگر این خانواده هستند. 🔰در خلال مداحی‌ها🎤 و پس از وداع خصوصی، پیکر شهید ابراهیم رشید⚰ را به میان جمع می‌آورند. به هنگام شهادت روی لباسی👕 که او پوشیده بود، نام حک شده است. پیکر را که آوردند، پس از اتمام مداحی، رویش را بازکردند تا حاضران هم با شهید رشید داشته باشد و در این لحظه متوجه کبودی گوشه چشمش و پهلوهای💔 زخمی‌اش شدیم. در تمام لحظات مراسم شهید ابراهیم رشید، روضه زهرا(س) خوانده شد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#سه_شنبه است و حال و هوای #جمکران دلمـ❤️ #آرامش می خواهد از آخر که نگاه کنید یعنی ... دلم #شما_را می خواهد 😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌼🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#سه_شنبه_های_جمکرانی 🌺دلم آشفتــه و غم💔 بی امان است 🌾که غم ازدوری #صاحب_زمان است 🌺سه شنبه شور و حالم💓 فرق دارد 🌾دلم مهمان صحن #جمکران است #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🌼 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#سه_شنبه_های_جمکرانی من هر زمان که حال وهواے تومےڪنم پرمےدهم کبوترِ دل🕊 رابه #جمکران ازڪثرتِ گناه خودم #توبـہ مےڪنم شاید #دعـاے من برود رو بہ آسمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#سه_شنبه_های_جمکرانی💔 🍃 #سه_شنبه شدُ پَرزدم سوی تو 🌺شدَم سائل ديدن #روی_تو 🍃بہ اِذن چهارده نور پاڪ💫 جهان 🌺شدم جان نثار #امام_زمان (عج) دوباره سه شنبه و دلتنگ #جمکران شدم💔😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💐 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌾 #سه_شنبه های ما گِره خورده ست با #جمکران😢 🌾کاش! #انتظار این روزها جورِ دیگری رقم می خورد و دردِ #بی_شما بودن💕 مداوا میشد 🌾اصلاً کاش همه این کاش ها تمام بشود #حضرتِ_موعود دلـ💔ـتنگ شما😔 #سه_شنبه_های_جمکرانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🌼سه شنبه هاے ما گِره خورده ست با #جمکران و «دعای توسل» با جاده ے «تهران-قُم» و طعم سوهانِ شیرینش 🌾کاش طعمِ بی مزه ی روزهای #بی_تو بودن، با خوردن سوهان شیرین میشد😔 🌾کاش #انتظار این روزها، جورِ دیگری رقم میخورد و دردِ بی شما👤 بودن مداوا میشد. 🌾کاش قلبهایمان♥️ در می یافت که با شما بودن، دست کِشیدن از #همه میخواهد. 🌾اصلاً کاش ‌همه این «کاش»ها #تمام_بشود 🌼آقا جان... #سه_شنبه است و هوای مهربانےات بغض😢 راهِ نفس کشیدنم را گرفته به بدحالی این روزهای #مادرت برای #بدحالی ام دعا کن🙏 🔹در افق #آرزوهایم تنها⚘أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج⚘را میبینم... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
(عج) 🌾سه شنبه شد و دلم هوای توکرده به عشـ♥️ـق رویت پرواز به توکرده 🌾چه میشود که عزیز فاطمه مردیم😢 🌾تمام شیعه دست دعا🤲 بلند به سوی کرده 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهیدانه🌷 🔮توی #کمدش در را با عکس شهدا📸 پر کرده‌بود و بالایشان نوشته بود: ای سر و پا، منِ بی سر و پ
2⃣8⃣2⃣1⃣🌷 🔰محمد خیلی به (ع) علاقه داشت و به من می گفت: حضرت علی اکبر خیلی غریب💔 و ناشناخته است! محمد در عین اینکه ظاهر بسیار ای داشت، در رابطه برقرار کردن با دیگران بسیار مصمم و پیشقدم تر🙂 بود. 🔰همیشه در هر محیطی وارد میشد سریعا با افراد آن جمع👥 دوست میشد وخودش را در دل آنها جا میکرد. از حرف زدن با دیگران لذت می برد. به همه کودکان👦 توجه خاصی داشت. بعد از محمد خیلی از بچه ها برایش گریه می کردند. 🔰محمد پنج سالش بود که از طرف محل کارم به رفتیم. وقتی داشتیم از اتوبوس🚌 پیاده می شدیم. محمد جلوتر رفت و افتاد توی جوی آب و سرش شکست⚡️ من هم نگران محمد بودم و هم نگران اینکه نکند محمد گریه کند😭 و حواس مردم را در حین خواندن دعای کمیل پرت کند. 🙏محمد را بردم در کنار حسینه کاشانی ها که درمانگاه بود. در تمام این مدت که را بردم و آوردم و سرش را بخیه کردند🤕 محمد گریه نمی کرد، ترسیدم، پیش خودم گفتم: چرا بچه گریه نمی کند، نکند اتفاقی برایش افتاده است‼️ 🔰رفتیم نشستیم و محمد را خواباندم در کنار خودم. محمد گفت: خوشت آمد که من گریه نکردم💪 چند سال مانده بود مکلف شود که به رفتیم. از همان جا نمازش را شروع کرد. حتی به برادر کوچکش هم نماز را یاد داد. تو مسجد🕌 امام حسن(ع) اذان و تکبیر می گفت. 🔰دوران راهنمائی که بود هیئت می رفت. این هیئت منازل اعضای هیئت برنامه داشت. شهید مصطفی احمدی روشن🌷 هم توی این هیئت بود. حتی یکبار همراه شهید احمدی روشن به منزل🏡 آمده بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃از لا به لای فصل قصه ها نسیمی می‌وزد و عاشقانه های بنده‌ ای با معبود خویش را ردیف کنار هم میچیند؛ غزلی می‌سراید ناب و شنیدنی! سر هر مصرع اللهم الرزقنا ردیف، میشود وَ «شهادت فی‌ سبیلک» قافیه! این گویای ناگفته های دل خیلی از بندگان خداست! 🍃ابراهیم هم یکی... از بین آرزومندانی که شهادت را رویا می‌پنداشتند او برگزیده شد برای نوشیدن شهد شیرین شهادت. و من با خود اندیشیدم که اگر جانبازی در راه حق رسم مردان خداست، در خانواده ابراهیم یک رسم خانوادگی ست! اینگونه که مادر خانواده خلیل وار اسماعیل هایش را به مسلخ فرستاد و از آزمون بندگی سربلند بیرون آمد. 🍃اول ابوالقاسم بعد هم ابراهیم؛ لبیک گویان پا در میدان جهاد نهادند. ابراهیم پا جای برادرش نهاد تا راهش را از سر بگیرد؛ بعد از بیست و پنج سال ابوالقاسم دیگری اینبار در تدمر میخواست متولد شود. تخریبچی از جوار سربرآورده بود تا سد ها را بشکند، از سیم خاردار های نفسش عبور کند و به معراج سفر کند. و امروز همان روزی بود که ابراهیم در آغوش تدمر به وقت سحرگاه به معراج کرد. ✨سالروز ♥️ ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۱ اسفند ۱٣۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ تیر ۱٣٩٧ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ تیر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : تدمر_دیرالزور 🥀مزار شهید : گلزار شهدای علی بن جعفر قم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَعَقْداً...♡ و ما هر روز صبح این را با شما تجدید می‌کنیم حضرتِ پدر. حواسمان به شما هست و دلگرم هستیم به نگاهتان اما ببخش مارا! مارا ببخش که دغدغه هایمان بیشتر از دغدعه برایِ شماست! 🍃از شما دم می‌زنیم و تلاش می‌کنیم برایِ ظهورتان قدمی برداریم، به یادتان هستیم و تمامِ گره‌هایمان را به یدِ حیدری‌تان سپرده ایم، اما آقا جان، شرمنده ایم که پرونده گناهانمان سنگین است و عاملِ شما😔 🍃گاهی فکر می‌کنم ، اشک‌های شماست که بر سرمان می‌بارد شاید به خود بیاییم... 🍃به شما امید داریم، به دعاهایِ نیمه‌شب، به طلبِ و به آن لحظه ای که فرزندانِ خطاکار را در پناهِ عبا امان می‌دهید🥺 🍃به یادتان هستیم و هر صبح " اللّٰهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ..." را زمزمه می‌کنیم و شما مثل همیشه، به یادمان هستید❤️ 🍃آقا بیا... به حقِ و حرمتِ دست‌های بسته میان کوچه بیا. حال خوب نیست، نفس‌ها به شماره افتاده و تنها ندای از سوی است که اکسیژن را به زمین باز می‌گرداند. 🍃ندبه های ما برای افاقه نکرد، شما بخوان تا ما بازگردیم. تا نیایی گره از کار بشر وا نشود😭 ✍نویسنده : ☆ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃آقاجانم، فدای شال سیاهت که این روزها داغ جد غریبت را سنگین تر می کند. آنقدر غرق در روزمرگی ها شده ام که با دیدن پرچم و کتیبه ها فهمیدم از راه رسیده. هر شب به وقت عهد نوکری، دست ِحال خسته ام را میگیرم و می برم . 🍃سوت و کور شدن مجلس، خودش روضه است تا اشک بریزم، هق هق کنم و زار بزنم برای غریبی که این روزها زمین و زمان هم دست به هم داده اند تا غریب تر شود. 🍃امام زمانم، غم بزرگی است تنها ماندن حسین و غم بزرگتر تنها ماندن شما میان شیعیان است. نمیدانم برای بی یار ماندن ارباب گریه کنم یا برای بی یار بودن شما که این روزها آتش به جانم می زند. 🍃نمیدانم برای بدن اربا اربا ارباب ناله کنم یا برای قلب شما که با تیر گناهان ما ،زخم خورده است و تکه تکه شده از جفای وفاداران. نمیدانم برای علم بدون گریه کنم یا برای علم شما که هنوز ۳۱۳ یار نداری که به پا خیزند و علمداری کنند. 🍃آقاجانم، روضه ها امسال عجیب دست به کار شده اند و دلها را زیر و رو می کنند. دعا کن برایمان، شاید بیدار شدیم و برای حسین زمانمان کاری کردیم. نامه های بسیاری نوشته ایم ودر چاه به امانت گذاشته ایم. از صدای شمشیرها و بی وفایی خودمان می ترسم... 🍃دلم شدن برایت را آرزو دارد. تو را به جان مادرت برای حال مضطر این روزهایم دعاکن ... ✨اللهم عجل لولیک الفرج ✍نویسنده: 📅تاریخ انتشار : ٢٢ مرداد ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃خسته ی جاده انتظارم، ساعت شنی را در دست گرفته ام و التماسش می کنم که کمی تاخیر کند در تعجیل حرکتش تا شاید عمرم قد دهد به ظهور و حسرت به دل چشم هایم را خاک پر نکند و بتوانم جمال زیبای یوسف زمان را ببینم. 🍃پاهایم ذق ذق می کند از التهاب راههای به رفته ام. در دل آرزو می کنم کاش میشد حال قدم بگذارم در صحن تا التیام زخم های پایم باشد. 🍃دلم شکسته و ترک هایش آنقدر زیاد است که خودم را هزار بار غرق در می بینم و هزار بار خجالت می کشم از جمعه ای که شاید ندای اهل دلی سبب ظهور شود و من سربار چگونه چشم در چشم امام غریبم از یار بودنم بگویم.... 🍃نمازهایم با طلوع و غروب آفتاب دست به یکی کرده اند و بساط پهن کرده و من در کمای غفلت فرو رفته و فقط نظاره گر روزهایی هستم که بدون ولی به زور می گذرد. خسته ام از روزگار بدون ، از خود گمشده ام، از دنیا و آدم هایش... 🍃آقاجان، اینجا یک خطاکار سراپا پشیمان منتظر شماست...می شود بیایی و از گرداب گناه نجاتم دهی؟😔 🍃آقا برای تو نه! برای خودم بد است هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا من گم شدم؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا💔 ♡اللهم عجل لولیک الفرج♡ ✍نویسنده : ☆ 📅تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃ای بابای خوش آمدی😍 . 🍃ای زمینیان، چشمانتان روشن باد یازدهمین آفتاب روشنایی بخش آمده🥰 . 🍃آمده تا کوچه پس کوچه های شهر دنیا را با بارش بپوشاند. آمده، شهر زندانی شده به را از قفس آزاد کند❤️ . 🍃میبینید امروز چه سرمست است ، عطر وجود تو به اوج مستی و هوشیاریش رسانیده. گویا امروز به یُمن قدوم مبارک شما به پوست خود نمیگنجد. آری، چه خجسته روزیست امروز🤗 . 🍃ای از پدر و از مادر رئوفتر، آمدنت مبارک عالم هستی باشد☺️ . ✍️نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز ولادت . 📅تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۴۰۰ . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃خسته ی جاده انتظارم، ساعت شنی را در دست گرفته ام و التماسش می کنم که کمی تاخیر کند در تعجیل حرکتش تا شاید عمرم قد دهد به ظهور و حسرت به دل چشم هایم را خاک پر نکند و بتوانم جمال زیبای یوسف زمان را ببینم. 🍃پاهایم ذق ذق می کند از التهاب راههای به رفته ام. در دل آرزو می کنم کاش میشد حال قدم بگذارم در صحن تا التیام زخم های پایم باشد. 🍃دلم شکسته و ترک هایش آنقدر زیاد است که خودم را هزار بار غرق در می بینم و هزار بار خجالت می کشم از جمعه ای که شاید ندای اهل دلی سبب ظهور شود و من سربار چگونه چشم در چشم امام غریبم از یار بودنم بگویم.... 🍃نمازهایم با طلوع و غروب آفتاب دست به یکی کرده اند و بساط پهن کرده و من در کمای غفلت فرو رفته و فقط نظاره گر روزهایی هستم که بدون ولی به زور می گذرد. خسته ام از روزگار بدون ، از خود گمشده ام، از دنیا و آدم هایش... 🍃آقاجان، اینجا یک خطاکار سراپا پشیمان منتظر شماست...می شود بیایی و از گرداب گناه نجاتم دهی؟😔 🍃آقا برای تو نه! برای خودم بد است هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا من گم شدم؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا💔 ♡اللهم عجل لولیک الفرج♡ ✍نویسنده : 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَعَقْداً...♡ و ما هر روز صبح این را با شما تجدید می‌کنیم حضرتِ پدر. حواسمان به شما هست و دلگرم هستیم به نگاهتان اما ببخش مارا! مارا ببخش که دغدغه هایمان بیشتر از دغدعه برایِ شماست! 🍃از شما دم می‌زنیم و تلاش می‌کنیم برایِ ظهورتان قدمی برداریم، به یادتان هستیم و تمامِ گره‌هایمان را به یدِ حیدری‌تان سپرده ایم، اما آقا جان، شرمنده ایم که پرونده گناهانمان سنگین است و عاملِ شما😔 🍃گاهی فکر می‌کنم ، اشک‌های شماست که بر سرمان می‌بارد شاید به خود بیاییم... 🍃به شما امید داریم، به دعاهایِ نیمه‌شب، به طلبِ و به آن لحظه ای که فرزندانِ خطاکار را در پناهِ عبا امان می‌دهید🥺 🍃به یادتان هستیم و هر صبح " اللّٰهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ..." را زمزمه می‌کنیم و شما مثل همیشه، به یادمان هستید❤️ 🍃آقا بیا... به حقِ و حرمتِ دست‌های بسته میان کوچه بیا. حال خوب نیست، نفس‌ها به شماره افتاده و تنها ندای از سوی است که اکسیژن را به زمین باز می‌گرداند. 🍃ندبه های ما برای افاقه نکرد، شما بخوان تا ما بازگردیم. تا نیایی گره از کار بشر وا نشود😭 ✍نویسنده : 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃آقاجانم، فدای شال سیاهت که این روزها داغ جد غریبت را سنگین تر می کند. آنقدر غرق در روزمرگی ها شده ام که با دیدن پرچم و کتیبه ها فهمیدم که داغ محرم چه زیاد است هر شب به وقت عهد نوکری، دست ِحال خسته ام را میگیرم و می بردم هیئت 🍃سوت و کور شدن مجلس، خودش روضه است تا اشک بریزم، هق هق کنم و زار بزنم برای غریبی که این روزها زمین و زمان هم دست به هم داده اند تا غریب تر شود. 🍃امام زمانم، غم بزرگی است تنها ماندن حسین و غم بزرگتر تنها ماندن شما میان شیعیان است. نمیدانم برای بی یار ماندن ارباب گریه کنم یا برای بی یار بودن شما که این روزها آتش به جانم می زند. 🍃نمیدانم برای بدن اربا اربا ارباب ناله کنم یا برای قلب شما که با تیر گناهان ما ،زخم خورده است و تکه تکه شده از جفای وفاداران. نمیدانم برای علم بدون گریه کنم یا برای علم شما که هنوز ۳۱۳ یار نداری که به پا خیزند و علمداری کنند. 🍃آقاجانم، روضه ها امسال عجیب دست به کار شده اند و دلها را زیر و رو می کنند. دعا کن برایمان، شاید بیدار شدیم و برای حسین زمانمان کاری کردیم. نامه های بسیاری نوشته ایم ودر چاه به امانت گذاشته ایم. از صدای شمشیرها و بی وفایی خودمان می ترسم... 🍃دلم شدن برایت را آرزو دارد. تو را به جان مادرت برای حال مضطر این روزهایم دعاکن ... ✨اللهم عجل لولیک الفرج ✍نویسنده: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🤲🏴 خسته ی جاده انتظارم، ساعت شنی را در دست گرفته ام و التماسش می کنم که کمی تاخیر کند در تعجیل حرکتش تا شاید عمرم قد دهد به ظهور و حسرت به دل چشم هایم را خاک پر نکند و بتوانم جمال زیبای یوسف زمان را ببینم. 🍃پاهایم ذق ذق می کند از التهاب راههای به رفته ام. در دل آرزو می کنم کاش میشد حال قدم بگذارم در صحن تا التیام زخم های پایم باشد. 🍃دلم شکسته و ترک هایش آنقدر زیاد است که خودم را هزار بار غرق در می بینم و هزار بار خجالت می کشم از جمعه ای که شاید ندای اهل دلی سبب ظهور شود و من سربار چگونه چشم در چشم امام غریبم از یار بودنم بگویم.... 🍃نمازهایم با طلوع و غروب آفتاب دست به یکی کرده اند و بساط پهن کرده و من در کمای غفلت فرو رفته و فقط نظاره گر روزهایی هستم که بدون ولی به زور می گذرد. خسته ام از روزگار بدون ، از خود گمشده ام، از دنیا و آدم هایش... 🍃آقاجان، اینجا یک خطاکار سراپا پشیمان منتظر شماست...می شود بیایی و از گرداب گناه نجاتم دهی؟😔 🍃آقا برای تو نه! برای خودم بد است هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا من گم شدم؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا💔 ♡اللهم عجل لولیک الفرج♡ ☆جمعه_های_انتظار 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 🔸مجروح😓 که شد، به دشمن در آمد و در آنجا به شهادت رسید. او را دفن کردند و شانزده سال بعد هنگام تبادل جنازه شهداء با اجساد عراقی، جنازه محمدرضا شفیعی و دیگر شهدای دفن شده را بیرون می‌آورند تا به گروه تفحص شهداء تحویل دهند. اما جنازه محمدرضا است، سالمِ سالم. 🔹صدام گفته بود این جنازه این طور نباید تحویل داده شود. او را سه ماه زیر آفتاب سوزان☀️ می‌گذارند، اما تفاوتی نمی‌کند. روی پیکرش می‌پاشند، ولی باز هم بی تأثیر است❌ 🔸مادر شهید می‌گوید: موقع دفن ، حاج حسین کاجی به من گفت: شما می‌دانید چرا بدن او سالم است⁉️گفتم: چرا؟ گفت: راز سالم ماندن ایشان چهار چیز است: هیچ وقت ایشان ترک نمی‌شد؛ دائماً با وضو بود، هیچ وقت زیارت عاشورایش📖 ترک نمی‌شد. مداومت بر داشت. 🔹هر وقت برای (ع) گریه می‌کرد، اشک‌هایش😭 را به بدنش می‌مالید. مادرش می‌گوید: به امام زمان (عج) ارادت خاصّی داشت و هر وقت به قم می‌آمد، رفتن به را ترک نمی‌کرد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh