7⃣7⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
✍️همسر شهید
🌷ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﺸﯿﯿﻊ #ﺷﻬﺪﺍﯼ_ﻏﻮﺍﺹ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺳﺎﻋﺖﻫﺎ⌚️ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﻮﺩ😔
🌷 ﮔﻔﺖ : ﺍﻭﻝ #ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻏﻮﺍﺹ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ👌 ﻭ ﺑﻪ #ﻫﺮﺩﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻧﯿﺰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﺳﯿﺪ .
🌷ﻭﯼ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎ ﮔﻠﻮﻟﻪ💥 ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺩﺷﻤﻦ #ﺷﻬﯿﺪ ﺷﻮﻡ 😢
🌷ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮﺩ ﺍﮔﺮ ﺩﯾﺪﯼ #ﺳﺮﺑﺮﺗﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ، #ﮔﻠﻮﮔﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺱ😭 ﻭ ﺑﮕﻮ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﭙﺬﯾﺮ...🕊
#شهید_مسلم_خیزاب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
همه با هم #غدیر را جشن بگیریم ✊
بخوانید 👇
💠حرکتی ماندگار
از #شهید_محمد_بلباسی
به نقل از #برادر_شهید
⚜ایشان هر ساله به جای عید نوروز،
#عید_غدیر را جشن🎉 میگرفتند و سفره ای رنگین در کنار #خانواده پهن میکردند و از مهمانان پذیرایی🍱 میکردند.
⚜اعتقاد داشتند که عید #مسلمین عید غدیر است👌 و سرمای کینه #ضد_ولایت را با بهار ولایت🌸 پشت سر گذاشتیم...
💠 #خاطره_ای_دیگر_از_خواهرزاده_شهید
⚜ #عیدغدیر بود و همه خاله ها و دایی ها خونه پدربزرگ جمع شده بودیم...
دایی #محمد تازه نامزد کرده بود😍...
بعد از ناهار🍲 دیدم دایی و همسرشون رفتن بیرون.
⚜وقتی اومدن تو اتاق روی میز یه چیزایی میچیدن که برای ما #خواهرزاده ها خیلی جلب توجه میکرد😃..
⚜یکم که گذشت،متوجه شدیم #دایی به مناسبت عید غدیر برامون جشن گرفته🎊 وبه تک تک خواهر ها و خواهر زاده ها هدیه🎁 داده بود
واقعا #غافلگیر کننده بود..
⚜اولین باری بود که تو عید غدیر از غیر #سید عیدی🎁 میگرفتم.دایی خیلی به عید غدیر #توجه زیاد می کردند و همیشه میگفتن که #بزرگترین عید مسلمین ،عید غدیره👌..
#شهید_محمد_بلباسی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از
4_359326163803309234.mp3
10.23M
🔊 #مداحی_شور
📌از اون تعصبت میشد فهمید
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👈تقدیم به شهدای مدافع حرم به ویژه #شهید_محمد_بلباسی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
8⃣7⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
✍ به روایت #همسرشهید
🔰اردیبهشت بود که آمد. شب #لیلۀالرغائب. شبی که آرزوی دیدن مرتضی برایم مستجاب شد😍. همه فامیل و دوست و آشنا رفتیم فرودگاه🛬 استقبالش. تمام یک ماهی که بود، روز و شب مهمان داشتیم. همه میآمدند ببینند #سوریه چه خبر است.
🔰دو سه سالی که تا #شهادتش سوریه بود، مرتضی دیگر آن مرتضای سابق نبود✘. رشد وجودی و #روحیاش را با تمام وجود حس میکردم. با ما هم که بود مدام دلشـ❤️ پیش نیروهایش بود. مدام با بچههایش در تماس📞 بود.
🔰وقتی از آزادی #نبل_والزهرا میگفت به وضوح برق شادی توی چشمهایش😃 دیده میشد. چقدر ذوق میکرد وقتی میگفت: «مردم از خوشحالی و به نشانه تشکر، روی سر بچههای ما #برنج خشک میریختند😅.»
🔰کوچکترین اتفاقی کمصبرش میکرد؛ #عملیات میشد، فلان نیرویش شهید🌷 میشد، فلان منطقه #سقوط میکرد. مرتضی دیگر دلش با ما نبود🚫. هربار که میآمد، خستگی را به وضوح روی شانههایش #حس میکردم.
🔰مرتضی تا قبل از رفتنش به #سوریه، موهایش یکدست مشکی بود ولی از روزی که رفت، میدیدم #موهایش دارند سفید میشوند. شهید 🕊که شد، 13 تار مویش سفید شده بود.
🔰بین خواب و بیداری حس کردم #مرتضی روی تپهای ایستاده. داشت از سرما❄️ میلرزید و دندانهایش به هم میخورد😖. سرما به جان من هم افتاد. آنقدر سردم شده بود که از خواب پریدم🗯. بلافاصله به مرتضی پیام📲 دادم. به همان اسمی که توی گوشیام برایش انتخاب کرده بودم: #نورچشمم. جواب نداد.
🔰دلم طاقت نیاورد💔، زنگ زدم ولی باز هم جواب نداد😥. دیگر خوابم نمیبرد. جدای از سرما، #نگرانی هم بیخوابم کرده بود. دم اذان صبح بود که تماس☎️ گرفت. بی سلام و احوالپرسی گفتم: «مرتضی! چرا اینقدر لباس کم پوشیدی که #سردت بشه؟ نمیگی سرما میخوری؟»
🔰 مهربان جواب داد: «چی کار کنم #مریمجان، عملیات بود. همین یکدست لباس #نظامیام تمیز بود که پوشیدم🙂.» فهمیدم واقعا سردش بوده. مثل همیشه،قبل ازعملیات #غسل_شهادت کرده بود و با همان یکدست لباس 👕سردش شده بود.
#شهید_مرتضی_عطایی
#شهید_عرفه
#فرمانده_ایرانی_تیپ_فاطمیون
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠 #اعمال_روز_عرفه
💢 #روزعرفه از اعياد عظيمه است اگر چه به اسم عيد ناميده نشده است. آن روز، روزي است که #خداوند بندگان خويش را به عبادت📿 و طاعت خود فراخوانده و جود و احسان خود را براي ايشان گسترانيده و شيطان 👹در اين روز #خوار و حقيرتر از ديگر اوقات خواهد بود.
💢روايت شده که در روزعرفه اي #امام_سجاد(عليه السلام) صداي سائلي را شنيد که از مردم کمک مي خواست. امام به او فرمود: ♨️واي بر تو آيا در چنين روزي از #غيرخدا سوال مي کني؟ حال آن که در اين روز فضل خدا حتي شامل بچه هاي به #دنيانيامده نيز مي شود. براي اين روز اعمالي ذکر کرده اند.
🌺1- غسل.(حتی الامکان قبل از ظهر که ثواب بیشتری ذکر شده است.)
🌺2- زيارت امام حسين عليه السلام که برابر ✓هزارحج و ✓هزار عمره و ✓هزار جهاد مي باشد. اگر کسي توفيق يابد که در اين روز به #حرم امام تشرف پيدا نمايد ثوابش کمتر از کسي که در #عرفات باشد نيست🚫.
🌺3- بعد از نماز عصر پيش از خواندن دعاي روز عرفه، در زير آسمان🌤 دو رکعت #نماز به جاي آورده و نزد خداوند به گناهان 📛خود اعتراف نمايد.
👈دررکعت اول بعد از حمد، توحيد و در رکعت دوم بعد از حمد سوره کافرون بخواند.
🌺4- صلواتي از #امام_صادق( عليه السلام) روايت شده که باعث سرور اهل بيت عليهم السلام مي شود. "اللهم يا اجود من اعطي...
🌺5- خواندن دعا " #ام_داود" که در اعمال نيمه رجب ذکر گرديده است.
🌺6- تسبيح زير👇 گفته شود که ثواب آن قابل شمارش نيست.
👈سبحان الله قبل کل احد و سبحان الله بعد کل احد...
🌺7- خواندن دعايي که #امام_حسين (عليه السلام) در روز عرفه در عرفات خواندند.
👈"الحمدلله الذي ليس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع...
🌺8- خواندن زيارت #جامعه_کبيره نيز در این روز سفارش شده است
#التماس_دعای_فرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
9⃣7⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
به روایت #همرزم_شهید
🔸جواد از روز #شهادت_شاهسنایی آسمانی شد 🕊و با وجودی که جواد ارادت خاصی به شهید شاهسنایی🌷 داشت ولی زمانی که مشاهده می کرد،شهادت🕊 علی شاهسنایی غم سنگینی😔 را بر خاطر #همرزمان شهید گذاشته
🔹به بچه ها #روحیه می داد و دائم می گفت، #علی به خواسته اش رسید ولی خودش در فراق او به شدت اشک می ریخت😭
🔸هر چه فکر می کنم اگر #جواد به غیر از شهادت 🌷می رفت، در حقش جفا می شد زیرا جواد #دلباخته_ولایت بود 💞
🔹و خوب به یاد دارم جواد در #آخرین جمله ای از وصیت نامه اش📜 گفته بود : 👇
🔸چشم و گوش و دهان و حرکت و همه چیز
#فقط_سیدعلی_خامنه_ای ولا غیر 👌
#شهید_جواد_محمدی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#داستان_صبا
🔺داستان #شیعه شدن یک بانوی زرتشتی
#قسمت_5⃣
خواندن، فهمیدن، درک کردن، اسلامی دیدن، حدود 5ماه طول کشید.
عید🌸🎊۹۳ هم به خونه حاج آقای علوی نرفتم، درس می خوندم ولی غرق در اندیشه ناب 🌷شهید🌷 مطهری بودم...
همه جهان🌏 رو از نگاه ایشون می دیدم، و ایشون نگرش اسلامی و تفکر شیعی رو به من یاد دادن...
خیلی فرق هست در این دو نکته.
نگرش اسلامی حزب الله رو به وجود آورد و تفکر شیعی عاشورا🔴 و انتظار موعود✨ رو...
چنان غرق در کتابها📚 بودم که حتی با خانواده حرف نمی زدم مگر به اجبار❕
براشون عجیب بود ولی خیلی اعتراض نکردند.
این خواندن ها📖 سبب نگاه انتقادی من به جامعه شد، چیزی که بهش "جامعه اسلامی" میگویند ولی شما بخوانید "غیر اسلامی"!
من در عین اعتقاد به زرتشت که یک زرتشتی بودم و ارادت با تمام وجود به اسلام، کم کم به وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه حساس شدم؛ خطر❌ رو حس کردم، ایرادات رو حس کردم، انتقاد میکردم، صحبت و بحث...
بعد از خواندن کتاب ها📚، ناگهان به شدت دلم برای خونه باغ حاج آقای علوی تنگ شد، فوراً حاضر شدم که برم، و رفتم... بعد از مدتها همه از دیدن هم خوشحال شدیم....
جز آقای علوی که مثل همیشه به من نگاه نکرد.
بالاخره سر صحبت باز شد... و برای اولین بار من برای ساعتها از وضعیت موجود و فاصله برای رسیدن به اهداف مقدس انقلاب اسلامی برای حاج آقای علوی حرف زدم و ایشون گوش می دادند...
در آخر گفتن: "فقط می خواستم یاد بگیرید و تربیت بشید."😐
تمام ذوقم نابود شد! و چه خوب شد که آیینه چینی شکست...
خوب شد اسباب خود بینی شکست...
به این میگن استاد...
بعد از خوندن کتاب ها📚 تغییر ناگهانی رو حس کردم؛ آرام شدم، کم حرف شدم، یک صبای دیگه شدم...
یک دختر زرتشتی ولی با اخلاق اسلامی...
نو شدم... فکرم عوض شد، نگرشم عوض شد... دیگه اون دختر پر سروصدا و پرهیجان نبودم.
✔️استاد درست می گفت...
🌷شهید🌷 مطهری من رو تربیت کرد...
یادم داد و یاد گرفتم صبر کنم✅،
فکر کنم✅،
تحمل کنم✅،
علت بفهمم✅،
زود قضاوت نکنم❌،
تهمت نزنم❌،
غیبت نکنم❌..
هدف استاد این بود که من رو کم کم مسلمان کنه...
هنری که کار هر کسی نبود.
دوباره کلاسها آغاز شد، ولی حالا فرق داشت، من یک تغییر ذهنی و فکری رو گذروندم.
به کتاب خواندن📖 عادت کرده بودم.
و این سری استاد شریعتی🌹...
دو نگاه متفاوت ولی با یک هدف...
من در مقام مقایسه نیستم اما از نظر من دکتر شریعتی نگاهی نومآبانه دارد و روان تر است، اما استاد مطهری سخت و عمیق.
منظورم این است که در مورد کتب استاد مطهری باید فکر و اندیشه کرد، اما دکتر شریعتی خیر... با خواندن هم میشود فهمید.
به خانه باغ حاج آقای علوی برگشتم و چقدر سبک بال برگشتم...
استاد ✨قران می خواند و از من خواست از روی ✨قران بخوانم... و آرام آرام شروع به یاد دادن مفاهیم عبادی کرد...
چرا عبادت❓
چرا ذکر❓
چرا صحبت❓
و من واقعاً جوابی نداشتم❗️
یعنی آموزه های دینی زرتشت واقعاً پاسخ گو نبود...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh