eitaa logo
شهید صیاد شیرازی
131 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
9 فایل
👈به ڪانال#شهید_صیاد_شیرازی خوش آمدید @Shahidsayaad @esmaili422
مشاهده در ایتا
دانلود
فرزند /علم_الهدی در در به آمد. "وی از فعالیت های ضد رژیم طاغوت را آغاز کرد و بدنبال آن بارها گرفتار زندان و شکنجه شد. از جمله فعالیت های شهید پیش از پیروزی انقلاب اسلامی می توان به انفجار شهربانی کرمان، تخریب سیرک، راه اندازی و حضور فعال در تظاهرات عاشورای سال۵۳ ، فعالیت در گروه موحدین، تخریب کنسولگری عراق، ترور نماینده مجلس طاغوت و ترور مستشار آمریکایی اشاره کرد. در سال۵۳ توسط ساواک دستگیر و زندانی شد و پس از آزادی فعالیت های سیاسی خود را علیه رژیم ادامه داد. در سال۵۶ وارد دانشگاه فردوسی مشهد شد و در رشته تاریخ ثبت نام کرد و در مدت حضور در مشهد، بسیاری از کتب تاریخی اعم از فارسی و عربی را مطالعه و یادداشت برداری کرد. مقابله با افکار انحرافی در بین دانشجو و اساتید از جمله فعالیت های فرهنگی شهید علم الهدی بود، وی نقشی فعال در هماهنگی تظاهرات و اعتصابات دانشگاه داشت و تکثیر، پخش اعلامیه های حضرت امام(ره) در تظاهرات خیابانی و درگیری های دانشجویان با گارد دانشگاه و آتش زدن مرکز پلیس از دیگر فعالیت های آن مرد آسمانی بود. حضور فعال در کمیته استقبال حضرت امام(ره) به عنوان محافظ مسلح، همراهی با دانشجویان پیرو خط امام(ره) در لانه جاسوسی و افشای ماهیت مدنی نخستین استاندار خوزستان از جمله فعالیت های در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بود. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و با وجود اینکه از فرماندهان رده بالای جنگ تحمیلی در منطقه و دارای مسوولیت های مهم اجرایی بود، همچون دیگر پاسداران کار می کرد و نگهبانی می داد. وی در دی در به اتفاق عده‌ای دیگر از غیور مردان فقط با چهار قبضه سلاح «آر.پی.جی» و مقدار اندکی اسلحه در محاصره دهها تانک عراقی قرار گرفتند و تا آخرین نفس مقاومت کرد و با همراهانش به درجه رفیع و نام گرفت. حدیث دانشجویان شهید، حکایت عاشقانی است که ندای تاریخی «هل من ناصر ینصرنی؟و هل من معین یعیننی؟» آموزگار خویش در مکتب جهاد و شهادت را لبیک گفته و جام هستی را به تیرگی شرک، تباهی کفر و سیاهی ستم نیالودند. اکنون ما امروز وارثان آن دانشجویان شهیدی هستیم که در باتلاق های شلمچه، قله های کردستان، جزایر مجنون، دشت فکه، میعادگاه هویزه و طلاییه، چون شمع سوختند تا اندیشه ناب انقلاب اسلامی استمرار یابد و سنگرهای کلیدی جهان را فتح کند. به پاس تجلیل از رشادت های دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) بویژه ، ، روز « » نام گرفته است. سالروز به «،» است. همان شهدايی که با اهدای جان خود به دفاع از ایران اسلامی برخاستند تا برای همیشه تاریخ نام دانشجویان که با خود و را پاس می دارند، زنده بماند." ❥↬ @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
از حاج_حسین_بادپا : غرق در وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ بود. با اصرار من از لحظه نخست آشنایی، رفاقت و لحظه چنین روایت می کند: قبل از این که وارد جنگ و مناطق جنگی شوم از جنگ به اندازه کتاب هایی که خوانده بودم، می دانستم. آن زمان که جنگ تحمیلی علیه به پایان رسید، سه یا چهار سال داشتم و آن طور که باید جنگ را درک نکرده بودم. وی ادامه داد: چندی قبل وقتی وارد یک منطقه جنگی و از نزدیک با رزمنده ها آشنا شدم دیدم آنچه را در کتاب ها خوانده بودم با آنچه را می دیدم در همه امور صدق نمی کرد. آن روزها که با آشنا شدم یکی از بهترین روزهای زندگی من بود بعد از این که مدتی با بودم تازه فهمیدم او همان کسی است که در و در موردش خوانده بودم، در واقع همان کسی بود که دنبالش می گشتم. بعد از گذراندن چند عملیات با حضور بیشتر با شخصیت او آشنا و کم کم متوجه شخصیت متفاوت وی و که برایش می افتاد شدم و این امر موجب می شد هر روز بیش از پیش به او و بیاورم. •❥ @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
‌ * سهم از گفت: بارها اتفاق می افتاد خمپاره ای کنار به زمین اصابت و جمعی از را می کرد اما در کمال ناباوری سالم می ماند و فقط می شد. یادم می آید زمان یا ، زانو به زانوی نشسته بود و دقیق کنار به زمین خورد، به طور معمول یا باید با همان کاری را می کرد که با کرد اما آن سر و دست را قطع کرد و نفرات پشت سر او هم شدند اما عجیب این بود که برای هیچ اتفاقی نیفتاد و فقط شد. وی ادامه داد: یک بار دیگر با یکی از دوستان به نام که روحانی بود از داخل سنگر به سمت دشمن تیراندازی می کردند، دشمن سنگر را با موشک هدف قرار داد، آن روز را فراموش نمی کنم، باور داشتم که با این هجمه، ، به سرعت خودم را به بالای سنگر رساندم با کمال تعجب دیدم که غرق اما سالم نشسته است. در یکی از عملیات ها به زیر اصابت کرد آن روز خون، بدن را فرا گرفته بود بچه ها تصور کردند که در حال است و او را می گفتند، ناگهان چشم هایش را باز کرد و گفت برای چه می گویید من هنوز زنده ام! با نیم تنه در یکی از مکان هایی که در تیرس دشمن بود بالا می آمد و تیراندازی می کرد و عجیب این بود که هیچ اتفاقی برایش نمی افتاد، همه این اتفاقات موجب شده بود به پیدا کنم. @shahidsayaad   •❥ ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
‌ کدام تو را به رسانید؟ وی اظهار کرد: عید نوروز با رفتیم خدمت . رو به و گفت من نگران شما هستم که بشوید. وی گفت: یکی از که نمی شناختمش با خنده رو به من گفت این بنده خدا را نمی شناسم ولی نمیشه، این رو گفته. گفت، نه؛ اگه اون کسی که باید برایش کند، کند، می شود. به محض این که این جمله را گفت، خشکش زد رو به من گفت، حاجی چی گفت؟ جمله را تکرار کردم و گفتم گفت اگه اون کسی که باید برایش کند، ، می شود. آن شب زمانی که به خانه برگشتیم دوباره از من پرسید چی گفت؟ دوباره را تکرار کردم. بعد از آن حدود چهار یا پنج بار این را از من پرسید. بعد از مدتی رو به من گفت ؛ از غیب خبر داره. گفتم یعنی چی از غیب خبر داره؟ گفت، آخه من یه دیده بودم که این خواب را تا به حال برای کسی تعریف نکردم. پرسیدم چه خوابی؟ گفت چندی قبل خواب را که پیغام را برایم آورد و گفت تو نمی شوی دیدم. در خواب به گفتم یه کن من هم بیام پیش شما و خدا مرا به شما برسونه ولی دعا نکرد. گفتم باشه من تو بگو و گفتم منو به برسون باز هم آمین نگفت و فقط به صورتم نگاه کرد و خندید. رو به من ادامه داد: ابراهیم از کجا که گفت اگر آن کسی که باید برایت دعا کند، دعا کند، می شوی؟ بعد از این خواب به روایت فیلمی که در آیین یادبود این در کرمان پخش شد، درست کمتر از یک ماه قبل از به می رود و آنجا با و این دیدار می کند. آنجا از می خواهد برای شدنش دعا کند و در حالی که دست هایش را رو به آسمان می گیرد از خدا عاقبت بخیری را می خواهد و می کند. و این گونه اثر می کند از در حق و ماجرای شیرینی که آغازش از ، و آغاز شد. ❥↬ @shahidsayaad   ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌