eitaa logo
شهید صیاد شیرازی
131 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
9 فایل
👈به ڪانال#شهید_صیاد_شیرازی خوش آمدید @Shahidsayaad @esmaili422
مشاهده در ایتا
دانلود
شهـادت یک اتفاق نیست! باید از دنیایت برای رسیدن به محبوب گـذر کنی ... «شهید حسین معزغلامی هدیه به روح مطهر شهید     @shahidsayaad
ساعت ۱۰ صبح روز سوم خردادماه ۱۳٦۱ رزمندگان تیپ ۸ نجف از طریق شمالغربِ شهر وارد خرمشهر شدند.اولین کسی که خبر آزادسازی خرمشهر را به قرارگاه اعلام کرد. احمد کاظمی فرمانده تیپ۸ نجف بود که اعلام کرد: خداوند خرمشهر را آزاد کرد. هدیه به روح مطهر شهید     @shahidsayaad
شهید صیاد شیرازی
#خاطرات_شهید_یوسف_الهی از این #شهید خاطرات فراوانی به ثبت رسیده و در کتاب ها و مجلات مختلفی منتشر ش
« » را همه بر و بچه‌های مثل ستاره‌ای می‌دانستند که از ستاره‌های کویر است. او جوانی است که در روزهای جنگ جانشین فرمانده واحد اطلاعات لشکر خودش بود و به خاطر پاکی‌اش،به صفای باطنی دست یافته و بعضی از راز و رمزهای پیرامون خود را کشف کرده بود.. بنا بر ، ایشان را در کنار مزار به خاک سپرده‌اند. شاید این جمله را شنیده باشید که؛ را می کنند. در زمان به عنوان یکی از نیروهای زیرمجموعه فعالیت می‌کرده است. اما خاطراتی که از این نقل می‌کند و البته برای در کنار این نشان از تاثیرات عمیقی دارد که از این گرفته است. هر در می‌باشد. @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
شهید صیاد شیرازی
دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان به نیابت از شهیدان؛ #مرتضی_عطایی #سعید_بیاضی‌زاده @shahidsayaad
‌ زندگینامه فرمانده و فرمانده پایگاه >تاسیسات و به عنوان شاخص تعیین شد. به در شهر مقدس و به عنوان دومین فرزند یک خانواده هشت نفری به دنیا آمد، در همان محل تولدش تحصیلات دوره ابتدایی و متوسطه را سپری کرد و سپس در مغازه پدرش مشغول به کار شد، شغل پدر تاسیسات ساختمان بود و با وجود طاقت فرسا بودن کار مرتضی همیشه به فعالیت های فرهنگی و مذهبی هم توجه کامل داشت. در ۲۳ سالگی کرد و پس از ازدواج هم به همان شغل پدری ادامه داد تا این که توانست با پس انداز درآمد اندک خود یک واحد کوچک آپارتمانی خریداری کند و یک زندگی ساده و پاک را با عشق به و سپری کند اما با شروع شدن درگیری ها در سوریه دیگر مانند گذشته نبود و برای اعزام به سوریه به هر دری می زد و نمیخواست از کاروان جا بماند. به خاطر دشواریهایی که برای اعزام داوطلبان بسیجی به سوریه وجود داشت با هر مشقتی که بود توانست خود را در که بودند جای دهد و به سوریه برود در حالی که هنوز خانواده اش از این موضوع مطلع نشده بودند. خیلی زود توانست با نام با رزمندگان قرین شود به طوری که بسیاری از دوستان او هم اطلاع نداشتند که نیست و از خود را به این قافله رسانده است، همچنین یکی از بهترین دوستان و قبل از بود و این عزیزان خود دلیل بیشتر شدن شوق به بود. رشادت های در درگیری های ، ، ، ، و به عنوان جانشین نام او را به کلمه ای رعب آفرین برای تکفیری ها تبدیل کرده بود. در نهایت پس از رشادت های فراوان و چند بار ، سرافراز در و همزمان با در منطقه به مقام رفیع نائل آمد و به پیوست." ❥↬ @shahidsayaad   •❥ ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
گفت: به قول ، (س) همیشه بهترین چیزی که داشتند برای هدیه دادن استفاده می‌کردند، برای ما هم بهترین چیز فرزندمان بود که به تقدیم کردیم. ، نخستین استان است که داوطلبانه به صفوف در سوریه پیوست و در این راه به رسید.   در خصوص این و دوران کودکی او گفت: در روستای به دنیا آمد و دوران ابتدایی خود را در همین روستا تمام کرد؛ وی برای گذراندن دوران راهنمایی به مدرسه نمونه دولتی در انار رفت و از ۱۱ سالگی در خوابگاه بود. در مدرسه راهنمایی با روحانیونی که در مدرسه نماز می‌خواندند صحبت کرده بود و سپس به ما گفت قصد ورود به حوزه علمیه دارد و ما هم که علاقه داشتیم فرزندمان لباس پیامبر را بپوشد، قبول کردیم؛ که پس از گذراندن چند مرحله آزمون و مصاحبه، از آنجا که نمرات خوبی در مدرسه داشت و در امتحانات ورودی هم نمره قبولی کسب کرده بود، برای درس خواندن به قم رفت. پایه اول را به جای ۶ سال، در ۵ سال تمام کرد، پایه بعد را هم سه ساله خواند و درس خارج را شروع کرده بود که شد. با اشاره به خصوصیات بارز فرزندش تصریح کرد: از کودکی با اخلاق و با انضباط بود؛ کلاس چهارم ابتدایی بود که دعای توسل و زیارت عاشورا را حفظ بود و مسجد می‌رفت، واقعا دوست داشتنی و خوش اخلاق بود و هر کس که برای اولین بار با او برخورد داشت شیفته اخلاق و رفتار او می‌شد؛ سعید همیشه به خواهران و مادرش در خصوص ادامه راه  توصیه می‌کرد. سرنوشت به وی با بیان اینکه ارادت خاصی به داشت، خاطرنشان کرد: همیشه تاکید داشت باید به حرف‌های عمل کنیم چرا که ایشان هستند و باید گوش به فرمانشان باشیم؛ از آنجا که جزو نخبگان بود، یک مرتبه به رفت و از آنجا که عبای خود را نبرده بود، رهبری به او عبایی هدیه کردند؛ وقتی به خانه آمد از او خواستیم را نشان دهد که گفت من لیاقت آن عبا را نداشتم و آن را به استادم هدیه کردم. در خصوص انگیزه برای اعزام به سوریه بیان کرد: وقتی حوزه می‌رفت، راوی بود و سه سال بود که برای راهیان نور اعزام می‌شد، سفر کربلا هم زیاد می‌رفت و حتی در با رزمندگان عراقی در سامرا یک ماه جبهه بود، او همیشه از صحبت می‌کرد و وقتی از عراق برگشت با ما صحبت کرد و گفت باید بروم سوریه. وی در ادامه اظهار داشت: می‌دانستیم سوریه جایی است که احتمال وجود دارد؛ من مخالفتی نداشتم، چرا که و از بودند و خودم نیز از جنگ تحمیلی هستم؛ اما نگران بود که وقتی با مادرش حرف زد و از و سخن گفت، با دیدن اینکه قصد دارد به وظیفه خود عمل کند، راضی شدیم که به سوریه برود و امروز هم راضی هستیم. در خصوص و شنیدن این خبر گفت: یک بار به سوریه رفت و ماموریت اولش که تمام شد ماموریت دوم را هم ماند سپس '۴۵ روز به خانه برگشت؛ در این مدت چند روز خانه بود، سپس باهم به مشهد رفتیم، یک اردوی جهادی رفت و سپس برای دعای عرفه به کربلا سفر کرد؛ وقتی از کربلا برگشت گفت می‌خواهم به سوریه بروم؛ مشهد هم که بودیم در خصوص  و با زیاد صحبت می‌کرد.   •❥ @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
از دی_ماه سال ۹۵ ، هنگام اطفای حریق در و بر اثر ریزش این ساختمان به رسیدند،  این در میان خیل عظیم جمعیت تشییع و پیکر_۱۳_تن از این در (س) در جوار مزار و به خاک سپرده شد. پیکر_سه_تن از نیز برای به در شهرهای ، و منتقل و پس از به سپرده شد. ❥↬ @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
‌ کدام تو را به رسانید؟ وی اظهار کرد: عید نوروز با رفتیم خدمت . رو به و گفت من نگران شما هستم که بشوید. وی گفت: یکی از که نمی شناختمش با خنده رو به من گفت این بنده خدا را نمی شناسم ولی نمیشه، این رو گفته. گفت، نه؛ اگه اون کسی که باید برایش کند، کند، می شود. به محض این که این جمله را گفت، خشکش زد رو به من گفت، حاجی چی گفت؟ جمله را تکرار کردم و گفتم گفت اگه اون کسی که باید برایش کند، ، می شود. آن شب زمانی که به خانه برگشتیم دوباره از من پرسید چی گفت؟ دوباره را تکرار کردم. بعد از آن حدود چهار یا پنج بار این را از من پرسید. بعد از مدتی رو به من گفت ؛ از غیب خبر داره. گفتم یعنی چی از غیب خبر داره؟ گفت، آخه من یه دیده بودم که این خواب را تا به حال برای کسی تعریف نکردم. پرسیدم چه خوابی؟ گفت چندی قبل خواب را که پیغام را برایم آورد و گفت تو نمی شوی دیدم. در خواب به گفتم یه کن من هم بیام پیش شما و خدا مرا به شما برسونه ولی دعا نکرد. گفتم باشه من تو بگو و گفتم منو به برسون باز هم آمین نگفت و فقط به صورتم نگاه کرد و خندید. رو به من ادامه داد: ابراهیم از کجا که گفت اگر آن کسی که باید برایت دعا کند، دعا کند، می شوی؟ بعد از این خواب به روایت فیلمی که در آیین یادبود این در کرمان پخش شد، درست کمتر از یک ماه قبل از به می رود و آنجا با و این دیدار می کند. آنجا از می خواهد برای شدنش دعا کند و در حالی که دست هایش را رو به آسمان می گیرد از خدا عاقبت بخیری را می خواهد و می کند. و این گونه اثر می کند از در حق و ماجرای شیرینی که آغازش از ، و آغاز شد. ❥↬ @shahidsayaad   ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
از بر محمّد و آل محمّد درود فرست، را که بر سر ما منّت نهاد و از میان این همه مخلوق، ما را خلق کرد، را که از میان این همه ، ما را خاکی مقدّس به نام قرار داد. داد و را که به بنده و و عطا کرد و شکر بی‌پایان خدایی را که محبّت و را در دلم انداخت و به بنده، توفیق داد تا در خادم باشم. از تو ممنونم بی‌اندازه که در دل ما محبّت را می‌اندازند تا بیاموزیم درس مدرسه را، درسی که یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آن‌ها را سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای خود به فرامین گوش‌دهنده، تا گمراه نشوند. زیرا آنها بهترین دوست و دشمن شناس است. ‌═‌══‌═‌═‌═‌‌‌‌‌ مبارزه با آرزوی بنده بود و فقط خدا می‌داند برای این آرزو چقدر ضجّه زدم و التماس کردم ممکن است به شما طعنه بزنند، امّا اهمیّت ندهید، بنده به راهی که رفتم، یقین داشتم. از می‌خواهم که بنده را ببخشد. زیرا که برای او نبودم. به همسر عزیزم می‌گویم می‌دانم که بعد از بنده، می‌شود و شما اذیّت می‌شوید، اما یادت باشد که فرمودند: ، خدا اوست. ایمان دارم که . که ، تربیت شود. یعنی . از ، و و هرکس که حقّی گردن ما را می‌کند، را ببخشد. زیرا میدانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که داشته باشد و این که نصیب ما شده است و و بوده است. @shahidsayaad ‌═‌══‌ ‌ೋ❅❅ೋ═‌═‌═‌‌‌‌‌
قصه تمام ناشدنی است. قرن‌هاست که فدایی دارد حتی اگر تنها حرمی از آن بزرگواران باشد... «اصلاً ما !» «آیا در زمان خود به این نکته توجه داشتید که آنها از اولیاء الهی به شمار می‌روند؟ که در سوریه، عراق و در هر مکان و زمانی، شده باشد همانند این است که جلوی در (علیه‌السلام) شده است؛ چراکه اگر این نبودند، اثری از (ع) نبود.» این نقل قولی است از فرمایشات است در جمع که به تنهایی گویای منزلتی است که می‌توان برای این تصور کرد. گذری کوتاه از را روایت می‌کند.   •❥ @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
‌ 🌹صادق آهنگران تو یه تیکه از شعرش می‌خونه، شمعِ شبهای دوعیجی می‌شدیم؛ میدونید این مصرع یعنی چی؟! عراق تو منطقه دوعیجی بمبِ فسفری مینداخت. فسفر وقتی با اکسیژن هوا ترکیب بشه شعله‌ور میشه، رزمنده ها که زیر این بمب ها گیر میکردن، فسفر به تن‌شون می‌چسبید، و با هیچ وسیله ای دیگه خاموش نمیشد و اونا می‌سوختن و می‌سوختن و می‌سوختن... و صبح، باد خاکستر هاشون رو می‌برد... به خدا قسم که ما خیلی مدیونیم! چه خون هایی ریخته شد تا ماها شاید بیدار بشیم، تا شاید بیایم پایِ کار.. @shahidsayaad
🔴فرمانده‌ای که ظرف مےشستـــــــ ✍️ صدای شُرشُر آب ساعت ۲ نیمه‌شب می‌اومد و چند نفری که بیدار بودن، رفتن ببینن کی پای تانکر نشسته. اون وسط کسی فکر نمی‌کرد خودِ فرمانده وسط ظرف‌های رزمنده‌ها نشسته باشه و مشغول شستن باشه! هدیه به روح مطهر شهید       @shahidsayaad
  ما این بود ڪه ، اين قدرت طلبی‌ها ، رياڪاری‌ها و خود خواهی ‌ها بايد محڪوم شود ؛ رسول الله(ص) باشد ، نہ اسلام معاويہ و اسلام نمائی ... 🌷 🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @shahidsayaad