eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 شهید حاج قاسم سلیمانی: همه‌ی ما خصوصاً در بستر این انقلاب و در همه‌ی حوادثی که در طول این نزدیک به چهل سال انقلاب اتفاق افتاده، همه‌ی پیروزی‌ها و توانمندی‌ها و موفقیت‌هایمان را مدیون سرور و سالار شهیدان حسین ابن علی (علیه السلام) و خط او و راه او و یاران او و فرزندان او و ائمه‌ی از نسل او بوده و هستیم و تا آخر خواهیم بود. 🌹به مناسبت ولادت امام حسین (علیه السلام) و روز پاسدار🌹 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🌹 (انس) گويد: نزد امام حسين عليه السلام بودم كه كنيزى وارد شد و يك دسته گل به ایشان تقديم كرد. امام به او فرمود: تو را به خاطر خدا آزاد كردم. انس گويد: من گفتم: او يك دسته گل كه بهایی ندارد براى تو آورد، آنگاه تو او را آزاد میكنى؟!!! امام عليه السلام فرمود: خداوند اين گونه ما را ادب كرده و در قرآن فرموده است : «و إذا حيّيتم بتحية فحيّوا بأحسن منها أو ردّوها»(نساء آیه۸۶). يعنى : هر گاه مورد تحيتى قرار گرفتيد بهتر از آن تحيت كنيد يا همان گونه پاسخ گوييد. و بهتر از اين تحيتى كه او به من داشت، آزادى او ميباشد. 📙تحف‌العقول،بخش مربوط به امام حسین ... 💞 @aah3noghte💞
💔 الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ...که حسین را آفرید.
هدایت شده از شهید شو 🌷
💔 ✅صلوات هنگام ظهر روزهای ماه شعبان و شب نیمه شعبان . ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ✍امام صادق عليه السلام : هر كس در هر روز صد مرتبه لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه ِ بگويد، خداوند هفتاد نوع بلا را از او دفع مى كند، كه كوچكترين آن غم و اندوه است. 📘ثواب الأعمال، ص۱۶۲ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🖊 امام صادق ؏ ؛ هر بنده اے ڪه هر روز ۷ مرتبہ این دعا را بگوید ، جهنم گوید خدایا او را از من پناه ده 📚 امالی شیخ صدوق ۹۸ ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
narimani-milad emam hosein-128.mp3
20.78M
💔 خودمونیم‌عجب‌ڪرببلایی...😍❤️ عجب‌صحن‌و‌سرایی‌دارے..!😍👏 علیه‌السلام و روز پاسدار مبارک!🎊🎉 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ما دلمونو گره زدیم به بند پوتینای شما... علیه السلام ... 💞 @aah3noghte💞
‌‌‌ +‌جز ڪیست ڪه در سایہ‌ے مِهرش برویم رحمتِ اوست ڪه هر لحظہ من و توست...♥️🌱
💔 مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
`💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت163 پیرزن گری
``💔 📕 رمان امنیتی ⛔️ ✍️ به قلم: دختر جواب نمی‌دهد و فقط با حالتی التماس‌آمیز نگاهم می‌کند. فکری از ذهنم می‌گذرد که شاید دختر به دلیلی غیر از برخورد خمپاره، از خانه گریخته باشد.😏 شاید آن زن‌ مادرش نباشد و شاید...😱 دختر را دوباره از زمین بلند می‌کنم و به حامد می‌گویم: برو ازشون بپرس نسبتشون با این دختر چیه؟ و خودم، دختر را داخل آمبولانس می‌نشانم. مطهره کنار دختر نشسته است و سر دختر را نوازش می‌کند. بعد نگاهش را با شوق می‌چرخاند به سمت من و می‌گوید: - ببینش عباس! مثل فرشته‌هاست! راست می‌گوید؛ اگر دخترک فقط کمی تر و تمیزتر بشود، زیبایی‌اش بیشتر به چشم می‌آید. اما حالا، جنگ و داعش سایه‌ای از بدبختی و تیرگی بر صورتش انداخته‌اند. دوباره این آرزو مانند ستاره دنباله‌دار از سرم می‌گذرد که: کاش مطهره زنده بود و ما هم یک دختر داشتیم...😔 برای این که از این فکرها بیرون بیایم، سعی می‌کنم با پرسیدن سوال زبان دخترک را باز کنم: کم عمرک روحی؟(چند سالته عزیزم؟) دختر فقط نگاهم می‌کند. هرچه از اسم و رسم و پدر و مادرش می‌پرسم، فقط با سکوت پاسخ می‌دهد. برای این که بیشتر احساس راحتی کند، دستم را به سمتش دراز می‌کنم و می‌گویم: اسمی حیدر. بدیت ان تکون صدیقی؟(اسم من حیدره. می‌خوای با هم دوست بشیم؟) سرش را تکان می‌دهد. می‌گویم: انا مو بعرف اسمک. شو اسمک؟(من اسمتو نمی‌دونم. اسمت چیه؟) و باز هم سکوت. هنوز راه دیگری به ذهنم نرسیده است که حامد صدایم می‌زند: - بیا! کارت دارم! می‌گذارم دختر همانجا بنشیند و می‌گویم: انا قادم.(الان میام.) حامد بازویم را می‌گیرد و می‌کشاند داخل حیاط خانه. چهره‌اش بهم ریخته است. می‌گویم: چی شد؟ چیزی فهمیدی؟ عصبی سر تکان می‌دهد و زیر لب می‌گوید: ای کاش نمی‌فهمیدم. احتمالات و حدس‌های مختلف به ذهنم هجوم می‌آورند. حامد می‌گوید: اسم دختره سلماست. یاد حرف مطهره می‌افتم که گفت «مثل فرشته‌هاست...». سلما هم نام یک است. حامد ادامه می‌دهد: این پیرزنه و دختره هم هیچ نسبتی با این بچه ندارن. این پیرزنه با پسر و عروسش از لیبی اومدن این‌جا، چون پسرش عضو داعشه. الان نمی‌دونن کجاست. مامان سلما، اصالتاً لبنانی بوده و ساکن یکی از کشورای اروپایی؛ درست بهم نگفت کدوم. اونم به هوای جهاد اومده بوده سوریه و این‌جا، با یکی ازدواج کرده. بعدم برای این که تنها نباشه، اومده با این پیرزنه زندگی کنه. تا این‌جای ماجرا که چیز عجیبی نیست. اتفاقاً رفتار دخترک هم قابل توجیه است؛ این که چرا سمت زن‌ها نرفت و به من چسبید. احتمالاً رفتار خوبی با او نداشته‌اند. حامد دستی به صورتش می‌کشد؛ کلافه است. می‌گوید: قبل از این که شهر رو بگیریم، مامانِ سلما همش به شوهرش اصرار می‌کرده که از اینجا برن و فرار کنن. مثل این که خسته شده بوده. تا این که چند روز پیش، شوهرش عصبانی شده و... دوباره دست به صورتش می‌کشد. ترجیح می‌دهم ذهنم را خالی از هر حدس وحشتناکی نگه دارم. حامد با انزجار و خشم می‌گوید: سرِ زنش رو همین‌جا جلوی چشم بچه بُرید! و با دست به باغچه خشکیده خانه اشاره می‌کند. با هضم کلمه به کلمه حامد، حالت تهوع می‌گیرم. سر مادر را جلوی چشم دخترش...😟 دلم در هم تاب می‌خورد. اولین بار نیست که قساوت و وحشی‌گری داعش را دیده و شنیده‌ام؛ اما این یکی واقعاً غیرقابل تصور است. سر زن خودش را جلوی بچه خودش بریده؟ این‌ها چه حیوان‌هایی هستند که به خودشان هم رحم نمی‌کنند؟😓 ... ... 💞 @aah3noghte💞` لینک قسمت اول https://eitaa.com/aah3noghte/30730
4_5974275658782608345.mp3
11.86M
۱ هیچ کدام از پوچی‌ها ، بی‌هدفی‌ها ، سردرگمی‌ها ، آشفتگی‌ها ، درگیری‌ها ، غصه‌ها ، اضطراب‌ها ، حسادت‌ها و... در یک کلام : تمام آنچه برایمان ناخوشایند است و آزارمان می‌دهد ؛ تقصیــــرِ ما نیست ❗️ بخاطرِ حقیقتی‌ هست که ؛ ۱ ـ یا یادمان ندادند! ۲ـ یا آنقدر کمرنگ به آن پرداختند که کسی ندید و یادش نماند! ← کدام حقیقت ؟ ... 💞 @aah3noghte💞 ...
شهید شو 🌷
💔 یکی دوباری گفتم برای خرید جهاز همراهمان نمی آیی؟ گفت: اگر راحتی من را میخواهی، بگذار من بازار نی
💔 برای عروسی نگذاشتیم کسی موسیقی بگذارد، مولودی داشتیم. موقع خداحافظی برخی اطرافیان نق می‌زدند که مراسم بود به جای . 😏 ولی مهم نبود❌ مهم برایمان بود که شاید ان شب از ما راضی باشد❣ راوی همسر قسمتی‌ازکتاب‌ با اندکی تغییر ... 💞 @aah3noghte💞
میشه یه صلوات برای فرج اقا صاحب الزمان بفرستید🙂
💔 ‏آقا امام سجاد فرمودن مقام عباس، رشک همه‌ی شهداست! أمالی صدوق، ۱، ۴۶۲ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ‏پیش از صدای خروسان ‏باور‌ کردم ‏که پلک‌های تو ‏کتابِ صبح را گشود. ‏ - بیژن الهی؛ ... 💞 @aah3noghte💞