🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
🕊
#لات_های_بهشتی
#مهمان_حضرت_زهرا (س)۲
چند سال بعد که #تبادل_اسرا صورت گرفت، خانواده کریمی هم منتظر برگشت مسافر بےنشان خود بودند اما... خبری نشد😔
پسر بزرگ قربانعلی مےگفت:
"بیشتر از همه خواهر کوچکم که در زمان پدر، کودک خردسال بود همیشه گریه مےکرد و بهانه پدر را مےگرفت...😔😭😔
من زیاد خواب پدرم را مےدیدم اما یک شب #خواب_عجیبی دیدم...😳
پدرم در خواب به من گفتند:
(من #نمےخواستم برگردم!!!😔
ما در شیاری در منطقه چیلات بودیم و
هر روز #غروب، مادرمان #حضرت_زهرا(س) به دیدن ما مےآمد...😔
پدرم در ادامه گفتند:
"حضرت زهرا (س) وقتی به داخل شیار مےآمدند، همه ما را به #نام صدا مےکردند و جویای احوال ما مےشدند...
حتی #چادر ایشان به #استخوان های ما کشیده مےشد"....☺️
پدرم گفتند:
"حضرت صدیقه (س) به من فرمودند ( #شمابایدبرگردی!!!
دختر کوچک شما چند روز است خدا را به حق #پهلوی_شکسته من قسمـ مےدهد....)😔
صبح از خواهر کوچکم در مورد توسل او سوال کردم البته چیزی از خوابم نگفتم.
او هم گفت:
"چند شب است قبل از خواب، زیارت عاشورا مےخوانم و خدا را به حق پهلوی شکسته مادر سادات قسم مےدهم...
#از_خدا_فقط_برگشتن_بابا_را_مےخوام"😭😔😭
چـند روز بعد دوستان #تفحص تماس گرفتند و خبر بازگشت پیکر پدرم را دادند...
پدرم ،#سـر در بدن نداشت
و استخوان جمجمه ای اطراف پیکرش نبود
و پیکرش در یک شیار پیدا شده بود....
#پایان_داستان_مهمان_حضرت_زهرا (س)
#نسئل_الله_منازل_الشهدا
#اختصاصی_کانال_آھ3نقطه
💕 @aah3noghte💕
#ڪپے📛
💔
در روز تبـادل پیڪر شہدا ؛ یڪی از شہدایی ڪه عـراقیهـا ڪشف ڪرده بودند، هـویتش معلـوم نبـود.
سـردار بـاقرزاده پـرسید :
از ڪجا میگـویید این شہید ایرانی است؟
ژنـرال بعثی گـفت:
همـراه این شہید پـارچه قرمزرنگـی بود ڪه روی آن نوشتہ شده «یــا حسیـــن شہــید».
از ایـن پـارچہ مشخص شد ڪه ایرانی است...!
شادی روح شهدا صلوات #سلامتی_امام_زمان_عج_صلوات
#سربندیاحسین❤️
#تفحص
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
💔
#ادمین_ننوشتـــــ
دل نوشته ای با شهدا
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
#اولین کوچه به نام #شهید_همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
#دومین کوچه #شهیدعبدالحسین_برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به #سومین کوچه رسیدم!
#شهید_محمدحسین_علم_الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
.
به #چهارمین کوچه!
#شهیدعبدالحمید_دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
به #پنجمین کوچه و #شهیدمصطفی_چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
#ششمین کوچه و #شهید_عباس_بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
.
#هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
#شهید_ابراهیم_هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
.
#هشتمین کوچه؛
رسیدم به #شهید_محمودوند...
انگار #شهید_پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا
گاهی،نگاهی...
#شهادت_روزےمون
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
برای ما « ڪـربلا »
بیش از آن که یک شهر باشد
یک افق است که آن را
به تعداد شهدایمان فتح کردہایم
|شهیدسیدمرتضیآوینی|
#تفحص
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
یکی از باورهایش این بود که...
خیلی از مشکلات ما با حضور و قدم #شهدا حل می شود.
وقتی پای شهدا می آمد وسط
از همه چیزش می زد تا برایشان بدَوَد.
#شهید_جواد_محمدی
📚 #بی_برادر ، ص۵۷
#شهادت
#تشییع
#تفحص
#رفیق_مثل_جواد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
برای من هیچ کسی مثل #جواد نمی شود. توی همه چیز پای هم بودیم: هیئت،جنوب، تاب خوری، مسافرت و ...
این طور هم نبود که بنشینیم و از قبل برنامه بریزیم.
فقط می گفتم جواد برویم؟
می گفت... برویم....
#شهید_جواد_محمدی
📚 #بی_برادر ، ص۶۳
#شهادت
#تشییع
#تفحص
#رفیق_مثل_جواد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
نمی دانم جواد چطوری می توانست از همان سوریه، درچه و رفقایش را رصد کند؟!!!🤔😁
از #سوریه زنگ می زد و بد و بیراه می گفت که ...
چرا فلان جا فلان کار را کردی؟🤨
الان بگو کجایی؟🧐
....
از آن طرف دنیا هم مشکلات و مسائل ما را حل می کرد....👌
همنام #جوادِ امام رضا جان!
حالا تو از بهشت
و ما در این سرای دلتنگی
با کلی مشکلات
از آن جا با یک نگاه، مشکلاتمونو حل کن🙏
#شهید_جواد_محمدی
📚 #بی_برادر
#شهادت
#تشییع
#تفحص
#رفیق_مثل_جواد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#کرامات_حضرت_ولی_عصر_عج
کم کم آثار #خستگی و یأس در چهره تک تک بچه های گروه #تفحص نمایان شد و دیگر با اینکه خیلی #زحمت کشیده بودیم #مایوس شدیم و اتفاقا نکته جالب اینکه آن روز، روز #ولادت باسعادت قطب عالم امکان #حضرت_بقیة_الله_اعظم(عج) بود در حالی که #ناامید شده بودیم از
#امام_زمان_علیه_السّلام کمک خواستیم و به ایشان #توسل کردیم.
نزدیک #ظهر بود، در قسمتی از آن بیابان خشک و برهوت #شقایقی نظرم را جلب کرد.
برایم جالب بود، رفتم که #شقایق را از ریشه در آورم متوجه چیزی در زیر #خاک شدم، #خاک ها را کنار زدم، دیدم ریشه #شقایق از #جمجمه یک #شهید روییده است😭
#نکته جالب اینکه بعد از تحقیقات #شناسایی هویت #شهید مذکور، معلوم شد که نام این #شهید بزرگوار
#مهدی_منتظر_القائم بوده است.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
📹 ببینید | وصیت تکان دهنده #شهید تازه #تفحص شده
♨️ نخبهای که از بورسیه آلمان به سوریه رسید!!
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
خوش اخلاقی و مهربانی عباس زبانزد همه بود و این ویژگی اش همه را شیفته او می کرد و این همگان نه تنها برادران هموطن که عراقی ها نیز بودند.
او برای آنکه بتواند عراقی ها را راضی کند تا برای #تفحص شهدا به خوبی با آنها همکاری کنند هر کاری که از دستش بر می آمد انجام می داد؛
از گرفتن هدیه تا خرید آبمیوه و سیگار و همین رفتارش، کارها را به خوبی راه می انداخت.
عباس که شهید شد نه تنها دوستان و آشنایان و فامیل که عراقی ها را نیز در غم فرو برد تا جایی که پول هایشان را روی هم گذاشته و برای عباس مراسم ختم گرفتند. 🥀
#شهید_عباس_صابری که در پنجم خرداد سال 75 در کانال والمری به هنگام تفحص شهدا به شهادت رسید.
راوی: مادر
#معجزه
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"