eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته👌 فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تابه‌چشمشون‌بیاییم خریدنےبشیم اصل مطالب، سنجاق شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر در عکسها☝ 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت۸ تو تموم سایت های مذهبی دنبال یه راهی برای خودسازی بودم اما هیچی تو این سایتها پیدا نمیشد. آرزو به دلم مونده بود یه نفر، فقط یه نفر با من خوب صحبت کنه و درکم کنه..اما نبود. اکثرا ادبیاتشون قلمبه سلمبه بود و منو درک نمیکردن... همش حس میکردم این نگاه بالا به پایین اگه نبود الان خیلی میتونستم از این آدما کمک بگیرم اما از بس مذهبی شدید بودن که کلا میترسیدم بگم دارم چکار میکنم!!! حس میکردم تکم و کسی مثل من غرق گناه و بد بختی و مشکلات نیست. همش آرزو میکردم یه سایت یا یه جایی رو پیدا کنم که امید بدن...انگیزه بدن...با هم خوب حرف بزنن...قضاوت نکنن... کمک کنن... نگاه بالت به پایین نباشه ... بتونم دردمو بگم...اما نبود... هیشکی نبود منو درک کنه. تو یه سایتی مشکلمو گفتم مدیرش سریع باهام دعوا گرفت که "داری نظرات سایتمونو خراب میکنی. نظر نده!" درونم پر از آلودگی بود... نمیدونستم باید چکار کنم تنها کاری که بلد بودم این بود که نماز بخونم اما بعد نماز میشستم پای فیلم های... تا اینکه یه دوره برداشتم و به خودم قول دادم دیگه نلغزم اونجا بود که به خودم گفتم ... میخوام به همه ثابت کنم ! میخوام سایتم بزرگترین سایت مذهبی ایران بشه و انقدر تو سایتم اطلاعات مفید میدم که دیگه کسی مثل رضای گذشته نخواد برای آدم شدن دنبال هزار تا سایت بره. حرفای هیچکس روم نفوذ نداشت چون همینایی که از خدا میگفتن اصلا از حرفاشون آرامش نمیگرفتم. به خودم قول دادم به و انقدر کتاب بخونم و سخنرانی گوش بدم و انقدر خودمو بسازم که چند سال بعد هیشکی باورش نشه رضا این بود وضعیتش. اولین موفقیتم آبان سال ۱۳۹۳ بود. تونستم چهل روز پاک باشم.😌 اینم پستش?? https://dadashreza.com/experience-my-forty-days-of-repentance/ همه چی بعد از آبان سال ۱۳۹۳ تغییر کرد. یهو حس کردم دستام خودش برای خودش میره... همش یه صدایی در گوشم باهام حرف میزد و بهم میگفت چکار کنم. این صدا تا همین الان باهامه و همیشه هم صداش برام قویتر شده... اخه خیلی به صداش گوش میکردم و میدم.درسته پاهام میلغزید اما هر بار روزای پاکیم بیشتر میشد.. تفاوتی که من با تموم اعضای سایتم داشتم این بود که من با اینکه وضعم از همه بدتر بود اما چون درس میگرفتم و بلند میشدم یهویی از اکثرشون جلو میزدم و روزای پاکیم بیشتر میشد. مثلا اعضای سایتم کلی موفقیت کسب میکردن ولی میخوردن زمین ولی من دیگه از اون نقطه قبلیم زمین نمیخوردم. هر چقد جلوتر میرفتم انگاری از درون قوی تر میشدم. دی ماه سال ۱۳۹۳ پست های سایتم بازدید زیادی میخورد. همه براشون جالب بود که بفهمن این رضا داره دقیقا چکار میکنه که انقدر انگیزه داره.؟؟ تا اینکه از بس کردم و از خدا کمک میخواستم و تلاش میکردم یهو حرفام مدلش تغییر کرد. خیلی این نکته مهم و جالبه...خیلی... حرف که میزدم همه میگفتن رضا؟ تو چرا این مدلی حرف میزنی ... هزار تا آدم هستن که از خدا و پاکی حرف میزنن اما تو با اینکه اصلا تخصصی تو مسائل دینی نداری اما حرف که میزنی نمیدونیم چرا حرفات به دل میشینه و راهکارات عملی تره. بچه ها راست میگفتن... میدونی چرا؟ چون خیلی به دونسته هام میکردم. از بس گناه کرده بودم و تلاش برای ترک گناه میکردم مدام تجربه کسب میکردم و دیگه قشنگ میتونستم راهکار بدم... وقتی کسی باهام حرف میزد انگاری یه حس شهود داشتم و میتونستم بفهمم کجای زندگیش ضعف داره... قشنگ میدونستم فلان کار فلان نتیجه رو میده.. دقیقا بهمن ماه سال ۱۳۹۳ بود که شبا تا صبح با خدا حرف میزدم و میگفتم خدایا غلط کردم.پی به اشتباهم بردم. بهم یه فرصت بده قول میدم جبران کنم. خیلی پشیمون بودم.همش گذشته رو مرور میکردم و میگفتم ای رضای فلان فلان شده ...چرا این کارارو کردی...و میشستم کلی خودمو سرزنش میکردم... حس میکردم دارم آتیش میگیرم... تشنه بودم... خیلی تشنم بود... خدارو میخواستم... معنویاتو میخواستم. پاکی رو کامل میخواستم... انقدر تشنه بودم که تا میدیدم کسی از خدا میگه به هیچی جز حرف اون دقت نمیکردم. شده بودم آهن ربا... هر چیزی که درمورد پاکی بود رو به سمت خودم میکشیدم. این تموم ماجراهای سال ۱۳۹۳ من بود... ... دستنوشته های 💕 @aah3noghte💕
💔 شهدا وسط عملیات، رو تمرین کردند و ما الان معبریم در یک پیچ مهـــم تاریخی ! هر کس از (س) طلب کمک کنه؛ خانــــم دستش رو خواهد گرفت ! وسط این همه و شبهه و حرف و حدیث نباید کُپـی کنیم درست کنید ؛ سیل و طوفانے که اومده همه رو میبره ! مگر اینکه به کسی نظر کنه. وسط معبر کم نیاورند و اقتدا به کردند ! راست گفتند به دوستت داریم❤️ و عمل کردند به حرفشون نکنه ما کم بیاریم تو ! حرف و سر و صدا نمیخرن ! میخـــــــــرن ! ... 💕 @aah3noghte💕
💔 #چله_ی_شھدایی #شهیدعلی_حیدری هنرمندی که در انواع هنرها از جمله طراحی چهره و خط مهارت داشت و هنرش را خرج شهدا و کارهای فرهنگی می‌کرد. جالب اینکه قبل از طراحی چهره نورانی هر شهید ساعتها به تصویر خیره می‌شد و با شهید مراوده داشت😍 ملاقات با شهدا و دیدن باطن افراد، حقایقی است که خیلی از دوستان، در مورد علی تایید می‌کنند. علی با نام و روضه ارباب منقلب و بیهوش می‌شد؛ راز این احوالات را تنها به یکی از دوستانش گفته بود که: وقتی در هیئت آقا را می‌بینم دیگر تحمل خودم را از دست می‌دهم. ظرف من آنقدر بزرگ نیست که تحمل داشته باشم...😭 راز بوی #عطر_عجیبی شهید هم در وصیت نامه اش روشن می‌شود که نوشته است: «من خیلی کمتر عطر خریده‌ام زیرا هر وقت بوی عطر می‌خواستم از ته دل می‌گفتم #حسین_جان، آن وقت فضا پرعطر می‌شد...» بخشی از وصیت نامه شهید: «برادران مسجد چیزهایی را که می‌نویسم #عمل کنید. ١- دعاها را زیاد بخوانید و هر چه باشکوه‌تر برگزار شود. ٢-در نماز جماعت حتماً شرکت کنید. ٣-برای مقابله با شیطان دوشنبه و پنجشنبه روزه بگیرید. ۴-نماز شب را حتما بخوانید ۵-یک مربی برای خود جهت مسیر الی‌الله انتخاب کنید. ۶-بدان که به شرطی قبول می‌شوی که به چیزهایی که می‌شنوی #عمل کنی. ٧-آنقدر حرف بزنید که می‌توانید عمل کنید» این شهید بزرگوار در عملیات بدر در 22 اسفند 63 شربت شهادت نوشید.💔 مزار مطهرش: بهشت زهرای تهران، قطعه 27-ردیف136-شماره10 #نسئل_الله_منازل_الشھداء #آھ_اے_شھادت... #چله_ی_شھدایی 💕 @aah3noghte💕
💔 #دلشڪستھ_ادمین مےگویند مدیر ترین مدیرانِ دنیا، #شهدا هستند؛ ڪہ حتی #مرگ خود را هم مدیریت میکنند! ولی کمتـر کسی مےگـوید چه شـد به این جــا رسیدند؟! اینڪہ دوست داشتہ باشی با #شھادت از دنیـا بروی عالےست اما چقــدر برای این آرزو، #خون_دل خورده ای و زحمت کشیده ای؟ کـدام حرام خدا را ترڪ کردی به نیت #شھادت؟ کـدام شب را به عشق شھادت بیدار ماندی و ضجّه زدی که به چشم خدا بیایی؟... #آھ... #شھدا مجاهدت داشتند خلوت سحر داشتند همین #شھیدجواد همسرش مےگفتند: از بس بےخوابی مےکشید و پرکار بود، چشمانش همیشه قرمز بود گاهی هم از فرط خستگی، نشسته خوابش مےبرد... حالا من و توئی که الگویمان شده است #شھیدجوادمحمدی چقدر در این ۲سال آسمانی شدنش و آشنائےمان با او توانسته ایم مثل او #عمل کنیم و یک #حزب_اللهی واقعی باشیم؟! #شھیدجوادمحمدی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 #دلشڪستھ_ادمین... می‌گفت: #امر بہ ‌معروف و #نهی‌ از منڪر یعنی من حاضرم #بمیرم امّا نذارم تو برے #جهنم ...! ✍این روزها که کتک خوردن خانم آمر به معروف داغ شده یادی کنیم از #شھیدعلی_خلیلی که حجت را به همه ما تمام کرد و نذاشت این واجب، فراموش شود.. #شھیدعلی_خلیلی در #عمل نشان داد حتی اگر بر جان خود بیمناکی باز هم نگذار حرف خدا روی زمین بماند‼️ نکند روز قیامت یقه مان را بگیرد و بگوید من #شاهرگم را دادم اما تو حتی از امر به معروف با زبانت، کوتاهی کردی.... #شھیدعلی_خلیلی #امربه_معروف #نهی_از_منکر #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 ... رفیق باید مَشتی باشه رفیق مشتی، کاری رو که خودش کرده، راهی که خودش رفته را، به تو هم میگه برو... رفیق مشتی، یه جوری باهات حرف میزنه که تا نفوذ میکنه💓... رفیق مشتی یعنی که میگفت: "انسان یک بار بیشتر نمےمیرد چه قشنگه که وقتی میخواد جان بدهد در سن جوانی باشه برای عمه سادات و اهلبیت باشه" جواد، مرد عمل بود💪 خودش به حرفایی که میزد، میکرد مخصوصا حرفایی در مورد از گذشتن... 💔 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ⁉️ حدیثی بود ڪه همیشه در قلب من وجود داشت از ... به تو میڪنند، تو ❗️ تو را میڪنند، باش❗️ تو را ، نخور❗️ .... این حدیث را در قلبــــ❤️ـش نگاه داشت و به آن کرد تا "مِنّااهل البیت" شد... 💞 @shahiidsho💞
💔 دل نوشته ای با شهدا از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . کوچه به نام ؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم... . . کوچه ؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به کوچه رسیدم! ... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به کوچه! ... آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به کوچه و ... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . کوچه و ... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی دل... کم آوردم... گذشتم... . . کوچه انگار بود! بله؛ ... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . کوچه؛ رسیدم به ... انگار هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 مجنون حسین بود.. آخرشم شربت گرفت ازش... نور چشمی های خدا هستند.. کسایی که تشنه ی جرعه عسل بودند.‌.. نه با حرف که با ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 ✨ نویســـنده: مردے فریــــاد زد و گفت: "اے مــردم ڪـــوفه! ما اهالــے شــام را به ڪتاب خـــدا ڪردیم، آنان نپذیرفتند. لذا بر این اســــاس با آنان جنگیدیم. اینڪ آنــان ما را به ڪتاب خدا مےخوانند، به خدا قســــم علـــے، امروز همان چیزے را از سپـــاه شـــام نميپذیرد ڪه دیروز آنان را به آن دعـــوت مےڪرد." این صداے «حریث بن جابر اکبری» بــود. مردے ڪه معاویــــه را از خانــدان ڪفر مے دانست و مسلمانےاش را بـــاور نداشت. اینڪه خستـــــه از جنگــے فرسایشـــے، در حلقـــه ے مــردان علـــے بر تختـــه سنگـــے ایستاده بود و به علــــے صلــــــــح با معاویــــه را مے داد. علــــے آثار را در چهره ے بسیارے از یــــاران خـــود مےدید؛ یـــاران ساده اندیشے ڪه به گرفتار حیلـــــه هاے معاویـــه شده بودند. رو بــه آنان گفت: "بندگـــان خـــدا! من از هر ڪسے براے پذیرفتــن دعــوت به حڪم شایستــــه ترم، ولے معاویـــه و عمـــروعـــــاص اهل و نیستند. من ، قــــرآن ناطقـــــم. من بهتــر از شما آنان را مےشناسم. من با آن ها از دوران ڪودڪے معاشـــرت ڪرده ام. آنــــان در تمـــام احـــوال، بدتریـــن ڪودڪان و بدترین مـــردان بوده اند. آنان قــــرآن ها را بلنـــد نڪرده اند ڪه می خواهند به آن کنند؛ بلڪه این ڪار جــــــز حیلـــــه و نیرنــــــــــگ . یـــــاران مــــن! ســـرها و بــــازوان خود را لختــــے به من عاریـــــه دهید که حـــق به نتیجــه ے رسیده اســـت و چیزے تا بریـــــده شدن ریشـــه ے ستمگـــــران باقــے نمانده است." اشعث بن قیــــس، از فرماندهان علــــے و توانمند، پیشاپیش بیست هزار نفر از مخالفــــان ادامه ے جنگ ایستــاد و گفت: "اے علـــــے! مےدانــے ڪه مـــرا از جنــگ نیست؛ من همیشه مـــرد جنـــگ و میــــدان هاے نبـــرد بوده و هستم، اما در حال حاضـــر ادامه ے جنگ را به اســــلام و مسلمــان مےدانم. پس به پیشنهـــاد ایــــن جمــــع از یارانــت گوش ده و دعـــوت معاویــه را به قـــــرآن و حڪمیــــت بپذیـــــــــــــــــــــر." ... 😉 ... 🏴 @aah3noghte🏴 @chaharrah_majazi
💔 ✨ نویســـنده: ".....مبــادا با خدمــت هایــے ڪه انجام داده اي، بر مــردم بگذارے یا آنچه را انجام داده اے بشمارے یا مردم را وعده اے داده سپس خلف وعده نمایــے منت نهادن، پـاداش نیڪوڪاری را از بین مےبرد و ڪاری را بزرگ شمــردن نــور را خامــوش مے گرداند و خلاف وعــده عمــل ڪردن، خشـم خــدا و مردم را بر مےانگیزاند ڪه خــداے بزرگ فرمود: بزرگ در نــزد خــدا آن است ڪه بگویید و بـه آن نڪنید... باد غــرورت، جوشـش خشمــت، تجــاوز دستـت و تنــدے زبانــت را در خـود گیــر و با پرهیـز از شتـاب زدگــے و فرو خوردن خشــم، خـود را آرامـش ده تا خشـم فرو نشینـد و اختیار نفـس در دسـت تو باشـد و تو بر نفس خود مسلط نخواهــے شد مگر با یاد فراوان قیامـت و بازگشت به سوے خدا." جـرج سرش را از روے ڪتـاب بلند ڪرد، عینڪش را برداشت و گفت: "تو چنیــن ڪلامــے را درباره ے احتــرام به مردم از سوے حاڪمان، از زبــان ڪدام پیامبرے شنیده اے؟ سخنانـے ڪه متأسفانـه در بین حاڪـمان، خریدارے ندارد." ڪشیش گفت: "خیلــے دلــم مےخواهد بدانـم مــردے با چنین سخـن گهربارے ڪه بوده است؟ شرح زندگــے اش، چگونــه زیستنـش و اینڪه چه جایگاهــے در دیـن اسـلام دارد..." جــرج گفت: "خـوب اسـت ڪه با شـرح حـال و زندگــے علــے آشنا شوے اما آنچــه ڪه بیشتر از هر چیزے باید درباره ے او بدانید اوسـت؛ به خصــوص ڪه براے تو ڪه ڪشیشــے و به موعظــه هاے تو نیازمندنـد. بایــد از خودمــان بپرسیـم: آیا زميــن در تاریــخ بشـر، فقـط گهواره مــردے چون عیســے مسیــح بـوده است؟" ... 😉 ... 🏴 @aah3noghte🏴 @chaharrah_majazi
💔 ✨ نویســـنده: امــا آن هایے ڪه مانده انـد، تسلیــم عنــاد و نجابــت مےشونــد و چـون تنـدر فریـــاد مےزنند: "لا حڪـم الا الله...." ، و با شمشیرهاے رو به آسمــان گرفتــه به طرف سپــاه علــے حرڪت مےڪنند. فاصلــه ے دو گروه به تدریــج ڪم مےشود تا جایـے ڪه در هم مےآمیزند. نعــره هاے خوارج یڪے پس از دیگرے خامـوش مےشود، آسیـــاب مرگ هرلحظــه بر سرعـــت گردش خود مےافزاید. در ڪمتر از یڪ ساعــت، جنــگ مغلوبــه مےشود. علــے به ســـوے ڪشتـــه شدگان آن ها مےرود، با تأسف و اندوه نگاهشان مےڪند و با صداے آرامــــے زمزمــه مےڪند: "واے بر شما ڪه در دام شیطـــان در افتادید و دین خدا را غلط فهمیدیـــد و به اشتباه خود پاے فشردید." علــــے دستــور مےدهد زخمےها را مـــداوا ڪنند و به ڪوفه ببرند. سپس مےگوید: "امشب را در ڪنار فرات اطراق مےڪنیم تا فردا به سوے شـــــام ڪه مقصد نهایــے ماست حرڪت ڪنیم." ڪســے شڪ ندارد ڪه قصـــد آن ها شــام بوده است و با این پیروزے اے ڪه به دست آورده اند. سرمســـت از شڪست دشمن، باید به سوے شام بروند و به پیمــــان خود با علـــے ڪنند. اما اشعــث بن قیـــس، بــــــذر را مےباشد و مےگوید: "یا امیــــــر المؤمنیـــــــن! تیرهایمــــان تمام شده... شمشیرهایمان ڪند گردیده ... و برخـــے نیزه هایمان خم شده و عده اے نیز خسته و مجروحند. بهتــــر است به ڪوفه برویم، نیروهایمان را ڪنیم، چند روزے هم نزد همســـر و فرزندانمان باشیــم و خستگــے از تن بیرون ڪنیم." سخنـــان اشعث، بیـــن سپـــــــاه علـــے طرفدارانے پیدا مےڪند. آن ها بدشان نمےآید چند روزے دیگر نزد خانواده شان باشند و استراحتــے ڪنند، زیرا راه شام، طولانــے است. علــے پاســــخ مےدهد: "قصـــــد ما از نخست، رفتن به شــــــام بود. اگر خسته اید، استراحتے مےڪنیم و فردا به راه مےافتیم." ♦️رمان قدیس 👈 شرح اتفاقات حکومت علی (ع) با رویکرد کشیش مسیحے♦️ ... 😉 ... 💕 @aah3noghte💕 @chaharrah_majazi این رمانی‌ست که هر شیعه ای باید بخواند‼️
💔 پس از کاشت دو اصله نهال میوه در روز درختکاری فرمودند : ➖حفظ محیط‌زیست، یک فعالیت و است ➖گرانی و مشکل معیشتی مردم دارد در جلسات متعدد این را به تذکر دادیم ➖هر چه ستاد ملی مقابله با کرونا در خصوص سفر عید اعلام کرد همه کنند ➖فعالیت محیط زیستی کار دینی و انقلابی است نه یک کار تجملی و تزئینی☝️ ۱۳۹۹/۱۲/۱۵ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 رهبر عزیزمان امام خامنه ای مےفرمایند : " من اگر امروز رهبر نبودم، می آمدم .............. می شدم. " فکر مےکنید گفتند چه کاره مےشدم؟ قاعدتا باید ببینیم بعد از جایگاه رهبری در کشور مهمترین جایگاه چی هست؟🤔 رئیس جمهور؟؟🤔 فرمانده سپاه؟؟🤔 رئیس دستگاه قضا؟؟🤔 رئیس مجلس؟؟🤔 خیر !! هیچکدوم از اینا رو نگفتند😌 پس کجاست که فعلا تو این اوضاع کشور خیلی و ؟؟😎🤔 کجاست که رهبر اگر رهبر نبود اونجا فعالیت میکرد؟؟ جمله رو دقت کنید: " اگر من امروز رهبر نبودم می شدم. " ببین چقدر تو این فضای مجازی دشمن حمله کرده و اوضاع خرابه که دیگه رهبر یک مملکت که از مسائل سری مملکت خبرداره اینجوری داره هشدار میده و "درخواست کمک میکنه". ‼️‼️ اینجا با این جمله وظیفه من و شما رو دارند روشن میکنن که وظیفه رو باید شناخت. بچه مسلمونا...حواستون باشه ❗️❗️ باید تو این فضا کار فرهنگی کرد‼️‼️ واقعا ما بیداریم؟؟😏 🔴ولی دشمن بیداره و با تمام قدرت داره در فضای مجازی اعتقادات جوان ها رو هدف قرار داده(از پخش تصاویر و کلیپ های مبتذل گرفته تا ایجاد شبهه در دین و بی تفاوتی نسبت به انقلاب...) پس یا علی بگو که اگه در این فضای مجازی کوتاهی کنیم اون دنیا باید پاسخگو باشیم .....👌👌 امام زمان (ع) وابسته به ماست... ✌️✊یاعلے علیه السلام✊✌️ ✌️ ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 همیشه می‌گفت: "هر چی بر سرمون میاد از نافرمانی خداست" کسی که آنقدر زیاد بود که حتی پدر و مادرش هم نمی دونستند اصفهان هست. زمانه عجیبےست... دلمان به یاد شهداست مان اما چقدر مانند شهدا است؟؟؟ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ... کاش تو این چند سال تونسته باشیم آقامونو دلگرم کرده باشیم ؟؟؟ چند سال پیش بود که حضرت آقا حرف از رفتن زدند ... هیچ پرسیدیم از خودمان چرا چنین شد؟ چرا ایشان که صبرشان حسنےست اینگونه گفتند که گویی از ما ولایی ها نیز ناامید شده اند!؟😔 آری.. ما شعار دادنمان خوب است از آغاز رهبری ایشان هر چه فرمودند، ما با مشت های گره کرده گفتیم "ای رهبر آزاده آماده ایم آماده"✊ تا آنجا که خودشان فرمودند به حرف نیست باید کرد... سالها یکی یکی رو به اتمام است و ما مانند سال های گذشته، فقط صحبت هایشان را روی بنرها چاپ می کنیم اما در عمل... خدایا نیاور آن روز را که ما کوفےصفت، علی زمان را تنها گذاریم... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ... اگر این حسین، حسین ـ علیه السلام ـ گفتن ها اگر این دَم زدن از شهدا فقط بر سر باشد ولی در ، ما را از راه شهدا و سیدالشهدا دور کند در قیامت هم هر چه بهشان التماس کنیم چون با آنها سنخیت نداریم، جوابمان خواهند کرد!!! هر چه بگوییم "مگر ما با شما نبودیم"؟ پاسخ خواهیم شنید: "با ما بودید اما... شما خودتان، خود را در هلاکت انداختید و به انتظار و در و بودید و دور و دراز شما را فریفت و شیطان، فریبتان داد"*... 😔😔😔 * ۱۴ ... 💞 @aah3noghte💞
60K
💔 میگفتن تا وقتی صدای اذان از ماذنه میاد یعنی ناامیدی حرامه! دلمون سرمست عطر ارباب و شور اربعین بود که عده ای بازیچه شدند و شدند بازیچه دشمن دلمونو خون کردند ولی ما خدایی داریم که فرمود: ان تنصرالله ینصرکم این مملکت داره، و الحمدلله نائب بصیر امام زمان در بین ما هستند تا وقتی چشممون به دهان و فرمان باشه و در ، رهبر باشیم حرامه!!!!
💔 سخنرانی فرمانده رو گوش بدیم حتما💪🏻 و بعد کنیم چه بسا بودن کسانی که صحبتای امیرالمومنین رو می‌شنیدند اما... نباشیم از اونایی که خون به دل ولیّ امرشون کردند... 📺 پخش زنده از https://farsi.khamenei.ir/live/ 💞 @shahiidsho💞