💔
جشن تولد ملکه الیزابت در تهران!😳
جشن روز ملی انگلیس و نودوسومین سالگرد تولد ملکه الیزابت دوم، در حالی پنجشنبه شب با حضور میهمانانی از شخصیتهای مختلف تجاری، دیپلماتیک، هنری، بازیگران و...
در سفارت این کشور برگزار خواهد شد که برخلاف سالهای پیشین که هزینههای این مراسم را اسپانسرهای انگلیسی تأمین میکردند،
اینبار به واسطه تحریمها و جمعشدن بساط همه شرکتهای انگلیسی از ایران، خود میهمانهای ایرانی باید دست به جیب شده و با پرداخت دنگشان، خرج مراسم را بپردازند.😏
سهم هر شرکت هم 1000 تا 2500 پوند میشود. این البته چندمین باری است که در هفتههای گذشته سفارت انگلیس خبرساز شده است.
از افطاری پرحرف و حدیث ماه قبل با حضور مدیران دولتی (تعدادی از معاونان وزرا و مدیرکلهای دولت) و بخش خصوصی در سفارتخانه گرفته
تا پارتی هفته پیش ولنجک با حضور بازیگران سینما که رایزن اقتصادی سفارت انگلیس را چند ساعتی راهی بازداشتگاه کرد.
〰〰
کمی فکر کردن هم بد نیست‼️
اگر پای زائر یا مسافر #عرب یا #سیاهپوست و خصوصا #مسلمان در میان باشد،
رگ غیرت بعضی جماعت روشنفکر #آریایی ورم می کند که وا غیرتا! وا ناموسا! وا ایرانا!
اما اگر پای زن باره های فرنگی در میان باشد، و پارتی در #سفارت_ایتالیا و #سفارت_انگلستان و.. باشد،
غارت زنان و ناموس ایرانی می شود:
پرستیژ و کلاس و خوشگذرانی بین المللی😏
این است دنیای روشنفکری! دنیای فرنگ پرست و نژادپرست، مملو از تناقض و استانداردهای پارادوکسیکال، شیفته هوس چرانی و البته غر و نق زدن و طلبکاری
✍ #محمد_عبدالهی
#اندڪےبصیرت
#آھ_اے_شھادت...
#روباه_پیر
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #مےخواےشھیدبشی⁉️ قاعده ے دنیا بر ترک است... براے رشد کردن، ناگزیر از ترک هستـے... گاهـے گناه
💔
#مےخواےشھیدبشے⁉️
نوشته بود...
حب الحسین (؏)
اسرار شهـداست ...
در مسیر شهـدا بایستی
از راه حسین (؏) پیروی نمود
ڪہ دوست داشتن ولایت ،
همان دوست داشتنِ حسین (؏) میباشد.
#شھیدمھدی_اسحاقیان🌷
#شهادت: ۹۵/۳/۲۰
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
#او_را.... 112 نمیدونستم تا کی اما انگار حالا حالاها حالگیری از خودم،برنامه ی ثابت زندگیم بود. الب
#او_را... 113
شماره زهرا رو گرفتم و منتظر شنیدن صداش شدم
-به به سلااااااممممم ترنم خودم!
-سلام عشششقم!چطوری خانوم!؟
-به خوبی شما،
ماهم خوبییییم!
آفتاب از کدوم طرف دراومده یاد ما افتادی؟؟
-ببخشیییید،حق داری. درگیر درس و دانشگاهم .این ترم درسام خیلی سنگین شده!
-فدای سرت گلم، منم معذرت میخوام کم پیدا شدم، سرم یکم شلوغ بود این چندوقته!
-عههه!؟مشغول چی؟!
-مشغول خبرای خوب خوب!!
-مشکوک میزنیا زهراخانوم!! اینجوری نمیشه، پاشو بیا ببینمت!
-امممم... راستش یکم کار داشتم. ولی...فدای سرت. دیدن تو مهمتره!کلی حرف دارم باهات!
-مرررسی گلی، زود بیا که از فضولی مردم! کجا بریم حالا!؟
-نمیدونم. پارکی،سینمایی،جایی .استخر خوبه!؟
-استخخخخر!؟ مگه تو استخرم میری!؟
-وا! دستت درد نکنه!مگه من چمه!؟
خندیدم
-ببخشید، خب من فکرمیکردم شماها فقط راه خونه تا مسجدو بلدین! عالیه. بریم.
رفتم خونه و ساکی که توش وسایل استخرم رو میذاشتم،برداشتم ورفتم.
سر ساعتی که باهم قرار داشتیم هم زهرا با همون لبخند همیشگی، پیداش شد!
-وای مرسی زهرا! خیلی وقت بود بجز دانشگاه و جلسه و خونه مرجان، جایی نرفته بودم!
-چرا؟؟
-خب... نمیدونم! همینجوری! تو خونه بیشتر احساس راحتی میکنم!
-اصلا این کارو ادامه نده. برو بیرون، فعالیت اجتماعی داشته باش . مشغول به کار باش .
من خیلی تو خونه بند نمیشم! تا جایی که بدونم مامان و بابام ناراحت نمیشن،وقتم رو اینور و اونور میگذرونم.
-چه خوب! نمیدونم چرا فکر میکردم امثال شما همش میشینید تو خونه و از دم افسرده اید!😅
-افسرده عمه ی محترمته! من که از تو شنگول ترم والا! بعدم من اصلا از این بچه مثبت بازیا خوشم نمیاد!
آدم باید از فرصتهاش استفاده کنه.
البته اگر تو خونه کار مفید و ضروری داشته باشم، که بیرون نمیرم. ولی در حال حاضر بیشتر کارم بیرون خونست؛
اگر هم خونه باشم سعی میکنم بیکار نشینم.
حرفمون با ورود به استخر نصفه موند .احساس سرما کردم،تمام بدنم رو بردم زیر آب تا زودتر به دما عادت کنم.
سرم رو که بیرون آوردم،خبری از زهرا نبود!!
اطرافم دنبالش میگشتم که با صدای شیرجه ی یه نفر تو قسمت عمیق، نظرم جلب شد.
زهرا بود!😳
به انرژی و شیطنتش خندم گرفت و از همونجا وارد قسمت عمیق استخر شدم.
بعد از چندبار مسابقه و بازی تو آب، خسته به قسمت کم عمق برگشتیم.
-خب چه خبرا؟ گفتی کلی حرف باهام داری!
-خدمت شما عرض کنم که کم کم باید آماده ی نیناشناش بشی!!
ابروم رو بالا انداختم و با تعجب نگاهش کردم!
با حالت مغرورانه ادامه داد😎
-لطفا یه لباس خوشگل برای خودت بخر!
بالاخره ساقدوش عروس خانوم باید شیک و پیک باشه دیگه!!☺️😌
یه دفعه جیغ زدم و محکم بغلش کردم!
-زهراااا...جدی میگی؟؟ وای دیوونه!!!خیلی خوشحال شدم!!😵😅
-هیسسسس! الان بشنون فکرمیکنن شوهرندیدهایم!!
خلاصه ترنم خانوم،آبجیت رفتنی شد!
دوباره با محبت و ذوق فراوون بغلش کردم
-زهرا نمیدونی چقدر خوشحال شدم!وای...خیلی ذوق دارم.
-الهی قربونت برم.ان شاءالله به زودی قسمت خودت بشه!
-من و شوهر؟ فکرکن بابام منو شوهر بده!!😬
خب حالا تعریف کن ببینم!طرف کیه؟چیکارست؟
-طرف پسر باباشه و بنده ی خدا!میخواستی کی باشه؟؟
-اه لوس نشو دیگه!
-خیلی خب، یه نفس عمیق بکش!!
تو بیشتر از من ذوق داری!!
آروم باش تا تعریف کنم.
-باشه باشه...من آرومم. خب حالا بگو.
-برادر یکی از دوستامه. یه چند وقتی هست که میان و میرن.
-چندوقته میان و میرن،اونوقت تو الان داری به من میگی؟؟نامرررررد!
-نه خب خیلی جدی نبود که بخوام بگم. یادته که میگفتم یکم سختگیرم.
-پس چجوری جدی شد؟؟
-خب آخه اولش فکرنمیکردم بخوام بهش بله بگم!
فکر نمیکردم مورد مناسبی باشه .آخه اصلا مذهبی نیست!!
-ها؟؟پس چجوریه؟؟چرا خب الان قبولش کردی؟
-اولش گفتم خودش ببینه به هم نمیخوریم، میذاره میره!
منم که همیشه دوست داشتم شوهرم یه پسر حسابی با خدا باشه!
اما همچین خواستگاری نمیومد برام😅!هرکی بالاخره یه عیبی داشت .حتی اون مذهبیاشم، اونی که من میخواستم نبودن!
مثل ماست وا رفتم!
همیشه انتظار داشتم زهرا زن یه پسر مثل سجاد بشه!
-خب چرا به این بله دادی پس؟؟
-از اونجایی که مامانم موفق نمیشد قانعم کنه، با یه مشاوری صحبت کردم، که اون بالاخره موفق شد!
"محدثه افشاری"
@aah3noghte
@RomaneAramesh
#انتشارحتماباذکرلینک‼️
هدایت شده از شهید شو 🌷
دختری به نام ترنم که از طبقه ی مولتی ثروتمند😎
که دچار دین گریزی شده😣...
و خیلی به دنبال آرامش میگرده
اما از قضای روزگار
گذرش میفته به خونه یه نفر😉
و حس میکنه آرامش را در اون خونه
پیدا کرده✌️
ولی وقتی میفته دنبال پسر که ببینه چطوری اینقدر آرومه
یهو میفهمه اون پسر....
.
برای ادامه همراه ما باشید در کانال
#آھ...(٣نقطه)
💕 @aah3noghte💕
شمام تشریف بیارید....
مطمئنم خوشتون میاد😊👌
شهید شو 🌷
💔 قسمت پنجم #بےتوهرگز❤️ 🚫این داستان واقعےاست🚫 #میخواهم_درس_بخوانم اون شب تا سر حد مرگ#کتک خوردم🤕
💔
قسمت ششم
#بےتوهرگز ❤️
🚫این داستان واقعےاست🚫
#داماد_طلبه
با شنیدن این جمله برق از چشماش پرید😏
می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود
اون شب وقتی به حال اومدم
تمام شب خوابم نبرد
هم #درد ، هم فکرهای مختلف، روی همه چیز فکر کردم
یاس و خلا بزرگی رو درونم حس می کردم ...
برای اولین بار کم آورده بودم
#اشک، قطره قطره از #چشم هام می اومد و کنترلی برای نگهداشتن شون نداشتم😭😭 ...
بالاخره خوابم برد اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم
به چهره نجیب علی نمی خورد اهل زدن باشه ... از طرفی این جمله اش درست بود
"من هیچ وقت بدون فکری و تصمیم های احساسی نمی گرفتم"
حداقل #تنها کسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود😏
و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود
با خودم گفتم، زندگی با یه #طلبه هر چقدر هم سخت و #وحشتناک باشه از این #زندگی بهتره ...
اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ؟🤔 ..
چند روز تمام روش فکر کردم تا تنها راهکار رو پیدا کردم ...
یه روز که مادرم خونه نبود به هوای احوال پرسی به همه دوست ها، #همسایه ها و اقوام زنگ زدم و غیر مستقیم حرف رو کشیدم سمتی که می خواستم و در نهایت ...
_وای یعنی شما جدی خبر نداشتید؟😅
ما اون شب #شیرینی خوردیم
بله، #داماد#طلبه است ...
خیلی #پسر خوبیه😌
کمتر از دو ساعت بعد، سر و کله پدرم پیدا شد ...
وقتی مادرم برگشت، من بی هوش روی زمین افتاده بودم
"اما خیلی زود #خطبه عقد من و علی خونده شد"✌️
البته در اولین زمانی که #کبودی های صورت و بدنم خوب شد
فکر کنم نزدیک دو ماه بعد🤕 ...
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
💔
تیم تخریب رفت که یه معبر باز کنه تا نیرو های گردان بتونن یه تک شبانه به دشمن بزنن...
از سیم خاردار که گذشتن و وارد میدان مین شدن پای یکی از بچه ها رفت روی مین منور...
مین منور منطقه رو روشن میکرد و باعث میشد همه عملیات لو بره،از طرفی بیش از هزار درجه سانتیگراد حرارت داره و کلاه آهنی رو حتی ذوب میکنه...
حتی نمیشه بهش نزدیک شد
تا بقیه رفتن فکری کنن دیدن این نوجوان غیرتی که سوختن رو از مادر یاد گرفته خودش فورا دست به کار شد...
کلاهش رو انداخت روی مین و خوابید روش
شکمش آب شد، بدنش میجوشید...
پلاکش هم آب شد
اشک گوشه ی چشم ما و لبخند گوشه ی لب او...
معبر زده شد و عملیات با موفقیت انجام شد...
#شهیدعلی_عرب
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا
#کربلای۱
#مهران
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#دلشڪستھ_ادمین
نگاه کن!
هنوز هم مثل زمان زنده بودنش
همانند یک فرمانده غیور
خود را سپر نیروهایش کرده
و مگر نه اینکه
خود را سپر نیروهایش کرد تا از مخمصه
جان بدر برند؟
این دلاوری ها کار هر کس نیست
#محـرَم باید باشی و دغدغه جان نیروهای تحت فرمانت را داشته باشی
حتی اگر از #فاطمیون باشند
#شھیدجوادمحمدی
#فرمانده_محرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
#زیارت_مجازی
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
شهید شو 🌷
💔 سلاحی که امام خامنه ای در خطبه نماز #عید_فطر دست شان بود از همان سلاح #شهید_رضا_حاجی_زاده دراگا
💔
دیداری که خیلی خبرساز شده
از اینکه #آقاسیدعلے ترامپ را قابل جواب دادن، ندانسته اند که بگذریم
مےرسیم به علت تمام دشمنےهای امریکا با ما که از لابلای سخنان نخست وزیر ژاپن هم بیرون زد
انجا که
نخست وزیر ژاپن عرض کرد:
ترامپ به من گفته «امریکا قصد تغییر رژیم در ایران را ندارد»
و از رهبر انقلاب اسلامی پاسخ شنید:
آمریکا میخواهد؛ اما قادر به تغییر رژیم ایران نیست.
البته از جایگاه پیام ترامپ که برخی کاربران فضای مجازی به آن اشاره کرده اند هم نباید غافل شد😉
آنها به طنز کاغذی که شینزو آبه در زیر خود پنهان کرده است را
همان پیام ترامپ دانستند 😂
#فداےسیدعلےجانم❤️
#اندڪےبصیرت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#لطفا_بادقت_بخوانید
راهحل مشکلات نه #آلمان است نه #ژاپن!😏
1⃣ انتخاب #آلمان و #ژاپن از طرف #آمریکا یعنی:
"این کشورها رو ما کاملاً ویران کردیم و بعد زیر نظر ما، تحت سلطه ما، به پیشرفت اقتصادی رسیدند"
🔹مرحوم هاشمی هم همین کد رو قبلا داده بود که "ببینید آلمان و ژاپن که #خلع_سلاح شدند بعد به چه پیشرفتهایی رسیدند این خط درایران شروع شده"
2⃣ تهدید آمریکا از شانتاژ #ناوبازی وقتی به نتیجه نرسید به آلمان و ژاپن متوسل شده،
تا جریان غربگرا در داخل،بیش از پیش تحت تاثیر قرار بگیرند.
🔹واقعیت این است که نه آمریکا، آمریکای ۸۰ سال قبل است و نه ایران، ایران۸۰ سال قبل!
امروز آمریکا از پس اشغال سوریه وعراق و جنوب لبنان و یمن هم برنیامده!😏
3⃣ واقعیت دیگر اینکه امروز دولت آمریکا و همپیمانان وی بیش از غربگراهای ما از جنگ میترسند.
چون میدونن با وقوع جنگ تمام منافعشان در منطقه از بین میرود و شاهرگهای اسرائیل و عربستان و امارات قطع میشود.
لذا ترس آنها واقعیتر است و هیچوقت دست به همچین حماقتی نمیزنن.
4⃣ فرستادن آلمان و ژاپن برای تغییر محاسبات مردم و حاکمان ایران است
تا شاید از ترس تسلیم شوند یا اینگونه با وعدههای رنگارنگ زمان را از ما بگیرند
تا فشارها از بیرون منجر به فروپاشی از درون شود.😒
5⃣ راهحل مشکلات ایران #شخص است، کلید مشکلات ایران نه در ژنو است نه لوزان نه برجام نه آلمان و نه ژاپن!
🔹راهحل در مدیریت جهادی،
برخورد با مفسدین،
#رونق_تولید،
اقتصاد مقاومتی،
اقتصاد بدون نفت،
حذف دلار از روابط بین الملل و
پیمانهای دو و چندجانبه پولی با کشورهای دوست و همسایه است.
⭕️ رهبر عزیز انقلاب به زیبایی در جواب نخستوزیر ژاپن فرمودند:
🔹ترامپ را شایسته مبادله پیام نمیدانم.
🔹با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد.
🔹آمریکا زیر یک توافق قطعی زد کدام عاقلی دوباره در همان موضوع با او مذاکره میکند؟
🔹ترامپ بعد از بازگشت از ژاپن، پتروشیمی ایران را تحریم کرد آیا این پیام صداقت است؟
🔹ما بدون آمریکا و در مقابل آمریکا به این پیشرفتها رسیدیم و به پیشرفت خواهیم رسید.
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم✌️
#نشرحداکثری
#افول_غرب
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
#او_را... 113 شماره زهرا رو گرفتم و منتظر شنیدن صداش شدم -به به سلااااااممممم ترنم خودم! -سلام عش
#او_را... 114
زهرا گفت...واقعا حرفای مامانم درست بود. خیلی پشیمونم که چندسال تو تخیل و توهم زندگی کردم و الکی خواستگارام رو رد کردم!!
-بگو دیگه...جون به لبم کردی زهرا!!
-خخخخ... باشه دیگه!
خب میدونی... من همیشه دوست داشتم یکی بیاد که منو رشدم بده، یه زندگی خیلی خوب باهم داشته باشیم، هم فکر باشیم، اصلا از اینا باشه که انگار دو دقیقه دیگه قراره شهید شن!😢
اما اشتباه میکردم!
خدایی که من رو آفریده، مطمئنا بیشتر از من به فکر رشد منه.
حالا چه فرقی داره طرف من کی باشه؟؟
هرکی که باشه، خدا با همون فرد امتحانم میکنه و زمینه رشدم رو فراهم میکنه!
من قرار نیست وارد یه زندگی بی عیب و نقص بشم.
چون اولا این زندگی و این فرد اصلا وجود نداره،
دوما تو چنین زندگی بی عیب و نقصی،جای رشد و ترقی نیست،
سوما از کجا معلوم من لایق این زندگی و این همسر باشم؟؟ منی که خودم پر از عیب و نقصم،چجوری دنبال یه فرد کاملم؟
خلاصه من وارد هر زندگی که بشم بالاخره باید سختی بکشم تا رشد کنم!
-یعنی چشم بسته و بی چون و چرا بله گفتی؟؟؟
-نه حالا! اینطوریام که نیست!
مگه کشکه؟؟
خب چون داداش دوستم بود،میدونستم خانوادشون چجوریه .یه جورایی از لحاظ خانوادگی استانداردن!
هم حرمت پدرشونو خیلی حفظ میکنن، هم باباشون هوای مامانشون رو داره.
بنظرم بچه ای که تو چنین خانوادهای بزرگ شه، هم معنی عشق رو میفهمه و هم احترام!
بعدم ظاهرش به دلم نشست، هرچند لباس یقه دیپلمات و چندسانت ریش و فلان و تسبیح تو دستش نداشت،اما موقر و متین بود!
-همین؟؟
سرش رو تکون داد
-خب آره دیگه! دیگه چی میخوای؟؟
-خب کارش،پولش،سربازیش و...!؟
-خیلی از این لحاظ کامل نیست.ولی بچه ی با جربزه ایه.چندوقتی عقد میمونیم تا بتونه یه پولی دست و پا کنه. توکل بر خدا!
چندلحظه ای ماتم برد و با خنده ی زهرا به خودم اومدم.
-حالا فعلا خیلی به مغزت فشار نیار .من خودم کلی طول کشید تا اینا رو هضم کنم و با خودم کنار بیام!چیزی تا آخر سانس نمونده،من هنوز از شنا سیر نشدم!بیا بریم...
از یه طرف خیلی خوشحال بودم که زهرا داره عروس میشه، از یه طرف گیج و منگ حرفاش بودم و نمیتونستم هضمشون کنم.
"محدثه افشاری"
@Aah3noghte
@RomaneAramesh
#انتشارحتماباذکرلینک‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
شکرا یا اباعبدالله(ع)
خوابم یا بیدارم؟
اینجا کربلاستــــ
این لطف آقامه
آقام با وفاستــــ
#آھ_ڪربلا
#شب_زیارتی_ارباب
#پیشنهاددانلود
💕 @aah3noghte💕