eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻تنها گل همیشه بهار (همزمان با آغاز هفته وحدت و فرارسیدن ایام میلاد پیامبر اسلام صل الله علیه و آله و سلم، پرونده تخصصی را با شعری از در ستایش ایشان به‌روز می‌کنیم) ▪️«...ای روشنی تبار تو و نور تیره ات ای آسمانیان زمین هم عشیره ات ای لحظه لحظه زندگی ات آیه آیه صبح آئینه دار سوره ی شمس است سیره ات دارد دلت علاقه ی ذاتی به آسمان همواره سوی اوست اگر چشم خیره ات خورشید رفت و ماه… پدرت رفت و مادرت در غم گذشت روز و شب تار و تیره ات دُرّ یتیمی و صدف کعبه خانه ات لطف خدای عزّوجل پشتوانه ات ای لهجه ات ز نغمه ی باران فصیح تر لبخندت از تبسّم گلها ملیح تر بر موی تو نسیم بهشتی دخیل بست یعنی ندیده از خَم زلفت ضریح تر ای با خدای عرش ز موسی کلیم تر با ساکنان فرش ز عیسی مسیح تر با دیدن تو عشق نمک گیر شد که دید روی تو را ز چهره ی یوسف ملیح تر...» متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9763 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻فراخوان ثبت‌نام #پنجمین_دوره_آموزشی_مدرسه_رمان در موسسه فرهنگی هنری «شهرستان ادب» منتشر شد. داوطلبان می‌توانند تا بیستم آذرماه برای ثبت‌نام اقدام کنند : 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9762 #مدرسه_رمان ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻چه می‌شود که سهراب تصمیم می‌گیرد؟ (یادداشتی از بر شاه کُشی در پرونده‌ کتاب ) ▪️«...شاه‌کشی رمانی‌ست در بازۀ زمانی کوتاه، کمتر از۲۴ساعت. با ایده‌ای جذاب و پرکشش. صحنه‌های ابتدایی داستان با ذهنیات مشوش و درهم و برهم سهراب از روزهای گذشته‌اش شروع می‌شود. خانوادۀ سهراب، همان اکثریتی را تشکیل می‌دهند که در دهۀ پنجاه معمول بود؛ مادر مذهبی، پدر عباپوش و برادر و خواهر هرکدام به شیوۀ خودشان مبارز با رژیم. سهراب تنها کسی در خانواده است که سیاسی نیست و دلش نمی‌خواهد سیاسی باشد. انگار تمام افراد خانواده از سهراب انتظار دارند کاری بزرگ انجام بدهد، خودش را نشان بدهد تا خواهرش مدام ترسو خطابش نکند. سهراب ترسو نیست، فقط نمی‌خواهد کسی باشد شبیه مهسا که روی در و دیوار شعرهایش را بنویسد یا شبیه حجت که فراری بشود از خانه و مادر برایش اشک بریزد. سهراب یک فرد معمولی است؛ نماد انسان‌هایی که نه کمونیست بودند، نه جمهوری‌خواه، نه عضو حزب توده و نه کفن‌پوش و جان‌برکف. پس چه می‌شود که سهراب تصمیمی به این مهمی و هولناکی می‌گیرد؟ مرگ پدرش؟ رعشه‌های مادرش؟ عشق سلمی؟ دیوانگی مهسا؟ یا اعترافات حجت؟...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9746 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻منبر داغ (ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن ایام ولادت صلی الله علیه وسلم، داستان کوتاهی می‌خوانیم از ) ▪️«...تعمیرکار آمد داخل مسجد. کمی با کولر ور رفت و پشت هم سؤال پرسید که چه شده و چه نشده. همه‌اش را جواب دادم و سپس رهایش کردم تا هر کاری دلش می‌خواهد با کولر بکند. کولر هم پشت دیوار بیرونی مسجد، بین دو تا پنجره بود و نیازی نبود تا پشت بام برود. نردبان آوردم پیش طاق زیر پنجره تا خودش هر کار دوست دارد با کولر بکند. بعدش خداحافظی کردم و رفتم به حیاط. قرار شد اگر کاری داشت زنگ بزند تا من هم بتوانم به کارم برسم. حوض و شبستان را رد کردم و رسیدم به کانون. قبل از اینکه کلید بیندازم توی قفل در کانون، فکر کردم که به سرایدار بگویم فردا حتما قفل را عوض کند. قفل توی جاقفلی چنان لق می‌زد که بدون کلید هم، مقداری می‌چرخید. چهار تا کامپیوتری که داشتیم کافی بود تا این قدر سرسری نگیریم ماجرا را. ولی سرایدار همیشه می‌گفت قفل‌های این مسجد را پدرش از اوس حمید بازار خریده و امکان ندارد بدون کلید مخصوصش، باز شود. کلید را انداختم توی قفل لق و چرخاندم. زبانه کنار کشیده شد، حتی در، تکانی هم خورد اما باز نشد. دوباره زبانه چرخاندم و در را هولش بدهم، ولی جابه‌جایی در، به قدِ نوک ناخن هم نرسید. آمدم عقب و نگاهی به کلید انداختم. با بقیه خیلی فرق داشت ولی بعید بود هیچ‌کدام از بقیه هم اصلاً داخل قفل بروند. کانون هم که تنها همین یک در را به حیاط مسجد داشت و راه دیگری برای رفتن به آن نبود. با همۀ این فکر و خیال‌ها، چسبیدم به در و تک‌تکِ کلیدها را امتحان کردم. باز هم فقط همان کلید اولی، داخل قفل رفت و زبانه را چرخاند، منتها در از جا تکان نخورد که نخورد...» ادامه‌ی این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9643 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻در اخبار نبشته‌است... | شماره نهم (گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب) ▪️ تازه‌ترین ستون سایت شهرستان ادب است. هشتمین در اخبار نبشته است جمعۀ گذشته منتشر شد. در نهمین مطلب «در اخبار نبشته است» از شما دعوت می‌کنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید. مطالب این هفته، از نوشته‌های هفته گذشته ایسنا، آبزرور، ایبنا، ایرنا و نیویورک‌تایمز و با همکاری گردآوری شده است. این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9759 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش مشروح یازدهمین #ماه_شعر #آفتابگردان_ها 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9757 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻بازیچه فروش (یازدهمین صفحه از را به بازخوانی صفحه‌ای از رمان اثر مشهور اختصاص می‌دهیم) ▪️«...روزی روزگاری، اسباب‌بازی فروشی بود که اسمش زیگیزموند مارکوس بود و از جمله طبل‌های حلبی می‌فروخت که دیواره‌شان، لعاب سرخ و سفید داشت. اسکاری که چند سطر پیش صحبتش بود مشتری عمدۀ این طبل‌ها بود؛ زیرا حرفه‌اش، نواختن طبل حلبی بود و بی‌طبل حلبی نمی‌توانست زندگی کند و علاقه‌ای هم به زندگی، بی این آلت موسیقی نداشت. به همین علت از کنیسۀ شعله‌ور به پاساژ تسوگهاوس شتابید زیرا خانه و دکان پاسدار طبل‌هایش آنجا بود. ولی وقتی رسید، مارکوس را در وضعی دید که دیگر در این دنیا نمی‌توانست طبل حلبی بفروشد. آنها، یعنی همان آتش‌نشانان آتش‌افروز، که من، که اسکار باشم، خیال می‌کردم از پیش‌شان رفته، فرار کرده‌ام، پیش از من سروقت مارکوس آمده بودند. قلم‌مو در سطل رنگ، فرو کرده و روی شیشۀ دکانش با خط زوترلین نوشته بودند: «خوک جهود». بعد لابد از خط زشت خودشان دل‌شان به هم خورده بود؛ زیرا شیشۀ ویترین را با لگد شکسته و زیر پاشنه‌شان خرد کرده بودند، به‌طوری‌که از خرده‌شیشه‌ها فقط می‌شد حدس زد که چه لقبی به مارکوس داده بودند. بعد بی‌اعتنا به اینکه دکان، دری دارد از ویترین بی‌شیشه وارد شده و به شیوۀ خاص خود با اسباب‌بازی‌ها سرگرم بودند...» ادامه‌ی این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9750 ☑️@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻نفحات احمدی ( (ص) در کوچۀ ادبیات، پرونده‌ای است که همزمان با ولادت حضرت رسول در سایت شهرستان ادب گشوده شد که شامل اشعار و یادداشت‌هایی برای پیامبر اکرم (ص) می‌باشد. در ادامۀ این پرونده، دو رباعی می‌خوانیم از ، شاعر پیشکسوت، که به پیامبر اسلام (ص) تقدیم شده است. این رباعی‌ها از کتاب انتخاب شده‌اند که توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است.) ▪️هرصبح شکوه سرمدی می‌بینم هرشب نفحات احمدی می‌بینم هستی چو بهار، جوششِ نام شماست گل‌ها همه را محمّدی می‌بینم آرامش انفجار در من جاری‌ست بی‌تابم و انتظار در من جاری‌ست گلبانگ محمّدم به قرن پاییز من زنده‌ام و بهار در من جاری‌ست ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش مشروح نشست نقد و بررسی مجموعه شعر #لحظه_های_بی_ملاحظه سروده #مبین_اردستانی 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9760 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻گزارش تصویری نشست نقد و بررسی مجموعه شعر #چاپ_بیروت سروده‌ی #علی_داودی در فرهنگسرای انقلاب 🔗 shahr
🔻گزارش مشروح نشست نقد و بررسی مجموعه شعر #چاپ_بیروت سروده #علی_داودی 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9805 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش تصویری جلسه #انجمن_شعر_شهرستان_ادب، «حلقه‌ی شعر #آفتابگردان_ها» 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9806 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 امیری فیروزکوهی و جنگ ( پروندۀ مقدس را با یادداشت دیگری از به‌روز می‌کنیم. اکبری در یادداشت پیشین خود به اشعار جنگ # پرداخته بود و اکنون در این یادداشت را موضوع یادداشت خود قرار داده است. این مطلب را با هم می‌خوانیم.) ▪️ «... در مقابل غزل عاشقانه، گروهی از شاعران هم‌نسل شهریار به پیروی از شاعران سبک هندی به سرایش غزل مضمون‌گرا مبادرت کردند... نمایندۀ شاخص غزلسرایانِ مضمون‌گرا در این دوران، «سیدکریم امیری فیروزکوهی» است. هرچند که امیری فیروزکوهی بیشتر به غزل‌های مضمون‌گرایش شناخته می‌شود و قسمت عمده‌ای از دیوانش را هم غزلیاتش تشکیل می‌دهد، در سایر قالب‌های کلاسیک شعر فارسی نیز شعر سروده است... قصیده، دیگر قالب تخصصی او‌ست و جالب آن است که همان امیری فیروزکوهی که در غزل از پیروان صائب تبریزی است و به‌شدت به کشف مضامین تازه می‌اندیشد، در قصیده به پیروی از شاعران سبک خراسانی، شعر می‌سراید و بیش از همۀ قصیده‌سرایان فارسی، دنباله‌رو خاقانی بزرگ است. یکی از معروف‌ترین قصاید ادبیات معاصر که برای حضرت ختمی مرتبت (ص) سروده شده است، از امیری فیروزکوهی‌ست؛ قصیده‌ای با مطلع: آنک آوازِ نبى از در بَطحا شنوید ذکر حق را ز در افتادن بُت‌ها شنوید...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9804 ☑️ @ShahreatanAdab
شهرستان ادب
🔻 خزان با تو (شعری می‌خوانیم از کتاب سرودۀ . این کتاب توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است.) ▪️ آن‌قدَر خانه‌ام از بوی تو عطرآگین است که خزان با تو چنان اول فروردین است با تو کاه است، اگر کوه به دوشم باشد بی‌تو انگار که حتی نفسم سنگین است تا تو هستی غم دل نیست، که با بودن تو چهره‌ای شاد در این آینۀ غمگین است دلنشین است مرا تلخ‌ترین حرف تو نیز شوکران از لب تو مثل شکر شیرین است سال‌ها زخم به دل دارم و دل‌خوش به توام زخم‌ها را لب تو، بوسۀ تو تسکین است سر مویی نتوان حُسن تو را گفت به شعر چون که هر موی تو شایستۀ صد تحسین است ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻تبارشناسی زنانگی ( در تازه‌ترین یادداشت خود نگاهی داشته است به مجموعه داستان ، اثر که در دهمین جایزۀ جلال شایستۀ تقدیر شناخته شد) ▪️«...ایده‌ها، عالم خودشان را دارند. در اختیار ما نیستند. از قواعد ما پیروی نمی‌کنند. گاهی با خواندن یک‌داستان می‌توان به بصیرت‌های عمیق نظری رهنمون شد. «اسم شوهر من تهران است» مجموعۀ داستان کوتاه به‌ظاهر ساده‌ای است که شاید بسیاری از ما پس خواندن به‌سادگی از کنار آن رد شویم. شاید به‌نظر ما مجموعۀ داستانی معمولی جلوه کند، اما دستِ کم برای من بصائر خاص خودش را داشت. این اثر، کوششی بود برای تفسیری زنانه از زنانگی. اثری که در آن به شیوه‌ای مختصر و ساده، بیانی تبارشناسانه از تاریخ زنانگی به‌دست داده است...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9808 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻در اخبار نبشته‌است... | شماره دهم (گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب) ▪️ تازه‌ترین ستون سایت شهرستان ادب است. نهمین در اخبار نبشته است جمعۀ گذشته منتشر شد. در دهمین مطلب «در اخبار نبشته است» خبرهایی داریم از جمال میرصادقی و نویسندگان زن ایرانی، لغو انتشار کتابی درباره نوجوانی انتحاری، جایزه نوبل ادبیات، خیام نیشابوری و نیز دو خبر از افغانستان. از شما دعوت می‌کنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید. مطالب این هفته، از نوشته‌های هفته گذشته خبرگزاری‌های مهر، فارس، ایسنا، تسنیم، ایبنا، گاردین و با همکاری گردآوری شده است. این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9815 ☑️ @ShahrestanAdab