🔻شعر تازه
(امروز سالگرد درگذشت شاعر معاصر، #گلچین_گیلانی است. شاعری که همهی ما او را با سرودۀ «باز باران با ترانه»اش به خاطر داریم. به این بهانه به بازخوانی یکی از اشعار گیلانی میپردازیم که در آن شاعران را به تازهگویی و تازهسرایی دعوت میکند و آنها را از نگاه تکراری و شبیه به یکدیگر بازمیدارد)
▪️شعر باید گفت و شعر تازه گفت
شعر خوشآهنگ و خوشاندازه گفت
تازگی ربطی ندارد با زمان
تازه آن باشد که ماند جاودان
کهنۀ دیروز گر زیبا بود
تازه هم امروز و هم فردا بود
تازۀ امروز گر بیمعنی است
کهنه است و آنی است و فانی است
تازه آن باشد که از دل سر زند
با دو بال ویژۀ خود پر زند
حرف تو مفت است اگر از دیگریست
مفت خوردن از جنون یا از خریست
ماه اگر داس است، حافظ گفته است
گر تو گویی، داس تو خواهد شکست
چیز دیگر را به مه مانند کن
یا به داست چیز دیگر بند کن
بار گر چون سرو سویت عازم است
زیر پایت نردبانی لازم است
تیغ ابرویش بود گر پر خراش
ریش تو لازم ندارد خودتراش
خال رخسارش اگر چون دانه است
نیست آن رخسار، بلکه لانه است
گر شده قلبت ز هجرانش کباب
یا شده اشکت ز مژگانش شراب
میکنی قصّاب خود را ورشکست
مِی فروشت خمره را خواهد شکست
مهر او گرد درد و رنج و ناخوشیست
مهرورزی نیست، این آدمکشیست
ای بسا دیوان سنگین و کلفت
که پر است از فکر پوچ و حرف مفت
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🎼 قطعه #شب_یلدا_بدون_تو شعر : #محمدمهدی_سیار دکلمه : #محمدحسین_موسوی_تبار موسیقی و تنظیم: #امیرحسین_
Shab Yalda Bedoone To.mp3
7.44M
🎼 قطعه موسیقی #شب_یلدا_بدون_تو
شعر : #محمدمهدی_سیار
دکلمه : #محمدحسین_موسوی_تبار
موسیقی و تنظیم: #امیرحسین_سمیعی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7664/
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 کلیپ تصویری قطعه #شب_یلدا_بدون_تو
شعر : #محمدمهدی_سیار
دکلمه : #محمدحسین_موسوی_تبار
موسیقی و تنظیم: #امیرحسین_سمیعی
تصویر: #رضا_کیان
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🎼 کلیپ تصویری قطعه #شب_یلدا_بدون_تو شعر : #محمدمهدی_سیار دکلمه : #محمدحسین_موسوی_تبار موسیقی و تنظیم
🔻کلیپ تصویری دکلمه «شب یلدا بدون تو»
(در استقبال از این آیین دیرینۀ ایرانیان، #شب_یلدا)
▪️در استقبال از شب یلدا شما را به شنیدن دکلمهموسیقی #شب_یلدا_بدون_تو اثر تولید شده در دفتر موسیقی موسسه شهرستان ادب برای این آیین دیرینۀ ایرانیان دعوت میکنیم.
در این قطعۀ موسیقایی #محمدحسین_موسوی_تبار گویندۀ هنرمند، غزل زیبای دکتر #محمدمهدی_سیار را دکلمه کرده است. تنظیم کننده و آهنگسازی اثر نیز به عهده #امیرحسین_سمیعی است که با تصویرسازی #رضا_کیان همراه شدهاست.
قطعهی صوتی این دکلمه نخستینبار سال پیش در نخستین شب از #شب_های_شعر_عاشقانه و جشن شب یلدای شاعران در موسسه شهرستان ادب رونمایی و اجرا شد.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻جنجالِ نفوسِ مرده
(دوازدهمین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب را به مناسبت زادروز #هاینریش_بل به بازخوانی صفحهای از رمان #سیمای_زنی_در_میان_جمع برجستهترین اثر این نویسندهٔ آلمانی اختصاص میدهیم)
▪️«...خلاصه، قمار، ماجرا در حدود هفت-هشت ماه طول میکشد و در بین شرکتهای ساختمانی به "جنجالِ نفوسِ مرده" مشهور میشود. اساسِ این ماجرا "نوعی بازی با اسامی بود که در دفتر یادداشت گرویتن تشریح شده بود." (لوت. هویزر)؛ خلاصۀ ماجرا از این قرار بود که شرکت مذکور در فوق، با خرید و حتی فروشِ مقادیر زیادی سیمان و مصرفِ آن در بازارِ سیاه، تعدادِ قابل ملاحظهای «کارگر خارجی»، آرشیتکت، پیمانکار، مهندس امور ساختمانی، کارگر و سرکارگر، حسابدار –جملگی خیالی- در استخدام داشت که حقوق خیالی همگی مشخص شده بود؛ حتی این کارمندان خیالی محل غذاخوری و آشپز در اختیار داشتند که هزینۀ خیالی آنها هم معین شده بود؛ در این نقشۀ دقیق تنظیمشده، که فقط افرادش در دفتر یادداشت گرویتن وجود داشتند، حتی قراردادهای تنظیمی با امضا طرفینِ قرارداد و پولهایی که به حسابهای خیالی مختلف ریخته میشد، مبلغی که از حسابهای خیالی برداشت میشد، قید شده بود. همهچیز قانونی و صحیح یا در ظاهر اینطور به نظر میرسید...»
ادامهی این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9882
☑️ @ShahrestanAdab
🔻عروس یلدا
(در شب باستانی #یلدا شعری میخوانیم از #خدابخش_صفادل که به زیبایی هرچه تمامتر، آخرین شب پاییز را سروده است)
▪️سلام میدهم امشب عروس یلدا را
به شبنشینی اندیشه میبرد ما را
امانتیست که باید مواظبش باشیم
سپردهاند به ما این همیشهزیبا را
تو یادگار نیاکانمان در این فصلی
که با حضور تو بیرون کنیم غمها را
به سرخرنگترین هندوانهها سوگند!
کشاندهای به حقیقت هزار رؤیا را
همیشه چنتهات از شوق کودکان پرباد
و روسپید کن از آفتاب، فردا را
تو را اگر چه شب سرد و چله میگویند
به پای کرسی احساس میبری ما را
به یاد قصهی مادربزرگ میافتم
رسانده است به مجنون دوباره لیلا را
انار و پسته و بادام و قصههای قشنگ
نگاه گرم تو دلچسب کرده سرما را
بهار از نفست جان تازه میگیرد
سپیدپوش کن از برف، کوه و صحرا را
تمام خلق، تو را قدبلند میبینند
مباد چشم زنند آن بلندبالا را!
به یاد روی تو، فالی بگیرم از حافظ:
«سرود زهره به رقص آورد مسیحا را»
#شب_یلدا
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در اخبار نبشتهاست... | شماره سیزدهم
(گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب)
▪️این هفته در سیزدهمین مطلب #در_اخبار_نبشته_است، خبرهایی داریم از دو سند جنجالی درباره احمد شاملو، نشر کتابی تازه در آمریکا درباره «شاهنامه فردوسی»، بزرگداشت محمدعلی موحد، رکوردشکنی مارسل پروست و خبری از یک نویسنده ترک. از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید.
مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته خبرگزاری مهر، ایبنا، مجله اندیشه پویا، ایسنا، گاردین، فیگارو، همشهریآنلاین پابلیشرویکلی و با همکاری #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است.
این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9912
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻مشروح و گزارش تصویری نوزدهمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
(گفتگو پیرامون دوگانگی در جهانِ جلال)
▪️«...#جلال_آل_احمد هیچ کاری نیست که نکرده باشد؛ از مبارزهی سیاسی و فعالیت سازمانی گرفته تا نوشتن مقاله، داستاننویسی و حمایت معنوی از نویسندگان و شعرای دوران خودش. حتی دربارهی برخی نقاشان معاصر خودش مانند بهمن محصص نظرات انتقادی داشته است. اما از همهی اینها که بگذریم برای من شخصاً نثر جلال از سایر فعالیتهایش مهمتر است. نثر فارسی تا آستانهی انقلاب مشروطه متکلف و تا حدی قاصر است. بعد از تلاشهای قائم مقام فراهانی، کم کم با نوشتن سفرنامهها و فعالیتهای روزنامهنگاران نثر فارسی سادهتر و روانتر میشود...خود جلال دربارهی نثرش میگوید: "من مدت زیادی گلستان و بوستان سعدی را تدریس میکردم و خیلی تمرین کردم که بتوانم نثری اتخاذ کنم که بتواند بازتابی از زبان مردم باشد و در عین حال میراثدار کل تاریخ ادبیات فارسی." این تحول نثر متکلف به نثر ساده به این معنی است که چیزهای دیگری هم رسمیت پیدا میکنند. طبق یک قاعدهی قدیمی تمدن با خط آغاز شده است. به مرور زمان خط شکل ثابتی پیدا کرده و تغییر چندانی نمیکند اما هرگاه نثر ما متحول شده انگار کل جامعه دچار تغییر شده است. فکر میکنم یکی از مهمترین و دلالتمندترین تاثیرات بر زبان فارسی توسط نثر جلال آلاحمد صورت گرفته است...»
برای خواندن متن کامل سخنان #محمدحسین_بادامچی، #مجتبی_گلستانی، #محمدقائم_خانی و #علیرضا_سمیعی دربارهی دوگانگی در جهانِ جلال این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9849
همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید:
🔗 ShahrestanAdab.com/بوطیقا
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻«برف و بوستان»
(در آغازین روزهای #زمستان ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعر زمستانی از زندهیاد #پروین_اعتصامی شاعر بزرگ معاصر تازه میکنیم)
▪️به ماه دی، گلستان گفت با برف
که ما را چند حیران میگذاری
بسی باریدهای بر گلشن و راغ
چه خواهد بود گر زین پس نباری
بسی گلبن، کفن پوشید از تو
بسی کردی بخوبان سوگواری
شکستی هر چه را، دیگر نپیوست
زدی هر زخم، گشت آن زخم کاری
هزاران غنچه نشکفته بردی
نوید برگ سبزی هم نیاری
چو گستردی بساط دشمنی را
هزاران دوست را کردی فراری
بگفت ای دوست، مهر از کینه بشناس
ز ما ناید به جز تیمارخواری
هزاران راز بود اندر دل خاک
چه کردستیم ما جز رازداری
بهر بی توشه ساز و برگ دادم
نکردم هیچگه ناسازگاری
بهار از دکهٔ من حله گیرد
شکوفه باشد از من یادگاری
من آموزم درختان کهن را
گهی سرسبزی و گه میوهداری
مرا هر سال، گردون میفرستد
به گلزار از پی آموزگاری
چمن یکسر نگارستان شد از من
چرا نقش بد از من مینگاری
به گل گفتم رموز دلفریبی
به بلبل، داستان دوستاری
ز من، گلهای نوروزی شب و روز
فرا گیرند درس کامکاری
چو من گنجور باغ و بوستانم
درین گنجینه داری هر چه داری
مرا با خود ودیعتهاست پنهان
ز دوران بدین بی اعتباری
هزاران گنج را گشتم نگهبان
بدین بی پائی و ناپایداری
دل و دامن نیالودم به پستی
بری بودم ز ننگ بد شعاری
سپیدم زان سبب کردند در بر
که باشد جامهٔ پرهیزکاری
قضا بس کار بشمرد و بمن داد
هزاران کار کردم گر شماری
برای خواب سرو و لاله و گل
چه شبها کردهام شب زندهداری
به خیری گفتم اندر وقت سرما
که میل خواب داری؟ گفت آری
به بلبل گفتم اندر لانه بنشین
که ایمن باشی از باز شکاری
چو نسرین اوفتاد از پای، گفتم
که باید صبر کرد و بردباری
شکستم لاله را ساغر، که دیگر
ننوشد می بوقت هوشیاری
فشردم نرگس مخمور را گوش
که تا بیرون کند از سر خماری
چو سوسن خسته شد گفتم چه خواهی
بگفت ار راست باید گفت، یاری
ز برف آماده گشت آب گوارا
گوارائی رسد زین ناگواری
بهار از سردی من یافت گرمی
منش دادم کلاه شهریاری
نه گندم داشت برزیگر، نه خرمن
نمیکردیم گر ما پردهداری
اگر یکسال گردد خشکسالی
زبونی باشد و بد روزگاری
از این پس، باغبان آید به گلشن
مرا بگذشت وقت آبیاری
روان آید به جسم، این مردگانرا
ز باران و ز باد نو بهاری
درختان، برگ و گل آرند یکسر
بدل بر فربهی گردد نزاری
بچهر سرخ گل، روشن کنی چشم
نه بیهوده است این چشم انتظاری
نثارم گل، ره آوردم بهار است
رهآورد مرا هرگز نیاری
عروس هستی از من یافت زیور
تو اکنون از منش کن خواستگاری
خبر ده بر خداوندان نعمت
که ما کردیم این خدمتگزاری
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پربازدیدترینهای پاییز ۱۳۹۷ سایت شهرستان ادب
▪️ اکنون با آغاز نیمه سوم سال ۹۷ و در تازهترین مطلب پرونده #سالنامه_شهرستان_ادب خوب است نگاهی به پربازدیدترین مطالب این سایت در فصل پاییز بپردازیم.
پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در مهر، آبان و آذر ۱۳۹۷ (و در سه حوزه «یادداشتها و مصاحبهها»، «شعرها و داستانها» و «خبرها وگزارشها») به شرح زیر است :
🔹پرطرفدارترین شعرها :
🔸40 شعر برای اربعین ، رهتوشه زائران کربلا
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6648
🔸پاییزهایی که خواهند آمد | شعری پاییزی از #سهراب_سپهری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9586
🔸برگهای آرزو | شعری پاییزی از #فروغ_فرخزاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9610
🔸پاییز خاطراتانگیز | شعری پاییزی از استاد #شهریار
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9559
🔸برگریزان | شعر پاییزی زیبایی از #پروین_اعتصامی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9568
🔸یادی از #حسین_منزوی با نوحهای از #مهدی_رسولی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9524
🔸در اقلیم پاییز | شعری از استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9598
🔸خشخشِ خوشبختی | شعری از #مژگان_عباسلو
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9549
🔸سرود برگریزان | شعری پاییزی از استاد شهریار
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9592
🔸بر فرازِ قاف | شعری از #محمد_شکری_فرد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9526
🔹پربازدیدترین یادداشتها و مصاحبهها :
🔸سیمای آذربایجان در شعر #محمدحسین_شهریار | مقالهای از #الهه_عزیزی_فرد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9523
🔸رویکرد پستمدرنیستی در اشعار متأخر #منوچهر_آتشی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9533
🔸تاریخچه هایکوسرایی | یادداشتی از #منصوره_محبی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9595
🔸اگر شهریار نه، پس چه کسی؟ | مصاحبهی #شهریار_شفیعی با #علی_اصغر_شعردوست
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9583
🔸شهریار شیعهترین شاعر ادبیات فارسی | یادداشتی از #لیلا_حسین_نیا
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9542
🔸«بررسی فلسفه و اصالت شعر و نوحه اربعین» | در گفتگو با #حسن_صنوبری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9648
🔸لالایی برای بیدارکردن دختران ایران | یادداشت #مجید_اسطیری بر کتاب #لالایی_برای_دختر_مرده
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9566
🔸وای اگر قصهی ما عبرت تاریخ شود | یادداشت #آزاده_جهان_احمدی بر #بی_کتابی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9618
🔸چطوری ایرانی؟ | معرفی رمان #ابدی به قلم #پرستو_علی_عسگرنجاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9591
🔸نگاهی به شعرهای #حسن_دلبری از روزن #پنجره_های_آجری | یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9462
🔹پربینندهترین خبرها :
🔸رهبر انقلاب در دیدار با داستاننویسان: «کاری که شهرستان ادب آغاز کرده باید ادامه پیدا کند»
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9601
🔸به بهانه روز بزرگداشت مولانا جلال الدین محمد بلخی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9550
🔸گزارش تصویری دهمین #ماه_شعر آفتابگردانها
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9539
🔸بازگشایی پروندهی #شعر_پاییزی در سایت شهرستان ادب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9548
🔸آخرین کارگاه یکشنبههای داستان شهرستان ادب در تابستان
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9521
🔸فراخوان ثبتنام در دوره پنجم «مدرسه رمان» شهرستان ادب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9762
🔸به بهانه سالروز تولد حسین منزوی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9525
🔸رونمایی از کتابهای جدید #مدرسه_رمان در نمایشگاه کتاب فرانکفورت
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9604
🔸هفدهمین میزگرد #بوطیقا: گفتگو پیرامون «شعر عرفانی» در ادبیات پارسی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9571
🔸بازگشایی پرونده پرتره سهراب سپهری در سایت شهرستان ادب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9581
🔹پربازدیدترین داستان :
🔸دختر گمشده | داستانی اربعینی از «مجید اسطیری»
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9637
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 بهشتِ برزخی
(تازهترین مطلب پروندۀ #رمان_فانتزی اختصاص دارد به یادداشتی از #مسعود_آذرباد. او در این یادداشت به معرفی کتاب #برزخ_زمین نوشتۀ #هاشم_افتخار پرداخته است. این کتاب یکی از قدیمیترین آثاریست که در ژانر علمی-تخیلی در ایران نوشته شده است. شما را به خواندن این یادداشت دعوت میکنیم.)
▪️ «... ماجرای برزخ زمین، روایت یک دانشمند حوزۀ ژنتیک است. جین هابل مهندس ژنتیک، دختر رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، مظهر و نماد رؤیای آمریکایی نیز است. جین با موجودی هوشمند روبرو میشود که از زایش دو مگس متولدشده است. موجودی که بیشتر پرندهای مینیاتوری است تا حشرهای موذی. در همان شب کشف آن موجود عجیب، جین توسط شش نفر مورد حملۀ گروگانگیری قرار میگیرد، اما بدون اینکه کوچکترین واکنشی نشان دهد، آن ششنفر کشته میشوند. بعدازاین ماجرا، جین بیشتر و بیشتر با این موجود عجیب آشنا میشود و خود مقدمهای میشود برای اتفاقات عجیبوغریبتر.
کتاب برزخ زمین که در سبک علمی تخیلی و جنایی است، چند ویژگی منحصربهفرد دارد که پس از گذشت بیست سال، همچنان طراوت خودش را حفظ کرده است. اولین ویژگی مهم این کتاب، آن است که در دورانی که علمی تخیلی نوشتن اصلاً مرسوم نبوده است، این کتاب نوشتهشده است. گرچه قبلترها کتابهای علمی تخیلی دیگری نوشتهشده بودند، اما بهجرأت میتوان گفت برزخ زمین اولین کتابی است که توانسته است علاوه بر فرار از تلۀ اروپامحوری، ازنظر قصهگویی نیز حرفی برای گفتن داشته باشد... »
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9877
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 چند رباعی از پدر شعر فارسی
(امروز زادروز شاعر شهیر فارسی، #رودکی است؛ کسی که او را پدر شعر فارسی مینامند و اشعارش در عین قدمت، ساده و روان و خوشخوان است. به این مناسبت شما را به خواندن چند رباعی دلنشین از پدر شعر فارسی دعوت میکنیم.)
▪️بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل
بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل
این غم، که مراست کوه قافست، نه غم
این دل، که تراست، سنگ خاراست، نه دل
***
با آن که دلم از غم هجرت خونست
شادی به غم توام ز غم افزونست
اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب
هجرانش چنینست، وصالش چونست؟
***
نامت شنوم، دل ز فرح زنده شود
حال من از اقبال تو فرخنده شود
وز غیر تو هر جا سخن آید به میان
خاطر به هزار غم پراگنده شود
***
در عشق، چو رودکی، شدم سیر از جان
از گریهٔ خونین مژهام شد مرجان
القصه که: از بیم عذاب هجران
در آتش رشکم دگر از دوزخیان
***
از کعبه کلیسیا نشینم کردی
آخر در کفر بیقرینم کردی
بعد از دو هزار سجده بر درگه دوست
ای عشق، چه بیگانه ز دینم کردی!
***
چون کار دلم ز زلف او ماند گره
بر هر رگ جان صد آرزو ماند گره
امید ز گریه بود، افسوس! افسوس!
کان هم شب وصل در گلو ماند گره
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻شعر خانوادۀ شهدا
(به خوانش صفحهای دیگر از پروندۀ #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس سایت شهرستان ادب میپردازیم در ستون شعر. این یادداشت را #عصمت_زارعی، شاعر و پژوهشگر، نگاشته است و در آن به بررسی مفهوم «شهید» در شعر کلاسیک و سپس در شعر شاعر معاصر، #مرتضی_امیری_اسفندقه، پرداخته است. )
▪️«... همانطور که میدانیم اوایل سالهای دفاع مقدس یکی از مشهورترین شعرها که در رثای شهدای جنگ خوانده میشد، «کجایید ای شهیدان خدایی» بود که هنوز هم بسیاری از مردم تعجب میکنند اگر بشنوند که این شعر از مولوی است. این مسأله، شاید تأییدی باشد بر همان مهجوریت واژۀ شهید در ادبیات کهن. این در حالی است که حالا با شکلگیری ادبیات دفاع مقدس، شعر جنگ آنقدر گسترش یافته و به غنا رسیده است که نه تنها خودش به ادبیاتی مستقل تبدیل شده، در ادبیات عاشورا هم تاثیر گذاشته؛ یعنی میبینیم بخشی از شعر «غریبه» غلامرضا کافی (کتاب واقعه) در آلبوم «وداع» حسامالدین سراج، که آلبومی کاملاً عاشورایی است، با حذف چند بیتی که بهطورخاص دفاع مقدسیبودن آن را نشان میدهد، در حالوهوایی عاشورایی خوانده شده است:
چقدر آشنـا مینمایی غریبه
بگو از کجا از کجایی غریبه؟
به عبارت دیگر به نظر میرسد از زمانی که مسیر متعالی اهداف جهت یافت پیدا کرد و بیداری به دستگاه اندیشگی آنها راه یافت، از زمانی که فرهنگ عاشورا در فرهنگ مردم تجلی یافت و انقلاب اسلامی ادامۀ نهضت حسینی به شمار رفت، شعر دفاع مقدس و شعر عاشورایی نیز به نوعی به هم ممزوج شد یا به واسطۀ آن مشروعیت یافت. بیت بسیار زیبای استاد بهمنی را در تأیید این سخن میآوریم:
چیزی که غریبی را از کرببلا آورد
این بار غریبان را تا کرببلا میبرد... »
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9922
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻شجاعت برای حرکت از تیپ به شخصیت
( #درازکش_در_ساعت_خواب سوژۀ تازهترین یادداشت #محمدقائم_خانی است. این رمان نوشتۀ #زهرا_شاهی است و روایتی است از دو مرد از دو طیف متفاوت جامعه. )
▪️ «... معمولاً وقتی قرار است در دوران مدرسه به سراغ چنین شخصیتهایی بروند، معلم دلسوزی را به تصویر میکشند که قصد راهنمایی بچهها به راه درست را داشته و از هیچ کوششی برای نیل به این هدف مضایقه نمیکند. باز هم تصویری کلیشهای و باز هم تکرار و تکرار...
این معلم دلسوزِ مهربان، تصویر دروغی است که دههها به جامعه ارائه شده است؛ چون معلمها و نظام آموزشی جدید دستاورد روشنفکران در دورۀ رضاخان بوده و نویسندگان نیز از همینطبقه برخاستهاند، کمتر کسی سعی کرده تا واقعیتهای نظام آموزشوپرورش را به تصویر بکشد. انگار در اقدامی هماهنگ، همه در برابر واقعیت این نظام آموزشی در ایران سکوت کردهاند و با دروغ بزرگ «معلم دلسوز» مسیر بقای این نظام را هموار کردهاند.
واقعیت آموزشوپرورشی که رضاخان راه انداخت، همانند خود استبداد بود و تکثیر کلیشهها. رضاخان مستبد بود و پیشرفت را در تکثیر کلیشهها در تعداد زیاد میدید. آموزشوپرورشی هم که روشنفکران در حکومت او تأسیس کردند، سراسر استبدادی بود و تنها هدفش، تولید آدمهای تکراری در جامعه بود. زهرا شاهی در اینکتاب بهخوبی از این تصویر کلیشهای دروغین فاصله گرفته و معلمی مستبد و ناکارآمد و نیز شاعری شکستخورده، آفریده که کاری جز اعمال خشونت به بچهها ندارد و به تنها چیزی که نمیاندیشد، رشد بچههاست. نویسنده با شجاعت، کلیشۀ دروغین معلم دلسوز را کنار گذاشته و تصویر دقیق دبیر مستبد را برگزیده است... »
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9925
☑️ @ShahrestanAdab