شهرستان ادب
🔻پرونده پرتره #محمدحسین_شهریار در سایت شهرستان ادب منتشر شد
(به بهانه سالروز درگذشت این بزرگ غزلسرای روزگارمانر و روز ملی شعر و ادب پارسی)
▪️همزمان با ۲۷شهریورماه، سالروز درگذشت استاد محمدحسین شهریار و روز ملی شعر و ادب پارسی، جدیدترین پرونده پرتره سایت شهرستان ادب در بخش شعر به بهترین غزلسرای روزگار ما اختصاص می یابد.
پیش تر در سایت شهرستان ادب، مطالب مرتبطی با شهریار، اشعار و دنیای شعری او منتشر شده بود که از آن جمله می توان به :
🔸مثلث عشقی شعر شهریار
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/5830
🔸ترک پارسی گوی
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/3911
🔸روز شعر و شهریار
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/3905
🔸همین که بگویی «شهریار»
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/6554
🔸ماهم که هاله ای به رخ از دود آهش است...
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/6553
🔸«شب و علی» مثنوی شهریار برای امام علی (ع)
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/3701
🔸گله مفتون امینی از چاپ نشدن «شهریارنامه»
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/3020
🔸#هوشنگ_ابتهاج : #شهریار خواب دید مرا می برند جهنم
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/2781
🔸شهریار به روایت اخوان
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/2612
همزمان با گشایش این پرونده، مطالب تازهتری در سایت شهرستان ادب با موضوع زندهیاد استاد شهریار منتشر خواهد شد. برای مطالعه مطالب این پرونده به صفحۀ ویژۀ استاد، در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
🔹پرونده پرتره استاد شهریار
🔗shahrestanadab.com/محمدحسین-شهریار
گفتنیست، سیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، فرزند حاج میرآقا خشگنابی (از وکلای درجه اول تبریز، دانشمند و اهل ادب) در سال ۱۲۸۳ش. (در نقل دیگری از لطف الله زاهدی و جمشید علیزاده، سال تولد شهریار ۱۲۸۵ ذکر شده است) در تبریز متولد شد. خانواده وی اصالتا از روستای خشگناب بودند. دوران کودکیاش مصادف با انقلابهای تبریز بود. او این دوران را در روستاهای «شنگولآباد»، «قیشقرشاق»، و «خشگناب» گذراند.
تحصیلات وی با قرائت گلستان در مکتب روستا و نزد پدرش آغاز شد و در همان اوان با دیوان حافظ آشنایی پیدا کرد. پس از آن سیکل اول متوسطه را در مدرسه متحده و فیوضات به پایان رساند و در سال ۱۲۹۹ش. به تهران آمد و تحصیلات متوسطه را در دار الفنون (۱۳۰۳) به پایان رساند و وارد مدرسه طب شد.
در سال ۱۳۱۰ دیوان شهریار با مقدمه، ملک الشعرای بهار، سعید نفیسی و پژمان بختیاری چاپ شد و در همان سال در اداره ثبت اسناد و املاک کشور مشغول بکار شد.
شهریار بعدها، بعد از چاپ مثنوی #صدای_خدا و منظومه #قهرمانان_استالینگراد و سرودن منظومه بینظیر «حیدربابا»، در سال ۱۳۳۳ جلد اول دیوان او، با مقدمه «علی زهری» به چاپ رسید.
تا سال ۱۳۳۶ اتفاقات بزرگی در زندگی شهریار رخ دادند که از جمله می توان به آغاز کتابت قرآن، دیدار با «ابولحسن صبا» و «عبدالله دوامی» و چاپ جلدهای دوم، سوم و چهارم دیوان او اشاره کرد.
محمد حسین شهریار، در سال ۱۳۴۳ به زادگاه پدری خود خشکناب باز گشت و جلد دوم منظومه #حیدربابایه_سلام را سرود.
وی در اوایل شاعری، «بهجت» تخلص میکرد، و بعد از تافل به حضرت حافظ، «شهریار» را به عنوان نام شعری خود برگزید. او در انواع قالب های شعر فارسی درخشان ترین اشعار را سروده است و بی اغراق، می شود گفت تنها شاعری ست که هم در زبان مادری اش ترکی و هم در زبان فارسی شاهکار آفریده است.
پر بیراه نیست که ملک الشعرای بهار می گوید: «شهریار نه تنها افتخار ایران، بلکه افتخار شرق است».
بسیاری از آثار شهریار، به ویژه منظومه #حیدربابا به چندین زبان زندۀ ترجمه شده است.
ملی گرایی ایرانی، توجه ویژه به طبیعت، عاطفۀ سرشار، استفاده از اصطلاحات عامیانه، مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به ویژه ارادت خاص او به حضرت امیرمومنان علی بن ابی طالب(ع) از جمله ویژگی های برجستۀ این شاعر ترک پارسی گوی است.
۱۹ آذر ۱۳۶۶، آغاز روزهای بیماری این عاشق شوریده سر بود که در بیمارستان امام خمینی (ره) تبریز بستری شد. بعد از شدت یافتن بیماری به بیمارستان مهر تهران در ساعت ۶:۴۵ دقیقه بامداد در بیمارستان جان به جان آفرین تسلیم کرد و در شعرها و نام بلندش جاودانه شد. پیکر او به تبریز منتقل شده و پس از تشییعی باشکوه، در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
محمد حسین شهریار، آخرین شاعری ست که در مقبره الشعرا دفن شده است.
روز درگذشت استاد محمد حسین شهریار، با پیشنهاد دکتر «علی اصغر شعردوست» و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به نام «روز ملی شعر و ادب فارسی» نامگذاری شده است.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻شهریار شیعهترین شاعر ادبیات فارسی
(یادداشتی از #لیلا_حسین_نیا در پروندهپرترهی #شهریار)
▪️«...سیدمحمدحسین بهجتتبریزی متخلص به شهریار شاید مردمیترین شاعر روزگار ما باشد. شاعری که ناخودآگاه جمعی ایرانیان او را «استاد» خطاب میکند همانطور که فردوسی را حکیم و سعدی را شیخ و حافظ را خواجه خواندهاست.
استاد شهریار اما از بُعد ویژهای وارد روح و جان ایرانیان شدهاست. در حقیقت شهریار با ارادت ویژهای که به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام داشته، جایگاه خود را در دل و جان مردم باز کردهاست.
شهریار برای من، مترجم ارادت و عشق به علی بن ابی طالب(ع) است. من با او علی(ع) را شناختم در همان سه چهار سالگی وقتی پدرم "علی ای همای رحمت" را کلمه کلمه در ذهنم میکاشت. عموم مردم ایران که روح و جانشان در گرو محبت به امیرالمؤمنین(ع) است هم شاید چنین نگاهی به شعر "علی ای همای رحمت" داشته باشند.
شاید بیراه نباشد اگر بگوییم که شهریار شیعهترین شاعر تاریخ ادبیات فارسی است. من بیشک ناقض جایگاه بلند و تاثیرگذار فردوسی در آن کشمکش تاریخی با سلطان محمود غزنوی نیستم که کتمان چنین حقیقتی سنگ انداختن بر آفتاب است و میدانم که رودکی آدمالشعرای شعر فارسی شاید به جرم علوی بودن نابینا شدهاست. از جایگاه بلند کسایی و دردهایی که ناصرخسرو قبادیانی در پاکدینی تحمل کردهاست آگاهم. اما هیچ شاعری به اندازه شهریار نتوانسته اشعار آمیخته به محبت ولایت را وارد روح و جان مردم کند. معجزه سید تبریزی در همین نکته است، در همین که شعر آکنده به ارادت شیعیاش در افواه عموم جاری است. هرچند که شهریار در جا به جای اشعارش یاد حادثه بزرگ عاشورا و قیام سیدالشهداء(ع) را زنده نگاه داشته اما ارادت او به حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) بسیار برجستهتر است...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9542
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 پاییزِ خاطراتانگیز
(در میان اشعاری که برای پاییز سروده شده است، قطعاً شعر پاییزی استاد شهریار یکی از بهترینهاست. در تازهترین مطلب پروندهی #شعر_پاییزی و پروندهپرترهی #شهریار در سایت شهرستان ادب، شما را به خواندن این شعر دعوت میکنیم. )
▪️ شب است و باغ گلستان خزان رؤیاخیز
بیا که طعنه به شیراز میزند تبریز
به گوشوار دلاویز ماه من نرسد
ستاره، گرچه به گوش فلک شود آویز
به باغ یاد تو کردم که باغبان قضا
گشوده پردهی پاییز خاطراتانگیز
چنان به ذوق و نشاط آمدم که گویی باز
بهار عشق و شبابست این شب پاییز
عروس گل که به نازش به حجله آوردند
به عشوه بازدهندش به باد رخت و جهیز
شهید خنجر جلاد باد میغلتند
به خاک و خون همه در انتظار رستاخیز
خزان خمار غمش هست و ساغر گل زرد
بهار سبز کجا وین شراب سحرآمیز
خزان صحیفهی پایان دفتر عمر است
به این صحیفه رسیده است دفتر تا نیز
به سینمای خزان ماجرای خود دیدم
شباب با چه شتابی به اسب زد مهمیز
هنوز خون به دل از داغ لالهام ساقی
به غیر خون دلم باده در پیاله مریز
شبی که با تو سرآمد چه دولتی سرمد
دمی که بیتو به سر شد چه قسمتی ناچیز
عزیز من مگر از یاد من توانی رفت
که یاد توست مرا یادگار عمر عزیز
پری به دیدن دیوانه رام میگردد
پریوشا تو ز دیوانه میکنی پرهیز
نوای باربدی خسروانه کی خیزد
مگر به حجلهی شیرین گذر کند پرویز
به عشق پاک تو بگذشتم از مقام ملک
که بال عشق تو بادم زند بر آتش تیز
تو هم به شعشعه وقتی به شهر تبریز آی
که شهریار ز شوق و طرب کنی لبریز
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻چهرهی انقلابی شهریار
(یادداشتی از #رضا_شیبانی در پروندهپرترهی #شهریار)
▪️«...دهۀ شصت از نظر تاریخی، شاید پرحادثهترین دهۀ ایران در قرن معاصر باشد. بهعبارتی اواخر دهۀ پنجاه و دهۀ شصت "جمیعاَ به مجاز دهۀ شصت" بستر یک انفجار در تاریخ سیاسی ایران است. انقلاب و جنگ هشتساله، دو حادثۀ بزرگی است که نهتنها در قرن معاصر که در سدههای گذشته نیز نمونه ندارد. البته در قرن معاصر، وقایعی چون جنگ جهانی و کودتای بیستوهشت مرداد، برجستهاند، اما از نظر وسعت اتفاق، قابل مقایسه با انقلاب و جنگ نیستند. بهطورمثال کودتا فقط فضای پایتخت را بهطورکامل تحتتأثیر قرار میدهد یا اشغال کشور در جنگ جهانی دوم، درست است که موجب تلفات بالا و بدبختیهای گسترده برای عموم ملت است اما این بدبختی، درست است که مردم را میکشد اما مردم، مورچگانی لگدکوب وقایعاند و خود نقشی در ماجرا ندارند. در جنگ و انقلاب، آحاد مردم درگیرند؛ چه بهعنوان موافق و چه بهعنوان مخالف. همین مسائل باعث میشود ما که اکنون در پایان قرن ایستادهایم و به دهۀ شصت نظر میافکنیم، انتظار داشته باشیم که مولودات دهۀ شصت در همۀ ابعاد خود "اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و ادبی و ..." در منتهای اهمیت دیده شود.
علیایحال هر چه باشد ما بایستی نگاهی ژرف به ادبیات دهۀ شصت داشته باشیم. ما در دو جنبه در قبال این ادبیات ضعیف بودهایم:
🔸۱.جنبۀ وقایعنگاری
🔸۲.جنبۀ نظریۀ شناختی و فلسفی...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9575
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻اگر شهریار نه، پس چه کسی؟
(مصاحبهی ویژهی #شهریار_شفیعی با #علی_اصغر_شعردوست در پروندهپرترهی #شهریار)
▪️«...قبل از رفتنم به تهران، در تبریز بهصورت طبیعی با استاد شهریار مربوط بودیم؛ رادیو بود و هم وظیفۀ اداری بود و هم خودم به استادشهریار علاقهمند بودم و مکرر به دیدارشان میرفتم. عکسها و تصاویر هست. دستگاهی میبردیم و با استاد صحبت میکردیم. استاد اگر سرحال بود شروع میکردند به خواندن شعر و ما هم ضبط میکردیم و بعدها بهتناسب در برنامهها استفاده میکردیم. استاد یک اعتمادی به من داشتند بهنحوی که بعد از اینکه من به تهران آمده بودم هم، اگر مثلاً کسانی میخواستند با استاد دیدار کنند یکی از کسانی که میگفتند با او صحبت کنید نده بودم. یکبار من از ایشان پرسیدم استاد این چه رازی است که شما میفرمایید که من به شما بگویم، درصورتیکه شما ممکن است بشناسید یا صلاح بدانید به کسی وقت بدهید؟ استاد فرمودند: "بعضی از اینها، شیاطین هستند میخواهند از من حرفهایی بگیرند و ضبط کنند و بعد منعکس و پخش کنند، من میخواهم آدمهایی که میآیند، آدمهای معتمدی باشند."
در تهران هم که من بودم استاد شهریار نیاز به معرفی نداشتند و ما از ایشان بهره مند میشدیم و در برنامهها استفاده میکردیم. برای شهریار چند برنامۀ ویژه ساختیم و از شبکۀ سراسری پخش کردیم. بعضی دوستان ما هم بودند که با استادشهریار مرتبط بودند، مثل آقای طرزمی، آقای فردی و دوستان دیگر که ما در هر جایی که بودیم بههرحال چون همشهریهای ما بودند بهتناسب، از دوستان نیز استفاده میکردیم و از آنها میخواستیم، برنامه بسازند و برنامه بدهند. یک کار بسیار خوبی آقای طرزمی کردند که آن زمان مدیر گروه ادبوهنر تلویزیون بودند، یک واحد سیار از تهران آوردند تبریز و یک زندگینامۀ تصویری کامل از شهریار ضبط کردند...»
ادامهی این مصاحبه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9583
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻گذر شهریار به عرفان و حکمت
(یادداشتی از #مهدی_نعلبندی در پروندهپرترهی #شهریار)
▪️«...شهریار چرا شروع به نوشتن قرآن کرد و یک جزء از کلام خدا را با خطّ خود و به دست خود نوشت؟ خطی که از میرزاطاهر آموخته بود. و میرزاطاهر، خوشنویسی بود که کلام خدا را بیستوچهار بار نوشته بود و نقل است که آیات را از سینه مینوشت و از بر بود. میگویم قرآننوشتن شهریار هم شاید راهی بود برای مؤانست بیشتر او با کلام وحی؛ انسی مدام و خوانشی از مجرای نوشتن. او مینوشت که خوانده باشد و میخواند که چیزی بشنود. و لابد چیزی بگوید از همانها که آقای بهاءالدینی فرمود. شاید همانند نخلهای از آتش که سخن گفت با موسی و شاید هم سخن موسی در پاسخ یک سؤال از او: که این است عصای من و بدان تکیه میکنم و گوسفندانم را با آن هی میکنم و منافع دیگری است در این عصا برای من. "و ما تلک بیمینک یموسی، قال هی عصای أتوکؤا علیها و أهش بها علی غنمی و لی فیها مئارب أخری". نکتۀ نغز این مکالمه را نکتهدانان همان گفتهاند که موسی به معاشقه، سخن میگفت و او را میلی بود با سؤالکننده. شهریار هم شاید نوشتن را همان میدانست که؛ "أتوکؤا علیها و أهش بها علی غنمی و لی فیها مئارب أخری".
شاید شهریار مینوشت که رنگ آیات قرآن را بگیرد، قرآن با گوشت و خونش آمیخته گردد به پیرانهسری. و این شاعر پیر، لابد هنوز دلی جوان داشته برای عاشقشدن...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9587
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻سرود برگریزان
(در همنشینی و همزمانی پروندهپرترهی #شهریار و پروندهی #شعر_پاییزی، غزلی پاییزی از این شاعر شهیر ایرانی میخوانیم که آن را به زیبایی باد پاییزی تهران آغاز کرده است)
▪️خراب از باد پاییز خمارانگیز تهرانم
خمار آن بهار شوخ و شهرآشوب شمرانم
خدایا خاطرات سرکش یک عمر شیدایی
گرفته در دماغی خسته چون خوابی پریشانم
خیال رفتگان شب تا سحر در جانم آویزد
خدایا این شبآویزان چه میخواهند از جانم
پریشان یادگاریهای بر بادند و میپیچند
به گلزار خزان عمر چون رگبار بارانم
خزان هم با سرود برگریزان عالمی دارد
چه جای من که از سردی و خاموشی زمستانم
سهتار مطرب شوقم گسسته سیم جانسوزم
شبان وادی عشقم شکسته نای نالانم
نه جامی کو دمد در آتش افسرده جان من
نه دودی کو برآید از سر شوریده سامانم
شکفته شمع دمسازم چنان خاموش شد کز وی
به اشک توبه خوش کردم که میبارد به دامانم
گره شد در گلویم ناله جای سیم هم خالی
که من واخواندن این پنجهی پیچیده نتوانم
کجا یار و دیاری ماند از بیمهری ایام
که تا آهی برد سوز و گداز من به یارانم
سرود آبشار دلکش پس قلعهام در گوش
شب پاییز تبریز است در باغ گلستانم
گروه کودکان سرگشته چرخوفلکبازی
من از بازی این چرخ فلک سر در گریبانم
به مغزم جعبهی شهر فرنگ عمر بیحاصل
به چرخ افتاده و گویی در آفاقست جولانم
چه دریایی چه طوفانی که من در پیچ و تاب آن
به زورقهای صاحبکشتهی سرگشته میمانم
ازین شورم که امشب زد به سر آشفته و سنگین
چه میگویم نمیفهمم چه میخواهم نمیدانم
به اشک من گل و گلزار شعر فارسی خندان
من شوریدهبخت از چشم گریان ابر نیسانم
کجا تا گویدم برچین و تا کی گویدم برخیز
به خوان اشک چشم و خون دل عمریست مهمانم
فلک گو با من این نامردی و نامردمی بس کن
که من سلطان عشق و شهریار شعر ایرانم
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻شهریار، حافظ بود یا مولوی؟
(یادداشتی از #حسن_صنوبری در پروندهپرترهی #شهریار)
▪️«محمدحسین شهریار در روزگار خود حافظ بود یا مولوی یا سعدی یا فردوسی یا...؟
البته که هیچکس، کسی جز خودش نیست و نمیتواند باشد. ولی پارهای از ویژگیها و شباهتها باعث میشود ما از شخصیتی در روزگاری یاد شخصیتی دیگر در روزگاری دیگر بیفتیم.
اگر این سوال را از دوستداران شهریار بپرسیم بیتامل میگویند "حافظ". علت هم، شدت علاقه و ابراز محبت شهریار به حافظ است. شاید در طول تاریخ ادبیات فارسی، چه ادبیات کهن چه شعر نو، شاعری را نداشته باشیم که تا اینمقدار نسبت به شاعری دیگر ابراز عشق و ارادت و فروتنی کرده باشد. حتی بسیاری از اوقات، شاعران برای گرامیداشت مقام خویش، شاعران دیگر را تحقیر کردهاند. گاهی موضوع زد و خوردهای صنفی بوده که در قالب هجو شاعرانِ همروزگار نسبت به هم اتفاق میافتاده است. مثل هجوی که "لبیبی" به بهانه مرثیه "فرخی" برای "عنصری" سرود: "گر فرخی بمرد چرا عنصری نمرد؟! / پیری بماند دیر و جوانی برفت زود / فرزانهای برفت و ز رفتنش هر زیان / دیوانهای بماند و ز ماندنش هیچ سود..."
یا هجوهایی که "احمد شاملو" برای "حمیدی شیرازی" سروده بود: "...بگذار عشق اينسان / مرداروار در دل / تابوت شعر تو / تقليد كار دلقك قاآنی / گندد هنوز ..."...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9620
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻تاریخی در دوازده بیت | یادداشتی از #مهدی_نعلبندی
(به مناسبت ایام رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در پروندهپرترهی #شهریار)
▪️«...رحلت پیامبر صاعقهای بود در خرمن امتی که آیه میشنیدند از زبان او و آسمان شهرشان دم به دم کلمه میبارید. و پیامبر که رفت ؛ آسمان ساکت شد و آیه نرویید در خرمن حوادث. عدهای مرتد شدند و در "شفا حفره" جاهلیت خلیدند و عدهای در سقیفه به شور نشستند تا تقدیر زمین را جز بر مدار آسمان بنگارند. و علی در خانه بود به نوشتن قرآن. صاعقه رحلت پیامبر سنگین بود و خرمن امت را سوخت.
پیامبر در بین ما غریب است. کم نوشتهایم و کم سرودهایم از پدر امّت. بماند. لیکن یکی از زیباترین سرودهها در واقعه رحلت نبیّ مکرّم اسلام – که سلام خدا بر او خاندان پاک او باد، شعر زیبای مرحوم استاد سید محمّد حسین بهجت تبریزی متخلّص به شهریار است...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9698
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یادگاری_ها | فیلم دوم
▪️شعرخوانیِ زندهیاد #شهریار
(پروندهپرترهٔ شهریار )
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پربازدیدترینهای پاییز ۱۳۹۷ سایت شهرستان ادب
▪️ اکنون با آغاز نیمه سوم سال ۹۷ و در تازهترین مطلب پرونده #سالنامه_شهرستان_ادب خوب است نگاهی به پربازدیدترین مطالب این سایت در فصل پاییز بپردازیم.
پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در مهر، آبان و آذر ۱۳۹۷ (و در سه حوزه «یادداشتها و مصاحبهها»، «شعرها و داستانها» و «خبرها وگزارشها») به شرح زیر است :
🔹پرطرفدارترین شعرها :
🔸40 شعر برای اربعین ، رهتوشه زائران کربلا
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6648
🔸پاییزهایی که خواهند آمد | شعری پاییزی از #سهراب_سپهری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9586
🔸برگهای آرزو | شعری پاییزی از #فروغ_فرخزاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9610
🔸پاییز خاطراتانگیز | شعری پاییزی از استاد #شهریار
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9559
🔸برگریزان | شعر پاییزی زیبایی از #پروین_اعتصامی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9568
🔸یادی از #حسین_منزوی با نوحهای از #مهدی_رسولی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9524
🔸در اقلیم پاییز | شعری از استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9598
🔸خشخشِ خوشبختی | شعری از #مژگان_عباسلو
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9549
🔸سرود برگریزان | شعری پاییزی از استاد شهریار
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9592
🔸بر فرازِ قاف | شعری از #محمد_شکری_فرد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9526
🔹پربازدیدترین یادداشتها و مصاحبهها :
🔸سیمای آذربایجان در شعر #محمدحسین_شهریار | مقالهای از #الهه_عزیزی_فرد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9523
🔸رویکرد پستمدرنیستی در اشعار متأخر #منوچهر_آتشی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9533
🔸تاریخچه هایکوسرایی | یادداشتی از #منصوره_محبی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9595
🔸اگر شهریار نه، پس چه کسی؟ | مصاحبهی #شهریار_شفیعی با #علی_اصغر_شعردوست
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9583
🔸شهریار شیعهترین شاعر ادبیات فارسی | یادداشتی از #لیلا_حسین_نیا
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9542
🔸«بررسی فلسفه و اصالت شعر و نوحه اربعین» | در گفتگو با #حسن_صنوبری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9648
🔸لالایی برای بیدارکردن دختران ایران | یادداشت #مجید_اسطیری بر کتاب #لالایی_برای_دختر_مرده
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9566
🔸وای اگر قصهی ما عبرت تاریخ شود | یادداشت #آزاده_جهان_احمدی بر #بی_کتابی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9618
🔸چطوری ایرانی؟ | معرفی رمان #ابدی به قلم #پرستو_علی_عسگرنجاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9591
🔸نگاهی به شعرهای #حسن_دلبری از روزن #پنجره_های_آجری | یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9462
🔹پربینندهترین خبرها :
🔸رهبر انقلاب در دیدار با داستاننویسان: «کاری که شهرستان ادب آغاز کرده باید ادامه پیدا کند»
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9601
🔸به بهانه روز بزرگداشت مولانا جلال الدین محمد بلخی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9550
🔸گزارش تصویری دهمین #ماه_شعر آفتابگردانها
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9539
🔸بازگشایی پروندهی #شعر_پاییزی در سایت شهرستان ادب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9548
🔸آخرین کارگاه یکشنبههای داستان شهرستان ادب در تابستان
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9521
🔸فراخوان ثبتنام در دوره پنجم «مدرسه رمان» شهرستان ادب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9762
🔸به بهانه سالروز تولد حسین منزوی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9525
🔸رونمایی از کتابهای جدید #مدرسه_رمان در نمایشگاه کتاب فرانکفورت
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9604
🔸هفدهمین میزگرد #بوطیقا: گفتگو پیرامون «شعر عرفانی» در ادبیات پارسی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9571
🔸بازگشایی پرونده پرتره سهراب سپهری در سایت شهرستان ادب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9581
🔹پربازدیدترین داستان :
🔸دختر گمشده | داستانی اربعینی از «مجید اسطیری»
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9637
☑️ @ShahrestanAdab
🔻رازِ شب
(پرونده #شعر_فاطمی و پروندهپرتره #شهریار را با شعری از استاد محمدحسین شهریار در رثای حضرت فاطمه سلاماللهعلیها بهروز میکنیم)
▪️«...ماه آن شب خموش و سرگردان
روی صحرا و دشت می تابید
رنگ غم رنگ حزن پرور ماه
همه جا را نموده بود سپید
دانه دانه ستاره بر رخ چرخ
همچون اشک یتیم می لرزید
خواب گسترده بود خاموشی
برجهان پرده فراموشی...»
متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10001
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پربازدیدترینهای زمستان ۱۳۹۷ سایت شهرستان ادب
▪️اکنون با پایان آخرین فصل از سال ۱۳۹۷ و در تازهترین مطلب پرونده #سالنامه_شهرستان_ادب خوب است نگاهی به پربازدیدترین مطالب این سایت در فصل زمستان بپردازیم.
پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در دی، بهمن و اسفند ۱۳۹۷ (و در سه حوزه «یادداشتها»، «شعرها» و «خبرها») به شرح زیر است :
🔹پرطرفدارترین شعرها :
🔸 پهلو گرفته بود | شعری از #امید_مهدی_نژاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9999
🔸شعرهایی کوتاه برای شهادت #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10062
🔸«برف و بوستان» | شعری زمستانی از #پروین_اعتصامی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9915
🔸رفتار سرد برف | شعری زمستانی از استاد #محمدکاظم_کاظمی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9979
🔸باز باران با ترانه | بازخوانی شعر معروف #گلچین_گیلانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9874
🔸عشق|شعری از استاد #یوسفعلی_میرشکاک
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9996
🔸خواب دریچه | تنها غزل بهجامانده از #فروغ_فرخزاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9937
🔸رازِ شب | شعری از استاد #شهریار
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10001
🔸گل روییده در برف زمستان | شعری از #حمید_درویشی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9813
🔸آدمبرفی | شعری زمستانی از #علی_داودی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9986
🔹پربازدیدترین یادداشتها :
🔸ایران، تهران نیست | (یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10057
🔸مهلتی تا #وقت_معلوم | (یادداشتی از آزاده جهان احمدی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9927
🔸شعر خانوادۀ شهدا | (یادداشتی از #عصمت_زارعی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9922
🔸«پرسونا» در شعر فروغ | (یادداشتی از #افسانه_غیاثوند)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9935
🔸شجاعت برای حرکت از تیپ به شخصیت | (یادداشتی از #محمدقائم_خانی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9925
🔸بهشتِ برزخی | (یادداشتی از #مسعود_آذرباد)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9877
🔸پايان خوش پروانه | (یادداشتی از #سیداکبر_میرجعفری)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9956
🔸شاهنامه در زندگی معاصر ما - بخش اول | (یادداشتی از #علیرضا_سمیعی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10003
🔸روایتی عفیفانه و صمیمی از عشق | (یادداشتی از #حسنا_محمدزاده)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9918
🔸رقصهای بیجشن! | (یادداشتی از #علی_ششتمدی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9965
🔹پربینندهترین خبرها :
🔸بازگشایی پرونده #شعر_فاطمی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7782
🔸نتایج نظرسنجی 5 رمان برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10078
🔸نتایج نظرسنجی 5 نویسندۀ برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10088
🔸سخنرانی #آیت_الله_جوادی_آملی درباره #فردوسی و اهمیت حماسه
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9929
🔸#روح_اندوهگین_یک_شاعر برگزیده جایزه الوند شد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9940
🔸نتایج نظرسنجی 5 شاعر برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10080
🔸گزارش تصویری نشست نقد و بررسی #سیاه_مست_سایه_تاک
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9952
🔸نتایج نظرسنجی 5کتاب شعر برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10081
🔸آغاز ثبتنام در دورههای آموزشی #زنگ_شعر
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9977
🔸نوزدهمین میزگرد #بوطیقا: دوگانگی در جهانِ #جلال_آل_احمد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9849
#پربازدیدترینها
☑️ @ShahrestanAdab
🔻یگانه زندۀ جاوید
(شعر استاد #شهریار برای بانو #پروین_اعتصامی به بهانۀ زادروز این بزرگ بانوی شاعر ایرانی)
▪️روان عرشی پروین گمان برم کامشب
توجهیش به این بزم بیریا باشد
روا بود که خطابش کنیم کای پروین
تو ای فرشته لطف و عفاف و ذوق و هنر
سری ز غرفه جنات خود برون آور
یکی به محفل تجلیل خود تماشا کن
ببین که صیرفیان جواهر هنری
به پیشگاه جلال تو سر فرو دارند
ببین که گوهر اشکت به دیده بنشانند
غمین مباش که کم زیستی در این عالم
برای چون تویی وین آب و خاک زندان است
چه به که دوره زندان عمر کم باشد
در این جهان فنا کس به تن نمیماند
مگر به نام و اثر قرنها بماند شخص
بنابراین تو به آثار جاودانه خود
یگانه زنده جاوید قرن ما هستی
☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از شهرستان ادب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یادگاری_ها | فیلم دوم
▪️شعرخوانیِ زندهیاد #شهریار
(پروندهپرترهٔ شهریار )
☑️ @ShahrestanAdab
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی، کورهراه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروانگمکرده را مانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل، شبیخون خزانی را
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی
که در کامم به زهر آلود شهد شادمانی را
سخن با من نمیگویی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوهٔ بیهمزبانی را
نسیم زلف جانان کو؟ که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را برمگردان این بلای آسمانی را
نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را
#شهریار
#روز_شعر_و_ادب_پارسی
@shahrestanadab