eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
303 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻نگاهی به کتاب «تولستوی و مبل بنفش (یادداشتی از خانم فاطمه بهروزفخر) ▪️«مواجه با اندوهِ از‌دست‌دادن کسی یا چیزی که دمی با آن‌ها روزگار گذرانده‌ایم، بخش ناگزیر و جدایی‌ناپذیر زندگی هر انسانی در طول هر دوره از تاریخ است، اما این نحوه رویایی با این اندوه یا غمِ جانکاه است که کیفیت زندگی هر آدمی را عمق می‌بخشد. نینا، راوی و نویسنده‌ی کتاب «تولستوی و مبل بنفش» یکی از هزاران انسان مدرنی است که در بین روزمرگی و خوگرفتن به ملال و اندوه ازدست‌دادن شریک تجربه‌های کودکی‌اش، یعنی خواهر بزرگ‌ترش آن‌ماری، راه و روشی خاص پیش می‌گیرد تا در خلال آن به زندگی عادی خویش بازگردد و از اندوه و تلاش برای مواجه با آن، فرصت زیستن دوباره و امید به زندگی را برای خود و اطرافیانش که همچون او با غم‌ِ ازدست‌دادن مواجه هستند، رقم بزند. «یک سال، هر روز یک کتاب!» این نسخه‌ی پیچیده‌شده‌ای است که نینا برای خودش و برای تمام لحظه‌هایی که ناتوان از تحمل و صبوری در برابر رنج و اندوه است، می‌پیچد. او برای کنارآمدن با غم، برای خودش فراموشی را تجویز نمی‌کند. او برای کنار آمدن با غم، مواجه با غم را تجویز می‌کند. برای همین است که به کتاب‌ها روی می‌آورد تا همچون راهنمایانی فانوس‌به‌دست، در غم او شریک باشند و همراه با شخصیت داستان‌ها، هزار زندگی نازیسته را زندگی کند و هزار غم تجربه‌نکرده را به جان بخرد...» متن کامل یادداشت بر کتاب را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9202 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻در سالروز درگذشت زنده‌یاد شاعر گرانقدر تاجیکستانی، شما را به خواندن چارپاره‌ای زیبا از او دعوت می‌کنیم. شعری که با همه زیبایی‌اش تاکنون به جز نامش، در صفحات اینترنت سطری از آن نیامده بوده است. ▪️پسر هجدهم کاوه آدمی‌زاد هنوز آزرده ست از همه جنگ و جدل‌های قدیم آدمی‌زاد هنوز آشفته ست از همه شورش و بلوای قدیم آدمی تا به ابد خون طلبید از همه دشمن اجدادانش کین میراثی او خواهد ماند در سرشت همه اولادانش گرچه ضحاک بود بسته به کوه گرچه عقل است کنون عرش‌فروز عنقریب است شود طعمه مار پسر هجدهم کاوه هنوز کاوه داس‌گر و چکش ساز آهنی را پی قتلی نگداخت لیک تا هست نهیب ضحاک خنجر و گرز گران خواهد ساخت کاوه زنده ست و نخواهد مردن جان خود را ز قضا برهاند تا ز ضحاک همه دور و زمان کین هفده پسرش نستاند کین او نیست فقط در دل او کین او در دل هر انسان است کاوه، یک کاوه فردوسی نیست کاوه عصیانگر هر دوران است ... کاوه هشیار تر و زنده تر است مشت‌ها گرزه پرتاب ترند الحذر حیله گران ضحّاک پسر هجدهمش را نبرند گرز می‌سازد و آماده کین کاوه در روی جهان بیدار است داغ هفده پسرش چیزی نیست داغ ابنای بشر بسیار است مانده در تهلکه بیم و بلا میرود دیه به دیه،شهر به شهر میزند بر دهن هر ضحّاک می‌کشد کین همه مردم دهر می‌رود دیه به دیه شهر به شهر تا همه صلح و صفا جو باشند همه ابنای بشر پنداری پسر هجدهم او باشند ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻آنگزیفر سامسا، منجی ممسوخ انسان مدرن (یادداشتی از محمد شمس‌الدینی) ▪️«جهان مدرن، جهان انکار غیب است؛ جهانی که در آن، دین الهی و معنا و مینا و حقایق و بواطن معنوی و مینوی، انکار شده است؛ جهان اصالت ظاهر و تظاهر، برای تحقق امکان هرگونه تصرف در خلقت. در چنین جهانی است که امکان انکار فردیت باطنی انسان، فراهم می‌گردد و می‌شود که همۀ انسان‌ها را در صورتی واحد و در قالب یونیفرم‌های سازمانی و شغلی یک‌ریخت، به بردگی واداشت. شبه‌رُمان مسخ کافکا، باطن این جهان را برملاء کرده است. جملۀ ناگهانی نخست فرانتس کافکا در مسخ، همۀ آن چیزی است که او می‌خواهد به ما بگوید: «یک‌روز صبح، وقتی که گرگور سامسا، از خواب‌های مضطرب، بیدار شد؛ خودش را در تخت‌خوابش، مبدَّل به یک حشرۀ وحشتناک یافت». گویی گرگور سامسا، مرده است و خود را در برزخ، به‌صورت یک سوسک عظیم ترسناک می‌یابد. این هیولای حشره‌گون، صورت باطنی همان سامسایی است که در جهان مدرن، ذیل یک عنوان شغلی و یا یونیفرم سازمانی، به‌عنوان بازاریاب، زندگی می‌کرده است. به‌هرحال، سامسای کافکا، اگرچه همچون باقی ساکنان وضع جدید جهان، احتمالاً مسخ شده باشد اما فرقش این است که یک روز صبح، در همین جهان جدید، بر باطن ممسوخ خودش، چشم باز کرده است اما هنوز همچون یک انسان می‌اندیشد و زبان انسان‌ها را می‌فهمد...» متن کامل یادداشت آقای را در پرونده ی سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9205 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻چهاردهمین میزگرد در شهرستان ادب 🔖خلاصه: eitaa.com/shahrestanadab/240 📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد. ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻چهاردهمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب 🔖خلاصه: eitaa.com/shahrestanadab/240 📖مشروح و 📸گزارش تصوی
📕چهاردهمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی در موسسه‌ی شهرستان ادب برگزار شد و سیدمهدی ناظمی قره‌باغ، علیرضا سمیعی، محمدرضا وحیدزاده و محمدقائم خانی درباره‌ی کتاب «بوطیقا»ی به بحث و گفت‌وگو پرداختند. خلاصه جلسه : ✔️ دكتر : «کاری که ارسطو با شعر یونانی کرده شعر را ناشعر می‌کند. ارسطو کمدی‌خوان‌ها و تراژدی‌خوان‌ها را تثبیت کرده و به آنها کمک می‌کند ولی با این کار فاتحه‌ی شعر را از فرهنگ بشر می‌خواند.» ✔️ : «ارسطو در بوطیقا کمتر با محتوا و بیشتر با صورت و فرم شعر کار دارد. نوع نگاه ارسطو به شعر تصور یونانی‌ها را درباره‌ی آن تغییر می‌دهد. به همین خاطر بعد از ارسطو به سختی می‌توانیم درباره‌ی شعر یونان به مثابه یک امر مقدس حرف بزنیم.» ✔️ : «نظام اندیشه‌ورزی ایرانیان یک نظام شاعرانه است تا جایی که فیلسوف هم به نوعی شاعر است. اندیشه و مبانی نظری‌شان را باید بین دیوان‌های شعرشان جست‌وجو کرد. با این پیش‌فرض به عنوان مخاطب ایرانی سراغ بوطیقا یا فن شعر ارسطو می‌رویم.» ✔️ : «در فلسفه‌ی نظری هم مدام جای فلاسفه تنگ‌تر می‌شود، به این معنی که فلسفه مدام باید به الهیات جواب پس بدهد. پیامد درک نکردن ارسطو فقط در حوزه‌ی فلسفه‌ی هنر نیست، بلکه در حوزه‌ی فلسفه‌ی نظری و الهیات هم دیده می‌شود.» 🔗 گزارش و مشروح این میزگرد بوطیقا به زودی منتشر خواهد شد. ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻مدت کمی نیست که مردم خوزستان و دیگر شهرهای جنوبی کشورمان -این یادگاران روزهای سخت دفاع مقدس- شرایط فوق‌العاده رنج‌آوری را تحمل می‌کنند. با اینحال این مردم عزیز و پرافتخار همواره صبور شکیبا بوده‌اند و البته که راهپیمایی و اعتراض مسالمت‌آمیز کمترین حق این صاحبان انقلاب است. دشمنان ایران همواره در پی این هستند تا از هر اعتراض و انتقاد مردم علیه خود مردم و انقلابشان سوءاستفاده کنند. ما اقشار مختلف مردم اگر در مشکلات کنار هم‌دیگر باشیم و صدای هم باشیم؛ دشمنان نمی‌توانند جایی خالی بین صفوف متحد ملت ایران پیدا کنند. ستون شعر شهرستان ادب را با شعری اعتراضی از شاعر توان‌مند خوزستانی به روز می‌کنیم: ▪️فریاد اگر صریح شود بر ستم چه باک بختت بلند باد! هلا نخل سینه چاک! از پرسش تو آه نیاکان شود بلند وز جوششت هلاکوی رخوت شود هلاک حاجت به اشک نیست،که برگونه های شهر مانده ست رد سیلی کارون خشمناک . گفتند:گردو خاک مکن، داد کم بزن از دید ما ،عذاب الهی ست ،گردو خاک . ما آمدیم ،ماست بمالیم با نهال از سینه ی تو نفت بدوشیم اگر چه باک! تونل به هم زدیم که خیرت به ما رسد باید گذاشت هستی تان را به اشتراک آه ای دیارتشنه..دیار شهید من! از تو چه مانده است به جز چفیه و پلاک ☑️ @ShahrestanAdab
17.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ تصویری موسیقی #چگونه_رهایت_کنم ▪️به یاد ۲۹۰ شهید پرواز ۶۵۵ شعر از #محمدحسین_نعمتی با آهنگسازی #امیرحسین_سمیعی و تدوین #محمد_حسین_موسوی_تبار ☑️ @ShahrestanAdab