شهرستان ادب
🔻پرونده #ادبیات_و_فوتبال را در سایت شهرستان ادب بخوانید!
▪️در ادامه پروندههای موضوعی سایت شهرستان ادب، پرونده تخصصی «ادبیات و فوتبال» در این سایت گشوده شد
همزمان با روزهای داغ جام جهانی فوتبال 2018 و جلب توجه جامعه جهانی به این رویداد ورزشی، تحریریه سایت شهرستان ادب تصمیم به انتشار پروندهای اختصاصی با موضوع فوتبال و ادبیات گرفته است.
در این پرونده سعی میکنیم جدا از انتشار شعرها و داستانهای فوتبالی در ادبیات ایران و جهان از نسبت فوتبال و ادبیات سخن بگوییم. این شاید اولینباری است که پروندهای با چنین موضوعی در نشریات مکتوب و الکترونیکی منتشر میشود. تاکنون در این پرونده داستانی از تیری ژونکه و شعرهایی از مرتضی امیری اسفندقه و مهدی جهاندار منتشر شده است
برای مطالعه مطالب این پرونده به صفحه اختصاصی پرونده ادبیات و فوتبال در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید :
🔗 shahrestanadab.com/ادبیات-و-فوتبال
همچنین شما هم میتوانید مطالب پیشنهادی خود را به یکی از ایمیلهای شهرستان ادب به نشانی info@shahrestanadab.com و shahrestanadab@gmail.com بفرستید و یا برای آیدی شهرستان ادب بفرستید
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻«پیراهنی برای الجزایر»
(ماجرای حیرتانگیز فوتبالیستهای مبارز)
▪️«ماجرایی که میخوانید نه تنها در ایران، بلکه در فرانسه نیز چندان شناخته شده نیست. همه میکوشند چشم بر داستان این مردان ببندند، در پستوهای تاریخ پنهانش کنند و آن را از یادها ببرند. با این حال، قصه آنان، از اسطورههای سازنده کشور نوپای الجزایر است.
دوشنبه چهاردهم آوریل 1958. دو ماه مانده تا جام جهانی 1958. دو مرد به بیمارستان میروند که رشید مخلوفی، جوانی 21 ساله، در آن بستری است. او ستاره تیم باشگاهی سنتاتین، قهرمان فصل پیشِ آن زمان فرانسه است و یک روز قبل، در بازی با تیم بزیه مصدوم شده است. رشید آنها را به جا میآورد. یکی از آنها مختار عریبی (بازیکن سابق باشگاه لنز که اخیرا مربی آوینیون شده بود) و دیگری عبدالحمید کرمالی بازیکن باشگاه المپیک لیون است.
دو مرد و نیز رشید مخلوفی، همگی زاده سطیف هستند، شهری در الجزایر که هشتم ماه مه 1945، شاهد بروز تظاهرات مردمی ضد استعمارگری فرانسه بود و در نتیجه سرکوب، هزاران الجزایری قتلعام شدند. جرقه جنگ الجزایر با این اتفاق در همین شهر زده شد. روز دوشنبه سال 1958، آن دو فوتبالیست آمده بودند تا به رشید پیشنهادی شگفتانگیز بدهند: مخفیانه فرانسه را ترک کند، همه زندگیش را رها سازد و همراه آن دو، تیم ملی فوتبال الجزایر را تشکیل دهند. تیمی برای کشوری که هنوز وجود خارجی ندارد، چون الجزایر در آن زمان هنوز بخشی از فرانسه محسوب میشد. رشید جوان بدون لحظهای تردید پذیرفت. او که تا آن روز سربازِ فرانسه نیز بود و حتی با تیم ملی نظامی فرانسه، قهرمان جهان نیز شده بود، حالا ترک خدمت کرده، فراری قلمداد میشد...»
متن کامل گزارش تازه گروه ترجمه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9198
همچنین برای مطالعه دیگر مطالب پرونده #ادبیات_و_فوتبال به صفحه اختصاصی این پرونده سر بزنید:
🔗 shahrestanadab.com/ادبیات-و-فوتبال
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻نگاهی به کتاب «تولستوی و مبل بنفش
(یادداشتی از خانم فاطمه بهروزفخر)
▪️«مواجه با اندوهِ ازدستدادن کسی یا چیزی که دمی با آنها روزگار گذراندهایم، بخش ناگزیر و جداییناپذیر زندگی هر انسانی در طول هر دوره از تاریخ است، اما این نحوه رویایی با این اندوه یا غمِ جانکاه است که کیفیت زندگی هر آدمی را عمق میبخشد. نینا، راوی و نویسندهی کتاب «تولستوی و مبل بنفش» یکی از هزاران انسان مدرنی است که در بین روزمرگی و خوگرفتن به ملال و اندوه ازدستدادن شریک تجربههای کودکیاش، یعنی خواهر بزرگترش آنماری، راه و روشی خاص پیش میگیرد تا در خلال آن به زندگی عادی خویش بازگردد و از اندوه و تلاش برای مواجه با آن، فرصت زیستن دوباره و امید به زندگی را برای خود و اطرافیانش که همچون او با غمِ ازدستدادن مواجه هستند، رقم بزند.
«یک سال، هر روز یک کتاب!» این نسخهی پیچیدهشدهای است که نینا برای خودش و برای تمام لحظههایی که ناتوان از تحمل و صبوری در برابر رنج و اندوه است، میپیچد. او برای کنارآمدن با غم، برای خودش فراموشی را تجویز نمیکند. او برای کنار آمدن با غم، مواجه با غم را تجویز میکند. برای همین است که به کتابها روی میآورد تا همچون راهنمایانی فانوسبهدست، در غم او شریک باشند و همراه با شخصیت داستانها، هزار زندگی نازیسته را زندگی کند و هزار غم تجربهنکرده را به جان بخرد...»
متن کامل یادداشت #فاطمه_بهروزفخر بر کتاب #تولستوی_و_مبل_بنفش را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9202
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻در سالروز درگذشت زندهیاد #لایق_شیرعلی شاعر گرانقدر تاجیکستانی، شما را به خواندن چارپارهای زیبا از او دعوت میکنیم. شعری که با همه زیباییاش تاکنون به جز نامش، در صفحات اینترنت سطری از آن نیامده بوده است.
▪️پسر هجدهم کاوه
آدمیزاد هنوز آزرده ست
از همه جنگ و جدلهای قدیم
آدمیزاد هنوز آشفته ست
از همه شورش و بلوای قدیم
آدمی تا به ابد خون طلبید
از همه دشمن اجدادانش
کین میراثی او خواهد ماند
در سرشت همه اولادانش
گرچه ضحاک بود بسته به کوه
گرچه عقل است کنون عرشفروز
عنقریب است شود طعمه مار
پسر هجدهم کاوه هنوز
کاوه داسگر و چکش ساز
آهنی را پی قتلی نگداخت
لیک تا هست نهیب ضحاک
خنجر و گرز گران خواهد ساخت
کاوه زنده ست و نخواهد مردن
جان خود را ز قضا برهاند
تا ز ضحاک همه دور و زمان
کین هفده پسرش نستاند
کین او نیست فقط در دل او
کین او در دل هر انسان است
کاوه، یک کاوه فردوسی نیست
کاوه عصیانگر هر دوران است ...
کاوه هشیار تر و زنده تر است
مشتها گرزه پرتاب ترند
الحذر حیله گران ضحّاک
پسر هجدهمش را نبرند
گرز میسازد و آماده کین
کاوه در روی جهان بیدار است
داغ هفده پسرش چیزی نیست
داغ ابنای بشر بسیار است
مانده در تهلکه بیم و بلا
میرود دیه به دیه،شهر به شهر
میزند بر دهن هر ضحّاک
میکشد کین همه مردم دهر
میرود دیه به دیه شهر به شهر
تا همه صلح و صفا جو باشند
همه ابنای بشر پنداری
پسر هجدهم او باشند
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻آنگزیفر سامسا، منجی ممسوخ انسان مدرن
(یادداشتی از محمد شمسالدینی)
▪️«جهان مدرن، جهان انکار غیب است؛ جهانی که در آن، دین الهی و معنا و مینا و حقایق و بواطن معنوی و مینوی، انکار شده است؛ جهان اصالت ظاهر و تظاهر، برای تحقق امکان هرگونه تصرف در خلقت. در چنین جهانی است که امکان انکار فردیت باطنی انسان، فراهم میگردد و میشود که همۀ انسانها را در صورتی واحد و در قالب یونیفرمهای سازمانی و شغلی یکریخت، به بردگی واداشت. شبهرُمان مسخ کافکا، باطن این جهان را برملاء کرده است. جملۀ ناگهانی نخست فرانتس کافکا در مسخ، همۀ آن چیزی است که او میخواهد به ما بگوید: «یکروز صبح، وقتی که گرگور سامسا، از خوابهای مضطرب، بیدار شد؛ خودش را در تختخوابش، مبدَّل به یک حشرۀ وحشتناک یافت». گویی گرگور سامسا، مرده است و خود را در برزخ، بهصورت یک سوسک عظیم ترسناک مییابد. این هیولای حشرهگون، صورت باطنی همان سامسایی است که در جهان مدرن، ذیل یک عنوان شغلی و یا یونیفرم سازمانی، بهعنوان بازاریاب، زندگی میکرده است. بههرحال، سامسای کافکا، اگرچه همچون باقی ساکنان وضع جدید جهان، احتمالاً مسخ شده باشد اما فرقش این است که یک روز صبح، در همین جهان جدید، بر باطن ممسوخ خودش، چشم باز کرده است اما هنوز همچون یک انسان میاندیشد و زبان انسانها را میفهمد...»
متن کامل یادداشت آقای #محمد_شمس_الدینی را در پرونده #رمان_معناگرا ی سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9205
☑️ @ShahrestanAdab
🔻چهاردهمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب
🔖خلاصه:
eitaa.com/shahrestanadab/240
📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻چهاردهمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب 🔖خلاصه: eitaa.com/shahrestanadab/240 📖مشروح و 📸گزارش تصوی
📕چهاردهمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی #بوطیقا در موسسهی شهرستان ادب برگزار شد و سیدمهدی ناظمی قرهباغ، علیرضا سمیعی، محمدرضا وحیدزاده و محمدقائم خانی دربارهی کتاب «بوطیقا»ی #ارسطو به بحث و گفتوگو پرداختند.
خلاصه جلسه :
✔️ دكتر #سید_مهدی_ناظمی_قرهباغ : «کاری که ارسطو با شعر یونانی کرده شعر را ناشعر میکند. ارسطو کمدیخوانها و تراژدیخوانها را تثبیت کرده و به آنها کمک میکند ولی با این کار فاتحهی شعر را از فرهنگ بشر میخواند.»
✔️ #علیرضا_سمیعی : «ارسطو در بوطیقا کمتر با محتوا و بیشتر با صورت و فرم شعر کار دارد. نوع نگاه ارسطو به شعر تصور یونانیها را دربارهی آن تغییر میدهد. به همین خاطر بعد از ارسطو به سختی میتوانیم دربارهی شعر یونان به مثابه یک امر مقدس حرف بزنیم.»
✔️ #محمدرضا_وحیدزاده : «نظام اندیشهورزی ایرانیان یک نظام شاعرانه است تا جایی که فیلسوف هم به نوعی شاعر است. اندیشه و مبانی نظریشان را باید بین دیوانهای شعرشان جستوجو کرد. با این پیشفرض به عنوان مخاطب ایرانی سراغ بوطیقا یا فن شعر ارسطو میرویم.»
✔️ #محمدقائم_خانی : «در فلسفهی نظری هم مدام جای فلاسفه تنگتر میشود، به این معنی که فلسفه مدام باید به الهیات جواب پس بدهد. پیامد درک نکردن ارسطو فقط در حوزهی فلسفهی هنر نیست، بلکه در حوزهی فلسفهی نظری و الهیات هم دیده میشود.»
🔗 گزارش و مشروح این میزگرد بوطیقا به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻مدت کمی نیست که مردم خوزستان و دیگر شهرهای جنوبی کشورمان -این یادگاران روزهای سخت دفاع مقدس- شرایط فوقالعاده رنجآوری را تحمل میکنند. با اینحال این مردم عزیز و پرافتخار همواره صبور شکیبا بودهاند و البته که راهپیمایی و اعتراض مسالمتآمیز کمترین حق این صاحبان انقلاب است. دشمنان ایران همواره در پی این هستند تا از هر اعتراض و انتقاد مردم علیه خود مردم و انقلابشان سوءاستفاده کنند. ما اقشار مختلف مردم اگر در مشکلات کنار همدیگر باشیم و صدای هم باشیم؛ دشمنان نمیتوانند جایی خالی بین صفوف متحد ملت ایران پیدا کنند.
ستون شعر شهرستان ادب را با شعری اعتراضی از شاعر توانمند خوزستانی #مرتضی_حیدری_آل_کثیر به روز میکنیم:
▪️فریاد اگر صریح شود بر ستم چه باک
بختت بلند باد! هلا نخل سینه چاک!
از پرسش تو آه نیاکان شود بلند
وز جوششت هلاکوی رخوت شود هلاک
حاجت به اشک نیست،که برگونه های شهر
مانده ست رد سیلی کارون خشمناک .
گفتند:گردو خاک مکن، داد کم بزن
از دید ما ،عذاب الهی ست ،گردو خاک .
ما آمدیم ،ماست بمالیم با نهال
از سینه ی تو نفت بدوشیم اگر چه باک!
تونل به هم زدیم که خیرت به ما رسد
باید گذاشت هستی تان را به اشتراک
آه ای دیارتشنه..دیار شهید من!
از تو چه مانده است به جز چفیه و پلاک
☑️ @ShahrestanAdab
🔻فیلم کامل مهمانان برنامه ی #سلام_ماه_خرداد را در صفحه آپارات شهرستان ادب ببینید:
🎬#تیزر_سلام_ماه_خرداد
aparat.com/v/MP9eQ
🎬#ناصر_فیض
aparat.com/v/6cVCw
🎬 #محمدعلی_گودینی
aparat.com/v/Kfhb1
🎬#مصطفی_جمشیدی
aparat.com/v/Gs5ha
🎬 #یوسف_قوجق
aparat.com/v/Do5ne
🎬 #حمیدرضا_شکارسری
aparat.com/v/qwYQg
🎬 #ایرج_قنبری
aparat.com/v/iHcAv
🎬 #محمود_حبیبی_کسبی
aparat.com/v/sEafe
🎬 #عزت_الله_الوندی
aparat.com/v/qe23h
🎬 #سیدرسول_پیره
aparat.com/v/sP9T8
🎬 #مهدی_صفری
aparat.com/v/hFUol
🎬 #سیده_سارا_شفیعی
aparat.com/v/gtnCf
🎬 #مهدیه_انتظاریان
aparat.com/v/4iRSN
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری موسیقی #چگونه_رهایت_کنم
▪️به یاد ۲۹۰ شهید پرواز ۶۵۵
شعر از #محمدحسین_نعمتی
با آهنگسازی #امیرحسین_سمیعی
و تدوین #محمد_حسین_موسوی_تبار
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻بغض من فریاد بیپایان ماهی عمق آب
(در تازهترین مطلب سایت شهرستان ادب غزلی زیبا میخوانید از کتاب تازه منتشر شدهی #بی_نقابی سروده #حمید_درویشی)
▪️بغض من فریاد بیپایان ماهی عمق آب
هیچ یعنی داد ماهی پوچ یعنی این حباب
باز دل با اشتیاقت پرگشوده در قفس
باز در سینه مهار شوق پرواز عقاب
دیدمت امّا نچیدم من تو را ای گل، دریغ
فاصله هرلحظه یکسان است از من تا سراب
باد میپیچید میان شاخه های خشک من
میخورد باران به روی برگ زرد اضطراب
مهربان من! بیا دستان سردم را بگیر
ساده و گرم و صمیمی چون سلام آفتاب
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻عرض تسلیت خدمت جناب آقای دکتر #محسن_رضوانی
▪️با خبر شدیم جناب آقای دکتر محسن رضوانی _شاعر، ترانهسرا و نویسنده ارجمند_ در غم از دست دادن عموی خود (مرحوم حمزه رضوانی) عزادار است. موسسه شهرستان ادب و دوستان ایشان در موسسه، این مصیبت را به آقای رضوانی صمیمانه تسلیت میگویند و از خداوند منان برای آن مرحوم طلب رحمت و بخشش میکنند.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻نشست خبری هفتمین دورهٔ آموزشی شعر جوان کشور #آفتابگردان_ها، در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب برگزار شد
▪️گزارش مشروح :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9213
▪️گزارش تصویری :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9212
☑️ @ShahrestanAdab